به گزارش شيعه آنلاين، اخبار رسيده از منامه، پايتخت بحرين حاکي از آن است که وزارت کشور بحرين با برگزاري راهپيمايي شيعيان در روز جهاني قدس به بهانه عدم دريافت مجوز رسمي از اين وزارتخانه، مخالفت کرده و برگزاري چنين راهپيمايي را ممنوع اعلام کرد.
از سوي ديگر در حالی که کمتر از دو ماه به برگزاری انتخابات پارلمانی بحرین زمان باقی مانده، مقامهای امنیتی این کشور روزهای جمعه و یکشنبه گذشته تعدادي از فعالان و چهره هاي سرشناس شیعه ديگر را که برخی از آنها روحانی هستند، بازداشت کردند.
انتخابات پارلمانی بحرین روز 23 اکتبر برگزار میشود و جریانهای سیاسی شیعی برای تصاحب تعداد بیشتری از کرسیهای مجلس و برخورداری از سهم بیشتر از دولت آینده بحرین فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی خود را چند برابر کردهاند.
اکثریت جمعیت بحرین شیعه مذهب هستند اما قدرت در دست سنیها باقی مانده است. انتخابات پارلمانی بحرین سومین انتخابات از زمان روی کار آمدن شیخ «حمد بن عیسی آل خلیفه» پادشاه این کشور محسوب میشود. وی نزدیک به 10 سال پیش برای خواباندن اعتراضهای شیعیان به فشارهای سیاسی و اجتماعیای که از سوی سنیان علیشان وارد میشد، دست به یک سری از اصلاحات سیاسی و اجتماعی زد که به آشتی شیعیان با هیئت حاکمه کشور تعبیر شد. دستگیری اخير اين فعالان شیعی پس از وقوع درگیری در دو روستای شیعهنشین در این کشور صورت گرفت.
در همين راستا «نبیل رجب» رئیس مرکز حقوق بشر بحرین در این باره گفت: این درگیریها در دو روستای شیعهنشین رخ داد که دلیل اصلی آن بازداشت شماری از رهبران شیعه در روز جمعه بود.
از سوي «محمد التاجر» وکیل مدافع یکی از افراد بازداشت شده نیز گفت: روند بازداشتها صبح دوشنبه نیز ادامه داشت و نیروهای امنیتی به خانههای افراد مظنون وارد میشدند و آنها را بازداشت میکردند. تمامی این بازداشتها توسط دستگاه امنیتی کشور انجام میشود و بدون دخالت یا نامه دادستانی کشور است.
در همين حال وزارت کشور بحرين نیز اعلام کرده که تمامی این بازداشتها بدون اطلاع آن و بدون هماهنگی با دفتر دادستانی صورت گرفته است.
تاجر همچنین گفت: «عبدالجلیل السنکیس» رئیس جنبش حق برای حقوق بشر که یک تشکل شیعی است روز جمعه در حالی که از لندن بازگشته بود در فرودگاه منامه بازداشت شد و پس از دستگیری وی بازداشت دیگر اعضای این جنبش نیز آغاز شد. بازجویان دلیل بازداشت او را شرکت در یک مناظره در بریتانیا که توسط یک سازمان حقوق بشر تدارک دیده شده بود و به پایگاههای امریکایی مستقر در بحرین تاخته بود، اعلام کردهاند.
روز یکشنبه نیز «عبدالغنی الخنجر» رئیس گروه حقوق بشر بحرین که از حقوق قربانیان شکنجه در این کشور حمایت میکند و فعالیت گستردهای علیه سازمان امنیت بحرین به راه انداخته و محمد مقداد، روحانی شیعی و از فعالان سیاسی این کشور بازداشت شدند. «سعید النوری» دیگر فعال سیاسی نیز ظهر دوشنبه بازداشت شد.
«السنکیس» و «مقداد» در سال 2009 نیز چند بار به اتهام تلاش برای براندازی حکومت بازداشت شده بودند. این افراد پس از آخرین بازداشت آنها تحت فشار سازمانهای حقوق بشر مورد عفو شیخ حمد بن عیسی پادشاه بحرین قرار گرفته بودند. شیعیان بحرین از این که در دوایر حکومتی مورد تبعیض قرار میگیرند و علیه حقوقشان اجحاف میشود، به شدت معترضند اما دولت بحرین تا کنون وجود تبعیض علیه شیعیان را رد کرده است.
گفتني است فهرست الوفاق بزرگترین فهرست شیعه اپوزسیون بحرین است که تلاش میکند با شرکت در انتخابات آتی بحرین 24 کرسی از 40 کرسی پارلمان را تصاحب کند. این فهرست در حال حاضر 17 کرسی پارلمان را در اختیار دارد. بحرین پس از کویت دومین کشور حاشیه خلیج فارس است که از نظام پارلمانی برخوردار است. اما اختیارات پارلمان بسیار محدود است چرا که بیشتر لوایح برای تصویب به جای مجلس در مجلس علیای بحرین که اعضای آن را پادشاه تعیین میکند، به تصویب میرسد.
001 01 دعاى آن حضرت در حمد و ستايش خداوند
001 01 سپاس و ستايش خدايى را سزاست كه اول است و اولى پيش از او نبوده و آخر است و آخرى پس از او نخواهد بود.
002 01 خدايى را چشمهاى بيننده ها از ديدن او نارسا، و خيال وصف كننده ها از وصف او ناتوان است.
003 01 با قدرت خويش آفريده ها را نيكو و زيبا آفريد و آنها را طبق اراده ى خود با آفرينش تازه و بديع و بى سابقه به وجود آورد.
004 01 سپس آنها را به اراده ى خويش راه برد، و در راه محبت خود برانگيخت. آنها از آنچه خدا آنان را به آن مقدم داشته نمى توانند تأخير كنند، و از آنچه خدا آنها را از آن تأخير انداخته نمى توانند پيشى بگيرند.
005 01 و براى هر يك از آنها روزى معين و تقسيم شده اى را از عطاى خود قرار داد. كسى را كه خدا روزى او را زياد داده هيچ كاهنده اى نمى تواند از آن بكاهد. و كسى كه روزى او كم است هيچ افزاينده اى نمى تواند آن را زياد كند.
006 01 سپس براى هر يك از آنان در زندگى، مدت معين و دوران محدودى قرار داد، كه او با روزهاى عمر خود به سوى پايان آن دوران قدم برمى دارد، و با سالهاى روزگارش به آن اجل نزديك مى شود، تا وقتى كه به آخرين نقطه ى آن رسد، و حساب زندگى خود را به طور كامل دريافت كند. در اين هنگام او را به طرف چيزى كه به آن دعوت كرده بود از پاداش زياد يا كيفر ترسناك فرامى خواند، تا كسانى را كه كارهاى زشت انجام داده اند مجازات كند، و كسانى را كه كارهاى خوب انجام داده اند به نيكى پاداششان دهد.
007 01 و اين كيفر و پاداش، مقتضاى دادگرى او است. نامهاى او منزه و پاك و نعمت هاى او پياپى است. از كارى كه او انجام مى دهد پرسيده نمى شود در حالى كه مردم از اعمالشان پرسيده مى شوند.
008 01 و سپاس خدايى را سزاست كه اگر شناخت سپاسگزارى خود
را در برابر نعمتهاى پياپى اى كه جهت آزمايش ايشان به آنان داده و احسانهاى دائمى اى كه براى آنها تمام كرده از آنان بازمى داشت، هر آينه نعمتهاى او را مورد استفاده قرار مى دادند و او را سپاسگزارى نمى كردند و روزى فراخ و فراوان او را مى خوردند و از او شكرگزارى نمى كردند.
009 01 و اگر اين چنين بودند- شكرگزارى نمى كردند- از چارچوب انسان بودن به پايه ى چارپايى بيرون مى رفتند؛ و آنچنان مى شدند كه خدا در كتاب استوار و محكم خود اينگونه وصفشان كرده: «ناسپاسان نيستند جز مانند چارپايان؛ بلكه آنان، گمراه ترند.»
010 01 و سپاس خداى را بر اين نعمتش كه خود را به ما شناساند. و شكرگزارى از خود را در دل ما انداخت. و درهاى آگاهى به پروردگاريش را به روى ما باز كرد. و ما را به اخلاص در توحيد راهنمايى فرمود. و از شك و انكار در امر خود، ما را دور ساخت.
011 01 سپاسى كه با آن، تمام عمر در ميان كسانى از بندگانش كه او را سپاسگزارى كنند بسر بريم. سپاسى كه با آن، بر كسانى كه به خشنودى و بخشش او پيشدستى كنند سبقت جوييم.
012 01 سپاسى كه با آن، تاريكى هاى برزخ را براى ما روشن سازد. و با آن، راه برانگيخته شدن را براى ما آسان كند. و با آن، منزلهاى ما را نزديك جايگاههاى گواهان، شرف بخشد؛ در روزى كه هر كس به آنچه كه اندوخته است جزا داده مى شود در حالى كه آنان مورد ستم واقع نمى شوند و در روزى كه دوستى از دوستى چيزى را كفايت نمى كند و آنها كمك نمى شوند.
013 01 سپاسى كه به سوى درجه هاى بالاى بهشت از ما بالا رود، در نامه ى نوشته شده اى كه آن را فرشتگان مقرب خدا نگاه مى كنند.
014 01 سپاسى كه با آن، چشم هايمان روشن شود، هنگامى كه ديده ها خيره شوند و برق زنند. و صورتهايمان با آن سفيد شود وقتى كه چهره ها و پوست اندامها سياه شوند.
015 01 سپاسى كه با آن، از آتش دردناك خدا به جوار احسان او آزاد شده و رهسپار شويم.
016 01 سپاسى كه با آن، با فرشتگان مقرب خدا پهلو زنيم و دوشادوش با آنها به پرواز درآييم. و سپاسى كه با آن، در سراى جاودانى كه زوال پذير نيست و جايگاه احسان او كه تغيير نمى يابد با پيامبران مرسل همنشين باشيم و با آنها گردهم آييم.
017 01 و سپاس خدايى را كه زيبايى هاى آفرينش را براى ما برگزيد، و پاكيزه هاى روزى را بر ما ارزانى داشت.
018 01 و با تسلط و مالك بودن، و سيطره دادن ما، ما را بر همه ى خلق برترى داد، پس همه ى آفريده هاى خدا به قدرت او فرمانبر ما بوده و با توانايى او همه در اختيار و اطاعت ما در آمده اند.
019 01 و سپاس خدايى را كه در نياز را جز به سوى خود به روى ما بست. پس چگونه مى توانيم سپاس او را به جا بياوريم؟! يا كى مى توانيم شكر او را ادا كنيم؟! نه، نمى توانيم! كى مى توانيم؟
020 01 و سپاس خدايى را كه در وجود و كالبد ما ابزار بسط و باز شدن و در هم كشيدن و جمع شدن را قرار داد. و ما را با چندين روح زندگى، بهره مندمان ساخت. و در بدن ما اعضاى كار و كوشش را استوار نمود. و با پاكيزه هاى روزى، ما را غذا داد. و با فضل و احسان خود ما را بى نياز كرد. و با نعمت خود ما را سرمايه بخشيد.
021 01 سپس ما را مورد امر و دستور خود قرار داد تا ميزان فرمانبرى ما را بيازمايد. و ما را مورد نهى خويش قرار داد تا درجه ى شكرگزارى ما را بسنجد و آزمايش كند. آنگاه از دستور او سرپيچى كريم، و بر سواره هاى نهى او سوار شديم؛ اما به تنبيه و مجازات ما شتاب نكرده و بلا و گرفتارى را به زودى متوجه ما نساخت، بلكه از روى بزرگوارى، با رحمت خود براى ما مهلت داد و كار را بر ما سهل گرفت و سازگارى كرد. و از روى بردبارى، با مهربانى خود بازگشت ما را انتظار كشيد.
022 01 و سپاس خدايى را كه ما را به توبه و بازگشتى راهنمايى كرد كه آن را جز از احسان او از راه ديگر به دست نياورده ايم. پس اگر از احسان او جز همان نعمت بازگشت را نشماريم و در نظر نياوريم نعمت او در حق ما زيبا، و احسان او به ما بزرگ، و بخشش او بر ما زياد است.
023 01 راه و روش او در توبه، براى كسانى كه پيش از ما بوده اند اين چنين نبوده، بلكه چيزى را كه ما طاقت آن را نداريم از ما برداشته، و ما را به جز به آنچه كه توانايى آن را داريم تكليف نفرموده است و به جز كارهاى آسان، تكليفهاى سخت را بر ما روا نداشته، و براى كسى از ما جاى عذر و بهانه و برهانى باقى نگذاشته است.
024 01 پس از ميان ما آن كسى سرگردان و نابود است كه بر امر خدا نبوده و از او دور باشد. و كسى سعادتمند و خوشبخت است كه به او روى آورده و نزديك شود.
025 01 و سپاس خداى را به هر سپاسى كه نزديكترين فرشتگانش او را با آن ستايش كرده و عزيزترين آفريده ها در پيشگاهش او را سپاس گفته و بهترين ستايش كنندگانش او را ستوده اند.
026 01 سپاسى كه بر ديگر سپاس ها برترى داشته باشد همانند برترى پروردگار ما بر همه ى آفريده هايش.
027 01 سپس او راست سپاس در برابر هر نعمتى كه او براى ما و بر همه ى بندگان گذشته و مانده اش داده است؛ به تعداد آنچه كه علم او از همه چيز آن را فراگرفته. و با سپاس در برابر هر يكى از آنها به چند برابر. سپاسى جاودانه و هميشگى تا روز رستاخيز.
028 01 سپاسى كه اندازه اش پايان نداشته و تعدادش قابل حساب نمى باشد. و به آخر آن دسترسى نبوده، و زمان آن بريدنى نيست.
029 01 سپاسى كه سبب رسيدن به فرمانبرى از او عفو و گذشتش، و سبب خشنودى او، و وسيله ى رسيدن به آمرزشش، و راه به سوى بهشت او، و پناهگاه از بلا و عذابش، و ايمنى از غضب او، و پشتيبان و يارى كننده ى فرمان برى از او، و جلوگيرى كننده از نافرمانيش، و كمك بر اداى حق او تكليفها و خواسته هايش كه بر عهده ما گذاشته است باشد.
030 01 سپاسى كه با آن، در ميان خوشبختان از دوستان او نيكبخت باشيم. و سپاسى كه به وسيله آن در رديف و پايه ى شهيدان راه او كه با شمشيرهاى دشمنان او كشته شده اند درآييم. همانا خداوند صاحب و ولى ما و ستايش شده و ستوده است.
001 02 درود و تحيت آن حضرت بر محمد و آل محمد عليهم السلام
001 02 و سپاس خدايى را كه توانايى و قدرتى كه از هيچ چيزى هر چند بزرگ باشد ناتوان نمى باشد. و هيچ چيزى كه هر چند ظريف و باريك باشد از آن قدرت به دور نمى ماند، پيامبر خود محمد صلى الله عليه و آله و سلم را بر ما احسان فرمود، تا ما را پيش امتهاى ديگر به وسيله ى آن حضرت امتياز و سرفرازى و نعمت بخشد.
002 02 آنگاه ما را پايان بخش همه ى امتها قرار داد و ما را بر كسانى كه خدا و دستورهاى او را انكار كنند گواه گردانيد. و با احسان خود ما را بر كسانى كه كم و اندك بودند زيادى و برترى بخشيد.
003 02 بار خدايا! بر محمد كه امانتدار وحى تو، و برگزيده ى تو از ميان آفريده هايت، و انتخاب شده ى تو از ميان بندگانت، و پيشواى رحمت و رهبر نيكى و كليد بركت است درود و رحمت بفرست.
004 02 همانگونه كه او خود را براى اجراى امر و فرمان تو آماده ساخت.
005 02 و در راه تو وجود خود را آماج بلاها و در معرض پيشامدهاى ناگوار قرار داد.
006 02 و در راه دعوت به سوى تو با خويشاوندان نزديكش رويارو شد.
007 02 و در راه خشنودى تو با بستگان و فاميلش جنگيد.
008 02 و در زنده كردن آيين تو از خويشان خود بريد.
009 02 و نزديكان خود را بر سر انكار كردنشان (خدا و احكام او را) از خود دور ساخت.
010 02 و دوران را به جهت سر فرود آوردنشان به امر تو و پذيرفتن آنها تو را، به خود نزديك ساخت.
011 02 و در راه تو دورترين ها را به خود دوست گرفت.
012 02 و با نزديك ترين ها دشمنى ورزيد.
013 02 و در راستاى رساندن پيامت رنج ها و خستگى ها را به خود پذيرا شود.
014 02 و با خواندن مردم به دين تو خود را به زحمت و خستگى انداخت.
015 02 و خود را به خيرخواهى و پند دادن كسانى كه اهل دعوت تو بودند مشغول ساخت.
016 02 و به ديار غربت و جاى دور از ميهن و جايگاه اقامت خود و دور از پايگاه و زادگاه خويش و دور از جاى انس و الفت گرفته و مكان خود كرده ى خود كوچ كرد. و اين كوچ كردن او به منظور سربلندى دين تو و براى نيرو جمع كردن بر عليه كسانى كه بر تو كفر مى ورزيدند بود.
017 02 تا اين كه براى او آنچه كه درباره ى دشمنانت خواسته و اراده كرده بود فراهم شد.
018 02 و آنچه براى دوستانت طرح ريزى كرده بود به دست آمد.
019 02 پس در حالى كه به كمك تو فتح و پيروزى را خواستار بود و با يارى تو براى ناتوانى خود نيرو مى گرفت، به سوى آنها يورش برد.
020 02 با آنها در دم خانه هايشان جنگيد.
021 02 و در ميان آسايشگاهشان بر آنها تاخت.
022 02 تا فرمان تو جلوه گر و آشكار شد. و فرموده و حرف تو بلند آوازه گرديد؛ هر چند كه شرك ورزان بدشان مى آمد و ناراحت مى شدند.
023 02 بار خدايا! به آن رنجى كه او در راه تو پذيرا شده، او را به درجه ى بالاى بهشت خود برسان.
024 02 به گونه اى كه كسى در رتبه، با او برابر، و در مقام، همانند او نباشد. و هيچ فرشته ى عالى مقام و پيامبر مرسل همپايه ى او نباشد.
025 02 و درباره ى خاندان پاك و امت مؤمنش بزرگتر از آن شفاعتى كه او را وعده داده اى نيكو مرحمت فرما.
026 02 اى گذراننده ى وعده! واى وفا كننده ى به قول! اى آن كه بديها را به چند برابر از خوبى تبديل مى كنى! همانا تو صاحب احسان و بخشش بزرگ هستى.
001 03 درود و تحيت آن حضرت بر حمله ى عرش و فرشتگان مقرب خدا
001 03 پروردگارا! نگهدارندگان عرش تو، آنها كه از تسبيح گويى تو سست نمى شوند، و از تقديس و ذكر پاكى تو ملول و دلگير نمى گردند، و از پرستش و بندگى تو وامانده نمى شوند، و كوتاهى و تنبلى را بر كوشش در فرمان تو ترجيح نمى دهند، و از عشق و سرگشتگى به تو غافل نمى شوند.
002 03 و اسرافيل، دارنده ى صور، فرشته ى سرپا ايستاده و آماده باشى كه چشم بر هم نمى نهد و انتظار اجازه و دستور تو را مى كشد، تا كى فرمان تو رسد تا او با دميدن در صور، مدهوشان به گروگان گرفته شده در گورها را بيدار كند.
003 03 و ميكائيل كه در پيش تو گرامى و داراى جايگاه بلند و مقام ارجمند از فرمانبرى تو است.
004 03 و جبرئيل، كه بر وحى تو امين و مورد اطمينان و در ميان آسمانيان فرمانروا، و در پيشگاه تو با اعتبار و در نزد تو مقرب است.
005 03 و روح (اسم فرشته اى است) كه او سركرده ى فرشتگان حجابهاست.
006 03 و روحى، كه او از عالم امر تو است، پس بر آنها و بر فرشتگانى كه پايين تر از آنهايند، آنان كه در آسمانهاى تو مى نشينند و اهل امانت بر پيامهاى تو هستند، درود و رحمت بفرست.
007 03 و فرشتگانى كه هيچ ملالى از خستگى و واماندگى و سستى از رنج و تعب در آنها راه ندارد، و خواهشهاى نفسانى، آنها را از ذكر و تسبيح تو بازندارد، و غفلت و فراموشى، آنها را از بزرگداشت تو دور نمى سازد و جدا نمى كند.
008 03 فرشتگانى كه در مقابل هيبت و شكوه و عظمت تو چشمشان به پايين است، و جرأت نگاه به تو را ندارند. و سرهاى خود را نيز به زير انداخته اند. فرشتگانى كه در آنچه در پيش تو است چشم اميد دوخته و آن را آرزو كنند. و به ياد نعمتهاى تو شيفته اند. و در برابر بزرگى و شكوه و عظمت و والايى تو كوچك و فروتنند.
009 03 و فرشتگانى كه چون دوزخ را بر گنهكاران خروشانند ببينند مى گويند: تو پاك و منزهى، و ما آن چنان كه شايسته بود تو را بندگى كنيم، بندگى نكرديم!
010 03 پس بر آن فرشتگان و بر روحانيان از فرشتگانت و آنان كه پيش تو داراى رتبه اند، و غيب و امور پنهانى و پوشيده را به پيامبران تو مى رسانند، و بر وحى تو مورد وثوق و اعتمادند، درود و رحمت بفرست.
011 03 و بر دسته هاى فرشتگانى كه تنها به عبادت و سجود تو مشغولند، و آنها را از خوردنى و آشاميدنى بى نيازشان كرده و به تقديس و ذكر خود واداشته اى، و آنها را در طبقه هاى آسمان هايت جاى داده اى درود بفرست.
012 03 و بر فرشتگانى كه در گوشه هاى آسمان هايت به انتظار مأموريت هستند تا فرمان انجام اراده ى تو و عملى شدن وعده ات فرارسد.
013 03 و بر فرشتگانى كه خزانه داران باران و رانندگان ابر هستند.
014 03 و بر فرشته اى كه با صداى راندن او و غرش رعد و برق به گوش مى رسد و آنگاه تخت روان ابر با آن صدا به شنا درمى آيد و شعله هاى برقها از ميان ابرها بيرون مى جهد و مى درخشد.
015 03 و بر فرشتگانى كه برف و تگرگ را همراهى مى كنند. و فرشتگانى كه وقتى دانه هاى باران مى بارد فرود مى آيند. و فرشتگانى كه مسؤول و عهده دار خزانه هاى بادها هستند. و فرشتگانى كه بر كوه ها گماشته شده اند تا از جاى كنده نشوند.
016 03 و بر فرشتگانى كه وزن آبها و پيمانه ى آنچه را كه بارانهاى سخت و رگبارها آن را دربرمى گيرند به آنها ياد داده اى.
017 03 و بر فرشتگان فرستاده شده به سوى اهل زمين كه مأمورند بلا و گرفتارى ناگوار و نعمت و گشايش دلخواه و خوشايند را به آنها برسانند.
018 03 و بر سفيران بزرگوار و نيكوكار، و كنترل كنندگان عالى مقام نويسنده، و بر فرشته ى مرگ و يارانش، و بر منكر، و نكير، و بر فرشته ى آزمايش كننده ى مردگان در گور- بنام روحان- و بر فرشتگانى كه دور بيت معمور مى چرخند، و بر مالك و مأموران دوزخ، و بر رضوان و دربانان و پرده داران بهشت.
019 03 و بر فرشتگانى كه در آنچه كه خدا به آنها فرمان داده او را نافرمانى نكنند، و آنچه را كه به آن امر شده اند انجام مى دهند.
020 03 و بر فرشتگانى كه به اهل بهشت مى گويند: سلام و درود بر شما باد در برابر شكيبايى و تحمل بر انجام تكليف كه از خود نشان داديد، پس چه نيكو و خوب است خانه ى واپسين.
021 03 و بر فرشتگان عذاب كه هرگاه به آنها گفته شود: او را بگيريد و زنجيرش كنيد سپس او را به دوزخ اندازيد! به سرعت او را دستگير مى كنند و مهلتش نمى دهند.
022 03 و بر هر فرشته اى كه ياد او را فراموش كرديم، و ندانستيم كه جايگاه و مقام او در پيش تو چگونه است و او را به چه كارى گماشته اى.
023 03 و بر فرشتگانى كه ساكنان هوا و زمين و آبند. و آن فرشتگانى كه گماشته شده بر خلقند.
024 03 پس روزى كه هر كس با يك مأمور مراقبت كننده و گواه مى آيد.
025 03 و بر آنها درودى بفرست كه بر ارزش و مقام و پاكيزگى شان بيفزايد.
026 03 بار خدايا! وقتى بر فرشتگان و فرستادگانت درود فرستادى و درود و سلام ما را نيز به آنها رساندى، پس به سبب گفتار نيك و ياد خير آنها كه تو آن را بر ما گشودى و رهنمون شدى بر ما نيز رحمت و درود بفرست كه تو بخشنده و بزرگوارى.
001 04 درود فرستادن آن حضرت بر پيروان پيامبران و تصديق كنندگان آنها
001 04 بار خدايا! پيروان پيامبران و تصديق كنندگان آنها از اهل زمين كه از روى غيب به آنها گرويدند، در وقتى كه لجاجت كنندگان و دشمنانشان با تكذيب و نسبت دروغ به آنها به ميدان آمده و با آنها رويارو شده بودند، و در وقتى كه گروندگان، به سبب حقيقت هايى كه در ايمان است به پيامبران علاقمند بودند.
002 04 در هر دوران و زمان، پيامبرى را فرستادى و از زمان آدم تا زمان محمد از پيشوايان هدايت و رستگارى و رهبران اهل پرهيز- كه بر همه شان سلام و درود باد- بر اهل زمان دليل و راهنما گماشتى، پس همه آنها را (پيروان پيامبران را) با آمرزش و خوشنودى خودت يادآورى فرما.
003 04 پروردگارا! به خصوص ياران محمد، آنهايى كه همراهى و يارى را به خوبى انجام دادند، و آنهايى كه در يارى او خوب امتحان دادند و او را يارى كردند، و رسالت او را به سرعت پذيرا شدند، و به قبول دعوت او پيشى گرفتند، و وقتى دليل رسالتهاى خود را براى آنها بيان كرد او را لبيك گفتند و به امر او گردن نهادند.
004 04 و در راه اظهار دعوت او از همسران و فرزندان خود جدا شدند، و در استوار ساختن پيامبرى او، با پدران و فرزندان خود جنگيدند و به بركت آن حضرت پيروز شدند.
005 04 و كسانى كه بر دوستى او گرد آمدند، و در دوستى او تجارتى را اميد داشتند كه هرگز كسادى در آن راه ندارد.
006 04 و كسانى كه چون به دستگيره ى آن حضرت دست آويختند (و به ريسمان او چنگ زدند) فاميل و خويشاوندان از آنها جدا شدند، و وقتى در سايه ى خويشى او آرميدند خويشاوندى ها را از دست دادند.
007 04 بار خدايا! آنها آنچه را كه براى تو و در راه تو از دست دادند براى آنها منظور دار؛ و از خشنودى خود، آنها را خشنود ساز. و در مقابل آن كه مردم را به دور تو جمع كرده و به سوى تو دعوت نمودند، و همگام با پيامبر تو دعوت كنندگان به سوى تو بودند.
