شب قدر ، تجلیِ کمالات انسانِ کامل (1)
یکی از مظلوم ترین و غریب ترین آموزه های قرآن و دین مبین اسلام و سند محکم حقانیت مکتب شیعه «شب قدر» است.
حقیقت امر این است که قرآن پژوهان و محققین در مورد عظمت و هیبت و شکوه بی نظیر این شب نورانی اطلاعاتی بسیار اندک به توده جامعه منتقل کرده اند.در حقیقت می توان به صراحت اعلام کرد که باطن و معنای «شب قدر» بر اساس میزان فهم و درک مردم تبیین شده است و نه بر اساس حقیقت و باطن عظمت شب قدر.
درک شبِ قدر آنچنان پیچیده و مشکل است که اگر این حدیث مشهور و متواتر نبوی که "یا علی! خداوند را انسانی جز من وتو نشناخت و من را کسی جز خدا و تو نشناخت و تو را جز من و خدا نشناختیم" (مناقب ابن شهرآشوب:3/268؛ روضه المتقین:13/273) را با آیه شریفه "وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟؟" ( قدر2:97) مقایسه و مورد تطبیق قرار دهیم ، در نتیجه کاملاّ روشن می شود که پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) - که در مرز میان عالم غیب و شهود است - در مورد درکِ عمق و باطن و لایه های پنهان شب قدر چه جایگاهی داشته و در چه مقامی ایستاده است.این عبارت کنایه از جلیل القدر بودن و عظمت منزلت شب قدر است و به همین دلیل هم به جای استفاده از ضمیر، اسم ظاهر را بکار برد و پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله و سلم)، در شناخت شب قدر و ویژگى هاى آن، نیازمند تعلیم الهى است. این بیان در جهت ترغیب و تشویق به شناخت آن شب پربرکت و عبادت و نیایش در آن است.ایـن ایه نشان مى دهد که عظمت این شب به قدرى است که حتى پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) با آن علم وسیع و گسترده اش قبل از نزول این آیات به حقیقت شب قدر واقف نبود.
بجاست در ابتدای این نوشتار اشاره شود که کیمیایِ انسانِ سازِ ماه مبارک رمضان در مدت سی روزه خود در تاریخ اسلام، یک صعود و یک نزول را خود تجربه کرد.
صعودی تحت عنوان «معراج» که در هفدهمین شب از ماه مبارک رمضان ، که انسان ِکامل و نبی اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) را به عرش و عالمِ غیب و رؤیت خداوند در «سدره المنتهی» رساند و نزولی در بیست و سومین شب از ماه مبارک رمضان که قرآن از عرش و هویت ِغیبیه الهی به قلب نبی اعظم و انسان کامل فرود آورد.
این نزولِ قرآن در عالم ماده چنان سنگین و غیر قابل تحمل است که خداوند تعبیر به شکافته و دریده شدن آسمانها ، در اثر نزول قرآن را مورد تأکیدقرار داده است و صعوبت و سختی و دشواری نزول قرآن را یادآور می شود. (شوری5:42)
بدیهی است که نزول قرآن بر آسمان و زمین چنان سنگین و دشوار است که خداوند متعال در تمثیلی لطیف دیگر در مورد عظمت و شکوه عظمت نزول قرآن مجید، فروپاشی و متلاشی شدن کوه ها ـ که مستحکم ترین بنای خلقت الهی هستند ـ را فرجام نزول قرآن به کوه ها می داند. (حشر21:59)
پیامبر اعظم محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) در صعود و معراج خود آنچنان اعماق عالمِ غیب را درنوردید و به جوار قرب الهی دست یافت که تا انتهای عالم غیب و شهود ـ که در قرآن تعبیر به "سدره المنتهی" شده است- را مشاهده نمود و در جوار این مکان دوردست به لقای الهی رسید (نجم14:53) .در این ماه مبارک و در این صعود انسان کامل به آسمان غیب ، میهمان و مسافرغیب الهی نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در انتهایی ترین مکان و مکانت نظام هستی رویت الهی را تجربه کرد و به آخرین ایستگاه و نهایی ترین مکان و منطقه عالم هستی رسید. (نجم 14:53)
نکته ظریف و قابل تأمل و مرتبط با این صعودِ انسان کامل به معراج و سدره المنتهی، نزول ملایکه و روح که ساکنان دایمی سدره المنتهی هستند به عالم ماده در «شب قدر» است.
