نيايش هنگام طلب باران پس از قحطى و خشكسالى
― خدايا، ما را بوسيله ى باران سيراب ساز، و رحمتت را به باران فراوانت از ابرى كه براى رويانيدن گياه زيبا و بهجت انگيز در همه ى آفاق زمينت روان گشته بر ما بگستران
― و، با شكوفا ساختن و مايه بستن شكوفه، سرزمينهاى خود را حياتى تازه بخش، و فرشتگان نويسنده ى اخبار و آثار را شاهد و ناظر بر سقايت نافعى ساز از لطف خود كه مايه ى بخشندگيش برقرار، و فيض بارندگيش دامنه دار باشد:
― تند بارانى را كه از دسترفته است باز آرى، و هر آن نعمت را كه از مخزن كرمت آمدنى است بخوان احسانت برآرى، و در دسترس خلق خود بگذارى، و روزيها را به وسيله ى آن بيفزايى. از آسمان لطفت ابرى را چشم همى داريم كه انبوه و فشرده و بى خطر و باضرر و فراگيرنده و خروشنده باد، و بارانش خسته كننده و برقش فريب دهنده نباشد.
― خدايا ما را از بارانى فريادرس و قحط زدا و روياننده ى گل و گياه، خرمى بخش صحرا و چمن، سرسبز كننده ى دشت و دمن پهناور و دامنه دار و سرشار و سيراب ساز، كه به وسيله ى آن گياه بپاخاسته را از پژمردگى به خرمى باز آرى، و فيض آن را موميايى شكستگى گياهان شكسته قرار دهى.
― خدايا ما را چنان سقايت كن كه از بركت آن در تل و تپه ها به راه اندازى و چاه ها را پر آب سازى نهرها را روان كنى، و درختان را خلعت سبز بپوشانى، و نرخها را در همه ى شهرها ارزان نمايى و چهارپايان و خلايق را سرزنده سازى و روزيهاى پاكيزه را براى ما كامل گردانى و كشت و زرعمان را برويانى و پستانها را پرشير كنى و نيرويى بر نيروى ما بيفزايى.
― خدايا سايه ى آن را بر ما مسموم مساز، و سرديشرا بر ما شوم مگردان، و بارانش را بر ما عذاب قرار مده و آبش را در كام ما تلخ و شور مگردان.
― خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و بركات آسمانها و زمين را روزى ما ساز. زيرا كه تو بر هر چيز كمال قدرت دارى.