008 04 و بر آنها در مقابل اين كه در راه تو از ديار قوم و قبيله ى خود جدا شده و از وسعت زندگى به تنگى زندگانى روى آوردند جزا و پاداش ده، و آنهايى را پاداش ده كه در راه سربلندى دين تو و ارجمندى آيين تو ستمديده هاى بسيارى دارند.
009 04 بار خدايا! كسانى را كه راه آنها را ادامه دادند و در راه آنها قدم برداشته و به خوبى پيروان آنها بودند، بهترين پاداش خود را عنايت كن؛ كسانى كه مى گويند: پروردگارا! ما و برادران ما را كه به ايمان بر ما سبقت و پيشى گرفتند بيامرز.
010 04 كسانى كه جهت و مقصد آنها را قصد كرده و با آنها همسو شدند؛ و هدف آنها را پسنديده و تعقيب نمودند، و بر راه و روش آنها رفتار كردند.
011 04 كسانى كه هيچ گونه شكى در بصيرتشان پيش نيامد و هيچ ترديدى در پيروى نشانه ها و چراغ هدايت آنها در دلشان راه نيافت.
012 04 در حالى كه آنها را يارى و كمك مى كنند، دين آنها را دارند، و به راهنمايى آنها راه را انتخاب كرده و با آنها يگانگى و اتفاق دارند، و آنها را در آن چيزى كه به آنها رسانده اند تهمت نمى زنند (در صداقتشان ترديد نمى كنند).
013 04 بار خدايا! و بر پيروانى كه از امروز تا روز قيامت به وجود مى آيند و بر همسران و فرزندانشان و بر كسانى از آنها كه تو را فرمانبرى كنند درود و رحمت بفرست.
014 04 درودى كه با آن، ايشان را از نافرمانى بر تو نگهدارى، و در باغ هاى بهشت خود براى آنها جاى وسيع مرحمت كنى. و به سبب آن، آنها را از مكر شيطان حفظ كنى. و با آن، بر هر كار نيكى كه از تو يارى طلبيدند ياريشان كنى. و آنها را از هر پيشامد شب و روز- جز پيشامدى كه به خير باشد- نگهدارى.
015 04 و آنها را با آن دورد و رحمت، بر اعتقاد اميد نيكو به تو، و چشم داشتن در چيزى پيش تو است، و بر تهمت نزدن در آنچه در دست مردم است برانگيزى و وادارشان كنى.
016 04 تا آنها را به مايل شدن به تو و ترسيدن از خودت بازگردانى. و آنها را نسبت به زندگى مرفه و فراخ دنيا بى ميلشان كنى. و عمل براى آخرت و آماده شدن براى پس از مرگ را در نظر آنها جلوه داده و محبوب آنها نمايى.
017 04 و هر اندوهى كه هنگام بيرون شدن روح ها از بدنها به آنها مى رسد برايشان آسان سازى.
018 04 و از آنچه امتحان هاى سخت پيش مى آيد، و از به رو در آتش افتادن و هميشه در آتش ماندن نجاتشان دهى.
019 04 و آنها را به امن و آسودگى كه آسايشگاه پرهيزكاران است رهسپار سازى.
001 05 دعاى آن حضرت براى خود و دوستانش
001 05 اى پروردگارى كه شگفتى هاى بزرگى او پايان نمى پذيرد! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست و ما را از كفرورزى در مورد عظمت تو جلوگيرى كن.
002 05 و اى خدايى كه مدت فرمانروايى و پادشاهى تو تمام نمى شود! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و گردن هاى ما را از عذاب و مجازات خودت آزاد ساز.
003 05 و اى پروردگارى كه خزانه هاى رحمت و مهربانى تو نابود نمى شود! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى ما سهم و بهره اى در بخشش و رحمت خود قرار ده.
004 05 و اى آن كه چشمها از ديدن او باز مى مانند و ياراى ديدن او را ندارند! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست. و ما را به مقام قرب خودت نزديك فرما.
005 05 و اى خدايى كه در پيش عظمت و مهمى شأن او شأن و مقام ها كوچك و ناچيز است! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را در پيش خود ارزشمند و با وجهه قرار ده.
006 05 و اى آن كه پپش او خبرهاى پوشيده آشكار است! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را پيش خودت رسوا مگردان.
007 05 پروردگارا! ما را با بخشش خودت از بخشش ديگران بى نياز كن. و ما را با صله و احسان خود، از نگرانى و ترس بريدن و قطع رابطه كردن ديگران كفايتمان كن. تا ديگر با وجود بخشش و بذل تو، چشم طمع به كسى نداشته باشيم. و با وجود احسان تو از كسى دلواپسى و از دورى گزيدنش نگرانى و ترس و هراس نداشته باشيم.
008 05 بار خدايا! پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و به سود ما طرح و تدبير بفرما نه بر ضرر ما. و به نفع ما مكر و چاره سازى بفرما نه بر ضرر و عليه ما. و سير تحولات را به نفع ما بگردان نه بر ضرر ما.
009 05 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست. و ما را به لطف و مرحمت خودت از بلاها نگه دار. و ما را با توجه خود از ناگواريها حفظ فرما. و ما را به سوى خودت راهنمايى كرده و از خودت دور مساز. كسى را كه تو او را محافظت كنى سالم و بى گزند مى ماند. و كسى را كه تو راهنمايى كنى دانا و آگاه مى شود. و كسى را كه تو به خود نزديك گردانى سود مى برد.
010 05 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را از تيزى پيشامدها و مصيبتهاى روزگار و شر دامهاى شيطان و تلخى حمله ى سلطان و حكمران در كنف امان خود نگهدار و ما را كفايت فرما.
011 05 بار خدايا، بى نيازان و كفايتمندان، از فضل و توانايى تو كفايت و بى نيازى دارند؛ پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست؛ و ما را از نيازمندى به ديگران كفايت فرما. و همانا بخشش كننده ها از بركت عطاى تو مى بخشند، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست و براى ما از فضل و احسان خود عطا بفرما. و راه يافتگان، با نور جمال تو رستگار شده اند؛ پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را رستگار بفرما.
012 05 پروردگارا! كسى را كه تو يار و مددكارش باشى، خوار كردن خواركنندگان ضررى به او نمى رساند، و كسى را كه تو عطا فرمايى مضايقه كردن مضايقه كننده ها چيزى از او كم نمى كند و كسى را كه تو راهنمايى و ارشاد فرمايى، گمراه كردن گمراه كنندگان او را از راه به در نمى برد.
013 05 پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست و ما را به شكوه و قدرت خودت از ضرر زدن بندگانت نگهدار. و ما را با احسان و بخشش خودت از ديگران بى نياز گردان. و ما را با ارشاد و راهنمايى خودت به راه حق ببر.
014 05 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و سالم بودن دلهايمان را در ياد بزرگى خودت، و راحتى و استراحت بدنهايمان را در شكرگزارى نعمتت، و گويايى زبان هايمان را در وصف و بيان احسانت قرار ده.
015 05 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را از جمله فراخوانان به سوى تو، و دعوت كنندگان به راه تو، و راهنمايان به دين تو، و از جمله دوستان خاص خود و كسان نزديك در پيش خودت قرار ده، اى بخشنده ترين بخشندگان!
001 06 دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شامگاه
001 06 سپاس خدايى را كه به توانايى و نيروى خود، شب و روز را آفريد.
002 06 و با قدرت خود آن دو را از همديگر جدا و متمايز گردانيد.
003 06 و براى هر يك از آن دو اندازه معين و زمان و پايان مشخص قرار داد.
004 06 هر يك از شب و روز را در ديگرى داخل مى كند؛ با يك اندازه گيرى دقيق و حساب شده از او براى بندگان كه روزى و پرورششان بستگى به آن دارد.
005 06 پس براى آنها شب را آفريد تا از رنج فعاليت و كوشش، و زحمت كار و جنبش، در آن آرامش و آسايش بيابند. و شب را همچون پوششى قرار داد تا از استراحت و خوابش بهره مند شوند كه آن خواب برايشان نيرو و آسايش باشد، و با آن به لذت و نشاط و شادابى و شادكامى و خوشگذرانى برسند.
006 06 و براى آنها روز را روشن آفريد تا در آن از فضل و احسان او بطلبند. و به سوى روزى او سبب سازى و وسيله جويى كنند. و در زمين او بگردند تا آنچه را كه در آن، رسيدن به منافع دنيا و تدارك سفر آخرت است به دست آورند.
007 06 به وسيله ى همه ى اين ها حال و وضع بندگان را رو به راه مى كند.
و اندرون و باطن و پنهان آنها را آزمايش مى كند؛ و نگاه مى كند كه آنها در اوقات طاعت او و جاى دستورهاى او و موارد احكامش چگونه اند، تا كسانى را كه كارهاى زشت انجام داده اند در مقابل كاركردشان كيفر، و كسانى را كه كارهاى خوب انجام داده اند پاداش دهد.
008 06 بار خدايا! پس تو را سپاس در مقابل اين كه براى ما سپيده را شكافتى و با آن، ما را از روشنايى روز بهره مند ساختى. و ما را بر جاهاى به دست آوردن روزى، آگاه كردى و بصيرت دادى. و ما را در آن، از بلاهاى ناگهانى نگهداشتى.
009 06 ما و همه ى چيزها، همگى براى تو و تحت اختيار و فرمان تو هستيم؛ آسمان و زمين و آنچه در هر يك از آن دو پراكنده ساختى و پخش كردى چه ساكن و چه جنبنده، چه ثابت و چه ايستاده، چه آنچه در هوا بلند شده و بالا رفته و چه آن چيزى كه در زير خاك جاى گرفته، همه و همه فرمانبر تو و مطيع امر تو هستيم.
010 06 ما همه در پنجه ى قدرت توايم. تسلط و صاحب اختيارى و مالك بودن تو شامل ما مى شود، و اراده و خواست تو ما را در بر مى گيرد. به خاطر امر تو اختيار كارى را داريم و به جهت تدبير تو جابجا مى شويم.
011 06 ما را از فرمان و امر، جز آنچه تو آن را گذرانده و تعيين كرده اى امر ديگرى نيست. و از خير و صلاح، جز آنچه تو به ما بخشيده اى خير ديگرى نيست.
012 06 و اين روز نو و تازه و جديد است، و آن بر ما گواهى حاضر و مراقبت كننده است. اگر در اين روز، كارهاى خوب انجام دهيم ما را با ياد نيك و ستايش بدرود مى كند؛ و اگر كارهاى زشت و ناپسند به جا بگذاريم با نكوهش و ياد بد از ما جدا مى شود.
013 06 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و رفتار نيك را در اين روز براى ما روزى گردان و ما را از جدا شدن ناخوشايند و ناخشنود آن، كه به سبب ارتكاب جرم يا چنگ زدن به گناهان كوچك و بزرگ حاصل مى شود نگهدار.
014 06 و در اين روز كارهاى زيبا و خوب ما را بزرگ و زياد فرما. و در اين روز، ما را از كارهاى زشت و نكوهيده، به دور دار و تهى ساز. و دو طرف اين روز را براى ما پر از سپاس و ستايش و مزد و اندوخته و پس انداز و احسان و بخشش بگردان.
015 06 بار خدايا! زحمت و آزار و رنج ما را بر فرشتگان نويسنده ى بزرگوار كم گردان. و نامه هاى كاركرد ما را از نيكى ها و كارهاى زيبا پر و سرشار ساز. و ما را پيش آنها با اعمال زشتمان رسوا مكن.
016 06 بار خدايا! در هر ساعتى از ساعتهاى اين روز بهره اى از بندگانت، و سهمى از شكرگزاريت، و گواه راستى از فرشتگانت براى ما قرار ده.
017 06 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ و از همه سويمان نگهدارى فرما؛ به طورى كه آن نگهدارى، ما را از نافرمانى بر تو بازدارد و به فرمانبرى از تو رهنمون باشد و محبت و مهر تو را به كار گيرد.
018 06 بار پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را در اين روز و شبمان و در همه ى روزهايمان بر انجام كار نيك توفيق ده، و شرايط را براى ما فراهم كن تا از بدى دورى كنيم، نعمتها را شكرگزار باشيم، و راه و رسمهاى خوب و خداپسندانه را پيش گيريم و بپيماييم، از بدعتها و رفتارهاى ساختگى بپرهيزيم، امر به معروف و نهى از منكر كنيم، از اسلام پاسدارى نماييم، باطل و گمراه گرى را خوار و بى ارزش سازيم، بر حق و سربلندى آن يارى كنيم، گمراه را ارشاد كنيم، ضعيف و ناتوان را كمك نماييم و به داد ستم كشيده و فرياد مظلوم برسيم.
019 06 بار خدايا، بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و اين روز را مبارك ترين روزى كه به ياد داريم، و برترين همراهى كه تاكنون با او همراه شده ايم و بهترين وقتى كه در آن به سر برده ايم قرار ده.
020 06 و ما را خشنودترين فرد از ميان همه ى آفريدگانت كه شب و روز بر او گذشته و شكرگزارترين آنها بر آنچه كه از نعمتهايت عطا كردى، و پايدارترين آنها به احكامى كه مقرر فرمودى، و خود نگهدارترين آنها از آنچه كه از نهى و بازداشتت ترسانده اى، قرار ده.
021 06 خداوندا! من تو را گواه مى گيرم و تو بر گواهى كافى هستى، و آسمان و زمينت را گواه مى گيرم و آنهايى را كه در آسمان و زمين از فرشتگان و ديگر آفريدگانت جا داده اى، در اين روز و اين ساعت و اين شبم و در اين جايگاهم گواه مى گيرم به اينكه شهادت مى دهم تو خدايى هستى كه جز تو معبودى نيست. دادگرى را به پا مى دارى و زنده مى كنى. در داورى عادل هستى. به بندگان دلسوز و مهربانى. دارنده ى ملك و صاحب فرمانروايى هستى؛ و بر آفريدگان رحم كننده و بخشنده اى.
022 06 و گواهى مى دهم كه محمد بنده و فرستاده و برگزيده ى تو از ميان آفريدگان تو است. مسؤوليت رسالت و پيام رسانت را بر عهده ى او گذاشتى؛ پس انجامش داد. و او را به خيرخواهى و پند امتش فرمان دادى؛ پس براى آنها خيرخواهى كرد و آنها را پند و اندرز داد.
023 06 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، بالاترين و بيشترين درودى را كه تاكنون بر كسى از آفريدگانت فرستاده اى. و برترين چيزى را كه به يكى از بندگانت عطا فرموده اى از جانب ما به او عطا فرما. و برترين و با ارزش ترين پاداشى را كه تاكنون به يكى از پيامبرانت از طرف امتش داده اى از طرف ما به او پاداش ده.
024 06 كه همانا تو بخشنده ى نعمت بزرگ و آمرزنده ى گناه بزرگ، و از هر مهربان مهربان ترى. پس بر محمد و خاندان او كه نيكان و پاكان و خوبان و بزرگ منشانند، درود و رحمت بفرست.
001 07 دعاى آن حضرت هنگام مواجهه با مشكلات و بلا و گرفتارى و غم و اندوه
001 07 اى آن كه به وسيله ى او گره گرفتاريها و ناگواريها باز مى شود! و اى آن كه به سبب او تيزى و برندگى سختيها كند و شكسته مى شود! و اى آن كه بازگشت به سوى آسودگى و گشايش و خوشحالى از او درخواست مى شود!
002 07 دشواريها براى توانايى تو رام شده و گردن فرود آورده. و با لطف و مهربانى تو اسباب و وسيله ها كارگر شده. و با قدرت و اختيار تو تقدير و سرنوشت جارى شده. و بر طبق اراده و خواست تو چيزها صورت گرفته و انجام يافته.
003 07 پس آن چيزها با اراده تو و پيش از آنكه بگويى فرمان تو را برند. و با اراده ى تو و پيش از اين كه نهى و بازداشت كنى بازداشته شوند.
004 07 تويى كه در دشواريها و پيشامدها كمك خواسته مى شوى. و تويى كه در سختى ها پناهگاهى. از آن گرفتاريها چيزى كنار زده نمى شود جز آن كه تو آن را دور كنى و كنار بزنى. و چيزى از مشكلات، گشوده و برطرف نمى شود جز آن كه تو بگشايى و برطرف كنى.
005 07 پروردگارا! يك گرفتارى وبلايى بر من فرود آمده كه تاب سنگينى آن را ندارم! و مشكلى براى من پيش آمده كه از تحمل آن وامانده و بى طاقتم.
006 07 تو با توانايى خويش آن بلا را بر من وارد ساخته و با تسلط و قدرتت آن را به سوى من روانه كرده اى.
007 07 پس چيزى را كه تو پيش آورده اى برگرداننده اى نيست. و چيزى را كه تو به من روا كرده اى بركنار كننده اى نيست. و آنچه را كه تو بسته اى گشاينده اى نيست. و آنچه را كه تو گشوده اى بسته كننده اى نيست. چيزى را كه تو سخت و دشوار كرده اى آسان كننده اى نيست. و كسى را كه تو خوار و زبون ساخته اى براى او يارى كننده اى نيست.
008 07 پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست. و اى پروردگار من! در گشايش را به فضل و احسان خودت براى من باز كن. و چيرگى اندوه و غم را با قدرت و تواناييت از من بردار و بشكن. و در آنچه گله كردم توجه و ديد نيكو بر من داشته باش. و در آنچه درخواست نمودم شيرينى كار و لطف خود را بر من بچشان. و از جانب خودت بخشش و گشايش آسان و بى رنج و زحمت را براى من مرحمت كن. و از پيش خود رهايى نزديك و زودرس را براى من قرار ده.
009 07 و مرا با گرفتارى اندوه و پريشانى، از بجاى آوردن دستورهاى واجبت و به كار بستن آيين و رسم و مستحباتت بازمدار.
010 07 پس اى پروردگار! براى من آنچه به من رسيده ناتوان و بى طاقتم. و با تحمل آنچه براى من پيش آمده دلم پر از غم و اندوه گشته است، و تو بر باز كردن و برطرف ساختن آنچه به آن گرفتارم توانايى، و تو برگشودن و بركنار كردن آنچه در آن افتاده ام قادر هستى، پس اين كار را براى من انجام ده گرچه از جانب تو سزاوارى آن را ندارم، اى صاحب عرش بزرگ!
001 08 دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا از ناملايمات و بد اخلاقى و كارهاى نكوهيده
001 08 بار خدايا! من به تو پناه مى برم از سركشى حرص و آز. و تاختن خشم و غضب. و چيره شدن رشك و حسد. و سستى شكيبايى و صبر. و كمى خرسندى و قناعت. و تندخويى و بدخلقى. و اصرار خواهش نفسانى و فشار شهوت. و حكمرانى تعصب و نژاد پرستى و حميت.
002 08 و پيروى هوا و هوس و ناسازگارى و مخالفت با رستگارى و هدايت. و خواب آلودگى بى خيالى و غفلت. و دست گرفتن تكلف و زحمت. و اختيار باطل بر حق. و تكرار گناه و اصرار بر معصيت. و ناچيز شمردن گناه و نافرمانى، و كوچك ديدن خلاف و معصيت. و بزرگ داشتن و زياد انگاشتن فرمانبرى و اطاعت.
003 08 و به خود باليدن مالداران و به خود نازيدن اهل ثروت. و خوار ديدن نيازمندان. و بدرفتارى با زيردستان. و فروگذارى سپاس از كسى كه نسبت به ما خوبى و نيكويى كرده.
004 08 يا اينكه ستمگرى را كمك كنيم و يا ستمديده اى را خوار سازيم. يا چيزى را كه حق ما نيست خواسته باشيم. و يا در مورد علم بدون اطلاع و آگاهى و بصيرت چيزى بگوييم.
005 08 و به تو پناه مى بريم از اين كه بر كسى غش در معامله و خيانت را در دل داشته باشيم. و از اين كه به سبب اعمال و كردارمان خودبين و خودپسند و از خود راضى باشيم. و آرزوهاى دراز را در دل بپرورانيم.
006 08 و از بدى اندرون و باطن و پنهان و ناچيز و كوچك گرفتن گناه خرد، و از چيرگى و دست يافتن شيطان بر ما، و يا از نابود كردن فرمانروايان ما را، به تو پناه مى بريم.
007 08 و از دست يازيدن به اسراف، و از نداشتن روزى به قدر كفاف، و از شادى و شادمانى دشمنان و از نيازمندى به همپايگان به تو پناه مى بريم.
008 08 و از زندگى در سختى و مردن بى تدارك و بى توشه و ساز و برگ به تو پناه مى بريم.
009 08 و از بزرگترين افسوس و حسرت، و بزرگترين بلا و مصيبت، و بدترين بدبختى، و از بدى بازگشت به سوى تو، و دست خالى بودن از پاداش، و نوميد بودن اجر و ثواب، و رسيدن كيفر و آمدن عذاب، به تو پناه مى بريم.
010 08 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا و همه ى مردان و زنان باايمان را از همه ى اين ها كه گفته شد پناه ده، اى مهربان ترين مهربانان.
001 09 دعاى آن حضرت در اشتياق به طلب مغفرت و آمرزش از خداوند
001 09 اى خدا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را به سوى بازگشت و توبه اى كه محبوب تو است رهسپار كن. و ما را از تكرار گناه، كه پيش تو ناپسند و ناخوشايند است دور ساز.
002 09 اى خدا! وقتى ما ميان كاهش در دين و كاهش در دنيا قرار گيريم، پس كاهش را در آن يكى كه زودتر نابود مى شود و آمرزش را در آن يكى كه ماندنش درازتر و طولانى تر است قرار ده.
003 09 و وقتى ما دو تا تصميم بگيريم كه يكى از آن دو، تو را از ما راضى و خشنود سازد و آن ديگرى تو را بر ما به خشم آورد، پس ما را به سوى آن يكى كه تو را از ما خشنود مى كند مايل گردان، و نيرو و توان ما را از آنچه كه تو را بر ما به خشم آورد سست فرما.
004 09 و در آن وقت ما را به حال و اختيار خود وامگذار، كه نفسهاى ما باطل را اختيار مى كنند و برمى گزينند مگر آنكه تو دستمان را بگيرى؛ و ما را به زشتى و بدى امر مى كنند مگر آنكه تو رحم فرمايى.
005 09 بار خدايا! ما را از ناتوانى آفريدى. و ما را بر سستى بنا نهادى. و ما را از آب بى رغبت و بى ارزش به وجود آوردى. پس ما را جز به نيروى تو حركتى نيست، و براى ما جز به يارى تو نيرو و قدرتى نمى باشد.
006 09 بنابراين، ما را به توفيق خود و فراهم ساختن اسباب، يارى بفرما. و ما را با ارشاد و راهنمايى خود به راه راست رهنمون گردان. و ديده ى دلهايمان را از آنچه كه خلاف مهر و دوستى تو باشد نابينا كن. و براى اعضا و جوارح ما نفوذ و گذرايى در نافرمانيت را قرار مده.
007 09 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و رازها و پنهانيهاى دلهايمان، و حركتهاى اندامهايمان، و نگاههاى لحظه اى چشمهايمان، و سخنان زبانهايمان را در چيزهايى كه سبب پاداش و ثوابت مى شوند قرار ده تا كار خوبى كه با آن سزاوار پاداش تو باشيم از دست ما بيرون نرود؛ و عمل زشتى كه با آن مستوجب كيفر تو باشيم براى ما باقى نماند.
001 10 دعاى آن حضرت در پناهندگى به خداى متعال
001 10 بار خدايا! اگر بخواهى ما را بيامرزى و از ما درگذرى به فضل و احسان خودت مى آمرزى. و اگر بخواهى ما را عذاب كنى، به دادگرى و عدالتت عذاب مى كنى.
002 10 پس عفو و آمرزش خود را با لطف و بزرگوارى خودت به آسانى شامل حال ما بگردان؛ و با گذشت و بخشش خودت ما را از عذاب و كيفرت پناه ده، كه ما را تاب و توان دادگرى تو نيست، و بى آمرزش و بخشش و عفو تو، احدى از ما را رهايى و نجات نيست.
003 10 اى توانگر توانگران! اينك ما بندگانت در پيشگاه تو هستيم و من نيازمندترين نيازمندان به تو هستم، پس نيازمندى ما را با توانگرى و وسع خود جبران بفرما. و با راندن و محروم كردنمان، ما را نوميد مگردان. تا كسى را كه به سبب تو خواهان نيك بختى است بى سعادت و بدبخت كنى، و كسى را كه احسان و فضل تو را طلبيده، محروم و نوميد سازى.
004 10 و اگر تو ما را از خود برانى پس آن وقت از پيش تو به كه روى آوريم؟ و از در تو به كجا رويم؟ خدايا تو منزه و پاكيزه اى! و ما آن درماندگانيم كه قبول دعايشان را بر خود واجب كرده اى؛ و آن گرفتارانيم كه برطرف كردن گرفتاريشان را وعده داده اى.
005 10 و مناسب ترين چيزها به خواست و اراده ى تو، و سزاوارترين كارها در پيش تو در مقام بزرگواريت، رحمت و بخشش بر كسى است كه از تو خواهان رحمت است. و فريادرسى كسى است كه از تو فريادرسى خواسته است. پس بر تضرع و زارى ما به سويت رحم كن. و چون خود را به آستانت انداختيم ما را بى نياز فرما.
006 10 بار خدايا! وقتى بر معصيت و نافرمانى تو به دنبال شيطان رفتيم، شيطان با پوزخند و تمسخر شادمانى سرزنش و شماتتان كرد، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و پس از رها كردن شيطان براى خشنودى تو و پس از دورى گزيدن از او و رو كردنمان به سوى تو، شيطان را (به خاطر شكست و گرفتارى ما) از ما شادمان ساز.
001 11 دعاى آن حضرت براى عاقبت به خيرى
001 11 اى آن كه ياد او براى ياد كنندگان، ارزش و برترى و امتياز است! و اى آن كه سپاسگزارى از او، دستيابى و رسيدن به خير براى سپاسگزاران است! و اى آن كه فرمانبرى از او، رهايى براى فرمانبرداران است! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و دلهاى ما را از هر يادى به ياد خودت وادار. و زبانهايمان را از هر سپاسگزارى و شكرى به سپاسگزاران خودت مشغول ساز.و اعضا و جوارح ما را از هر گونه فرمانبرى (غير خودت) به طاعت و فرمانبرى خودت بكار آر.
002 11 و اگر براى ما آسودگى و فراغتى از كار و اشتغالى را مقدر فرموده اى، آن را فراغت سالم قرار ده، در آن پيامد گناهى ما را نگيرد؛ و ملال خستگى دامنگيرمان نگردد، تا نويسندگان گناهان، با ورقه اى خالى از ياد گناهانمان از پيش ما بروند. و نويسندگان نيكيها به جهت آنچه كه از نيكى هايمان نوشته اند شادمان و مسرور به پيش ما برگردند.
003 11 وقتى كه روزهاى زندگى ما سپرى شد و مدت زمان عمرمان بسر آمد، و فراخوانى و دعوت تو- كه از آن و پذيرش آن گريز و چاره اى نيست- ما را فرابخواند، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست و پايان آنچه نويسندگان اعمال ما، براى ما مى شمارند توبه و بازگشت پذيرفته شده قرار ده، كه پس از آن، به خاطر گناهى كه انجام داده ايم و نافرمانى عصيانى كه كرده ايم ما را بازداشت نكنى.
