
اهمّيت امانت داري
.jpg)
عناوین این مقاله
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدوَ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ.
از اهل كتاب كسى است كه اگر او را بر مال فراوان امين شمارى، آن را به تو بازمىگرداند، و از آنان كسى است كه اگر او را به يك دينار امين خود قرار دهى آن را به تو باز نمىگرداند مگر آن كه همواره بالا سرش به ايستى و مال خود را با سختگيرى از او بستانى، اين خيانت در مال به خاطر اين است كه آنان بر اساس اعتقاد باطلشان مىگويند چون ما اهل كتاب و ويژه خدا هستيم.
رعايت حقوق ديگران بر ما لازم نيست و در ضايع كردن حقوق غير يهود گناه و عقوبتى نداريم و اينان در حالى كه باطل بودن اعتقاد و گفتار خود را مىدانند بر خدا دروغ مىبندند.
قرآن مجيد كه در همه برنامههايش جز به عدل و انصاف راهى نمىپيمايد به رسول خدا مىگويد گرچه يهود قومى گمراه منحرف، خائن به اسلام، ظالم به انسان و انسانيت است و عملكرد آنان از روزگار موسى تا زمان طلوع اسلام اين حقايق را نشان مىدهد، و پس از طلوع اسلام تا اين زمان كه سال 1388 شمسى هجرى است نيز بدتر از عملكرد گذشته آنان را ثابت مىكند ولى در ميان اين ملت افرادى امين وجود دارد، كه امانتداراى آنان قابل ستايش است.
ستايش حضرت حق از كافران بود بخاطر صفت امانتدارى آنان بايد براى همه مسلمانان درس باشد كه بكوشند خوبى يا خوبىهاى غير مؤمنان را كتمان نكنند و از بازگو كردن آن امتناع نورزند، آرى قرآن در همه جهاتش براى همگان درس اخلاق و تربيت و زمينه رشد و حركت به سوى كمالات است.
امانتدارى بعضى از يهود، و داشتن روحيه امين بودن ارزشى است كه نبايد كتمان مىشد، لذا قرآن از آشكار كردن آن امتناع نكرد.
امانتدارى و برگرداندن امانت به صاحبش حفظ حقوق انسانها و كارى مورد تمجيد است.
گروه ديگرى از اهل كتاب با كمال وقاحت مىگفتند چون ما ملتى برتر، و دوست خدا، و بندگان ويژه او هستيم از جانب خدا مجاز هستيم كه حقوق ديگران را حبس كنيم و مال و اموال غير يهود را به تصرف خود درآوريم، اينان در اين زمينه مرتكب دو خيانت مىشدند، خيانت در امانت، و دروغ بستن به خدا وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ.
آنان مىدانستند كه به خدا دروغ مىبندند، خداوند عادل هرگز به كسى اجازه خيانت در امانت نمىدهد، زيرا خيانت در امانت ظلم است و حريم كبريا از ظلم در عمل و ظلم در قانونگذارى مبرّا و پاك است، در هر صورت يهود براى جنايات بىشمارش متوسل به هر وسيلهاى مىشد و اكنون هم مىشود.
روايات باب امانت
قرآن مجيد بر امين بودن مردم و امانتدارى و اداى امانت به صاحبش در آيات متعددى اصرار دارد، و امانتدارى را گرچه از كافر باشد ممدوح مىشمارد.
روايات اهل بيت كه ترجمان و تفسيرى از آيات كتاب خداست نيز بر اين حقيقت اصرار مىنمايد:
از رسول خدا روايت شده:
«لايمان لمن لا امانة له:» «1»
كسى كه امين نيست ايمان ندارد.
«الامانة تجلب الغناء و الخيانة تجلب الفقر:» «2»
امانتدارى موجب جلب ثروت، و خيانت در امانت سبب جلب تهيدستى است.
از اميرمؤمنان روايت شده:
«افضل الايمان الامانة، اقبح الخلق الخيانة:» «3»
برترين مرحلهى ايمان امانتدارى و زشتترين مرتبه اخلاق خيانت و امانت است.
از حضرت باقر (ع) روايت شده است:
«ثلاث لم يجعل الله عزوجل لاحد فيه رخصة: اداء الامانة الى البر و الفاجر، و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر، و بر الوالدين برين كانا او فاجرين.» «4»
سه چيز است كه ترك آن به كسى اجازه داده نشده است. اداء امانت به نيكوكار و بدكار، وفاء به پيمان نسبت به خوب و بد، نيكى به پدر و مادر چه نيكوكار باشند چه بدكار.
------------------------------------------------------------------
(1)- بحار ج 72 ص 198.
(2)- بحار ج 75 ص 114.
(3)- غرر الحكم.
(4)- بحار ج 74 ص 176.
برگرفته از کتاب تفسیر حکیم، نوشته استاد حسین انصاریان