اين نيز سخن امير مؤمنين در نهج البلاغه است:
«و لا تضرّه معصية من عصاه».
يعنى اگر تمام مردم دنيا نيز عصيان كنند و بگويند: خدايا، ما نماز نمىخوانيم، روزه نمىگيريم، و يك قدم هم براى برنمىداريم، ضرر سرپيچىشان تنها به خودشان مىرسد و براى خدا عصيان آنها ضررى ندارد. اين هم كه بعضىها ژست روشنفكرى مىگيرند و مىگويند: مگر نمىگوييد خدا بىنياز است، پس خدا چه نيازى به نماز بندگانش دارد تا ما براى او نماز بخوانيم؟ از اينجا نشات مىگيرد كه فلسفه واجبات را نمىدانند. آنها نمىدانند كه انسانها نيازمند به نمازند نه خدا. ما محتاج به اداى حقوق الهى و نيازمند به واجبات هستيم و اين احتياج هم دنيايى است و هم آخرتى.
اگر كسى مؤدب به آداب الهى باشد، تا آخر عمر نه يك وجب زمين از مردم غصب مىكند، نه مال مردم را مىدزدد، نه دروغ مىگويد، و نه هيچ خلاف ديگرى مرتكب مىشود؛ زيرا نماز روى زمين عصبى باطل است، خوردن مال غير حرام است، و ... براى همين است كه در هيچ دادگاهى يك شكايت از نمازگزاران واقعى نمىبينيم؛ يك پرونده از اولياء خدا وجود ندارد؛ و مردم از دست كسى كه مؤدب به آداب الهى است شكايتى ندارند.
منبع : پایگاه عرفان