در حدیثی نبوی تصریح شده است که هنگامی که شب قدر فرا می رسد ملائکه اى که ساکن در «سدره المنتهى» هستند و جبرئیل یکى از ایشان است به زمین نازل می شوند در حالى که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچمهایى را به همراه دارند. (مجمع البیان؛10/520)
در روایتی دیگری در مورد نزول ملایکه و روح از سدره المنتهی که به زمین می آیند که در آسمان هفتم [سدره المنتهی] ملائکهای هستند که به آنها روحانیان میگویند و اساسا کاری به عالم جسم [و ماده] ندارند. آنها تنها در شب قدر از پروردگار اجازه میگیرند که نزول کنند. در هنگام نزول بر هیچکسی عبور نمیکنند، مگر اینکه برای او دعا کنند و به او برکت میدهند. «إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ نَزَلَ جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي كَبْكَبَةٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ يُصَلُّونَ عَلَى كُلِّ عَبْدٍ قَائِمٍ أَوْ قَاعِدٍ يَذْكُرُ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ ». (شعب الايمان بيهقي حديث شماره ۳۷۱۷ )
براستی چرا در شب قدر ملایکه ساکن و مستقر در سدره المنتهی به عالم تاریک و ظلمتکده دنیا می آیند؟
براستی ملایک مستقر در جوار رحمت الهی و آخرین ایستگاه صعود پیامبرـ سدره المنتهی ـ در معراج به چه دلیلی موجه باید به دنیا سفر کنند؟
چرا ملایک و روح به زمین نازل می شوند و حامل چه پیامی برای انسانها و انسان کامل هستند؟ و...
در پاسخ به این سؤال و صدها سؤال دیگر در این زمینه باید اعتراف به ناتوانی عقل ناقص بشر در این موضوع را بپذیریم. تنها راه پاسخ به این سؤالات را ارجاع این سؤالاتِ کلیدی ـ در ارتباط و رابطه عمیق عالم ماده و غیب ـ به تنها مسافر و مشاهده کننده سدره المنتهی -یعنی پیامبر اعظم و جانشینان معصوم او ـ که مهبط وحی الهی هستند و گاهی در پاره ای از احادیث بدان اشاراتی داشته اند.
در حدیثی شریف از امام صادق(علیه السلام) به طور تلویحی قطره ای و جرقه ای از این معنا اشاره شده است و تجلی انسان کامل و بیعت با او یکی از مصادیق شب قدر معرفی می شود، آنجا که امام صادق(علیه السلام) تنزل ملایکه و روح ، از سدره المنتهی به عالم دنیا و ماده را علت و غایت نزول همیشگی و دایمی آنها بر انسان کامل می داند و هدف نزول ملایکه و روح را «دیدار و بیعت مجدد سالیانه ملایک و روح با انسان کامل در عالم دنیا» می داند.
در روایتی از امام باقر(علیه السلام) آمده است که « یا مَعْشَرَ الشیعة ! خَاصِمُوا بِسُورَةِ أَنَا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا. فَوَاللَّهِ أَنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ علیه وَ آلِهِ وَ سلم» (الکافی؛1/247) با سوره قدر با مخالفین ما بحث کنید و در این صورت پیروز خواهید شد. چون در سوره قدر تعبیر (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ) با فعل مضارع به کار رفته است و فعل مضارع دلالت بر استمرار و همیشگی بودن امری دارد و این نشان می دهد که ملایک و روح همه ساله تنها در شب قدر از سدره المنتهی به زمین آمده و اگر حجت خدا نباشد دلیلی برای این نزول نمی باشد. اگر می آیند برای چه کاری می آیند و حتما بر کسی وارد می شوند که او امام معصوم(علیه السلام) و حجت خدا و انسان کامل است.
در پایان این نوشته بجاست اشاره شود که یکی از ظرایف و اسرارشب نورانی قدر، درک مقام «انسان کامل» از منظر حکما و فلاسفه و به تعبیر احادیث امامان شیعه مقام رفیع و والای «ولایت معصومین علیهم السلام» است؛ چنان که در حدیثی درک مقام شب قدر را در درک مقام ولایت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و معصومین(علیهم السلام) و امام عصر(عج) پیوند خورده شده است (فرات کوفی؛581) اینجاست که راز و رمز سخنان حکیمانه عرفای شیعه روشن میشود که معتقدند حضرت زهرا(سلام الله علیها) باطن لیلهالقدر است و همه ما باید به در خانه ایشان برویم چراکه انبیاء و اولیاء نیز برای حوائج خویش به ایشان متوسل و متمسک میشوند. در نتیجه این نکته همتایی شب قدر و ولایت الهی و حقانیت مکتب اهل بیت(علیهم السلام) را بیش از پیش آشکار می کند....
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب، آب حیاتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر كه این تازه براتم دادند
پی نوشت:
_______________________________________
1- سید علی بطحایی؛ طلبه سطح خارج حوزه علمیه قم ، دکترای مذاهب کلامی
نوشته شده توسط سید علی بطحایی در سه شنبه هشتم تیر ۱۳۹۵
منبع : پایگاه عرفان