004 11 و در روزى كه اخبار بندگانت را آشكار مى سازى، پرده اى را كه با آن عيبهاى ما را پوشانده اى در پيش روى گواهان، از روى ما و عيب هايمان برندار.
005 11 كه تو بر هر كسى كه تو را بخواند مهربان، و به آن كه تو را صدا زند جوابگو و پاسخ دهنده هستى.
001 12 دعاى آن حضرت در اعتراف به گناه، و توبه به درگاه خداوند
001 12 بار خدايا! سه چيز مرا از درخواست از تو بازمى دارد، و يك چيز مرا بر آن وامى دارد.
002 12 امر و دستورى كه دادى (اما) من از انجام آن سرباز زدم و كوتاهى كردم. و نهى و بازداشتى نمودى (اما) من به انجام آن شتافتم. و نعمتى كه آن را به من احسان كردى (اما) من در شكرگزارى آن كوتاهى و سستى كردم. اينها مرا از درخواست از تو بازمى دارد.
003 12 (و از طرفى ديگر) تفضل و بخشش تو بر كسى كه به سوى تو روى آورد و با خوش بينى پيش تو آيد، مرا بر درخواست از تو تشويق مى كند و فرامى خواند؛ زيرا همه ى احسانها و بخششهاى تو از روى بزرگوارى و لطف و آقايى است، و همه ى نعمتهاى تو بخشش پيش از هر گونه استحقاق، و نيكى ابتدايى است، نه به عنوان پاداش.
004 12 اى پروردگار من! اين منم در درگاه عظمت و شكوه تو ايستاده ام، همانند ايستادن آماده به خدمت زبون و خار؛ و با شرمندگى كه دارم از تو سؤال و درخواست مى كنم مثل درخواست فقير عيالمند.
005 12 اقرار و اعتراف دارم كه در وقت احسان و بخششت جز به ترك گناه و بريدن از نافرمانيت، آماده ى كار و خدمتى نبوده ام. و در همه ى احوال، از احسان تو به دور و خالى نبوده ام.
006 12 اى خداى من! آيا پيش تو اقرار كردنم به بدى اعمالى كه انجام داده ام مرا سود مى دهد؟ و آيا اعترافم براى تو به زشتى آنچه كه به جاى آورده ام مرا از عذاب تو مى رهاند؟ و يا در اين جايگاهم ناخشنودى خودت را براى من مقرر و لازم نموده اى؟ و يا در وقت دعا كردنم خشم و دشمنى تو مرا گرفته و دامن گيرم شده است؟
007 12 تو پاك و منزهى! از تو نااميد نمى شوم! زيرا كه در توبه و بازگشت به سوى خودت را برايم بازكرده اى؛ بلكه گفتار بنده ى زبون و خوارى را مى گويم كه به خودش ستم كرده و احترام پروردگارش را سبك شمرده است.
008 12 بنده اى كه گناهانش انباشته و بزرگ گرديده است. و روزگارش به او پشت كرده و فرصت عمل و زمان كار گذشته و آخر گريزگاهى براى او نيست، با توبه و انابه به تو روى آورده، و بازگشت و توبه را براى تو خالص كرده، آنگاه با دلى پاك و پاكيزه به سوى تو حركت كرده، سپس تو را با صداى گرفته و آهسته خوانده است.
009 12 در اين حال براى تو سر به زير انداخته و با كمر خميده و دولا شده، كه خوف و ترسش پاهايش را به لرزش انداخته، و اشكهايش دو گونه اش را فراگرفته، تو را به اين لحن و زبان مى خواند: اى بخشنده ترين بخشندگان! و اى بخشنده ترين كسى كه خواستاران رحمت، در دربارش به نوبت ايستاده اند! و اى مهربان ترين كسى كه طلب كنندگان آمرزش به دور او حلقه زده اند! و اى آن كه آمرزيدنش بيشتر از كيفر اوست. و اى آن كه خشنوديش بيشتر و افزون تر از خشم اوست.
010 12 و اى آن كه با گذشت زيبا و نيكو، به آفريدگانش احسان كرده! و اى آن كه بندگان خود را به توبه پذيرى عادت داده! و اى آن كه با توبه و بازگشت، بندگان تبهكار را اصلاح كرده! و اى آن كه از كار و كردار آنان به كم راضى شده! و اى آن كه عمل اندك و ناچيز آنها را با پاداش زياد عوض داده! و اى آن كه قبول دعاى آن ها را ضمانت كرده! و اى كسى كه دادن پاداش نيك به آنها را با تفضل و بزرگوارى خودش به آنان وعده داده و تعهد كرده است!
011 12 من گنه كارترين كسى كه تو را نافرمانى كرده و او را آمرزيده اى نيستم. و من سرزنش شده ترين كسى كه پيش تو عذرخواهى كرده و از او قبول عذر كرده اى نيستم. و من ستمكارترين كسى كه به سوى تو بازگشته و او را قبول كرده و توبه اش را پذيرفته اى نيستم.
012 12 در اين جايگاه كه هستم به سوى تو، توبه و بازگشت مى كنم همانند توبه ى كسى كه از تمام اعمالش پشيمان است. و از آنچه براى او گرد آمده ترسان است. و از آنچه در آن افتاده جدا شرمنده و شرمسار است.
013 12 مى داند كه گذشت از گناه بزرگ، براى تو بزرگ و سخت نيست. و عفو گناه مهم براى تو دشوار نيست. و تحمل جرمهاى زشت و زننده براى تو گران نيست. و محبوب ترين بندگانت پيش تو كسى است كه بر تو سركشى نكند، و از اصرار بر گناه، و همواره طلب آمرزش نمايد.
014 12 و من در پيش تو از سركشى و خود بزرگ بينى اعلام بيزارى مى كنم. و از اصرار بر گناه، به تو پناه مى برم. و براى كوتاهى كردنم از تو آمرزش مى طلبم. و بر چيزى كه از انجام آن ناتوانم از تو يارى مى خواهم.
015 12 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و آنچه بر من واجب است كه براى تو انجام دهم به من ببخش، و از آنچه سزاوار كيفر از جانب تو هستم مرا آزاد و مرخص كن. و از آنچه گنهكاران از آن مى ترسند مرا پناه ده. كه تو درياى آمرزش و عفوى. براى گذشت و آمرزش، اميدوارى به تو است. و باگذشت و بخشش مشهور و شناخته شده هستى. براى نياز من، جز تو جاى درخواستى نيست. و براى گناه من، جز تو آمرزنده اى نيست. و هرگز جز تو آمرزنده اى نخواهد بود.
016 12 من بر خودم جز تو از كسى نمى ترسم. و همانان تو اهل تقوا و آمرزش هستى. بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و حاجت و نياز مرا برآورده ساز. و خواسته ام را روا كن. و گناهم را ببخش و بيامرز. و از ترس و واهمه نفسانى ام آرامشم بخش كه تو بر هر چيزى توانايى. و آنچه را كه خواستارم براى تو سهل و آسان است، اى پروردگار جهانيان! دعايم را قبول و مستجاب كن.
001 13 دعاى آن حضرت در طلب حاجت از خداوند
001 13 پروردگارا! اى پايانه ى درخواست نيازها!
002 13 و اى آن كه رسيدن به خواسته ها پيش اوست!
003 13 و اى آن كه نعمتهاى خود را در برابر قيمتها نمى فروشد!
004 13 و اى كسى كه بخششهاى خود را با منت نهادن و به رخ كشيدن، تيره و ناگوار نمى كند.
005 13 و اى آن كه به وسيله او بى نيازى حاصل مى شود ولى هيچ كس از او بى نياز نيست!
006 13 و اى كسى كه به سوى او رو آورده مى شود و روگردانى از او نمى شود!
007 13 و اى كسى كه درخواستها گنجهاى او را نابود و تمام نمى كند!
008 13 و اى آن كه ميانجيها و وسيله ها، حكمت و صلاح بينى او را تغيير نمى دهد!
009 13 و اى آن كه نياز نيازمندان از او بريده نمى شود!
010 13 و اى كسى كه خواندن و دعا كنندگان او را رنجور و خسته نمى سازد!
011 13 خودت را با بى نيازى از آفريده هايت، ستوده و وارسته ساخته اى، و تو بر بى نيازى از آنها اهل و شايسته اى!
012 13 و آنها را به نيازمندى نسبت داده اى، و سزاوار و به جاست كه آنها به تو نيازمند باشند.
013 13 پس هر كس از پيشگاه تو براى بستن شكاف و نيازمندى خود اقدام نمايد، و براى برطرف ساختن فقر از خود به سوى تو ميل كند، خواسته ى خود را در جايگاه آن خواسته است، و براى به دست آوردن مطلبش از راه آن وارد شده است.
014 13 كسى كه حاجت خود را پيش يكى از آفريده هايت برده، يا غير تو را سبب برآمدن حاجت قرار داده، خود را دستخوش نوميدى قرار داده، و سزاوار از دست دادن احسان و لطف از جانب تو شده است.
015 13 بار خدايا، من به تو نيازمندم اما كوششم براى آن كم و كوتاه است. و چاره انديشى هايم در برابر آن بى اثر و بريده شده است. و ليكن نفس، تشويق مى كند تا حاجتم را به پيش كسى كه خود او حاجت هايش را پيش تو مى آورد و درخواسته هايش از تو بى نياز نيست ببرم. و اين دغدغه ى نفس، لغزشى است از لغزشهاى خطاكاران، و زمين خوردنى است از زمين خوردنهاى گنهكاران.
016 13 سپس با يادآورى تو از بى خيالى و غفلتم بيدار شدم. و با توفيق تو از لغزشم برخاستم. و با تأييد و كمك تو از افتادن و سقوط بازگشتم.
017 13 و مى گفتم: پروردگار من، پاك و منزه است چگونه نيازمندى از نيازمند ديگرى درخواست حاجت مى كند؟! و كى ندار و بى چيز به بى چيز ديگرى روى مى آورد؟
018 13 پس اى خداى من! با رغبت تمام تو را قصد نمودم و به تو روى آوردم. و با اعتماد به تو اميدم را به تو متوجه ساختم.
019 13 و دانستم آنچه كه من از تو مى خواهم زيادش در برابر دارايى تو كم و ناچيز است و آنچه كه من از تو خواستارم كه به من ببخشى، بزرگش در مقابل وسع و تواناييت كوچك و كم است. و دانستم كه بذل و بخشش تو از درخواست كسى به تنگى نمى گرايد. و دست تو براى بخششها از هر دستى برتر و بالاتر است.
020 13 بار خدايا، بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با كرم و تفضل و بزرگواريت با من رفتار نما، و با دادگرى و عدالتت و به جهت سزاوار بودنم با من رفتار ننما! من اولين كسى نيستم كه به سوى تو روى آورده و با اين كه سزاوار منع و مضايقه بوده به او بخشيده اى. و اولين سائل و خواستار كمك نيستم كه از تو طلب كمك كرده و با اين كه سزاوار محروم شدن و رانده شدن بوده، بر او احسان كرده اى.
021 13 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و دعاى مرا بپذير و مستجاب كن. و به صدا زدنم نزديك، و به زاريم، رحم كننده؛ و به صدايم، شنوا باش.
022 13 و اميدم را از خودت مبر. و رابطه و وسيله و سببم را از خودت قطع نكن. و در اين نياز و ديگر نيازهايم مرا پيش غير خودت روانه نساز.
023 13 و روا شدن خواسته و برآورده شدن حاجت و رسيدن به درخواستم را خودت كارساز باش. پيش از آن كه از اين جايگاهم دور شوم. و به آسان كردن دشوارى و تقدير و اندازه گيرى خوبت براى من در همه كارها يار و مددكارم باش.
024 13 و بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، درود هميشگى كه رشد كننده و رو به زيادى است، كه دوامش بريدنى و مدتش پايان پذير نيست. و آن را براى من كمك و وسيله ى برآمدن حاجت قرار ده كه تو بزرگوار و بخششگر و دارا و توانايى.
025 13 و از جمله نياز من اى پروردگارم! مثل اين و مثل اين است... (و حاجت خود را مى گويى، سپس به سجده مى روى و در سجده ات مى گويى:) بخشش تو مرا دلخوش و آرام كرده، و احسان و كرمت مرا راهنمايى نموده است پس، از تو مى خواهم به حق خودت و به حق محمد و آل محمد- كه درودهاى تو بر ايشان باد- مرا دست خالى و مأيوس و نااميد برنگردانى.
001 14 دعاى آن حضرت در شكايت از ستمكاران
001 14 اى آن كه خبرهاى ستم زدگان و شكايت كنندگان از دست ستمكاران بر او پوشيده نيست.
002 14 و اى آن كه در جريان احوال آن ها قرار گرفتن، به گواهى گواهان نياز ندارد.
003 14 و اى آن كه يارى او بر ستمديدگان نزديك است.
004 14 و اى آن كه كمك او از ستمگران دور است.
005 14 اى خداى من! ظلم و ستمى را كه از فلانى فرزند فلانى به من رسيده تو مى دانى، چيزى كه او را از نهى و بازداشت كرده اى. و چيزى كه او را از انجام آن منع نموده اى. او از روى سركشى و طغيان در نعمتى كه پيش او دارى، و از روى سركشى و طغيان در نعمتى كه پيش او دارى، و از روى غفلت و بى خيالى سركشى و بى اعتنايى به اين كه تو اين كار او را زشت و ناپسند مى شمارى، مرا هتك حرمت كرده است.
006 14 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با قدرت خودت ستمگر و دشمن مرا از ستم كردن بر من بازدار. و با توانايى خودت تيغ ستم او را بر من، كند ساز. و او را در آن كارى كه دست به كار شده تا بر عليه من انجام دهد، سرش را مشغول كن تا نتواند انجام دهد. و از چيزى كه وسيله ى دشمنى گرفته از فراهم كردنش ناتوان ساز.
007 14 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و او را براى ستم كردن بر من مهلت نده. و مرا در چيره شدن بر او به خوبى، يارى فرما. و مرا از انجام دادن كارهايى مثل كارهاى او نگهدار. و مرا در حالى مثل حال او قرار مده.
008 14 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا در پيروزى بر او يارى فرما؛ يارى كردنى آماده و حاضر، تا آن، وسيله شفاى خشم من باشد و از كينه اى كه من بر او دارم، دادم را بستاند و تسويه حساب كند.
009 14 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و در عوض ستم كردن او بر من، آمرزش و عفوت را به من عوض ده. و به جاى كار زشت و رفتار بد او با من، رحمت خودت را بر من مرحمت فرما. پس هر ناگوارى در برابر خشم تو سهل و ناچيز است. و هر مصيبت و اندوهى كه با خشم و غضب تو سنجيده شود هموار و آسان است.
010 14 بار خدايا! همان گونه كه ناخشنودى از ستم كشى را در دل من جاى داده اى، مرا از اين كه به ديگرى ستم كنم نگهدار.
011 14 بار خدايا! پيش كسى جز تو شكايت نمى برم؛ و جز تو از فرمانرواى ديگرى يارى نمى طلبم، نه! هرگز! جايى كه تو باشى از ديگرى كمك نمى جويم. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و دعاى مرا به اجابت و قبولى گردان. و شكايت مرا با تغيير دادن اوضاع و احوال همراه ساز.
012 14 بار خدايا! مرا با يأس و نوميدى از دادگرى و عدالتت آزمايش نكن. و دشمن مرا با آسودگى و ايمنى از گوشمالى و كيفرت جسور و پر جرأت مكن تا بر ستم كردن بر من اصرار ورزيده، و در حق من با من دشمنى كند و درگير شود. و به زودى آنچه را كه براى ستمگران وعده داده اى بر او بفهمان. و آنچه را كه از اجابت دعاى درماندگان وعده داده اى بر من بنمايان.
013 14 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا به پذيرفتن آنچه را كه به سود و ضررم مقدر كرده اى توفيق ده. و به آن چيزى كه براى من و از من گرفته اى خشنودم گردان. و مرا به راهى كه راست تر است راهنمايى كن. و به آنچه سالمتر است وادار نما.
014 14 بار خدايا! اگر مصلحت من در پيش تو در اين است كه گرفتن حقم را و انتقام گرفتن از كسى كه به من ستم كرده را تا فرارسيدن روز داورى و روزى كه دشمنان گرد هم مى آيند تأخيز اندازى پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و مرا با زينت راستين و شكيبايى هميشگى از جانب خودت تأييد كرده و ياريم كن.
015 14 و مرا از ميل و خواهش بد و زشت و حرص آزمندان پناهم ده. و شكل آنچه را كه از ثواب و پاداش برايم اندوخته و نگهدارى كرده اى و كيفرى را كه براى دشمنم آماده كرده اى در دل من نقش و تصوير كن. و آن را سبب راضى شدنم به آنچه كه گذرانده و روا ديده اى و سبب اعتمادم بر آنچه كه برگزيده اى قرار ده.
016 14 اى خداى جهانيان! دعايم را قبول فرما كه تو صاحب احسان بزرگ و بر هر چيزى توانا هستى.
001 15 دعاى آن حضرت هنگام مريضى و بيمارى
001 15 بار خدايا! تو را سپاس بر اين كه من هميشه در نعمت سلامتى بدن به سر مى برم، و تو را سپاس بر اين كه اكنون در جسمم بيمارى پديد آورده اى.
002 15 اى خداى من! نمى دانم كدام يك از اين دو حالت براى شكرگزارى تو واجب تر، و كدام يك از اين دو وقت براى ستايش تو بهتر و سزاوارتر است؟
003 15 آيا وقت تندرستى، كه روزيهاى پاكيزه ات را در آن وقت برايم گوارا ساختى و براى به دست آوردن خوشنوديها و فضل و احسانت در آن وقت حال و نشاط بر من بخشيده؟ و بر طاعت و بندگيت با آن مرا نيرو دادى؟
004 15 يا وقت بيمارى، كه با آن مرا از گناه پاك كردى، و نعمتهايى كه با آن بيمارى برايم هديه كرده و ارمغان آوردى، تا گناهان و خطايايى كه بر پشتم سنگينى مى كند سبك شود، و زشتى ها و بدكارى هايى كه در آن غوطه ور شده ام پاك گردد، و اقدام به توبه را به من بفهمانى و مرا به آن متوجه كنى، و نابود ساختن گناه با نعمت پيشين را يادآورى كنى؟
005 15 و در اين ميان و طول بيماريم آنچه كه دو فرشته ى نويسنده از اعمال پاكيزه برايم نوشته اند چيزى است كه نه دلى در آن فكر بوده، و نه زبانى به آن گويا شده، و نه عضوى رنج آن را كشيده، بلكه اين ثوابهايى را كه در نامه ى عمل ثبت شده از باب احسان و بخشش تو بر من، و از باب نيكوكارى تو نسبت به من است.
006 15 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و آنچه را كه براى من پسنديده اى محبوب و مورد پسند من گردان. و آنچه را كه بر من وارد ساخته اى برايم سهل و آسان فرما. و مرا از چركينى اعمال و كردارهايى كه گذرانده ام پاك گردان. و از من شر و ضرر كارهايى را كه پيش از اين انجام داده ام نابود ساز. و شيرينى خوشى و آسودگى را در من به وجود آور. و خنكى و خوشگوارى سلامتى را بر من بچشان. و بيرون رفتن از بيماريم را به سوى آمرزشت قرار ده. و به حال آمدن از سرگيجى و غش و افتادنم را به سوى گذشت و بخششت برگردان. و رهايى از اندوهم را به سوى راحت بخشيت، و سالم ماندن از اين سختيم را به گشايشت ختم گردان.
007 15 كه تو بخششگر نيكى و احسان و بخشنده ى نعمت فراوان هستى، تويى بسيار بخشنده ى بزرگوار و تويى صاحب عظمت و بزرگى و در خور ستايش و احترام.
001 16 دعاى آن حضرت در طلب آمرزش از خداوند
001 16 بار خدايا! اى آن كه گناهكاران با مهربانى او يارى مى جويند!
002 16 و اى آن كه درماندگان به ياد احسان و خوبى و نيكوكارى او فرياد و زارى مى كنند!
003 16 و اى آن كه خطاكاران به خاطر ترس از او، با صداى بلند گريه مى كنند!
004 16 اى مايه ى آرامش هر بى كس و دل گرفته و غمزده و از همه بريده و از وطن دور افتاده! و اى سبب دل گشايى هر اندوهگين دل شكسته! و اى پناه هر خوار شمرده شده ى بى كس و تنها مانده! و اى مددكار و بازوى هر نيازمند رانده شده!
005 16 تويى آن كسى كه دانش و مهربانيت همه چيز را فراگرفته است،
006 16 و تويى آن كه هر آفريده اى را در نعمتهاى خودت سهمى قرار داده اى.
007 16 و تويى آن كس كه گذشت و آمرزشش از عذاب و كيفرش برتر و فزونتر است.
008 16 و تويى آن كه مهربانى او پيشاپيش غضبش در حركت است.
009 16 و تويى آن كه بخشش او از محروم كردن و راندن و مضايقه كردنش بيشتر است.
010 16 و تويى آن كه همه ى آفريده شدگان در فراخى نعمت او به آسايش و خوشى به سر مى برند.
011 16 و تويى آن كسى كه به ديگرى بخشش كند، در مقابل آن از او چشمداشت پاداش ندارد.
012 16 و تويى آن كه در كيفر و گوشمالى آن كسى كه به او نافرمانى كرده از اندازه نمى گذرد.
013 16 و من، اى خداى من! آن بنده ى تو هستم كه او را به دعا كرن امر فرمودى؛ گفت: به فرمان تو هستم و در اجراى امرت آماده ام!اى خدا! اين منم كه در پيش تو به زمين افتاده ام.
014 16 منم آن كسى كه بار لغزشها و خطاها بر پشت او سنگينى مى كند. منم آن كسى كه گناهان، عمر و دوران زندگانيش را سپرى كرده و به پايان برده است. منم آن كسى كه با جهل و نادانيش تو را نافرمانى كرده در حالى كه تو سزاوار نافرمانى از او نبود!
015 16 اى خداى من! آيا تو به هر كسى كه تو را بخواند رحم كننده هستى تا دعاى بيشتر كنم؟ يا تو هر كسى را كه پيش تو گريه كند آمرزنده هستى تا گريه ى زيادى را سر دهم؟ آيا تو كسى را كه روى خوارى براى تو بر خاك بمالد مى بخشى؟ يا تو هر كسى را كه با توكل به تو از فقر و ندارى و بى نوايى اش به تو شكايت كند بى نياز كننده هستى؟
016 16 خداى من! كسى را جز تو بخشش كننده اى پيدا نمى كند نااميدش مكن. و كسى را كه به غير تو از تو بى نياز نمى شود خوارش مگردان.
017 16 خداى من! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و از من روى برنگردان در حالى كه من به تو روى آورده ام، و نااميدم نكن در حالى كه به سوى تو آمده ام. و مرا بدون روا كردن حاجت و دادن خواسته ام برمگردان در حالى كه در پيشگاهت ايستاده ام.
018 16 تويى آن كه خود را با مهربانى و رحمت وصف كرده و شناسانده اى. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و به من رحم كن. و تويى آن كه خودت را با گذشت و آمرزش نام بردى؛ پس، از من درگذر!
019 16 اى خداى من! روان شدن اشكم را از ترست، و لرزيدن دلم را از ابهتت، و شل شدن اندامهايم را از شكوه و عظمتت مى بينى.
020 16 همه ى اينها به جهت شرمندگى از تو براى كار و كردار بد و ناپسندم است، و به همين جهت است كه فرياد زاريم به سوى تو فروكش كرده و زبانم از راز و نياز با تو كند شده است.
021 16 اى خداى من! پس تو را سپاس، كه چه قدر عيب و زشتى را بر من پرده پوشى كرده و شناخته شده و انگشت نمايم نكردى. و چقدر زشتيها و پليدها را دست زدم كه از من پرده درى نكرده و طوق زشتى و رسوايى آن را به گردنم نينداختى؛ و بديهاى آن را براى كسانى از همسايگانم كه پى زشتيهاى من مى گردند و براى حسد ورزان نعمتهايى كه به من داده اى آشكار نكردى.
022 16 اما آن همه لطف و بزرگوارى كه تو كردى، مرا از رفتن به دنبال زشتيهايى كه از من مى دانى بازنداشت.
023 16 پس اى خداى من! چه كسى به رستگارى خود از من نادانتر است؟! و چه كسى از شانس و بهره ى خود غافل تر است؟ و چه كسى از خودسازى و اصلاح نفسش از من دورتر است، در حالى كه من آن روزى را كه تو به من داده اى در راه نافرمانيت- كه مرا از آن بازداشته اى- خرج مى كنم؟! كيست كه از من بيشتر در باطل و پوچى فرورفته است؟ و چه كسى در اقدام به زشتى از من سخت تر است؟ در حالى كه وقتى من ميان دعوت تو و دعوت شيطان قرار مى گيرم دعوت شيطان را پيروى مى كنم، آن هم نه از روى اين كه او را نشناخته و نابينا باشم و يا او و فريبكاريهاى او را فراموش كرده باشم.
024 16 و در حالى من باور دارم كه سرانجام دعوت تو به سوى بهشت و عاقبت دعوت او به سوى آتش است.
025 16 تو پاك و منزهى! چقدر شگفت انگيز است كه من بر عليه نفس خودم گواهى مى دهم، و از سر و پنهانى كارم شمارش مى نمايم!
026 16 و از آن شگفت آورتر، مهلت دادن تو به من و انتظار داشتن اصلاح من و تأخير در كيفر رساندن فورى من است، و اين نه به جهت ارزش و احترام من در پيش تو است، بلكه به جهت سهل گيرى و مدارا و بزرگوارى و خوبى تو بر من است تا از نافرمانى به تو كه خشم آور است بازگردم.و از بدكاريهايم كه بى ارزش كننده و پوسيده كننده است، كنده شوم. و براى اين است كه گذشت تو از من پيش تو از كيفر و عذاب من محبوبتر و خوشايندتر است.
027 16 اى خداى من! گناهان من بيشتر و آثارم زشت تر، و كارهايم رسواتر است، و من در افتادن به باطل، بى باكتر و آگاهى ام در هنگام طاعت تو ضعيف تر و كمتر، و بيدارى و مواظبتم به تهديد و ترساندن تو كمتر از آن است كه زشتى هاى خود را براى تو بشمارم و يا بتوانم گناهانم را يادآور شوم.
028 16 و همانا من با اين سخنان كه خودم را ملامت و سرزنش مى كنم به جهت اين است كه در مهربانى تو كه صلاح كار گناهكاران با آن است چشم طمع داشته و به رحمت تو كه رهايى گردن خطاكاران با آن است اميدوارم.
029 16 بار خدايا! اين گردن من است كه بار گناهان، باريكش كرده است! پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با گذشت خودت گردنم را آزاد كن. و اين پشت من است كه خطاكاريها و اشتباهها بر آن سنگينى كرده (و آن را خميده) است، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با فضل و احسان خودت از آن سنگينى كم كن!
