فارسی
سه شنبه 15 آبان 1403 - الثلاثاء 2 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 17
94% این مطلب را پسندیده اند

حكايت مسلمان شدن مرتاض کافر به دست امام کاظم(ع)

كسى به مدينه آمد و به مردم مدينه گفت: من مى‌توانم خبرهايى از زندگى شما بدهم. كسانى كه با او در ارتباط بودند، از او خبر مى‌خواستند و او خبر مى‌داد و درست مى‌گفت. اين موضوع را به خدمت مبارك موسى بن جعفر عليهما السلام اطلاع دادند كه: شخص بى‌دين و غير مسلمانى به مدينه آمده و از امور ما خبر مى‌دهد.
 حكايت مسلمان شدن مرتاض کافر به دست امام کاظم(ع)

كسى به مدينه آمد و به مردم مدينه گفت: من مى‌ توانم خبرهايى از زندگى شما بدهم. كسانى كه با او در ارتباط بودند، از او خبر مى‌ خواستند و او خبر مى ‌داد و درست مى ‌گفت. اين موضوع را به خدمت مبارك موسى بن جعفر عليهما السلام اطلاع دادند كه: شخص بى‌ دين و غير مسلمانى به مدينه آمده و از امور ما خبر مى‌ دهد.


حضرت با او ملاقات كردند و در حضور مردم فرمودند: چه كار كرده ‌ا‌ى كه به اين حال رسيده ‌اى كه به پنهان راه پيدا كرده‌ اى؟

 

به حضرت عرض كرد: خيلى چيزها را مى ‌خواستم، با خواسته‌ هايم مخالفت كردم و در مقابل خواسته‌ هاى خودم، صبر كردم و آن خواسته ‌ها را دنبال نكردم، اگر چه تلخ و سخت بود.


حضرت فرمودند: درست است كه چنين دانشى در محدوده رياضت ‌هاى نفسى و مخالفت با خواهش ‌ها نصيب تو شده است. اين مسأله درستى است؛ چون خداى مهربان در اين عالم نيز اجر خوبى احدى را ضايع نمى‌ كند، و لو با خدا نبوده، مخالف خدا باشند و خدا را قبول نداشته باشند.

 

موسى بن جعفر عليهماالسلام به آن شخص پيشگو فرمود: در مقابل رياضت ‌ها و صبرى كه كردى، حق است كه چنين پاداشى را به تو بدهند. آيا علاقه دارى مسلمان شوى؟ گفت: نه، هيچ علاقه‌ اى به مسلمان شدن ندارم، فرمود: با خواهش نفس مخالفت كن و مسلمان شو، تو كه تمرين مخالفت با هواى نفس دارى، باطن تو مى‌ گويد مسلمان نشو، با اين باطن جهاد كن و مسلمان شو.

 

گفت: چشم. به دست موسى بن جعفر عليهماالسلام مسلمان شد. چند روزى كه آداب اسلام را ياد گرفت، كسى آمد به او گفت: يكى از آن خبرها را از زندگى من به من بده. هر چه فكر كرد، ديد هيچ خبرى نزد او نيست. به درب خانه موسى بن جعفر عليهماالسلام آمد و در زد، گفت: يابن رسول الله! آن زمانى كه بى ‌دين بودم، مى ‌توانستم خبر از آينده بدهم، اما اكنون كه ديندار شده‌ ام، خبرى نمى‌ توانم بدهم، پس مزد اين ديندارى ما چه شد؟


حضرت فرمود: دنيا گنجايش مزد مسلمان شدن تو را ندارد، پاداشى كه مى ‌خواهند به تو بدهند، در اين دنيا نمى ‌توان به تو داد. گفت: صبر مى ‌كنم تا در قيامت، پاداش مسلمان شدنم را از پروردگار عالم بگيرم.


برگرفته از کتاب صبر از ديدگاه اسلام نوشته استاد انصاریان

 


منبع : پایگاه عرفان
  • حكايت امام كاظم عليه‏السلام با كافر رياضت كشيده‏
  • حكايت امام كاظم عليه‏السلام
  • كافر رياضت كشيده‏
  • 0
    94% (نفر 17)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    داستان تأسف ‏بار عقبة بن ابى معيط
    با شروط آن
    آن قسمت مال شما و اين قسمت مال من
    هر كس اين عمل را بجا آورد
    فرار مادر از فرزند
    على را برايم توصيف كن
    معجزه الهى پيامبر در نوزادى‏
    توبه ابولبابه
    حكايت درياى بى‏انتها
    داستانى عجيب از صبر براى خدا

    بیشترین بازدید این مجموعه

    توبه ابولبابه
    دعاى سه گرفتار
    حكايت روباه و گرگ‏
    حكايت ابراهيم ادهم‏
    حكايت خواجه نظام الملك‏ با فارابى‏
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    هر كس اين عمل را بجا آورد
    معجزه الهى پيامبر در نوزادى‏
    حكايت مسلمان شدن مرتاض کافر به دست امام کاظم(ع)
    غضب و شهوت‏

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^