030 16 اى خداى من! اگر پيش تو گريه كنم تا پلكهاى دو چشمم بريزند، و ناله و فرياد كنم تا صدايم بريده شود، و در خدمت تو بايستم تا دو پايم آبله زند، و براى تو ركوع كنم تا استخوان گردنم كنده شود، و براى تو سجده كنم تا دو چشمم از كاسه بيرون افتد، و همه ى عمرم خاك زمين بخورم، و تا پايان زندگانيم آب خاكستر بخورم، و در اين مدت ذكر تو را گويم تا زبانم كند شود، و نگاهم را از شرمندگى تو به كرانه هاى آسمان بلند نكنم، با همه اين كارها سزاوار پاك كردن گناهى از گناهانم نمى شوم.
031 16 و اگر مرا بيامرزى آنگاه كه سزاوار آمرزش تو باشم، و از من درگذرى آنگاه كه شايسته ى گذشت تو باشم، آن عفو و آمرزشت نه به جهت اين است كه من شايسته ام و نه براى اين است كه من اهل آن آمرزش باشم؛ زيرا سزاى من از تو در اولين بار كه تو را نافرمانى كردم آتش بود، كه اگر مرا عذاب و كيفر كنى به من ستم نكرده اى.
032 16 خداى من! پس وقتى مرا با پرده خودت پوشاندى و رسوايم نكردى، و با احسان و بزرگواريت با من ساختى و براى من سهل گرفتى، و با شتاب، مرا كيفر نكردى، و با بخشش خودت از من درگذشتى و بردبارى نمودى، و نعمت خود را بر من تغيير ندادى، و احسان خود را به من تيره نساختى، پس بر زارى طولانى من، و بر سختى بى چيزى و نيازمندى من، و جايگاه بد من رحم كن!
033 16 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و مرا از نافرمانيها و گناهان بازدار. به فرمانبرى وادار نما. و بازگشت خوب را براى من روزى كن. و مرا با توبه، پاك گردان. و با نگهدارى از لغزش، ياريم كن. و با سلامت و تندرستى، كارسازم باش. و شيرينى آمرزش را بر من بچشان. و مرا رها شده ى گذشت خودت قرار ده. و آزاد شده ى مهربانيت بساز، و امانى از ناخشنودى و خشمت برايم بنويس. و با اين امان، مژده اى در دنيا پيش از آخرت به من بده. مژده اى كه آن را بدانم و بشناسم، و در آن، برايم نشانه اى بنمايان كه آن را دريابم.
034 16 كه روا ساختن اين خواسته ها در مقابل تواناييت براى تو سخت نبوده و در برابر قدرتت براى تو دشوار نيست. و در مقابل حلم و بردبارى تو خسته كننده نبوده و در برابر بخششهاى بزرگ تو كه آيه هاى تو بر آن دلالت دارند براى تو سنگين نيست. كه تو آنچه را كه بخواهى انجام مى دهى و آنچه را كه اراده كنى اجرا مى كنى؛ زيرا تو بر هر چيز توانايى.
001 17 دعاى آن حضرت در پناه بردن به خداوند از شر شيطان
001 17 پروردگارا! ما از فريبهاى شيطان رانده شده، و از ترس توطئه گرى ها و مكرهاى او، و از باور كردن آرزوهاى دروغينى كه شيطان در دل آدمى مى اندازد، و از وعده ها و گول زدنها و دامهاى او به تو پناه مى بريم.
002 17 و پناه مى بريم از اينكه شيطان به خود اين طمع را راه دهد كه ما را از فرمانبرى تو گمراه سازد و با نافرمانى به تو ما را خوار گرداند. و يا آنچه را كه شيطان براى ما زيبا و خوش آيند جلوه داده است براى ما خوشايند باشد، و يا آنچه را كه شيطان به چشم ما زشت و ناخوشايند نشان داده است براى ما سخت و سنگين باشد.
003 17 بار خدايا! با دادن توفيق بندگى و عبادت به ما، شيطان را از ما دور ساز. و با توفيق كوششمان در راه دوستى و محبتت او را سرنگون و زمين خورده گردان، و ميان ما و او پرده اى بگذار كه نتواند آن را پاره سازد. و سدى استوار برپادار كه ياراى شكاف آن را نداشته باشد.
004 17 پروردگارا! بر محمد و خاندان او درود بفرست، و شيطان را به جاى ما به بعضى از دشمنانت مشغول كن. و ما را با نگهدارى خوب خودت از فريب شيطان بازداشته، و از نيرنگ او نگهدار. و او را از ما روى گردان ساخته ترددش را از ما قطع نما.
005 17 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را از رستگارى به اندازه گمراهى او بهره مند ساخته و براى ايستادگى و مقابله در برابر گمراهى او از پرهيزكارى توشه ده. و ما را با تقوا آراسته كن تا بتوانيم بر ضد گمراه كردن او بكوشيم. و به راه تقوا و پرهيزكارى كه خلاف راه شيطان است رهسپارمان كن.
006 17 بار خدايا! در دل هاى ما جاى داخل شدن براى شيطان قرار مده. و براى او در پيش ما جايگاه آماده مكن.
007 17 بار خدايا! آن باطلى را كه شيطان براى ما جلوه مى دهد به ما بشناسان. و وقتى آن را به ما شناساندى ما را از آن باطل محافظت فرما و ما را به چيزى كه به وسيله آن نيرنگ او را از خود دفع كنيم، بينا گردان. و چيزى را كه آن را براى دور كردن او آماده كنيم به خاطر ما بياور، و ما را از خواب غفلت كه به سبب آن به شيطان روى آورده باشيم بيدارمان گردان. و يا توفيق خودت ما را بر عليه او به خوبى يارى فرما.
008 17 بار خدايا! دل هاى ما را به زشت شمردن و قبول نداشتن كار او آبيارى كن. و در شكستن نيرنگ و خنثى ساختن توطئه ى او ما را لطف و يارى نما.
009 17 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و تسلط و چيرگى شيطان را از ما برگردان و اميد او را از ما قطع نما. و او را از حرص و ميل كردن به ما بازدار.
010 17 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و پدران، مادران، فرزندان، كسان، خويشاوندان، نزديكان و همسايگان ما از زنان و مردان با ايمان را از شر شيطان، در جايگاه امن و استوار و نگهدارنده، و قلعه و دژ حفظ كننده، و پناهگاه بازدارنده قرارشان ده. و بر آنها سپرهاى ايمنى بخش از شيطان را بپوشان. و سلاح هاى برنده و كارآمدى كه بر عليه او به كار برند، بر آنها عطا كن.
011 17 بار خدايا! اين درخواست مرا شامل كسانى كن كه به پروردگارى تو ايمان آورده، و عقيده شان را به يگانگى تو خالص گردانند؛ و با حقيقت بندگى، به پاس تو با شيطان دشمنى كرده و از تو براى مقابله با او در ياد گرفتن دانش هاى خدايى يارى جويند.
012 17 بار خدايا! آنچه را كه شيطان گره زند باز كن. و آنچه را كه او ببندد بگشا. و آنچه را كه او تدبير و طراحى كند بر هم بزن. و وقتى تصميم بگيرد، او را از آن تصميم بازدار. و آنچه را كه او استوار سازد تو بشكن.
013 17 بار خدايا! لشكر شيطان را شكست ده. نيرنگ او را بى اثر ساز. پناهگاه او را خراب كن. و دماغ او را به زمين بمال.
014 17 بار خدايا! ما را در سلك دشمنان او قرار داده، و از شمار دوستان او بيرون كن، كه وقتى ما را بطلبد او را پيروى نكنيم. و هنگامى كه ما را بخواند او را جواب ندهيم. و كسانى را كه از دستور ما پيروى كنند به دشمنى با شيطان امر كنيم. و كسانى را كه نهى ما را پذيرا باشند از پيروى شيطان بازشان داريم.
015 17 بار خدايا! بر محمد، پايان بخش پيامبران و آقاى فرستادگان و بر خاندان پاك او درود بفرست، و ما و كسان و برادران ما و همه ى مردان و زنان با ايمان را از آنچه كه ما از آن به پيشگاه تو پناه مى آوريم پناه ده. و ما را از آنچه كه از ترس آن به تو روى آورده ايم رهايى ده.
016 17 و آنچه را كه از تو خواستار شديم برآورده گردان. و آنچه را كه از ياد آن غفلت ورزيديم به ما بده. و آنچه را كه فراموش كرديم براى ما نگهدار. و به سبب آن ما را در رتبه ى نيكان و جايگاه مؤمنان قرار ده. دعاى ما را بپذيراى پروردگار جهانيان!
001 18 شكرگزارى آن حضرت از خداوند در دفع بلا و برآوردن حاجت
001 18 بار خدايا! تو را سپاس در مقابل تقدير مناسب و زيبايت و آنچه كه از گرفتارى و بلايت از من برگرداندى و دور ساختى. پس نصيب و بهره ى مرا از رحمتت تنها آنچه از سلامت و آسايش و تندرستى و راحتى كه اكنون به من داده اى قرار مده تا من به سبب آنچه دوست دارم بدبخت شوم و ديگران با تحمل رنج و شكيبايى در برابر بلايى كه من آن را بد مى شمارم خوشبخت باشند.
002 18 و اگر عافيت و آسايشى كه اكنون من در آن به سر مى برم و روز را به شب مى آورم و شب را به روز مى برم به بلايى بينجامد كه هميشگى بوده و به بار سنگينى بكشد كه برطرف نشود، پس آنچه براى من تأخير انداخته اى پيش انداز و آنچه كه پيش انداخته اى (آسايش و راحتى داده اى) تأخير انداز.
003 18 زيرا چيزى كه پايان و سرانجامش نابودى باشد ارزشى ندارد و زياد نيست، و چيزى كه پايانش زندگى هميشگى است كم و ناچيز و بى ارزش نيست. و بر محمد و آل محمد درود و سلام بفرست.
001 19 دعاى آن حضرت در طلب باران
001 19 پروردگارا! ما را با باران، آبيارى كرده و سيراب ساز. و رحمت خود را با باران زيادت از ابرى كه براى روييدن سبزه ى زيبا و دلنشين و خوش منظره در همه جا و سرزمين ها روان است براى ما بگستران.
002 19 و بر بندگانت با رسيده ساختن ميوه ها احسان فرما. و با دست دادن شكوفه ها و گلها و شكفته شدن آنها شهرهايت را زنده ساز. و فرشتگان بزرگوار و سفيرانت را همراه با آبيارى سودمند از جانب خودت كه هميشه انبوه و باريدنش دامنه دار است و بارانى كه سخت و زود و نزديك است آماده و روانه كن.
003 19 كه با آن، آنچه را كه مرده است زنده كنى. و آنچه را كه فوت شده و از دست رفته است برگردانى. و با آن، آنچه را كه آمدنى است بيرون آورده و روزيها را زياد و فراخ كنى. ابرى كه انباشته به هم و خوش و گوارا و فراگير بوده و صداى رعد داشته باشد. و ابرى كه بارندگى آن ويرانگر و برق آن فريب دهنده نباشد.
004 19 بار خدايا، ما را از بارانى كه از ميان بردارنده ى خشكسالى و روياننده و دامنه دار و پر و فراوان باشد سيراب كن. بارانى كه به وسيله ى آن گياه ايستاده را (كه در اثر خشكسالى نتوانسته رشد كند) رشد داده و بازگردانى و گياه شكسته را راست و درست نمايى.
005 19 بار خدايا! ما را طورى سيراب كن كه با آن از تپه ها و بلندى ها سيل روان سازى. و چاهها را پر آب گردانى. و به وسيله آن، رودخانه ها و جويها را بشكافى و جارى سازى. و با آن، درختان را برويانى. و در همه ى شهرها نرخها و قيمتها را ارزان سازى. و با آن، مردم و چارپايان را نشاط و سرحالى و شادمانى بخشى. و با آن براى ما روزيهاى پاكيزه را تمام نمايى. و با آن براى ما كشت و زرع را برويانى. و پستانهاى حيوانات را پر از شير كنى. و بر نيرو و توانايى ما نيرو بيفزايى.
006 19 پروردگارا! سايه ى آن ابر را براى ما باد سوزان، و سردى آن را براى ما خشك و برنده و شوم، و بارندگيش را بر ما رانده شدن از رحمت، و آبش را براى ما تلخ و ناگوار مگردان.
007 19 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود فرست، و ما را از بركت هاى آسمان و زمين روزى ده كه تو بر هر چيزى توانايى.
001 20 دعاى آن حضرت در مكارم اخلاق
001 20 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود فرست، و ايمان مرا به پايه ى كامل ترين ايمان برسان. و يقين و باور كردن مرا برترين باورها قرار ده. و نيت و اراده ى مرا به بهترين و زيباترين نيتها پايان ده. و عمل و كاركرد مرا به پسنديده ترين كارها و عملكردها ختم بفرماى.
002 20 بار خدايا! با لطف و كرم و بزرگوارى خودت نيت و قصد مرا فراوان ده و زياده گردان. و باور مرا با آنچه در پيش تو است سالم و بى عيب نما. و با توانايى و قدرتت آنچه از من فاسد و خراب شده بازسازى فرما.
003 20 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و از چيزى كه زياد تلاش كردن در آن مرا از بندگى بازمى دارد و به خود مشغول مى سازد كفايت كن و بى نيازم فرما. و مرا به كارى كه فردا از آن بازخواست خواهى كرد وادار. و روزها و عمر مرا در آنچه مرا براى آن آفريده اى به سر آر. و مرا بى نياز گردانده و در روزى دادنت براى من فراخى و گشايش ده. مرا گرفتار توجه و نگاه به مال اين و آن منما. و مرا گرامى و ارجمند داشته و دچار خودبينى و خودپسندى مكن. و مرا به بندگى براى خودت، توفيق داده، و بندگى مرا با خودبينى و خودستايى تباه و پوچ مگردان. و به دست من خير و خوبى را براى مردم برسان و روان ساز، و با منت گذارى آن را نابود و باطل مكن. و اخلاق بلند و خوى هاى ارجمند را به من ببخش. و مرا از فخر فروشى و به خود نازيدن نگهدار.
004 20 خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و مرا درجه و رتبه اى در ميان مردم بالا نبر جز اينكه به همان اندازه پيش خودم كم و پايين و پست گردان. و برايم عزت و سربلندى ظاهرى را پيش نياز جز اينكه برايم به همان اندازه پيش خودم خوارى درونى به وجود آورى.
005 20 پروردگارا بر محمد و آل محمد درود بفرست، و مرا با هدايت و رهيابى و رستگارى شايسته كه آن را با چيزى عوض نكنم بهره مند كن. و به راه حق و درستى كه از آن منحرف نشوم و نيت پاك و قصد روبه راهى كه در آن شك نكنم رهبرى گردان. و تا هنگامى كه عمر و زندگى من در فرمانبرى تو صرف شود مرا عمر ده. پس هنگامى كه عمرم چراگاه شيطان شود پيش از آن كه دشمنى تو به من روى و يا خشم تو بر من استوار گردد مرا به سوى خود ببر.
006 20 بار خدايا! خوبى را كه از من نكوهيده و زشت است فرو مگذار جز اينكه آن را اصلاح كنى. و نه خوى زننده و زشتى را كه با آن سرزنش شده باشم جز آن كه آن را زيبا و نيكو سازى. و نه خوى خوب و پسنديده اى را كه در من ناقص و نارساست جز آنكه آن را كامل كنى.
007 20 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست و دشمنى اهل عداوت را برايم به مهرورزى، و رشك ستمگران را به دوستى، و بدگمانى نيكان را به اعتماد و اطمينان، و دشمنى نزديكان را به دوستى، و سرسختى خويشاوندان را به احسان و خوبى، و خوار ساختن نزديكان را به كمك كارى و يارى، و دوستى مدارا كنندگان را به درست كردن دوستى، و بد برخوردى هم نشينان را به خوشرفتارى و معاشرت خوب، و تلخى ترس از ستمكاران را به شيرينى ايمنى و آرامش تبديل فرما.
008 20 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و براى من قدرتى بر آن كسى كه به من ستم كند، و زبانى بر آن كسى كه با من دعوا و مخاصمه كند، و پيروزى بر كسى كه با من ستيزه و عناد كند قرار ده. و براى من بر كسى كه با من نيرنگ ورزد چاره و تدبيرى، و بر كسى كه بر من ستم كند توانايى و قدرتى، و بر كسى كه مرا ناسزا گويد تكذيبى، و از كسى كه مرا تهديد كند و بترساند سلامتى ببخش. و مرا براى فرمانبرى كسى كه مرا به راه راست وادارد و پايه ى اعتقادى مرا استوار سازد، و پيروى كسى كه مرا ارشاد كند و آگاهى دهد و راهنمايى كند توفيق ده.
009 20 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و مرا يارى كن تا با كسى كه مرا خيانت و نادرستى كند با خيرخواهى مقابله كنم و پيش آيم. و به كسى كه مرا ترك كرده و از من كناره گيرى كند با نيكى و احسان پاداش دهم. و كسى را كه مرا محروم و نوميد كند با بخشش مقابله كنم. و كسى را كه از من ببرد و قطع كند با پيوند و همبستگى پاسخ دهم. و كسى را كه پشت سر من حرف زند با ياد خير از او جايگزين باشم. و از خوبى، سپاسگزارى و قدردان باشم. و از بدى، چشم بپوشم.
010 20 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا به زيور صالحان و خوبان بياراى. و بر من زينت و پيرايه ى پرهيزكاران را بپوشان در اينكه بتوانم عدل و داد را گسترش دهم، و خشم خود را فروبرم، و آتش دشمنى را خاموش سازم، و از هم جدا شده ها را به هم الفت دهم، و اختلاف ميان كسان را اصلاح كنم. و نيكى و خوبى را آشكار كنم. و زشتى و عيب را بپوشانم. و نرم خويى و فروتنى و خوشرفتارى و آرام طبعى و سنگينى و باد نخوت را فروكش كرده، و پاكيزه اخلاقى و پيشدستى به كمال اخلاقى و برگزيدن نيكى و احسان، و ترك عيب گويى، و به غير مستحق، نيكى نكردن، (را سيره خويش گردانم) و حق گويى را - گرچه سخت و سنگين باشد-، و كم شمردن خير و نيكى از گفتار و كردارم را- گرچه زياد باشد-، و بسيار شمردن شر و بدى از گفتار و كردارم را- گرچه كم باشد- به من عنايت فرما. و اين ياد شده ها را با فرمانبرى هميشگى، و پيوستگى با مردم و ترك كردن بدعت گزاردن و آنان كه رأى و انديشه ى ساخته و پرداخته ى خود را به كار گيرند كامل گردان.
011 20 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و زيادترين روزيت را براى من به هنگام پيريم، و نيرومندترين توانايى و نيرويت را در من به وقتى كه خسته و مانده شوم قرار ده. و مرا به سستى و بى نشاطى در عبادتت، و به كورى از راهت، و به پرداختن خلاف دوستيت، و به همنشينى و دور هم بودن با كسى كه از تو دور افتاده است، و به جدا شدن از كسى كه به سوى تو رو كرده و بر تو گردن آمده است گرفتارم مكن.
012 20 پروردگارا! آن چنانم كن كه به هنگام ناچارى و در موقع تنگنا قرار گرفتن به سوى تو هجوم آورم. و به هنگام نيازمندى از تو درخواست كنم و بخواهم. و در وقت بيچارگى به درگاه تو زارى كنم. و مگذار به هنگام اضطرار دست نياز به سوى ديگران دراز كنم، و مگذار به هنگام احتياج براى غير تو از روى فروتنى خواهش كنم و نيز نپسند به موقع ترس، به درگاه غير تو زارى نمايم، كه با انجام اين كارها سزاوار اين شوم كه تو خوارم كنى و مرا از لطف و احسانت منعم نمايى و محرومم سازى و از من روى گردانى و مرا رها كنى اى مهربان ترين مهربانان.
013 20 پروردگارا! آنچه را كه شيطان از آرزو و بدگمانى و رشك، در خاطر من مى اندازد و جلوه مى دهد به ياد بزرگيت و انديشه و تفكر در تواناييت و چاره جويى بر دشمنت تبديل كن و قرار ده. و آنچه را كه شيطان از دشنام و ياوه گويى و يا توهين به آبرو و هتك عرض كسى و يا گواهى پوچ و نادرست و يا حرف زدن پشت سر مؤمنى و يا ناسزا گفتن پيش روى كسى و مثل اينها را بر زبان من جارى سازد، به سپاسگزارى براى خودت و بيشتر ستايش كردن براى تو و حركت در بزرگداشت تو و شكرگزارى براى نعمتت، و اقرار به نيكى و احسانت و شمردن لطف ها و مرحمت هايت تبديل فرما.
014 20 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و من مظلوم و ستم شده نباشم در حالى كه تو بر دفع ستم و بركنار كردن آن از من توانايى. و ظالم و ستمگر نباشم در حالى كه تو براى جلوگيرى از من قادر هستى. و گمراه نشوم در صورتى كه راهنمايى مرا تو در امكان دارى. و نيازمند و فقير نشوم در حالى كه از جانب تو گشايش و فراخى روزى دارم. و سركشى و طغيان نكنم در حالى كه دارايى من از تو است.
015 20 بار خدايا! به آمرزش تو وارد شده و آهنگ بخشش تو را كرده ام، و به گذشت تو شيفته و مشتاق گشته و به رحمت و فضل و احسان و كرم تو اميدوارم و اطمينان دارم، در حالى كه نه در پيش من چيزى كه سبب آمرزش تو براى من باشد است، و نه در عمل و كردارم چيزى كه با آن سزاوار بخشش تو باشم وجود دارد، و پس از محكوم ساختن خود و اعتراف به گناه خويش مرا جز فضل و احسان تو دست آويز و اميدگاهى نيست، پس بر محمد و آل محمد درود بفرست، و بر من تفضل و احسان و نيكى و بزرگوارى فرما.
016 20 پروردگارا! مرا با راهنمايى خودت گويا كرده، و پرهيزكارى را به دل من بنشان و الهام نما. و مرا به انجام زيباترين و پاكيزه ترين كارها توفيق داده، و به آنچه كه تو را بيشتر خوشنود سازد وادار كن.
017 20 پروردگارا! مرا به بهترين راه رهنمون گشته و آنچنانم كن كه بر دين و آيين تو بميرم و زنده شوم.
018 20 خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و مرا از نعمت ميانه روى بهره مند ساخته و از درست انديشان، رستگاران، و از راهنمايان به رستگارى، و از بندگان شايسته قرار ده. و رستگارى در قيامت و سلامتى و رهايى از دوزخ را نصيب من ساز.
019 20 خدايا! به خاطر رضاى خويش آنچه مايه ى رهائيم شود از من بگير، و از نفس من چيزى را كه آن را بسازد و اصلاح كند براى من باقى بگذار؛ زيرا نفس من نابود و تباه شونده است جز اينكه تو آن را نگهدارى.
020 20 بار خدايا! اگر من اندوهگين شوم ساز و برگ من تويى. و گاه كه نوميد و محروم شوم اميد من تو هستى. و اگر گرفتار اندوه سخت گردم به تو پناه مى جويم و روى مى آورم، و عوض و جبران آنچه از دست رفته و فوت شده و راست و درست شدن و صلاح هر چيزى كه خراب شده در پيش تو است. و در چيزى كه آن را نامناسب بدانى تغيير و عوض كردنش با تو است. پس براى من پيش از بلا و گرفتارى، آسايش و آسودگى و تندرستى؛ و قبل از طلبكارى، توانگرى؛ و پيش از گمراهى، رستگارى كرم فرما. و مرا از عيب جويى بندگان كفايت فرما. و ايمنى روز قيامت را به من ببخش. و خوب راهنمايى كردن را به من عطا كن.
021 20 خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و با لطف و بزرگوارى خودت هر بلايى را از من دور ساز. و با نعمتت مرا غذا ده. و با كرامتت مرا اصلاح كن. و با قدرتت دردم را دوا كن. و مرا در پناه خود و در زير سايه ى خود بگير. و خشنودى و رضاى خودت را شامل حالم گردان. و هنگامى كه كارها بر من مشتبه و غلط انداز شوند به انتخاب راست ترين آنها، و وقتى كردارها مانند هم شوند به برگزيدن پاكيزه ترين آنها، و گاهى كه آيين ها و مذهبها ضد و نقيض هم شوند به پيروى از پسنديده ترين آنها مرا موفق گردان.
022 20 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا با تاج بى نيازى تاجدارم كن. و سرپرستى خوب و مسؤوليت پذيرى مطلوب را به من عنايت فرما و راهنمايى راستين را به من ببخش. و مرا با دارا بودن و وسعت روزى، آزمايش مكن. و به من زندگى آرام و بى رنج عطا كن. و زندگانى مرا دشوار و سخت مگردان. و دعاى مرا بر من بازمگردان و رد مكن؛ زيرا من براى تو همتايى قرار نمى دهم، و با تو مثل و مانندى را نمى خوانم.
023 20 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا از اسراف كارى بازدار. و روزى مرا از تلف شدن نگهدارى كن. و داراييم را با بركت دادن و زياد كردن فراوان گردان. و مرا به خاطر احسان از آن مالى كه انفاق مى كنم به راه رستگارى برسان.
024 20 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و مرا از رنج كسب و پى روزى دويدن راحتم كرده و روزى فراوان و بى گمان و بى رنج براى من برسان؛ تا با طلب روزى، از عبادت و بندگى تو باز نمانده و سنگينى پى آمدهاى كسب را به دوش نكشم.
025 20 بار خدايا! با قدرت و توانايى خود خواسته ى مرا برآور. و به عزت و شوكت خود مرا از چيزى كه مى ترسم پناهم ده.
026 20 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و آبروى مرا با توانگرى حفظ كن. و شكوه و جلال مرا با ندارى و تنگدستى خوار و زبون مگردان، تا از روزى خوارانت خواستار روزى باشم و از مردمان بد و پست، چشمداشت عطا و بخشش داشته باشم، تا به ستايش آنكه به من عطا كرده، و به ذم و نكوهش آنكه مرا محروم كرده گرفتار بلا و مبتلا شوم، در حالى كه بخشيدن و محروم كردن به دست توست بى آنكه آنها تأثيرى داشته باشند.
027 20 خداوندا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى من تندرستى در عبادت و بندگى، و آسودگى در بى اعتنايى به دنيا، و دانش همراه با عمل و به كارگيرى آن، و پرهيزكارى نيكو و مناسب روزى كن.
028 20 پروردگارا! دوران زندگيم را با آمرزش خودت پايان ده. و آرزويم را در اميدوار بودن به رحمتت ثابت و پابرجا كن. و راههايم را به سوى رسيدن به خشنوديت آسان ساز. و در همه حالاتم كردار و عملم را زيبا و خوب گردان.
029 20 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و مرا در اوقات غفلت و فراموشى براى ياد خودت آگاه و بيدارم كن. و در اوقات مهلت مرا به فرمانبرى و بندگى خودت وادار فرما. و راهى آسان و هموار به سوى دوستى خودت براى من بنماى. و به سبب آن راه، خير و خوبى دنيا و آخرت را برايم كامل فرما.
030 20 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، همانند بهترين درودى كه پيش از او بر يكى از آفريدگانت فرستاده، و پس از او نيز بر كسى خواهى فرستاد. و در دنيا و آخرت براى ما حسنه و نيكى عطا كن. و مرا با رحمتت از عذاب آتش نگهدار.
001 21 دعاى آن حضرت هنگام اندوهناكى از خطاها و گناهان
001 21 خدايا! اى كفايت كننده براى بى كسى و ناتوان و اى بازدارنده ى چيز ترسناك، لغزش ها و گناهان، مرا بى كسى و تنها كرده و همدم و يارى با من نمانده، و از خشم تو ناتوان شده و مددكار و كمكى ندارم، و بر ترس و ملاقات با تو نزديك هستم، و كسى براى ترس من تسكين نمى دهد.
002 21 چه كسى مرا از بازخواست تو ايمنى مى بخشد جايى كه تو مرا ترسانده و تهديد كرده اى؟! و چه كسى مرا يارى مى كند در حالى كه تو مرا بى كس و بى يارم كرده اى؟ و چه كسى مرا نيرو مى بخشد وقتى كه تو مرا ناتوان ساخته اى؟
003 21 اى خداى من كسى به جز پروردگار، پرورش شده را پناه نمى دهد، و كسى به جز پيروزمند، شكست خورده را امان و ايمنى نمى دهد و كسى به جز خواهنده، خواسته شده را يارى نمى كند.
004 21 اى پروردگار من! همه ى آن سببها به دست تو و فرار و گريز به سوى توست. پس بر محمد و آل محمد درود بفرست. و به پناه آوردن و گريختن من پناهندگى داده و خواسته ى مرا روا كن.
005 21 خدايا! اگر تو روى بزرگوارانه خود را از من برگردانى و يا احسان بزرگت را از من بازدارى و يا روزيت را بر من منع كنى و يا رابطه ى خود را از من قطع نمايى، به جز تو به چيزى از آرزويم راه نمى يابم. و بر آن چيزى كه در پيش تو است با يارى غير تو دسترسى پيدا نمى كنم؛ زيرا من بنده ى تو و در تحت قدرت و اختيار توام و سرنوشت و زمام امر من به دست تو است.
006 21 با وجود فرمان و دستور تو براى من امر و فرمانى نيست؛ دستور تو در مورد من گذرا، و حكم و تقدير تو درباره ى من دادگرى و عدل است. و مرا توانايى بيرون رفتن از سيطره و تسلط تو، و يارايى تجاوز و پا بيرون گذاشتن از قدرت تو نيست، و به جز با فرمانبرى از تو و با زيادى رحمتت نمى توانم لطف و محبت تو را به خود جلب كرده و به خوشنودى تو و به چيزى كه پيش تو است دست يابم.
007 21 خداى من! عمرى به سر بردم و صبح و شام را پشت سر گذاشتم در حالى كه بنده ى خوار تو بودم، و جز كمك تو هيچ سود و زيانى را براى خودم در اختيار ندارم، اين را بر خود گواهى مى كنم، و بر ناتوانى و بيچارگيم اقرار دارم. پس آنچه را كه بر من وعده كردى وفا كن. و آنچه را كه برايم دادى تمام و كامل گردان؛ زيرا من بنده ى بى چيز، خوار، ناتوان، بدحال، ناچيز، بى ارزش، نيازمند، ترسان و پناهنده ى تو هستم.
008 21 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و در مورد آنچه به من مرحمت فرمودى مرا از ياد خودت فراموش كارم مكن. و براى احسانت كه مرا با آن آزموده اى غافل نساز. و از قبول دعا و روا ساختن حاجت من- گرچه به تأخير اندازى- در شادمانى و خوشحالى باشم، يا در بدحالى و تنگدستى، در سختى و تنگى باشم، و يا در خوشى و راحتى؛ در تندرستى باشم، يا در گرفتارى، در بى چيزى و حاجتمندى باشم، يا در نعمت؛ در حال دارايى باشم، و يا در حال اندوهگينى و سختى؛ در فقر و ندارى باشم، و يا در بى نيازى نوميدم مكن.
009 21 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا در هر حالى كه باشم ستايشم را براى خودت، و بزرگداشت و مدح گويى ام را مخصوص خويش، و سپاسگزاريم را براى خود قرار ده؛ تا براى چيزى كه از دنيا به من داده اى شاد و خوشحال نشوم. و بر چيزى كه مرا از آن محروم كرده و بازداشته اى دلگير و اندوهگين نباشم. و دلم را مالامال از تقوا و پرهيزگارى خودت بنما. و تنم را به آنچه آن را از من مى پذيرى به كار گير و وادار نما. و مرا از هر چيزى كه بر من برسد به فرمانبرى خودت مشغول دار، تا چيزى را از راه خشم تو دوست نداشته باشم، و چيزى را كه مورد رضا و خشنودى تو است از آن خشم نگيرم و بد و ناملائم نشمارم.
010 21 خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و دلم را براى محبت و دوستى خودت خالى كرده، و به ياد خودت وادار. و با ترس و بيم خودت دلم را نشاط و شادابى ده. و با ميل و شوق و رغبت به سوى تو نيرومندش ساز. و به سوى فرمانبريت مايل و متوجه كن. و دلم را در بهترين راههاى به سوى خودت روانه گردان. و به شوق و ميل در آنچه پيش تو است در تمام روزگار زندگيم رامش گردان.
011 21 و پرهيز از دنيا را توشه ى آخرتم بساز. و كوچ و سفرم را به سوى آمرزش و رحمتت قرار ده. و مرا در خشنوديت داخل كن. و جايگاهم را در بهشتت مهيا فرما. و چنان توانايى به من ببخش كه همه ى خشنوديهاى تو را با آن بردارم. و گريزم را به سوى خودت، و ميل و رغبتم را در آنچه نزد تو است قرار ده. و بر قامت دلم از بدان خلق خويش لباس ترس بپوشان. و انس و علاقه و خو گرفتن به خودت و به دوستانت و به كسانى كه فرمانبرى تو را دارند به من ببخش.
012 21 و منتى براى گناهكار و كافر، بر من قرار مده. و براى او در نزد من نعمتى، و براى من در نزد او حاجتى قرار مده. بلكه آرامش دلم، و انس و الفت جانم، و بى نيازيم و كفايت و تدبير كارم را به خودت و خوبان خودت واگذار.
013 21 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا همنشين و يار و مددكار آنان گردان. و بر من شوق و دلباختگى به خودت را احسان كن. و به انجام كارى كه تو آن را دوست دارى و با انجام آن خوشنود مى شوى مرا توفيق ده ؛ زيرا تو بر هر چيز توانايى، و آن خواسته ى من براى تو آسان است.
001 22 دعاى آن حضرت در سختى و دشوارى
001 22 بار خدايا! تو مرا از نفسم به چيزى موظف كرده اى كه تو بهتر از من توانايى انجام آن را دارى، و توانايى تو بر آن و بر من، رساتر و بالاتر از توانايى من است؛ پس آنچه تو را از من خشنود مى كند به من عطا فرما و در حال عافيت و تندرستى از من خشنود باش.
002 22 خدايا! مرا تاب و طاقت بر سخت كوشى، شكيبايى بر گرفتارى، و توان بر ندارى نيست؛ پس روزيم را بر من منع مكن. و مرا به آفريده ها و خلق خويش وامگذار. بلكه حاجت و نيازم را تنها خودت برآور. و تدبير و كارسازيم را خودت به دست گير.
003 22 و به سوى من نظر كن. و در همه ى كارهايم مرا يارى نما؛ زيرا تو اگر مرا به حال خود واگذارى از انجام آن كارها درمانده و ناتوان شده و آنچه را كه مصلحت من در آن است انجام نمى دهم. و اگر مرا به خلق خويش واگذارى، با ترشرويى به من مى نگرند. و اگر مرا به پناه بردن بر خويشانم مجبورم سازى، بر من دريغ مى كنند. و اگر هم ببخشند كم و ناچيز بخشيده و با منت گذارى زياد بر من بسيار نكوهش نمايند.
004 22 پس اى خدا! با فضل و احسانت بى نيازم كن. و با شكوه و بزرگيت با نشاط و سرحالم فرما. و با دست بازى و دارا بودنت دستم را باز و گشاده كن. و با آنچه در پيش تو است بر مشكلاتم كفايت كننده باش.
005 22 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا از رشك و حسد، برهان. و از گناهان، بازدار. و مرا از حرامها به پرهيزكارى وادار نما. بر گناهان با جرأت و دليرم مكن. و ميل و شوقم را در پيش خودت، و خشنوديم را در آنچه بر من از جانب تو مى رسد قرار ده. و در آنچه كه بر من روزى كرده و آنچه را كه بر من بخشيده اى و آنچه را كه نعمتم داده اى فزونى داده و بر من مبارك گردان. و مرا در همه حالاتم از بلايا ايمن ساز. و از چشم بد بپوشان. و مقدر كن كه همواره در حصار لطف تو محفوظ و مستور بمانم.
006 22 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و هر چيزى كه بر من لازم و واجب كرده اى كه براى تو به هر نوعى فرمانبرى كنم و يا براى آفريده اى از آفريدگانت ادا نمايم، براى انجام آن كمكم كن، و برايم شرايط بجاى آوردن آن را گرچه تنم از به جا آوردنش ناتوان و نيرويم از انجام آن سست باشد، و تواناييم به آن نرسد، و بودجه و مالم و سرمايه و نقدينگيم به آن كفاف ندهد و بس نباشد،- چه آن را به ياد آورم و يا فراموش كنم- فراهم كن و روا ساز.
007 22 اى پروردگار من! اگر آن واجبى را كه بر عهده ى من گذاشته اى از واجباتى است كه بر من مشخص و مسجل كرده اى و من خودم را به ندانم كارى و غفلت زده ام و از روى سهل انگارى به جا نياورده ام، از بخشش بزرگ خودت و بسيارى لطفى كه دارى آن را از طرف من انجام يافته بگير، تا در آن روزى كه با تو ملاقات مى كنم چيزى از آن بر عهده ى من نماند كه به سبب آن بخواهى از حسنات و عملكرد خوبم بكاهى، و يا بر بدى هايم بيفزايى؛ زيرا تو دارا و بزرگوارى، اى پروردگار من.
008 22 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا شوق در عمل كردن براى تو، جهت آخرتم روزى كن، تا اينكه از ته دل راستى آن را دريابم و بى اعتنايى و بى رغبتى به دنيا براى من پيش آيد. و كارهاى پسنديده و عمل هاى نيك را با ميل درونى و اشتياق قلبى به جا آورم. و از پليدى ها و زشتى ها و گناهان به جهت ترس و بيم از تو، آسوده و در امان باشم. و براى من روشنايى و نورى ببخش كه با آن نور، در ميان مردم راه بروم؛ و در تاريكى ها با آن راه را پيدا كنم. و با آن نور، از ترديد و موارد شبهه، روشنى بگيرم.
009 22 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى من ترس از اندوه تهديد به عذاب، و شوق رسيدن به پاداش وعده شده را روزى كن، تا مزه ى آنچه را كه تو را براى آن مى وانم، و اندوه آنچه را كه از ترس آن به تو پناه مى آورم احساس كنم و دريابم.
010 22 پروردگارا! آنچه را كه به صلاح كار دنيا و آخرت من است تو مى دانى، پس به نيازهاى من از روى مهربانى توجه كن.
011 22 خداوندا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و به هنگام كوتاهى كردنم در شكرگزارى تو- در برابر آنچه به وقت خوشحالى و سختى و تندرستى و بيمارى به من عطا كردى- حق شناسى را به من روزى گردان، تا در مورد آنچه در حال ترس و آسودگى، خشنودى و خشم، و زيان و سود پيش مى آيد در باطن خودم روح خشنودى و آرامش خاطر را در برابر واجبات تو دريابم.
012 22 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى من سالم بودن سينه ام را از رشك و حسد روزى كن، تا بر كسى از آفريدگانت به هيچ چيز از احسان و كرمت رشك نورزم. و تا آنكه نعمتى از نعمتهاى تو را بر يكى از آفريدگانت درباره ى دين و يا دنيا و يا تندرستى و يا تقوا و پرهيزكارى و يا گشايش و فراوانى و يا آسايش نبينم جز اينكه بهتر از آن را به وسيله ى تو و از طرف تو براى خودم آرزو نمايم و اميد داشته باشم كه همانا تو يكتا و بى نظيرى و شريكى ندارى.
013 22 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و خوددارى از خطاها و پاسدارى از لغزشها را در دنيا و آخرت و در حال خشنودى و خشم بر من روزى كن تا در برابر آنچه از اين دو حال براى من پيش مى آيد يكسان باشم و يكسان عمل كنم. و فرمانبرى تو را به كار بندم. و خشنودى تو را ترجيح دهم. و فرمانبرى و خوشنودى تو را در مورد دوستان و دشمنان بر غير فرمانبرى و خوشنودى تو برگزينم، تا دشمنم از ستم و جور من آسوده باشد و دوستم از ميل درونى و پستى هواى نفسم نوميد گردد.
014 22 و مرا از كسانى كه در خوشى تو را از روى اخلاص مى خوانند همانند خواندن كسانى كه هنگام درماندگى و بيچارگى تو را مى خوانند قرار ده، زيرا تو ستوده و بزرگى.
001 23 دعاى آن حضرت براى عافيت و سلامتى
001 23 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و لباس تندرستى و عافيتت را بر من پوشانده، و مرا زير چتر عافيتت بگير و با عافيتت نگهدار. و با نعمت تندرستى و سلامتى مرا گرامى فرما. و با تندرستى كه به من ارزانى دادى بى نيازم گردان. و تندرسيت را به من عطا كن. و عافيتت را به من ببخش. و عافيت و سلامتى را برايم بگستران. و عافيتت را به من شايسته و سزاوار كن. و در دنيا و آخرت ميان من و تندرستى و عافيتت جدايى مينداز.
002 23 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا به گونه اى عافيت ده كه آن عافيت براى من كافى، بهبودى بخش، ارزنده، بهتر، رشد كننده، و فزاينده باشد. سلامتى و عافيتى كه در تنم تندرستى و عافيت دنيا و آخرت را برايم بيافريند.
003 23 و براى من ايمنى، تندرستى، صحت، سلامت در دين و تنم احسان كن. و بينايى در دلم، و پيشرفت در كارهايم، و ترس براى تو، و بيم و خوف از تو، و توانايى و نيرومندى بر انجام آنچه از اطاعت و فرمانبرى خودت كه به من دستور داده اى، و دورى و پرهيز از چيزى كه از آن مرا بازداشته اى عطا كن.
004 23 پروردگارا! براى من زيارت حج و عمره و زيارت قبر پيامبرت را- كه درود و رحمت و بركات و احسانت بر او و بر خاندان و آل او باد- و زيارت قبرهاى خاندان پيامبرت را- كه بر آنها درود باد- هميشه تا چندى كه مرا بگذارى و زنده دارى هم امسال و هم در هر سال نصيب و قسمت كن. و آن زيارت را پذيرفته و قابل اجر و جزا و در پيش تو ياد شده و نزد تو پس انداز شده و اندوخته قرار ده.
005 23 و زبانم را به نيايش، سپاس، ياد، مدح و ثناى خودت گويا كن. و دلم را براى راهها و هدفها و مقصدهاى دينت باز و آماده فرماى.
006 23 و مرا و نسل مرا از شيطان رانده شده و از شر جانور سمى و جانور زهردار و كشنده و از شر همه ى جانوران و از چشم زخم، و از شر هر شيطان گردنكش و از شر هر حكمفرماى ستمگر، و از شر هر خوشگذران غرق در نعمت- كه غلامان آماده به خدمت دور او را گرفته اند- و از شر هر ناتوان و توانا و از شر هر بلند پايه و پايين دست، و از شر هر كوچك و بزرگ، و از شر هر نزديك و دور، و از شر هر كسى از آدمى و پرى كه بر پيامبرت و خاندانش اظهار دشمنى كند و آماده جنگ باشد، و از شر هر جنبنده اى كه اختيارش در دست تو است، پناه ده، كه تو بر راه مستقيم و هموار و راستى.
007 23 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و كسى را كه درباره ى من اراده ى بدى كند از من بازگردان. و نيرنگ او را از من دور ساز. و شرش را از من بركنار كن. و كيد و نقشه اش را به خودش برگردان.
008 23 و در پيش روى او حايلى قرار بده تا چشمش را از ديدن من كور و گوشش را از شنيدن حرف من كر، و دلش را از به ياد آوردن من بسته و قفل شده كنى. و زبانش را از گفتگو كردن درباره ى من لال سازى؛ و سركوبش كنى. و عزت و سربلنديش را به خوارى بدل نمايى. و نخوت و بزرگ نماييش را در هم بشكنى. و گردنش را خوار و افتاده سازى. و كبر و خودستاييش را بر هم زنى. و مرا از همه ى زيان و شر او، و گوشه زدنش و زير چشمى اشاره كردنش و طعنه زدن و رشك و حسد ورزيش و دشمنى و دامها و بندها و ريسمانهايش و پيادگان و سوارگانش در امانم دار؛ زيرا تو عزير و سرافراز و توانا و قادرى.
001 24 دعاى آن حضرت براى پدر و مادرش
001 24 بار خدايا! بر محمد بنده و فرستاده ات و بر خاندان پاكش درود و رحمت بفرست، و برترين و بهترين درودها و رحمتها و سلامهاى خودت را مخصوص آنها گردان.
002 24 و اى خدا! پدر و مادر مرا به عزير و گرامى بودن در پيش تو و به رحمت و درود از خودت امتياز بخش اى مهربان ترين مهربانان.
003 24 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و آگاهى يافتن بر آنچه كه لازم است من نسبت به پدر و مادرم انجام دهم در دلم انداز و الهامم كن. و دانستن همه ى آن وظيفه ها و اداى حقوق را به طور كلى برايم فراهم ساز. آنگاه مرا به انجام آنچه براى من الهام مى كنى وادار نما، و براى پيشرفت و كارآيى در انجام آنچه مرا به آگاهى بر آن بصيرت و بينايى مى بخشى توفيقم ده ؛ تا به كارگيرى آنچه كه به من ياد داده اى از دستم در نرود و فوت نشود. و وجود و اسكلت بدنم از خدمت در آنچه به من الهام نموده اى سنگين نشود.
004 24 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، چنان كه ما را به وسيله وجود آن بزرگوار، شرف و ارزش بخشيدى. و بر محمد و آل محمد درود بفرست، چنان كه به سبب آن جناب براى ما حق بر عهده ى مردم واجب فرموده اى.
005 24 پروردگارا! آنچنانم كه از ابهت و بزرگى پدر و مادرم همانند هيبت سلطان و فرمانرواى تند و ستمگر بترسم و حساب ببرم. و با آنها همانند خوشرفتارى مادر مهربان خوشرفتارى كنم. و فرمانبرى مرا براى پدر و مادرم و خوشرفتاريم را نسبت به آنها در نظرم از لذت خواب خواب آلوده شيرين تر و در سينه ام از آشاميدن تشنه، نوشين تر و گواراتر گردان؛ تا خواسته ى آنها را بر خواسته خودم برگزيده و خشنودى آنها را بر خشنودى خودم مقدم بدارم. و احسان و نيكى آنها را براى خودم زياد بدانم گرچه كم باشد، و احسان و نيكى خودم را به ايشان كم شمارم هر چند زياد باشد.
006 24 پروردگارا! صدايم را در پيش آنها پايين تر، و گفتگويم را با آنها دلنشين تر، و خوى و سرشتم را نسبت به آنان نرم تر كن. و مرا نسبت به آنها مهربان و دلسوز گردان.
007 24 خداوندا! براى آنها جهت تربيت و پرورش من پاداش ده. و براى عزيز و گرامى داشتنم خير و جزايشان بده. و آنچه از من در زمان كودكيم از رنج و زحمت به خود پذيرفته اى براى آنها پاداش منظور فرما.
008 24 بار خدايا، آنچه آزار و اذيت از من به آنها رسيده، و يا كار ناخوشايندى از من براى آنها پيش آمده، و يا از آنها حقى در پيش من از بين رفته آن را سبب ريزش گناهانشان و بلندى پايه و مقامشان و زيادى حسنات و كارهاى خيرشان قرار ده. اى خدايى كه تبديل كننده ى كارهاى بد به چند برابر آنها از خوبى ها و اعمال نيك هستى.
009 24 پروردگارا! پدر و مادرم هر چه به من حرف ناروا زده اند و در سخن، نسبت به من از حد گذاشته اند، و يا در رفتارشان بر من اجحاف كرده اند و يا حقى را از من تباه كرده اند، و يا در خصوص وظيفه اى كه نسبت به من داشته اند كوتاهى كرده اند، من آن را آنها بخشيده و هديه نمودم، و از تو خواستارم كه پى آمد و عذاب آن را از آنها بردارى؛ زيرا من آنها را نسبت به خودم متهم نمى كنم، و در بر و نيكى، به سهل انگارى و كوتاهى نسبت نمى دهم و آنچه در مورد من انجام داده اند بد نمى شمارم و دلگير نيستم اى پرورگار من.
010 24 زيرا پدر و مادرم حقشان بر من واجب تر، و احسان و نيكى آنها به من ديرينه تر و با سابقه تر، و نعمت و محبتشان پيش من بزرگتر از آن است كه بتوانم با اداى عوضى با آنها برابرى كنم؛ و يا در برابر آنچه كه براى من خدمت كرده اند مانند آن را جبران كنم و انجام دهم. كجا مى توانم اى خداى من! آن همه زمانى كه مشغول تربيت و پرورش من بوده اند جبرانش كنم؟! و كى سختى هاى رنجشان كه در پاسدارى و مواظبتم كشيده اند تلافى مى شود؟ و چگونه ممكن است آن تنگ گيرى بر خودشان كه براى آسايش و فراخى و گشايش من تحمل كرده اند جواب داده شود؟
011 24 نه نه، هرگز نمى شود از من حقشان را دريافت كنند؛ و من آنچه را كه آنها بر من حق دارند نمى توانم به جاى بياورم، و آنچنان كه بايد براى آنها خدمت كنم، ياراى انجام آن را ندارم. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و برايم يارى نما اى بهترين كسى كه از او مدد و كمك مى طلبند و مرا توفيق ده، اى راهنمايى كننده ترين كسى كه به سوى او رو كنند. و مرا در روزى هر كس در برابر كاركرد خويش كيفر و يا پاداش داده مى شود در حالى كه آنها ستم كرده نمى شوند، بين آنان كه نسبت به پدران و مادرانشان نافرمانى و بدرفتارى كرده اند قرار نده.
012 24 خدايا! بر محمد و آل محمد و نسل و تبار آن حضرت درود و رحمت بفرست، و پدر و مادر مرا با به بهترين پاداشى كه پدران و مادران بندگان با ايمانت را به آن پاداش امتياز بخشيده اى امتياز و ويژگى بخش، اى مهربان ترين مهربانان.
013 24 خداوندا! نام و ياد پدر و مادرم را در پى نمازهايم و در وقتى از فرصتهاى شب زنده داريم و در هر ساعتى از ساعتهاى روزم را ياد من مبر.
014 24 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا به جهت دعا كردنم براى آنها، و آنها را به سبب محبت و احسانشان بر من ببخش و بيامرز، آمرزشى كه تزلزل پذير نبوده بلكه پابرجا و ثابت است. و از ايشان به جهت ميانجيگرى من براى آنها خشنود باشد، خشنودى و رضايتى كه قطعى بوده و به هم زدنى نيست. و پدر و مادر مرا با بزرگوارى و احسان خودت به جايگاههاى سلامت و راحتى برسان.
015 24 پروردگارا اگر آمرزش تو براى آنها حاصل شده و امضا گرديده است پس ايشان را درباره ى من شفيع و ميانجى قرار ده. و اگر آمرزشت براى من رقم خورده و پيشى جسته است پس مرا شفيع آنها كن. تا با رأفت و مهربانى تو رد سراى ايشان و بزرگواريت جايگاه آمرزش و رحمت تو دور هم آييم، كه تو دارنده ى احسان بزرگ و نعمت ديرين هستى، و تو مهربان ترين مهربانانى.
001 25 دعاى آن حضرت براى فرزندانش
001 25 بار خدايا! با زنده ماندن فرزندانم و با اصلاح كردن آنها براى من و بهره مند ساختن من به وسيله ى آنها بر من منت گذار و نعمت ارزانى دار.
002 25 پروردگارا! براى من بر عمرهاى ايشان بيفزاى. و بهر من مدت زندگانيشان را زياد كن. و خردسالشان را برايم پرورش و رشد شده، و ضعيف و ناتوانشان را براى من نيرومند گردان. و پيكره و تن هايشان، و عقيده و انديشه و دينشان، و اخلاق و رفتار و خويشان را براى من درست و سالم بدار. و در جان و روانشان، و اعضا و جوارحشان و در هر چيزى كه از كارشان برايم مهم است عافيت و سلامت و تندرستى ده. و براى من و بر دست من روزيشان را زياد گردان و فروريز.
003 25 و آنها را نيكان، پرهيزكاران، آگاهان، بينايان، شنوندگان و فرمان بران خودت، و دوستداران و خيرخواهان دوستانت، و دشمنان و كينه ورزان دشمنانت قرار ده، و دعايم را اجابت كن و پذيرا باش.
004 25 بار خدايا! به وسيله ى آنها بازوى مرا نيرومند و استوار كن. و خميدگى مرا با آنها راست گردان. و شماره و عدد مرا با آنان افزون ساز. و محفل مرا با آنها زينت بخش و بياراى. و ياد مرا با آنها زنده دار. و در هنگام غالب بودنم نيازم را با آنها كفايت كن. و به وسيله ى آنها برخواسته و نيازم مرا يارى فرما. و آنها را دوستدار من ساز. و آنها را پبر من مهربان و روى آور و براى من راست و با وفا و فرمانبر قرار ده، كه سركش و بدرفتار و ناسازگار و خطاكار نباشند.
005 25 و مرا براى پرورش آنها و با فرهنگ كردنشان و براى نيكى و احسان به آنها كمكم كن و از جانب خود برايم با اين فرزندانى كه دارم فرزندان ذكور ديگرى عطا كن، و آن را براى من خير و بركت قرار داده، و آنها را براى من بر چيزى كه از تو خواسته ام يار و ياور بنما.
006 25 و مرا و نسل و نژاد مرا از شر شيطان رانده شده پناه ده و نگهدار؛ زيرا تو ما را آفريدى و براى ما امر و نهى فرمودى، و در ثواب و پاداش آنچه كه ما را به آن فرمان دادى، تشويق نمودى، و از كيفر و عذاب مخالفت با آن امر، ما را ترسانده و بر حذر داشتى. و براى ما دشمنى قرار دادى كه بر ما نيرنگ مى كند، او را از ما بر چيزى تسلط و چيرگى دادى كه ما را از او بر آن چيز چيره و مسلط نكردى، او را در سينه هاى ما جارى دادى و نشاندى، و او را به رگهاى خون ما راه دادى و روان ساختى، او از ما غافل نمى شود اگر ما از او غافل شويم، و ما را فراموش نمى كند اگر ما فراموشش كنيم، ما را از عذاب و كيفر تو ايمن مى سازد، و از غير تو ما را مى ترساند.
007 25 اگر به كار بسيار زشت و منكرى روى آوريم، ما را براى انجام آن جرأت و دليرى مى دهد و تشويق مى كند و اگر اراده ى شايسته كنيم ما را از آن بازمى دارد. هوسها و گناهها را براى ما جلوه گر مى سازد و نمايش مى دهد. و شبهه ها را براى ما مى نشاند و برپا مى كند. اگر ما را وعده دهد، دروغ مى گويد. و اگر ما را به چيزى آرزومند سازد و در دل ما آرزو را بيندازد، آن را انجام نمى دهد بلكه خلاف آن را مى كند، و اگر نيرنگ او را از ما برنگردانى ما را گمراه مى كند. و اگر ما را از فساد و تبهكارى و فتنه ى او حفظ و نگهدارى نكنى، ما را به لغزش وامى دارد.
008 25 بار خدايا! پس يا سيطره و فرمانروايى خودت، چيره بودن او را از ما بشكن و سركوب كن، تا به سبب دعاى زياد به پيشگاه تو او را از ما بازدارى و به بند كشى. پس به يارى تو از فريب و مكر او، جزو نگهداشته شدگان و در زمره ى معصومين باشيم.
009 25 خداوندا! هر خواسته ام را برايم عطا كن. و نيازهايم را برآورده ساز. و مرا از برآورده نمودى نيازهايم كه خودت آن را براى من ضمانت كرده اى منعم مكن و محرومم مدار. و دعايم را از خودت باز مدار، كه تو خو د مرا به آن امر فرموده اى. و آنچه كه به صلاح دنيا و آخرت من است اعم از چيزهايى كه به خاطر داشته و يا فراموش كرده باشم و اظهار كرده و يا پنهان داشته باشم و آشكار ساخته و يا پوشيده نگهداشته باشم براى من احسان كن و نعمت عطا فرما.
010 25 و مرا در همه ى آنها با خواستنم از پيشگاه تو از خيرانديشان و اصلاح طلبان قرار ده؛ آنهايى كه با خواستار بودن از تو برنده و موفقند و با اعتماد و توكل بر تو محروم و پس زده شده نيستند.
011 25 آنهايى كه به پناهندگى به تو خو گرفته، و در معامله و سوداى با تو سود كرده، و به عزت و بزرگى تو پناه برده اند؛ كسانى كه روزى حلال از احسان زياد تو و از كرم بخش دامنه دار تو بر آنها فراخ و فراوان شده است، و با اراده ى تو از خوارى و زبونى، به عزت و بزرگى رسيده اند. و از جور و ستم، به عدل و داد تو پناهنده شده اند. و با رحمت و مهربانى تو، از بلا و گرفتارى رهيده و عافيت و سلامت يافته اند. و با بى نيازى تو از فقر و نيازمندى بريده و بى نياز شده اند. و با بازدارى و نگهدارى تو، از گناهان و لغزشها و خطا و نادرستيها گسسته و محفوظ مانده و نگهداشته شده اند. و به فرمان برى از تو به خير و راستى و به راه راست دست يافته اندو موفق شده اند. و با توانايى تو ميان آنان و گناهان، حايلى به وجود آمده است، هر نافرمانى تو را فروگذاشته و در جوار و همسايگى تو آرميده اند.
012 25 پروردگارا! همه ى آن خواسته هايم را با مهربانى خودت و با فراهم ساختن اسباب از جانب خودت به ما عطا كن؛ و ما را از عذاب شعله و زبانه ى آتش پناه ده. و بر همه ى زنان و مردان مسلمان و همه ى مردان با ايمان و زنان مؤمن همان چيزى را كه براى خودم و براى فرزندانم در دنياى زودگذر و آخرت هميشگى درخواست كردم مرحمت كن؛ زيرا تو به بندگانت نزديك، اجابت كننده، شنوا، دانا، عفو كننده، آمرزنده، مهربان و بخشنده اى.
013 25 و ما را در دنيا عمل خير و حسنه و نيكى، و در آخرت پاداش نيك و حسنه عطا فرما، و ما را از عذاب آتش نگهدار.
001 26 دعاى آن حضرت براى همسايگان و دوستانش
001 26 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا در مورد همسايگان و دوستانم، آنان كه به حق ما آشنا و شناسا هستند و دشمنان ما را ترك گفته و از آنها جدا شده اند. به بهترين دستيارى همراهى فرما.
002 26 و آنها را براى به پاداشتن راه و روش خودت، و براى فراگرفتن زيباييهاى فرهنگ تو در مهرورزى و كمك به ناتوانانشان، و بستن شكاف نيازمندى آنها، و عبادت از مريض هايشان، و راهنمايى كردن بر هدايت خواهانشان، و خيرخواهى و اندرز دادن بر مشورت كننده هايشان، و تجديد عهد و ديدار از سفر رسيده شان، و پنهان كردن رازهايشان، و پوشيده داشتن اسرارشان و يارى ستمديده هايشان، و خوب يارى كردنشان با ابزار خانه و لوازم خانگى، و فايده بخشى و سود رساندن براى آنها با مال و احسان و بخشش فراوان، و دادن چيزى كه لازم است پيش از درخواست به آنها داده شود، دستياب و موفقشان ساز، و اسباب و وسايل انجام اين وظيفه ها را براى آنها فراهم كن.
003 26 بار خدايا! مرا آنچنانم كن كه بديهاى آنها را با نيكى جواب دهم. و از ستمكارشان با گذشت و عفو در گذرم. و درباره ى همه شان گمان خوب را به كار گيرم. و با احسان و خوبى، همسرشان را سرپرستى نمايم. و از راه عفت و پاكدامنى، چشمم را از آنها بپوشانم. از باب فروتنى، با آنها نرمى كنم و بر گرفتارى هاى آنها از سر مهربانى دلسوزى و رقت نمايم. و هنگام غايب بودن آنها از سر دوستى عيب پوش آنها باشم. و از سر خيرخواهى، ماندگار بودن نعمت را در پيش آنها دوست داشته باشم. و آنچه را كه براى نزديكان و خويشانم سزاوار و لازم مى دانم براى آنها سزاوار بدانم، و آنچه را كه براى برگزيدگان و خواص خودم در نظر مى گيرم براى آنها نيز منظور نمايم.
004 26 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و مانند آنچه را كه درخواست كردم از طرف آنها نيز براى من روزى كن. و رساترين و بالاترين بهره مندى ها را كه در پيش ايشان هست براى من قرار ده. و براى آنها بينايى و آگاهى در مورد حق من و آشنايى و شناخت به فضل و برترى من بيفزاى.تا اينكه هم ايشان به سبب من نيكبخت شوند و هم من به وسيله ى آنها نيكبخت گردم، دعايم را قبول كن و بپذير اى پروردگار عالميان!
001 27 دعاهاى آن حضرت براى مرزداران اسلام
001 27 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست و سر حدها و مرزهاى مسلمانان را با سيطره و سرفرازى خودت استوار ساز. و پاسداران مرزها را با توانايى خودت يارى كن. و پاداشها و هديه هاى آنان را از دارايى خود سرشار و فراوان و كامل و زياد گردان.
002 27 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و تعداد و افراد آنان را بسيار گردان. و جنگ افزارها و سلاحهايشان را برا و تيز نماى. و سرزمين و منطقه ى آنها را پاس دار. و شهر و ديار و جايگاه و دور و برشان را از گزند دشمن بازدار. و اجتماع و همبستگى ايشان را سامان بخش. و كارهايشان را تدبير كن. و خوراك و خوار و بارشان را پياپى برسان. و هزينه و خرجى و قوت و روزى ايشان را خودت كفايت كن. و با يارى كردن آنها كمكشان كن. و با دادن شكيبايى، آنان را يار باش. و در نقشه كشى به دشمن و نيرنگ به آنها براى آنان لطف كن و راهنما باش.
003 27 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و آنچه را كه بلد نيستند آشنايشان ساز، و آنچه را كه نمى دانند يادشان ده. و بر آنچه كه نمى بينند بينايشان فرما.
004 27 خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و در هنگام رسيدنشان به دشمن و روبرو شدنشان با آنها، ياد دنياى فريبگر و گول زننده را فراموششان كن. و خيال مال فريبنده و مشغول كننده را از دلهايشان بزداى و بيرون ببر. و بهشت را در برابر چشمهايشان قرار داده و از آن بهشت آنچه را كه در آن مهيا و آماده كرده اى، از نشيمنهاى هميشگى، و خانه هاى كرامت و بزرگى، و حوريهاى زيبارو، و جويهايى كه با آشاميدنى گوناگون روان است، و درختان آويزان و خم شده با انواع ميوه ها، جلو چشمشان آهنگ روى برگرداندن از آنها را نكند، و خيال گريختن از برابر همتاى خود را به دل خود راه ندهد.
005 27 پروردگارا! با همه ى اينها دشمنشان را درهم شكن. و ناخنهاى دشمنان را از آنها كوتاه كن. و ميان دشمنان و جنگ افزارهايشان جدايى بينداز. و آمرزش دل هايشان را بيرون كرده و ميان آنها و ساز و برگ و آذوقه هاى شان دورى بينداز. و در راههاى شان سرگردانشان ساز. و از مقصد هدفى كه در پيش رو دارند گمراه شان كن. و از آنها كمك و امداد را قطع فرما. و از تعداد افرادشان بكاه. و دلهاى شان را از ترس، پر و مالامال نما. و دستهاى شان را از گشادگى بگير و بازدار. و زبان هاى شان را از گويايى ببند. و جمع پشت سرشان را پراكنده گردان. و به وسيله ى آنها كسانى را كه پشت سر آنها هستند سرافكنده و خوار و زبون و ترسو ساز. و با خوارى آنها را و طمع و آرزوهاى كسانى را كه پس از آنها هستند قطع نما.
006 27 بار خدايا! رحم زنهايشان را عقيم و نازا كن. و صلب مردانشان را و پشت آنها را خشك فرما. و نسل چهارپايان و حيواناتشان را قطع كن. و براى آسمانشان اذن باريدن مده. و براى زمينشان فرمان و اذن روياندن صادر مكن.
007 27 پروردگارا! با اين خواسته هايى كه در مورد دشمن شد توانايى و قدرت مسلمانها را تقويت كن. و به وسيله ى آن، شهرهايشان را در اماكن قرار داده و پاسدارى كن. و اموال و دارايى هايشان را بارور فرما. و آنها را براى بندگى و عبادتت از جنگيدن با دشمن فراغت و فرصتشان بخش. و آنها را از زد و خورد و درگيرى با دشمن جهت خلوت با تو و نيايش و ستايشت آسوده شان گردان. تا جز تو در جايگاهها و آباديهاى زمين، پرستش نشود و جز تو براى كسى از آنها پيشانى به خاك نهاده نشود.
008 27 بار خدايا! در هر ناحيه اى گروهى از مسلمانان را در برابر گروهى از مشركان به جنگ برانگيز، و آنها را به وسيله ى فرشتگانى كه از طرف تو پياپى و سرازير هستند ياريشان كن، تا آنها را با كشتن و اسير گرفتن به آن سوى مرزها عقب برانند و شكست دهند، يا اين كه اقرار و اعتراف كنند كه تويى خدايى كه جز تو پروردگارى نيست، و تو يكتايى و شريك ندارى.
009 27 بار خدايا! اين درخواست را براى همه ى دشمنانت در اطراف شهرها از: هند، روم، ترك، خزر، حبشه، توبه، زنگى، سقالبه، ديالمه و ديگر ملتهاى مشرك كه نام و صفتهايشان پوشيده و پنهان است و تو خود با شناخت و آگاهيت به شمار آنها دانايى، و با تواناييت بر آنها آگاهى، شامل و همگانى گردان.
010 27 بار خدايا، اهل شرك را از پرداختن به كار و بار مسلمانان و تجاوز به حريم و مرزهاى آنان به خودشان مشغول و گرفتار ساز. و آنها را از كم كردن مسلمانان به سبب كم شدن و كاستنشان جلوگيرى كن. و به وسيله ى پراكندگيشان از بسيج شدن آنان بر عليه مسلمانان و از آرايش و اجتماعشان بازدار.
011 27 بار خدايا! دلهايشان را از آرامش و بدنهايشان را از نيرومندى خالى و تهى نما. و قلبهايشان را از چاره جويى غافل ساز. و پايه هاى وجودى و بنيه هاى آنها را از با پيادگان سست گردان. و آنها را از برخورد و دردگيرى با دليران بترسان. و لشكرى از فرشتگانت را همراه با عذابى از عذابهايت بر سر ايشان برانگيز و روانه ساز؛ همان كارى كه در روز بدر انجام دادى، به گونه اى كه با اين كار، ريشه آنها را كنده و پشتشان را قطع نمايى.و شوكت و جلالشان را در هم ريزى. و شمار و افراد و جمعشان را پراكنده نمايى.
012 27 بار خدايا! آبهاى آنها را با وبا و خوردنيهاى آنها را با بيماريها و دردها درآميز. و شهرهاى آنها را به زمين فروبرده و بر كوبيدن آن شهرها اصرار ورز. و آنها را به قحطى و خشكسالى گرفتار ساخته، و آذوقه ى آنها را در كم درآمدترين و در دورترين زمين خودت از آنها قرار ده. و حصارها و قلعه هاى زمين را به روى آنها بسته، و آنها را به گرسنگى دير پا و ادامه دار. و بيمارى دردناك دچار فرما.
013 27 بار خدايا! و هر سرباز جنگنده اى از پيروان دين تو كه با آنان بجنگد، و يا هر مجاهد پيشتازى از رهپويان راه و رسم تو كه با آنها ستيزه كند تا دين تو برتر و بالاتر، و حزب و گروه تو نيرومندتر، و بهره و سهم تو كاملتر شود، پس آسانى را برايش برسان. كار را براى او آماده و سهل فرما. و موفقيت و پيروزى را براى او كارساز باش. و برايش ياران را بپسند و برگزين. و پشتش را نيرومند و توانا فرما. و خرجى اش را فراوان و سرشار ساز. و او را از سرحالى و نشاط بهره ور كن. و گرمى و سوزندگى شوق و دلباختگى را از او فرونشان. و از اندوه بى كسى و بى مونسى او را برهان. و ياد و خيال خانواده و فرزندان را فراموشش ساز.
014 27 و او را به نيت زيبا و خوش و اراده ى پاك رهنمون باش. و عافيت و خوشى و تندرستى را براى او فراهم كن. و سلامت و دورى از رنج و بلا را همدم و همرانش نما. و او را از ترس، آسوده گردان. و جرأت و دليرى را الهامش كرده و در دلش بينداز. و سرسختى و نيرومندى را برايش روزى كن. و با نصرت و يارى و كمك كارى خودت او را كمك كن. و اخلاق و رسوم و راه و روشها را به او بياموز. و او را در حكم دادن، به راه درست و شيوه ى سزاوار راهنمايى كن. و از ريا و خودنمايى را بدور دار. و در انجام كارها او را از ريا و به گوش مردم رساندن وارهان. و تفكر و انديشه ى او را، و ياد و گفته و ورد زبانش را، و سفر كردن و ايستادن و در جايى ماندنش را، در راه خودت و براى خودت قرار ده.
015 27 هنگامى كه با دشمن تو و دشمن خودش روبرو و برابر شود آنها را در چشم او كم و اندك جلوه ده، و در دل او ارزش و موقعيت آنها را كوچك نشان ده. و او را بر آنها چيره گردان. و آنها را بر او غالب و پيروز منما. پس اگر با خوشبختى و سعادت، زندگيش را پايان ببخشى، و شهادت را برايش نصيب كنى، اين شهادت پس از آن او دشمنت را با كشتن، تباه و ريشه كن سازد، و بعد از آن كه ايشان را به ذلت اسيرى و شكست دراندازد و پس از آن كه در مرزها و گوشه كنار شهرهاى مسلمانان ايمنى و آسودگى و آرامش حكمفرما شود، و بعد از آن كه دشمنان تو فرار كنند، اين شهادت پيش آيد و صورت پذيرد.
016 27 بار خدايا! هر مسلمانى كه به جاى سرباز جنگجويى و يا به جاى كسى كه ساز و برگ نظامى و تداركات را به عهده دارد، به كارهاى خانه اش رسيدگى كند، و يا در مدت نبودنش خانواده ى او را نگهدارى كند و خرجى آنها را بپردازد، و يا با بخشى از دارايى خودش او را يارى كند، و يا او را با جنگ افزار كمك نمايد، و يا كسى را بر جهاد، ترغيب و وادار كند و يا در راستاى هدف او دعاى خير بدرقه ى راهش كند، و يا پشت سر او، آبرويش را پاس دارد، پس همانند پاداش آن سرباز جنگنده و مسلمان تداركاتچى را طبق همان وزنى كه به او خواهى داد به او نيز پاداش ده. و براى كار او پاداشى و خوشحالى كارى را كه بجاى آورده به زودى و در زمان نزديك دريابد، تا هنگامى كه زمانش سرآيد و عمرش به پايان گرايد، و به آنچه كه تو از فضل و احسانت برايش رقم زده اى، و از بخشش و بزرگواريت براى او آماده ساخته اى برسد.
017 27 بار خدايا! هر مسلمانى كه غمخوار دين باشد و كار دين اسلام را نگران سازد و شكل گيرى و گردهمايى مشركان عليه مسلمانان او را اندوهگين كند، آنگاه اراده ى جنگ و يا آهنگ جهاد نمايد، ولى ناتوانى، او را از اين هدف بازدارد، و يا بى چيزى و ندارى او را وادار به دير كردن نمايد، و يا اتفاقى برايش پيش آيد كه او را از جهاد به تأخير اندازد، و يا بازدارنده اى در پيش اراده و نزد خواسته اش براى او پيش آيد، پس نام او را در ميان عبادت كنندگان و نيايشگران بنويس؛ و پاداش جهادگران را براى او لازم شمار. و او را در زمره ى شهيدان و بندگان شايسته و صالح قرار ده.
018 27 بار خدايا! بر محمد بنده و فرستاده ات و بر خاندان و آل او درود و رحمت فرست، درودى كه بر درودها تفوق و برترى جويد، و بر سلام ها و ستايش ها اشراف داشته و از آنها بلندتر باشد، درودى كه مدتش به پايان نرسد و هميشگى باشد، و عدد و شماره اش بريده نگردد؛ همانند كامل ترين درودى، كه بر يكى از اوليايت فرستاده اى، كه همانا تو بخششگر، ستوده، آغازگر، و بازگرداننده هستى، و هر چه را اراده كنى بجاى آورنده و انجام دهنده ى آنى.
001 28 دعاى آن حضرت در التجا و پناهنده شدن به خداوند
001 28 بار خدايا! من با بريدن از ديگران با اخلاص تمام به سوى تو روى آورده ام.
002 28 و با تمام وجود و همه ى هستيم به تو روى كرده ام.
003 28 و رويم را از كسى كه به بخشش تو نيازمنداست برگردانيده ام.
004 28 و درخواستم را از كسى كه از احسان تو بى نياز نيست بازگردانده ام.
005 28 و ديدم كه خواستارى يك نيازمند از نيازمند ديگر از ابلهى و سبكى رأى و نظر او و از گمراهى عقل اوست.
006 28 اى خداى من! خيلى از مردم را ديدم كه به وسيله ى ديگران جز تو عزت و بزرگى طلبيدند، پس خوار شدند. و از غير تو مال و دارايى خواستند پس فقير و نيازمند شدند. و اراده ى بالانشينى و بلندى و برترى كردند پس حقير و پست شدند.
007 28 بنابراين، با ديدن اينگونه كسان و مانند آنان جاى دارد كه ملاحظه و عبرت و پند گرفتن شخص دورانديشى او را موفق سازد، و انتخاب و برگزيدنش او را به راه راست و درست راهنمايى كند.
008 28 پس تو اى آقاى من! مرجع خواهش من تويى نه هيچ مسئول ديگر، و برآورنده ى نيازم تويى نه هر كسى كه از او طلب و خواهش مى شود.
009 28 و تو پيش از هر خوانده شده اى به خواندن من اختصاص و ويژگى دارى. و در اميد بستنم كسى شريك تو نمى گردد. و در خواندنم كسى با تو يكسان و برابر نمى شود. و فرياد و صدا كردنم كسى را با تو به يك رشته قرار نمى دهد و به يك رتبه و پايه درنمى آورد.
010 28 اى خداى من! يكتايى عدد (كه بى مانند و بى همتايى) و هميشگى صفت توانايى مطلق، و برترى تسلط و چيرگى و نيرومندى، و پايه ى بالايى و بلندى و برترى و سرفرازى مخصوص تو است.
011 28 و جز تو هر كسى در طول زندگانى خود قابل ترحم، و نيازمند مهربانى است؛ و در كار و وضعش مغلوب و فرمانبر است. و در كار و موقعيتش ناچار و سرسپرده است. حالات گوناگون، و صفتهاى دگرگونه و متغير دارد.
012 28 پس تو اى خدا! بالاتر از داشتن همتاها و ضدها بوده و از داشتن مثلها و همانندها برتر و بزرگترى. پس تو پاك و منزهى و هيچ معبودى نيست جز تو.
001 29 دعاى آن حضرت به هنگام تنگدستى
001 29 بار خدايا! تو در روزيهايمان ما را با بدگمانى، و در مدت عمر و مهلت زندگيمان با آرزوهاى دراز امتحان و آزمايش كرده اى، تا اين كه روزيهاى تو را از دست كسانى كه خود روزى خوار تو هستند خواستار شديم، و با آرزوهايمان در عمرهاى كسانى كه عمر دراز داشته اند طمع كرديم.
002 29 پس بر محمد و آل محمد درود بفرست، و ما را باور راستين و يقين استوار ببخش تا به سبب آن ما را از سختى درخواست رهايى بخشى و ما را بس كننده و كافى باشى. و اعتماد و اطمينان ناب و خالص در دلمان بينداز تا به سبب آن ما را از دشوارى رنج نگهدارى.
003 29 و آنچه در وحى خود به آن آشكارا وعده كردى و در كتاب خود به دنبال آن سوگند ياد كرده اى، وسيله اى قرار ده، تا ما را از دويدن براى آن روزى اى كه رساندنش را براى ما ضامن شده اى بازدار؛ و نسبت به آنچه عهده دار كفايت آن شده اى، مانع پريشانى خاطر ما شود.
004 29 پس تو گفته اى- و گفته ى تو ثابت و حق، و راست ترين قول هاست و سوگند ياد كرده اى و سوگند تو پر ارزشتر و بهتر و به وفاء نزديكتر است-:«روزى كه شما و آنچه به آن وعده داده مى شويد در آسمان است»
005 29 سپس گفته اى: «پس به پروردگار آسمان و زمين سوگند كه همانا آن حق ثابت و درست است مانند آنچه كه شما حرف مى زنيد».
001 30 دعاهاى آن حضرت براى اداى دين و قرض
001 30 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا از بدهكارى اى كه به سبب آن چهره ام فرسوده و پژمرده گردد، و هوشم پريشان و سرگردان و واله شود، و فكر و خيالم و انديشه ام پراكنده گردد، و با پرداختن به آن مشغول بودنم طولانى شود آسودگى و رهايى بخش.
002 30 و اى پروردگار من! از اندوه بدهكارى و فكر و خيال آن، و از مشغول بودن به قرض و بى خوابى و بيدارى آن به تو پناه مى برم. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا از آن پناهم ده. و اى پروردگارم! از ذلت و خوارى آن در زندگى، و از وبال و پى آمد آن و گرفتارى و سختى آن پس از مرگ و جان سپردن به تو پناه مى برم. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست. و مرا با فراخى مال افزون از نياز، و يا روزى به مقدار نياز و حاجت كه هميشگى و بسنده باشد از آن برهان.
003 30 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا از اسراف و فزون طلبى بازدار. و مرا با انجام بذل و بخشش و ميانه روى در زندگى و به اندازه خرج كردن، راست و درستم فرما. و تنظيم خوب و برنامه ى پسنديده ى خرج در زندگى را به من بياموز. و مرا با لطف و مهربانى خودت از اسرافكارى و بيجا خرج كردن بازدار.
و روزيهاى مرا از راههاى حلال و روان ساز. و خرج كردنم را در راه خير و نيكى بگردان. و مالى را كه براى خودبينى بياورد و يا به سوى ستمگرى ببرد و يا از آن مال به سركشى و طغيان بيفتم، از من بگير و برچين.
004 30 بار خدايا! همنشينى با فقيران را محبوب من قرار ده. و مرا با شكيبايى خوب و پسنديده بر همنشينى كردن با آنان يارى فرما.
005 30 و آنچه از كالاى دنياى فانى و نابود شدنى از من گرفتى آن را در خزينه هاى ماندگار و گنجينه هاى هميشگى خودت براى من پس انداز و ذخيره گردان.
006 30 و آنچه از دارايى دنيا كه براى من ارزانى داشته اى و آنچه از متاع و كالاهاى آن كه براى من فعلا عطا كرده اى را وسيله ى رسيدن به جوار رحمت خود، و سبب رسيدن به قرب و نزديكى خودت، و وسيله ى رهيابى به سوى بهشت قرار ده، كه تو دارنده ى احسان بزرگ و بخششگر بزرگوارى.
001 31 دعاى آن حضرت براى توبه و انابه
001 31 بار خدايا! اى كسى كه ستايشگران از عهده ى وصفش برنمى آيند.
002 31 و اى آن كه اميد اميدواران از او نمى گذرد و بالاتر از او جايگاه اميدى نيست.
003 31 و اى آن كه در پيش او پاداش نيكوكاران ناديده و تباه نمى شود.
004 31 و اى آن كه او پايان ترس عبادت كنندگان است.
005 31 و اى آن كه او انتها و آخر بيمناكى پرهيزكاران است.
006 31 اين جايگاه كسى است كه دستهاى گناهان، او را دست به دست كرده و به يكديگر سپرده اند. و افسارهاى لغزشها و اشتباهها و خطاها او را به دنبال خود كشيده اند. و شيطان بر او چيره گشته، آنگاه از انجام آنچه كه تو به آن امر كرده اى از روى سهل انگارى، كوتاهى كرده، و چيزى را كه تو از آن نهى كرده اى از روى فريفتگى مرتكب شده و انجام داده است.
007 31 همانند كسى كه به دستيابى و قدرت تو بر او ناآگاه باشد. و يا مانند كسى كه احسان زياد تو را بر او انكار نمايد، تا اين كه وقتى بينش رستگارى برايش باز شد و ابرهاى نابينايى از پيش او پراكنده شد آنچه را كه با آن به خود ستم كرده بازشمرده، و در آنچه كه با آن به پروردگارش نافرمانى كرده بينديشد، آنگاه گناه بزرگ خود را بزرگ، و نافرمانى زياد و عظيم خود را عظيم و بسيار بيند.
008 31 پس به سوى تو روى كند در حالى كه به تو اميدوار و از تو شرمنده است. و از روى وثوق و اعتماد به تو ميل نموده و خواهشش را به طرف تو برگرداند، آنگاه به طور يقين، با طمع و چشم داشت خود، تو را قصد كرده، و از روى اخلاص و پاكى با ترس خود اراده و آهنگ تو را نموده، در حالى كه چشم داشتش از هر كسى و هر چيزى جز تو بريده و خالى شده، و ترس و واهمه اش از هر چيزى جز تو قطع شده.
009 31 پس زارى كنان در پيش تو و در برابر تو ايستاده و با فروتنى، ديده ى خود را به طرف زمين فرو بسته. و با خوارى و ذلت در برابر بزرگى و سرفرازى تو سر به زير افكنده. و با خضوع و تسليم و سر نهادن از راز خود آنچه را كه تو داناتر از خود او بر آن هستى برايت بازگو كرده و فاش نموده. و از سر خشوع و فروتنى از گناهانش آنچه را كه تو به شمار آنها آگاه ترى شمرده. و از گناهان بزرگى كه براى او پيش آمده و در منجلاب آنها افتاده و تو به آنها آگاهى و از بدكاريهاى زشتى كه او را در حكم و فرمان تو رسوا ساخته، از (قبيل) گناهانى كه خوشيهاى آنها سپرى شده و رفته، و وبال و گرفتارى آنها بجا مانده و دامنگيرش شده است از تو فريادرسى خواسته.
010 31 اى خداى من! اگر او را عذاب و كيفر نمايى عدل و داد تو را انكار نمى كند، و اگر از او بگذرى و ببخشى و بر او رحم كنى، عفو و آمرزش تو را بزرگ نمى شمارد به خاطر اينكه تو پروردگار كريمى هستى كه آمرزش گناه بزرگ در نزد تو بزرگ نيست.
011 31 بار خدايا! پس اين منم كه به پيشگاه و آستانه ى تو آمده ام در حالى كه در مورد دعايى كه به آن امر فرموده اى دستور تو را فرمانبر و مطيعم، و در مورد اجابت و قبول دعا كه آن را وعده كرده اى خواهان وفاى به آن وعده هستم، جايى كه مى فرمايى: «مرا بخوانيد تا دعاى شما را روا و مستجاب كنم»
012 31 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با آمرزش و گذشت خود با من برخورد كن؛ چنان كه من خودم را براى تو پست و زبون ساخته ام. و مرا با پوشش و پرده ى خود بپوشان؛ چنان كه در انتقام گرفتن از من و به سزا و كيفر رساندن من مهلت دادى و تأخير كردى.
013 31 بار خدايا! قصد و نيت مرا در فرمانبرى از خودت ثابت و پابرجا بنما. و بينايى و آگاهيم را در بندگى خود استوار و محكم كن. و مرا به انجام كارهايى كه به وسيله ى آن چركى گناهان و لغزشها را از من بشويى كارساز باش. و به هنگامى كه جانم را بگيرى و مرا به سوى خود فراخوانى، بر دين خود و آيين پيغمبرت محمد- كه بر او درود باد- بميران.
014 31 بار خدايا! من در اين جايگاهم از گناهان بزرگ و كوچك خود به سوى تو بازمى گردم و از كارهاى زشت پنهانى و آشكار خود و از لغزشهاى گذشته و تازه ام به پيش تو توبه و بازگشت مى كنم؛ بازگشت كسى كه خيال گناهى را در ذهن خود راه ندهد، و انديشه ى بازگشت به گناه و خطايى را به خاطرش راه ندهد.
015 31 اى خداى من! تو در كتاب استوار خود گفته اى كه توبه را از بندگانت مى پذيرى و از گناهان در گذشته، و توبه كنندگان را دوست مى دارى، پس توبه ى مرا بپذير چنان كه وعده كرده اى. و از گناهانم در گذر چنان كه ضمانت نموده اى، و محبت و دوست داشتنت را براى من مقدر و لازم نماى چنان كه شرط كرده اى.
016 31 و اى پروردگار من! شرط و پيمان من با تو اين است كه هرگز به چيزى كه تو از آن بدت مى آيد بازنگردم. و ضمانت و عهده داريم با تو اين است كه به چيزى كه پيش تو نكوهيده و زشت و ناپسند است رجوع ننمايم. و با تو پيمان و عهدم اين است كه از همه ى نافرمانى هاى تو دورى نمايم.
017 31 بار خدايا! به يقين، تو به آنچه كه من عمل كرده ام داناترى؛ پس آنچه را كه مى دانى، براى من ببخش و بيامرز، و با توانايى خودت مرا به آنچه كه دوست دارى بازگردان.
018 31 بار خدايا! بر من وزر وبالهايى هست كه آنها را به ياد دارم، و گرفتاريهايى هست كه آنها را فراموش كرده ام، و همه ى آنها در برابر چشم تو است كه هرگز به خواب نمى رود، و در آگاهى و علم تو است كه فراموشى در آن راه ندارد، پس در مقابل آن گرفتارى ها به صاحبانش عوض مرحمت نما. و از من بارگران آنها را بردار و بينداز. و از من سنگينى آنها را كم و سبك گردان. و مرا از اين كه (دوباره) به مانند آن گناهان چنگ زنم و بر آنها دست يازم نگاه دار.
019 31 بار خدايا! براى من وفاى به توبه و پايبند بودن به آن جز به نگهدارى تو نمى باشد. و خوددارى از گناهان، به جز با يارى جستن از توانايى تو ممكن نيست؛ پس مرا با يك نيروى كفايت كننده، نيرومند گردان. و با يك نيروى بازدارنده دستم را بگير.
020 31 بار خدايا! و هر بنده اى كه به پيشگاه تو توبه كند در حالى كه در علم غيبى كه نزد تو است او شكننده ى توبه اش هست و به گناه و اشتباه و لغزش خود دوباره بازخواهد گشت، من به تو پناه مى برم از اين كه چنين باشم، پس اين توبه ى مرا توبه اى قرار ده كه بعد از آن نيازمند توبه اى ديگر نباشم. توبه اى كه سبب نابود شدن گناهان گذشته و باعث سلامتى در آنچه از عملهايم باقى مانده است باشد.
021 31 بار خدايا! من از نادانى خودم به درگاه تو عذر مى طلبم و از بدى كردارم از تو درخواست بخشش مى كنم. پس مرا از روى خوبى و احسان در زير چتر رحمتت بگير و به پناهگاه مهربانيت بچسبان. و از راه بخشش و فضل، مرا با پرده ى آسودگى و عافيتت بپوشان.
022 31 بار خدايا! و از هر آنچه بر خلاف خواسته ى تو باشد و يا از دوست داشتن تو به دور باشد از چيزهايى كه در دلم خطور مى كند و از نگاههاى پوشيده ى چشمم و از گفتگوهاى زبانم، به سوى تو توبه مى كنم؛توبه اى كه به سبب آن هر عضوى به تنهايى از مؤاخذه و كيفر تو سالم باشد. و از گوشماليها و زهر چشم گيريهاى دردناكت و آن چيزهايى كه تجاوزگران از آن مى ترسند آسوده باشد.
023 31 بار خدايا! پس به تنهايى من در برابر تو، و به تپش قلبم از ترس تو، و لرزش پايه ى وجودم و بنيه ى تنم از شوكت و ابهت و بزرگيت رحم كن. پس اى پروردگار من! گناهانم، مرا در جايگاه رسوايى به پيشگاه تو برپا داشته، پس اگر خاموش شوم كسى به سود من و از من سخن نمى گويد، و اگر شفاعت و ميانجى كننده بخواهم اهل شفاعت و سزاوار ميانجيگرى نيستم.
024 31 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و در مورد گناهانم كرم و بزرگوارى خودت را ميانجى و شفيع گردان. و از زشتيها و پليديها و خطاهايم با آمرزش خودت درگذر. و مرا از عذاب و عقاب خودت سزا و جزا مده. و احسان و مرحمتت را بر من بگستر. و مرا با پوشش و پرده ى خودت بپوشان. و با من كار و رفتار عزيز سرافراز و نيرومندى را بكن كه بنده ى خوار و ذليلى پيش از او عجز و لابه كرده پس او برايش رحم و دلسوزى و مهربانى نموده. يا شيوه ى توانگر بى نيازى را در پيش گير كه بنده ى بى چيز و نيازمندى، خود را به او نشان داده و آن توانگر او را بى نياز كرده است.
025 31 بار خدايا! مرا پناه دهنده اى نيست پس بايد توانايى و شوكتت مرا پناه دهد. و ميانجى و شفيعى براى من پيش تو نيست پس بايد كرم و احسان تو برايم شفاعت كند. و اشتباهها و گناهانم مرا ترسانده و به وحشت انداخته پس بايد آمرزش و گذشت تو مرا آسوده و ايمن سازد.
026 31 پس همه ى آنچه را كه بازگو كردم از روى ندانستم به زشتى كردارم و از روى فراموش كردن كارهاى بد گذشته ام نيست، بلكه براى آن است كه آسمان تو و آنها كه در آنند، و زمين تو و كسانى كه بر روى آن هستند، آنچه از پشيمانى را كه براى تو آشكار كردم، و توبه و بازگشتى را كه به سبب آن به سوى تو پناه بردم بشنوند.
027 31 پس شايد بعضى از ايشان به سبب رحمت تو براى بدى جايگاهم مرا رحم و مهربانى كنند. و يا براى بدى حالم او را رقت و دلسوزى و مهربانى فراگيرد، آنگاه از او دعاى خيرى به من برسد كه آن دعا به پيشگاه تو قابل قبول تر از دعاى من باشد. و يا شفاعتى به من برسد كه در پيش تو استوارتر و با اعتبارتر از شفاعت من است، كه نجات و رهائيم از خشم و غضب تو و رسيدنم به خشنودى و رضاى تو با آن باشد.
028 31 بار خدايا! اگر پشيمانى، بازگشت به سوى تو باشد، پس من پشيمان ترين پشيمانانم. و اگر ترك گناه، بازگشت به سوى تو است، پس من اولين توبه كنندگانم، و اگر استغفار و طلب آمرزش، سبب ريختن گناهان است، پس من در پيشگاه تو از استغفار كنندگانم.
029 31 بار خدايا! چنان كه به توبه و بازگشت دستور فرمودى، و پذيرفتن توبه را ضمانت كردى، و بر دعا و نيايش تشويق و ترغيب نمودى، و روا ساختن را وعده كردى، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و توبه ى مرا بپذير؛ و مرا با يأس و نوميدى از رحمتت برمگردان، كه همانان تو آمرزنده ى گنهكاران، و رحم كننده ى خطاكاران توبه كننده اى.
030 31 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، چنان كه به وسيله ى او ما را به راه راست راهنمايى كردى. و بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، چنان كه ما را به وسيله ى او از گمراهى، رهايى بخشيدى. و بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، درودى كه در روز رستاخيز و روز نيازمندى ما به تو، براى ما شفاعت نمايد، كه تو بر هر چيزى توانايى، و آن براى تو سهل و آسان است.
001 32 دعاى آن حضرت پس از نماز شب در اعتراف به گناه
001 32 بار خدايا! اى آن كه صاحب حكومت و پادشاهى ابدى و جاودانه هستى!
002 32 و اى آن كه سلطنت و حكمرانيت بدون لشكرها و يارى كنندگان، نيرومند و نفوذناپذير است.
003 32 و اى داراى عزت و شوكت و توانايى، كه عزتش با گذشت روزگاران و زمانهاى سپرى شده و بسر آمده باقى و پاينده است.
004 32 حكمفرمايى و سلطنت تو چنان غالب و بلند پايه است كه نه حدى براى اول آن است و نه انتهايى براى آخر آن.
005 32 و حكمرانى و پادشاهى تو چنان اوج گرفته و بلندمرتبه هست كه همه چيز پيش از رسيدن به پايان آن فروريخته و افتاده است.
006 32 و بالاترين وصف كنندگان به كمترين و پايين ترين چيزى از صفات كمال تو كه آنها را دارا هستى و به آن اختصاص دارى نمى رسد.
007 32 درباره ى تو صفتها گم گشته، و توصيفها و تعريفها نزد تو متلاشى و از هم پاشيده اند. و خيالها و انديشه هاى ظريف و باريك درباره ى عظمت و بزرگى تو سرگشته و حيران و سرگردانند.
008 32 همچنين تو خدايى هستى كه در اول بودنت اولى (كسى و چيزى قبل تو نبوده)، در حالى كه چنين هستى، جاودانه و پايدار مى باشى.
009 32 و من بنده اى هستم كه كردار اندك و ناچيز دارم و آرزوى بزرگ و كلان مى نمايم، و رشته ها و دستگيره هاى آرزوها از من بريده شده به جز آمرزش و عفو تو كه من در آن آويخته ام.
010 32 چيزى از اطاعت تو در پيش من كه روى آن حساب كنم كم و ناچيز است. ولى نافرمانى و معصيت به تو كه بايد به آن اقرار نمايم بر من زياد است. و در گذشتن از بنده ات هر چند زشتكارى كرده، بر تو سخت و دشوار نيست، پس مرا بيامرز و از من درگذر.
011 32 بار خدايا! آگاهى و علم تو بر كارهاى پوشيده و نهان، احاطه دارد؛ و هر پوشيده اى پيش اطلاع و خبردارى تو باز و آشكار است. و كارهاى ريز و ظريف از تو پوشيده نمى ماند. و رازهاى پوشيده از نظر تو بدور نمى باشد.
012 32 دشمن تو كه براى گمراه كردنم از تو مهلت خواسته و تو او را مهلت داده اى و تا روز جزا براى از راه بدر بردنم فرصت طلبيده و تو فرصتش داده اى، بر من چيره شده و دست يافته است.
مرا به زمين زد، در حالى كه از گناهان كوچك از پاى در آورنده، و از گناهان بزرگ هلاك كننده به سوى تو گريختم، تا وقتى
013 32 كه نافرمانى تو را مرتكب شدم و به زشتى كارم سزاوار خشم تو شدم، زمام فريب خود را از من برتافت و با سخن كفر آميزش با من برخورد كرد، و بيزارى جسته و روى گردان شد و رفت، و مرا به تنهايى در برابر خشم تو بيابان گردم كرد و به پيشگاه بلا و گرفتارى تو به صورت رانده شده ى از تو درآورد.
014 32 نه يك ميانجى و شفيعى هست كه در پيش تو براى من ميانجيگرى كند، و نه ضمانتگرى كه از طرف تو براى من آسودگى و اطمينان دهد، و نه حصار استوارى كه مرا از تو حايل شود و جلوگيرى كند، و نه پناهگاهى كه از تو به سوى آن پناهنده شوم.
015 32 پس اين جايگاهى كه من دارم، جايگاه پناه جوينده ى به تو و جاى اقرار كننده ى به گناه و نافرمانى به تو است، پس نكند كه احسان تو به من نرسد، و آمرزش تو پيش من كوتاه شود، و من بى حاصل ترين بندگان توبه كننده ى تو، و نااميدترين كسانى كه پيش تو آمده و اميدوارند باشم. و مرا ببخش و بيامرز كه تو بهترين آمرزندگانى.
016 32 بار خدايا! تو به من امر كردى اما من امر تو را بجا نياوردم و مرا نهى كردى پس من چيزى را كه تو نهى كردى انجام دادم. خطا و گناه را خيال بد براى من جلوه گر ساخت، پس من در انجام وظيفه ام كوتاهى كردم.
017 32 و من بر روزه داريم هيچ روزى را گواه نمى گيرم. و با شب زنده داريم هيچ شبى را پناهگاه نمى شمرم. و زنده كردن عمل مستحبى بدون انجام واجبات تو كه هر كس آنها را ضايع كند و بجا نياورد هلاك مى شود، براى من سودبخش و مايه ى سربلندى و ستايش نيست.
018 32 و من به سبب فضيلت يك عمل مستحبى با آن همه غفلتى كه از انجام آداب و شرايط واجبات تو داشته ام به سوى تو رهجويى و وسيله نمايى ننمايم. و از جايگاه هاى حدود و مقررات تو تجاوز كرده و چيزهايى را كه تو آنها را حرام كرده اى مرتكب شدم و گناهان بزرگى را انجام دادم كه عافيت و خوشحالى دادن تو براى من پوششى شده از درك رسواييهاى آنها.
019 32 وليكن اين جايگاه من، جايگاه كسى است كه از تو در پيش خودش شرمنده و شرمسار است. و بر نفس خود خشمگين و از تو خشنود است؛ پس با وجودى افتاده، و گردنى فرونهاده، و پشتى از گناهان سنگينى يافته، در برابر تو ايستاده، در حالى كه ميان اميد به تو و ترس از تو بپا ايستاده است.
020 32 و تو بالاترين و سزاوارترين كسى هستى كه به او اميد داشته و شايسته ترين كسى هستى كه از او ترسيده و پرهيز كرده. پس اى خداى من! آنچه را كه من اميدوارم بر من ببخش و از آنچه كه من مى ترسم مرا آسوده و ايمن گردان. و بر من فايده ى رحمت و احسانت را بازگردان، كه تو بخشنده ترين درخواست شدگانى.
021 32 بار خدايا! جايى كه مرا با آمرزش خودت پوشانده و در فضل و احسان خود در خانه ى نيستى در پيش هم مثلها فروبردى؛ پس، از رسواييهاى خانه ى هميشگى در جايگاههاى گواهان از فرشتگان مقرب، پيامبران ارجمند و والامقام، شهيدان، نيكان، و صالحان، از همسايه اى كه گناهان و زشتيهايم را از او پوشيده نگه مى داشتم و از خويشاوندى كه از او در مورد كارهاى پوشيده ام نگران بودم و بيم داشتم پناهم ده.
022 32 پروردگارا! من به آنها درباره ى پوشيده نگه داشتن رازم اعتماد نداشتم ولى به تو اى پروردگارم! در آمرزيده شدنم اعتماد نمودم. و تو سزاوارترين كسى هستى كه به او اعتماد مى شود. و بخشنده ترين كسى هستى كه به او روى آورده مى شود. و مهربان ترين كسى هستى كه از او مهربانى خواسته مى شود. پس بر من رحم و مهربانى فرماى.
023 32 بار خدايا! تو مرا از آبى پست و از صلبى كه استخوانهاى آن به هم پيوسته و راههايش تنگ است به رحم و زهدان تنگى كه آن را با پرده ها پوشانده اى پايين آوردى، در حالى كه مرا از حالى به حالى مى گردانى، تا اين كه مرا به صورت يك هيكل تمام و كامل درآوردى، و اعضا و اندامها را در بدن من جايگزين و پابرجا نمودى، همان طورى كه در كتاب خود تعريف كردى: «اول به حال نطفه، سپس خون بسته شده، و پس از آن پاره گوشتى مثل گوشت جويده شده، و بعد استخوان آفريدى، و آنگاه استخوانها را با گوشت پوشاندى، سپس مرا آنگونه كه خواستى آفريده ى ديگرى ايجاد كردى و آفريدى».
024 32 تا اين كه وقتى به روزى تو نيازمند شدم و از پناه جويى به احسان تو بى نياز نشدم، از زيادى خوراك و آشاميدنى كه براى كنيزت روان ساختى و روزى كردى كه مرا در اندرون وجود او نشاندى و جا دادى، و در قرارگاه و جايگاه رحمش سپردى، برايم روزى و خوراك قرار دادى.
025 32 و اى پروردگارم! اگر در آن حال به حال شدن، مرا به قدرت و توانايى خودم مى گذاشتى و يا اين كه مرا در تنگناى نيروى خودم قرار مى دادى البته توانايى از من كناره مى گرفت و نيرو از من دور مى شد.
026 32 پس مرا با فضل و احسان خودت، همچون غذا دادن نيكوكار نيك سيرت غذا دادى، و اين كار را از روى بخشش و احسان بر بنده اى چون من كه اين چنين هستم انجام دادى. من نيكى و احسان تو را گم نمى كنم و نيكوكاريت براى من به موقع مى رسد؛ و ليكن با وجود اين مهربانيها، وثوق و اعتمادم محكم و استوار نمى گردد تا براى بجا آوردن چيزى كه براى من پيش تو بهره دهنده تر است فرصت جويم و مشغول شوم.
027 32 شيطان مهار مرا در بدگمانى و ضعيف بودن باور و يقينم به دست گرفته، پس من از همسايگى بد و نامناسب او با من و فرمانبرى نفسم از او شكايت دارم. و از چيرگى و تسلط او بر من، از تو طلب نگهدارى و محافظت مى كنم. و در مورد برگرداندن مكر و نيرنگ او از من، به پيشگاه تو زارى مى نمايم.
028 32 و از تو مى خواهم براى روزى من راهى آسان قرار دهى. پس تو را سپاس در برابر اين نعمتهاى بزرگ كه شروع كردى. و شكرگزارى بر احسان و نعمت دادنت را الهام فرمودى. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و روزيم، را بر من آسان گردان. و مرا به تقديرت كه براى من مقدر كرده و در نظر گرفته اى قانع و خشنود ساز. و به سهم و بهره ام در چيزى كه براى من قسمت كرده اى راضى نما. و آنچه از جسم و تنم و از عمر و روزگارم طى شده و رفته، در راه فرمانبردارى خودت قرار ده؛ كه تو بهترين روزى دهندگانى.
029 32 بار خدايا! من به تو پناه مى برم از آتشى كه با آن بر هر كسى كه تو را نافرمانى كند سختگيرى و تندى كرده اى. و با آن بر هر كسى كه از رضا و خشنودى تو دورى كند وعده ى عذاب و گرفتارى داده اى. و از آتشى به تو پناه مى برم كه روشنايى آن تاريكى است. و آسان و كم آن دردناك است. و دور آن نزديك است. و از آتشى كه قسمتى از آن قسمت ديگر را مى خورد. و برخى از آن بر بعضى ديگر حمله و يورش مى برد.
030 32 و از آتشى كه استخوانها را پوسيده مى سازد و اهل خود را آب جوش مى خوراند. و از آتشى كه كسى به آن زارى كند اعتنا نمى كند و از سوزاندن فروگذارى نمى نمايد. و بر كسى كه از آن خواستار مهربانى باشد، رحم نمى كند. و بر تخفيف دادن و سبك كردن از كسى كه براى آن خوارى و كوچكى كند و مطيع و فرمانبردار آن باشد و تسليم شود، يارايى ندارد. ساكنان خود را با گرم ترين چيزى از كيفر دردناك و مجازات سخت برخورد مى كند.
031 32 و به تو پناه مى برم از عقربهاى جهنم كه كامهاى خود را گشوده و دهانهايشان را باز كرده اند. و از مارهاى آن كه با نيشهايشان مى زنند. و به تو پناه مى برم از نوشيدنى آن كه روده ها و دلهاى ساكنانش را پاره پاره مى سازد، و دلهايشان را مى كند. و از تو راهنمايى مى خواهم به سوى چيزى كه ما را از آن آتش دور ساخته و از آن تأخير اندازد و پس گرداند.
032 32 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با زيادى رحمتت مرا از آن آتش پناه ده. و با گذشت نيكو و عفو زيبايت لغزشهاى مرا ناديده بگير و ببخش. و اى بهترين پناه دهندگان! مرا خوار مگردان.
033 32 تويى كه ناگوارى را دفع مى كنى و نگاه مى دارى، و حسنه و خير و نيكى را مى بخشى، و آنچه را كه بخواهى انجام مى دهى، و تو بر هر چيز توانايى.
034 32 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، وقتى كه نيكان ياد شوند. و بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، مادامى كه شب و روز پى هم درآيند و يكى جاى ديگرى قرار بگيرد. درودى كه دنباله اش قطع نشود. و كشش آن بريده نگردد. و تعدادش قابل شمارش نباشد. درودى كه هوا را آكنده ساخته و زمين و آسمان را پر كند.
035 32 خداوندا تا آنجا بر او درود فرستد كه راضى و خشنود شود. و خدا بر او و خاندان و آل او پس از خشنودى درود فرستد؛ درودى كه براى آن حد و مرز، اندازه و پايانى نيست، اى مهربان ترين مهربانان.
001 33 دعاى آن حضرت در طلب كردن خير
001 33 بار خدايا! من به علم و دانايى تو از تو طلب خير و صلاح مى كنم؛ پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و صلاح و نيكى را براى من مقدر فرما.
002 33 و شناخت انتخاب و برگزيدن را براى ما الهام كرده و آن را وسيله ى خشنودى به آنچه براى ما مقدر كرده اى و وسيله ى راضى شدن به چيزى كه حكم نموده اى قرار ده. پس، شبهه ى ترديد و دودلى را از ما زايل و دور گردان. و ما را با يقين و باور كسانى كه پاك نيت و با اخلاص هستند يارى كن.
003 33 و براى ما ناتوانى شناخت آنچه را كه اختيار كرده و برگزيده اى پيش نياور تا پايه ى عظمت و بزرگى تو را سبك شماريم و جايگاه خشنودى تو را ناخوشايند دانيم، و به سوى چيزى كه دورتر از خوبى سرانجام و عاقبت و نزديكتر به ضد سلامت و آسودگى است ميل كنيم.
004 33 آنچه را از حكم و تقدير تو كه ناخوش داريم پيش ما دلخواه و محبوب گردان، و آنچه را از دستور تو كه سخت مى شماريم بر ما آسان نما.
005 33 و براى ما گردن نهادن به چيزى را كه از خواسته و مشيتت بر ما وارد كرده اى در دل ما بينداز تا تأخير و دير ماندن چيزى را كه تو جلو انداخته اى و تعجيل و زود انجام يافتن چيزى را كه تو پس انداخته اى را دوست نداشته باشيم، و آنچه را كه تو دوست داشته اى ناخوش نداريم، و آنچه را كه تو ناپسند دارى برنگزينيم.
006 33 چيزى كه عاقبت و آخرش پسنديده تر و بازگشتش باارزشتر است كار ما را با آن به پايان ببر، كه تو چيز باارزش را فايده مى بخشى و احسان بزرگ را عطا مى كنى، و آنچه را كه بخواهى انجام مى دهى، و تو بر هر چيزى توانايى.
001 34 دعاى آن حضرت به هنگام گرفتارى و مشاهده ى رسوايى گناهكاران
001 34 بار خدايا! تو را سپاس بر پوشاندنت پس از آگاهى و داناييت، و بر آسودگى و سلامت بخشيدنت پس از اطلاع و آگاهيت، پس همه ى ما و هر كدام يك از ما كار زشت را چنگ زده اما تو او را ميان مردم شهره و شناخته نكرده اى، و عمل زشت و بسيار بد انجام داده اما تو او را رسوا ننموده اى، و با زشتيها خود را پوشانده لكن تو بر زشتيهاى او كسى را راهنمايى نكرده اى.
002 34 چقدر نهى تو را انجام داده و مرتكب شده ايم و چقدر امر و دستورى را كه ما را بر آن آگاه كردى از كنار آن بى اعتنا گذشته و عمل نكرديم. و چه بسيار كار زشت و بدى كه انجام داده و گناه و معصيتى كه مرتكب شديم و تو بر آن آگاه و خبردار بودى اما ناظرين و نگاه كنندگان ديگر نمى ديدند. و تو بر آشكار ساختن آن بالاتر از ديگر توانايان توانا بودى. عافيت و آسودگى بخشيدن تو براى ما پرده اى بود در پيش چشم آنها، و سد و حايلى بود در برابر گوشهاى آنها.
003 34 پس آنچه را از زشتيهاى ما كه پوشانده اى و از كمبودها كه پنهان داشته اى، پندى براى ما و مانعى از سوءخلق و فروافتادن در خطا قرار ده، و باعثى براى تلاش در جهت توبه ى محو كننده ى گناهان و راه نيكوى سعادت مقرر فرما.
004 34 و زمان و وقت را در جهت سعى و كوشش به سوى توبه نزديك گردان. و ما را به غافل ماندن از خودت گرفتار منما؛ كه ما به سوى تو راغب و مشتاق، و از گناهان بازگشت كننده و تائبيم.
005 34 و اى خدا! درود و رحمت بفرست بر برگزيده ى خود از ميان خلق و آفريدگانت، يعنى محمد و خاندان و اهل بيت آن حضرت كه برگزيدگان از ميان آفريدگان تو و پاكيزگانند. و چنان كه امر فرموده اى ما را شنوندگان و فرمان بردارانى براى آنان قرار ده.
001 35 دعاى آن حضرت در رابطه با دنيا پرستان و راضى بودن به قضاى الهى
001 35 سپاس خداى را جهت خشنودى به حكم و فرمان و تقدير او. گواهى مى دهم كه خدا روزى بندگانش را با دادگرى قسمت كرده، و بر همه ى آفريدگانش راه فضل و احسان را پيش گرفته است.
002 35 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا به آنچه كه بر آفريدگانت داده اى، دلداده و شيفته و فريفته مگردان. و آنها را به آنچه از من بازداشته اى مبتلا مكن كه در نتيجه من به خلق تو حسد برم و نسبت به حكم تو خشمگين گردم.
003 35 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا به تقدير و حكم و قضا و قدر خود دلخوش گردان. و سينه ام را به موارد دستور خودت باز و گشاده كن. و مرا به انجام دادن آنها با نشاط و با حوصله نما. و براى من اعتماد و اطمينان ببخش تا با وجود آن، اعتراف كنم كه تقدير و حكم تو جز به انتخاب و برگزيدن و حساب شده بودن جارى نشده. و سپاسگزارى مرا براى خود در برابر آنچه از من دور ساخته اى بيشتر از سپاسگزاريم به تو در برابر آنچه به من بخشيده اى قرار ده.
004 35 و مرا از اين كه به يك فرد فقيرى، گمان ناچيزى و پستى و به يك صاحب ثروت، و فرد دارايى، گمان برترى برم، نگاه دار. پس همانا شريف و ارزشمند كسى است كه فرمانبردارى تو او را شرافت و ارزش داده، و عزيز و سربلند كسى است كه بندگى تو او را عزيز و گرامى كرده است.
005 35 پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را با دارايى و مالى بهره مند ساز كه تمام نشود. و با يك عزت و بلند طبعى و بزرگى ما را يارى كن كه از دست نرود و نيست و نابود نشود. و ما را در ملك و سرزمين هميشگى و جاودانه (بهشت) پراكنده كن، كه تو يگانه يكتاى بى نيازى هستى كه نه زاييده اى و نه زاده شده اى و براى تو كسى همانند و همتا نبوده است.
001 36 دعاى آن حضرت هنگام رعد و برق
001 36 بار خدايا! اين دو، نشانه اى از نشانه هاى تو، و دو دستيار از دستياران تواند، كه به فرمانبرى تو با رحمت سودبخش و يا با عذاب زيان ده در شتابند. پس با آن دو، باران بد و زيان آور بر ما مباران. و با آن دو، لباس بلا و گرفتارى بر ما مپوشان.
002 36 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و بر ما سود و بركت اين ابرها را نازل بگردان. و اذيت و زيان آنها را از ما دور كن. و به وسيله ى آنها براى ما آفت و بيمارى مرسان. و بر اسباب زندگى ما بلا و عيب و بيمارى مفرست.
003 36 بار خدايا! اگر آنها را به عنوان بلا و عذاب برانگيخته اى و با اراده ى خشم و ناخورسندى فرستاده اى، پس ما از خشم و غضب تو به تو پناه مى بريم؛ و در خواستارى آمرزش و گذشت تو به تو زارى مى كنيم. پس خشم و غضب را به سوى مشركان برگردانده و آسياب بلا و عذابت را بر منكرات بچرخان.
004 36 بار خدايا! با آبيارى خودت تشنگى و خشكى شهرهاى ما را ببر برطرف نما. و با روزى دادنت وسوسه ى سينه ها و كينه ى دلهايمان را بيرون كن. و ما را از ياد خودت به ديگرى مشغول مكن. و از همه ى ما هسته ى احسانت را قطع مكن؛ زيرا بى نياز كسى است كه تو او را غنى و بى نياز كرده اى، و سالم و بى رنج كسى است كه تو او را نگاه داشته اى.
005 36 پيش هيچ كس جز تو توانايى دفاع نيست. و در هيچ كسى ياراى جلوگيرى از غلبه و قدرت تو نيست. كه تو بر هر كسى هر حكمى را كه بخواهى مى رانى و فرمان مى دهى. و هر چه اراده كنى درباره ى هر كسى، تقدير و حكم مى نمايى.
006 36 پس تو را سپاس در برابر آن كه ما را از بلا و آسيب نگاه داشتى، و تو را شكر در مقابل آنچه از نعمتها براى ما بخشيدى؛ سپاسى كه سپاس سپاسگزاران را پشت سرش بگذارد. و سپاسى كه زمين و آسمان خدا را آكنده و پر سازد.
007 36 زيرا كه تو بسيار احسان كننده ى احسانهاى بزرگ، بخشايشگر نعمتهاى بزرگ پذيرنده ى سپاس ناچيز و اندك، و پاداش دهنده ى شكر و سپاس كم هستى. احسان كننده ى خوش رفتار و داراى فضل و كرم هستى، جز تو معبود و ستايش شده اى نيست. بازگشت همه به سوى توست.
001 37 دعاى آن حضرت در عجز از سپاسگزارى خداوند
001 37 بار خدايا! به تحقيق كسى چيزى از سپاس و شكر تو را به پايان نمى برد جز اين كه از احسان و نيكى تو چيزى براى او مى رسد كه بر او سپاس و شكرى ديگر را واجب و لازم مى دارد.
002 37 و به حدى از طاعت و فرمانبردارى تو نمى رسد- هر چند بسيار كوشش كند- جز اين كه در برابر استحقاق و سزاوار بودن تو به سبب فضل و احسانت، مقصر و ناتوان خواهد بود.
003 37 پس سپاسگزارترين بندگان تو از سپاس تو ناتوان، و پرستش كننده ترين آنها از فرمانبردارى تو مقصر است.
004 37 كسى سزاوار اين نيست كه او را به سبب شايستگيش بيامرزى، و يا به سبب سزاواريش از او خشنود و راضى شوى.
005 37 پس هر كه را بيامرزى با احسان و بزرگوارى خودت آمرزيده اى. و هر كه تو از خشنود شوى با فضل و كرمت خشنود شده اى.
006 37 اندك چيزى را كه قبول كنى و بپذيرى جزا و پاداش مى دهى. و بر طاعت و فرمانبرى كم، ثواب و عوض مى دهى؛ تا اين كه گويا شكر بندگانت- كه پاداششان را بر آن واجب و لازم كرده اى، و جزا و اجرشان را از آن شكرشان بيشتر نموده اى- امرى است كه خود مى توانند آن را انجام دهند پس آنان را سزا و پاداش داده اى، و يا اين كه سبب آن سپاسگزارى به دست تو نبوده، پس آنها را جزا و مزد داده اى.
007 37 نه! بلكه اى خداى من! تو كار و بار آنها را پيش از آن كه آنها بر عبادت و بندگى تو توانا باشند مالك و صاحب بوده اى. و اجر و پاداششان را پيش از آنكه در اطاعت و فرمانبرى تو سرازير شوند، آماده و مهيا كرده اى. و آن براى اين است كه راه و رسم تو بخشش و انعام، و روش تو احسان و نيكى، و راه تو عفو و گذشت است.
008 37 پس همه ى خلق اقرار دارند كه تو كسى را كه مجازات و كيفر نمايى ستمكار نيستى. و گواه و شاهدند كه تو هر كه را رهايى و آسودگى بخشى از روى بزرگوارى و احسان است. و همگى در مورد خود اعتراف دارند كه از اداى آنچه تو سزاوار آنى كوتاه و نارسا و عاجزند.
009 37 پس اگر شيطان، آنها را از اطاعت و فرمانبردارى تو فريب نمى داد كسى تو را نافرمانى نمى كرد. و اگر شيطان براى آنها باطل را به صورت حق جلوه نمى داد، كسى از راه تو گمراه نمى شد.
010 37 پس پاك و منزهى تو! چقدر كرم و بزرگوارى تو در معامله با كسى كه تو را فرمانبرى و يا نافرمانى كند روشن و آشكار است، براى كسى كه فرمانبرى كند براى آنچه كه تو خود آن را براى او فراهم كرده اى جزا و پاداش مى دهى. و براى گنهكار در كارى كه مى توانى به زودى به سزايش برسانى مهلت و فرصت مى دهى.
011 37 به هر كدام از اين دو، چيزى را عطا فرموده اى كه او سزاوار آن نيست. و بر هر يك از اين دو، چيزى را مرحمت كرده اى كه عمل و كردارش از آن كم و كوتاه و نارسا است.
012 37 و اگر در مورد اهل طاعت، نسبت به آنچه خود متولى آن بوده اى. به عدالت رفتار مى كردى، چه بسا شخص، ثواب تو را از دست مى داد و نعمت تو از او زايل مى شد. ليكن تو با كرم و بزرگوارى خودت او را در برابر مدت زمان كوتاه و فناپذير- كه عمل كرده- با مدت زمان دراز و پايدار و هميشگى پاداش مى دهى. و در برابر غايت و پايان نزديك و زوال پذير با پايانى طولانى و جاودانى عوض و جزا مى دهى.
013 37 اما از او در مورد چيزى كه از روزى تو خورده و با آن بر طاعت و عبادت تو نيرو و توانايى به دست آورده، خواستار عوض نشدى. و او را درباره ى وسايل و اسبابى كه با بكارگيرى آنها به سوى آمرزش تو وسيله جويى كرده مناقشه و سخت گيرى نكرده اى. و اگر با او چنين رفتارى مى كردى همه ى آنچه را كه براى آن رنج برده و تمامى آنچه را كه در آن كوشش و سعى كرده بود به عنوان جزاى لطف و منتى كوچك، از سوى تو به حساب نمى آمد و پيوسته در پيش تو نسبت به ساير نعمتها بدهكار بود. پس كى چنين بنده اى چيزى از اجر و ثواب تو را سزاوار مى شد؟!نه! كى؟!
014 37 اى خداى من! اين حال و وضع كسى است كه تو را فرمانبردارى كرده و راه كسى است كه براى تو رسم بندگيش را پيش گرفته است. اما آن كس كه دستور و فرمان تو را نافرمانى كرده، و مرتكب نهى تو شده، پس با بلا و گرفتار كردنت به سراغش نرفتى و كيفر و گوشماليش را جلو نينداختى تا حال و وضع خود را در نافرمانى تو به حال بازگشت و توبه به سوى طاعت و فرمانبردارى تو تغيير دهد. و در اولين چيزى كه به نافرمانى تو اراده كرد سزاوار همه ى آن كيفرهايى بود كه براى همه ى خلق و جميع آفريدگانت آماده و مهيا كرده اى.
015 37 پس همه ى كيفرهايى كه از او به تأخير انداختى. و هر چه از عذابها و مجازاتى كه در انجام آنها كندى كردى، ناديده گرفتن و چشم پوشى كردن از حق خودت و خشنودى به كمتر از استحقاق خودت باشد.
016 37 پس چه كسى- اى خداى من- از تو بزرگوارتر است؟! و چه كسى شقى تر و بدبخت تر از آن كه بر خلاف راه تو با دشمنى تو هلاك و تباه شود؟ نه! چه كسى؟ پس تو بالاتر از آن هستى كه به جز با احسان ونيكى توصيف شوى. و بزرگوارتر از آنى كه به جز با عدل و داد از تو ترسيده شود. جاى ترس و نگرانى از ستم و جور تو بر كسى كه تو را نافرمانى كند نيست. و از اين كه پاداش دادن كسى كه تو را خشنود سازد غفلت ورزى و فروگذارى كنى ترس و خوفى نيست. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و آرزويم را به من ببخش. و از نور هدايت و راهنمايى خود آنچه را كه با آن به توفيق در كردارم برسم بر من بيفزاى؛ كه تو بسيار احسان كننده و بزرگوارى.
001 38 دعاى آن حضرت در پوزش از كوتاهى در حق مردم
001 38 بار خدايا! من به پيشگاه تو عذر مى آورم از ستمديده اى كه در پيش من به او ستم رفته و من او را يارى نكرده ام. و از نيكى و احسانى كه به من شده و من شكرگزارى و سپاس آن را بجا نياورده ام. و از كسى كه به من بدى كرده و از من عذرخواهى نموده و من عذر او را نپذيرفته ام. و از نيازمند و ندارى كه از من چيزى خواسته و من به او ايثار نكرده ام. و از حق صاحب حقى كه براى مؤمنى بر من واجب و لازم شده و من از آن را حق را ادا نكرده و نپرداخته ام. و از عيب مؤمنى كه برايم آشكار شده و من آن عيب را نپوشانده ام. و از هر گناهى كه برايم پيش آمده و من از آن دورى نكرده ام.
002 38 و به پيشگاه تو اى خداى من! از اين گناهان و از امثال آنها عذر مى خواهم، عذر خواستن از روى پشيمانى؛ عذرى كه پند دهنده و واعظى باشد براى آنچه از مثل و مانند آنها مرا پيش آيد.
003 38 پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ندامت و پشيمانيم را براى من بازگشت و توبه اى بر لغزشهايى كه در آن افتاده و گرفتار شده ام قرار ده. و تصميم و اراده ام را بر ترك گناهانى كه برايم پيش مى آيد توبه و بازگشتى قرار ده كه سبب دوستى و محبت تو براى من بشود. اى دوست دارنده توبه كنندگان.
001 39 دعاى آن حضرت در طلب عفو و رحمت
001 39 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و شهوت و ميل مرا از هر حرام بشكن. و حرص و آز مرا از هر گناهى برچيده و دور گردان. و مرا از اذيت و آزار رساندن به هر مرد و زن با ايمان و مسلمانى بازدار.
002 39 بار خدايا! هر بنده اى درباره ى من به چيزى بپردازد كه بر او حرام كرده اى (مثل غيبت كردن) و چيزى را كه بر آن از من پرده كشيده اى پرده درى كند، اگر با مديون بودن بر من از دنيا رفته و مرده، و يا اين كه مرا پيش او حقى است و او زنده است، پس هر چه را كه او از طرف من به آن گرفتار شده براى او بيامرز. و از هر چيزى كه از من پشت سر انداخته و انجام نداده او را ببخش و از او درگذر. و او را بر آنچه كه درباره ى من مرتكب شده واقف و آگاه منما. و از چيزى كه به من روا داشته و انجام داده پرده درى نكرده و رسوايش مكن. و آنچه را كه من از گذشت و عفو آنها انجام دادم و آنچه را كه از صدقه و احسان بر آنها بخشيدنم. از پاكيزه ترين نيكوكارى نيكوكاران و از برترين هداياى تقرب جويان و نزديكى خواهان به درگاه خودت قرار ده.
003 39 و براى من به جاى گذشت كردنم از آنها گذشت خود را عوض ده. و به جاى دعاى من براى آنها، رحمت خودت را برايم پاداش مرحمت كن؛ تا هر كدام از ما به سبب فضل و احسان تو خوشبخت، و با احسان و نعمت تو رهايى و نجات يابد.
004 39 بار خدايا! هر بنده اى از بندگانت كه نقصى از من به او وارد شده و يا آزارى از جانب من به او رسيده، و يا ظلم و ستمى از من و يا به سبب من به او روا داشته شده، و حق او را ضايع كرده و سبب از دست رفتن آن حق از او شده ام و يا مظلمه و ستم و كار ناحقى را براى او انجام داده ام و به عهده دارم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و او را با دارايى خودت از من خشنود و راضى گردان. و حق او را به تمام و كمال از پيش خودت بپرداز و عطا فرما.
005 39 سپس مرا از آنچه كه حكم و فرمان تو آن را در حق من ايجاب مى كند و مى طلبد نگاهدار. و مرا از آنچه كه دادگرى و عدل تو به آن حكم مى كند خلاصم كن. پس به يقين، توان و نيروى من تاب عذاب و تحمل كيفر تو را ندارد. و طاقت و دوام من با خشم تو برابرى نكرده و در برابر ناخشنودى تو ايستادگى ندارد. پس اگر تو بخواهى براى من به حق سزاست و جزا دهى هر آينه هلاك و نابودم سازى. و اگر بخواهى با مهربانى و رحمتت مرا نپوشانى تباه و سر به نيستم كنى.
006 39 بار خدايا! از تو مى خواهم- اى خداى من- كه برايم چيزى را ببخشى كه بخشيدن آن از تو چيزى كم نمى كند و نمى كاهد. و بر دوش گرفتن بارى از خواستارم كه برداشتن آن براى تو سنگين نباشد.
007 39 از تو مى خواهم- اى خداى من- كه نفس خودم را بر من ببخشى؛ نفسى كه آن را نيافريدى كه به وسيله ى آن از ضرر و ناگوارى خود را نگهدارى و يا به سبب آن به سوى بهره و سودى راه يابى، بلكه آن را آفريدى تا توانايى خودت را بر آفريدن مثل آن به اثبات رسانى، و تا با آن آفريدنت دليل و حجت بياورى بر اين كه به ترسيم شكل و صورت آن نفس توانايى.
008 39 و از تو مى خواهم گناهانم را كه بر من سنگينى كرده آنها را بر دوش گيرى و حمل نمايى، و از تو يارى مى جويم بر آنچه سنگينش بر من طاقت فرساست.
009 39 پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى نفس من درباره ى ستم كردنش بر خودم سهل بگير و ببخش. و رحمت خود را براى كشيدن بار گرانم بگمار. پس چقدر رحمت و مهربانى تو به بدكاران رسيده، و چه بسيار آمرزش و عفو تو ستمكاران را در برگرفته است.
010 39 پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا الگوى كسانى قرار ده كه با گذشت خود او را از لغزشگاهها و جاهاى زمين خوردن گناهكاران بلند نموده و بپا كرده اى. و با توفيق خودت و فراهم ساختن اسباب سعادت، او را از گردابهاى هلاك مجرمان و خطاكاران رهايى بخشيده اى؛ پس، از اسيرى خشم و ناخشنوديت رها شده ى آمرزشت گشته، و از بند دادگرى و عدالتت آزاد شده ى احسان و قدرتت شده است.
011 39 اى خداى من! اگر تو آن را انجام دهى، (مرا الگو سازى) براى كسى آن را انجام داده اى كه منكر استحقاق عقاب تو نيست، و نفس خود را سزاوار بودن عذاب و مجازات تو تبرئه نكرده و خود را بى گناه و پاك نمى داند.
012 39 آن را- اى خداى من- براى كسى مى كنى كه ترسش از تو بيشتر از طمع و چشمداشتش از توست. و كسى كه نااميد بودنش از رهايى و نجات، محكمتر و استوارتر از اميدواريش براى اخلاص و رهايى است. نه اين كه نااميديش، بريدن انتظار از رحمت باشد و يا اين كه طمع و چشم داشتش، خود را گول زدن و دلخوش داشتن و فريب خوردن باشد، بلكه براى كمى نيكيهايش ميان بديهايش، و كمى و ناچيزى دليلهايش در مورد همه ى وبالها و گناهانش است.
013 39 و اما تو اى خداى من! سزاوار و شايسته اى كه صديقان و بندگان بسيار راستگوى تو، به رحمت تو خود را دلخوش ندارند و فريب نخورند. و مجرمان و گناهكاران، از تو نااميد نگردند؛ زيرا كه تو پروردگار بزرگى هستى كه كسى را از كرم و احسان خود دور نكرده، و از كسى حق خود را تا آخر و به تمام و كمال نمى گيرد.
014 39 ياد تو از يادشدگان برتر و بالاتر است. و نامهاى تو از دارندگان حسب و نسبى كه به آن نامها نسبت داده شوند پاك و منزه است. و نعمت تو در ميان همه ى آفريدگانت پراكنده و پخش شده است. پس تو را سپاس بر آن نعمت، اى پروردگار عالميان!
001 40 دعاى آن حضرت در ياد مرگ
001 40 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و سلام و رحمت بفرست، و ما را از آرزوى دراز كفايت كن، و با عمل راستين و كردار درست آن را از ما كوتاه گردان تا اين كه تمام كردن ساعتى پس از ساعتى ديگر را آرزو نكنيم و فردا را بعد از امروز و نفسى را بعد از اين نفس و قدمى را بعد از اين قدم انتظار بكشيم.
002 40 و ما را از دلخوش بودن به آرزو و از فريب آن به سلامت داشته و از شر آن ايمن ساز. و مرگ را در پيش ما نمايان و برپا دار. و ياد مرگ را براى ما يك روز در ميان قرار نده (بلكه دائمى كن).
003 40 و از عملهاى شايسته، عملى را براى ما قرار ده كه با وجود آن، بازگشت به سوى تو را دير شماريم. و با آن عمل، ميل زياد بر زود پيوستن به توداشته باشيم تا جايى كه مرگ براى ما جاى انس و آرامش باشد كه با آن انس گيريم. و جاى الفت و خو گرفتن ما باشد كه در آرزو و اشتياقش باشيم. و اهل و خويشاوند نزديكمان باشد كه نزديك شدن به او را دوست بداريم.
004 40 پس وقتى مرگ را براى ما پيش آوردى ما را با آن (مرگ) كه به زيارت ما آمده خوشوقت و خوشبخت گردان. و ما را با آن كه به ديدن ما آمده انس بخش. و ما را با پذيرايى و ميهمانى آن، شقاوتمند و بدبخت مگردان. و با زيارت و ديدارش ما را رسوا مساز. و آن را درى از درهاى آمرزشت و كليدى از كليدهاى رحمتت قرار ده.
005 40 ما را هدايت يافتگانى كه جزو گمراهان نباشيم، فرمانبرانى كه كراهت نداشته باشيم، توبه كنندگانى كه نافرمانى نكنيم و اصرار در گناه نورزيم، بميران. اى ضامن پاداش نيكوكاران! و اى خواستار اصلاح كاركرد تبهكاران!
001 41 دعاى حضرت براى پوشانيدن عيب ها
001 41 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و زيراندازهاى كرامت و بزرگواريت را براى من بگستران. و مرا در آبشخورهاى رحمت و مهربانيت وارد كرده و در ميان بهشتت جايگزين ساز. و مرا به برگرداندن از خودت گرفتار نكرده و با قطع اميد بودن از تو نوميدم مگردان.
002 41 و در برابر گناه و جرمم مرا به پاى قصاص مگير. و به سبب گناهانى كه انجام داده ام براى من خرده نگير. و راز پنهانيم را آشكار نكرده و پوشيده و پردگيم را باز نساز. و عمل و كردارم را بر ترازوى عدل و دادگرى مگذار. و خبر و گزارش احوالم را در برابر چشم همگان آشكار مگردان.
003 41 آنچه كه پخش شدن آن بر من ننگ و سرافكندگى است از آنها پنهان دار. و آنچه كه براى من در پيش تو رسوايى مى رساند از آنها پوشيده دار.
004 41 رتبه و پايه ى مرا با خشنودى خودت بلند و ارجمند كن. و با آمرزش خودت ارزش مرا كامل نما. و مرا در زمره ى اصحاب يمين درآور. و مرا در راههاى آسودگان و ايمن شدگان رهسپار دار. و مرا در گروه نيك بختان و رستگاران قرار ده. و به سبب من مجلسها و انجمن هاى شايستگان را آباد گردان. و دعايم را بپذير و روا فرما اى پروردگار عالميان!
001 42 دعاى آن حضرت هنگام ختم قرآن
001 42 بار خدايا! تو مرا بر خواندن كتاب خود كه آن را نور و روشنايى فروفرستادى، كمك و يارى نمودى. و آن را بر هر كتابى كه نازل كردى گواه قرار داده و بر هر سخن و حديثى كه بازگو نمودى برترى دادى.
002 42 و آن را فرقان و جدا كننده اى قرار دادى كه به وسيله ى آن حلال و حرام خود را از هم جدا كردى. و آن را قرآن و ذكر و خوانده شده اى قرار دادى كه به وسيله ى آن از شاهراههاى دستورها و احكامت رفع ابهام كرده و آنها را روشن و آشكار و نمايان نمودى. و آن را كتابى ساختى كه براى بندگانت به خوبى شرح داده و تفصيل نمودى. و آن را وحيى قرار دادى كه بر پيامبرت، محمد- كه درود تو بر او و خاندان او باد- چه خوش نازل كرده و فرو فرستادى.
003 42 و آن را روشنايى و نورى ساختى كه ما با پيروى از آن، از تاريكيهاى گمراهى و نادانى رستگارى مى يابيم. و آن را بهبودى و شفايى قرار دادى براى كسى كه به نيت فهميدن و گرويدن و تصديق كردن،براى شنيدن سكوت كرده و خاموش شده. و ترازوى عدل و دادى گرانيدى كه زبانش از حق و درستى برنمى گردد. و آن را نور هدايت قرار دادى كه برهان و دليل آن از گواهان خاموش نمى شود. و آن را علامت نجات و نشانه ى رهايى ساختى كه هر كس راه و رسم راستين آن را قصد كند گمراه نمى شود. و هر كس به دستگيره نگهدارى آن دست بياويزد، دستهاى هلاكت و نابودى به او نمى رسد.
004 42 بار خدايا! وقتى ما را بر خواندن و تلاوت كردن آن يارى عطا فرمودى. و با زيبايى عبارت و بيان آن، لكنت و نارسايى زبانهاى ما را آسان و روان ساختى، پس ما را از كسانى قرار ده كه آن را به طور شايسته رعايت كرده و حرمت آن را نگه دارند و ارزش و احترام آن را بدانند. و با اعتقاد تسليم در برابر آيات محكم و ثابت آن، تو را فرمانبرى و اطاعت كنند، و به اعتراف وبه متشابه آن و اقرار به دليلهاى روشن آن پناه ببرند.
005 42 بار خدايا! تو آن را (قرآن را) بر پيغمبرت، محمد- كه خدا بر او و بر خاندان او درود و سلام فرستد- به صورت مجمل و بدون شرح و بيان فرستاده، و به او علم و دانش شگفتيهاى آن را به صورت كامل الهام نمودى. و علم قرآن را با توضيح و تفسير به ما به ارث دادى. و ما را بر كسى كه به علم قرآن جاهل و نادان است برترى دادى. و ما را بر آن توانايى دادى تا ما را بر كسى كه طاقت حمل و ياراى داشتن آن را ندارد شرافت و برترى دهى.
006 42 بار خدايا! همان گونه كه دلهاى ما را حاملان قرآن و نگهدارندگان آن قرار دادى، و با رحمت خودت ارزش و برترى آن را به ما شناساندى، پس بر محمد- كه با آن مردم را مورد خطاب قرار داد- و بر آل محمد- كه نگهداران و پاسداران آن هستند- درود و رحمت بفرست، و ما را از كسانى قرار ده كه اقرار دارند به اين كه قرآن از طرف تو نازل شده است؛ به گونه اى كه ترديد و دودلى در مورد تصديق آن براى ما پيش نيايد و لغزش و دورى از پيمودن راه آن در دل ما راه نيافته و به خيال ما نفوذ ننمايد.
007 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را از كسانى قرار ده كه به ريسمان آن چنگ زده و از متشابهات آن به سوى پناهگاه نگهدارنده اش روى آورند و جاى گيرند و در سايه ى بال و زير حمايت آن ساكن باشند. و در پرتو طلوع او رستگار شوند. و به درخشيدن صبح و روشنايى آن اقتدا كنند. و از چراغ آن نور بگيرند. و هدايت و رستگارى را در غير آن نجويند و نخواهند.
008 42 بار خدايا! همان گونه كه به وسيله ى آن، محمد را نشانه اى براى راهنمايى به سوى خودت قرار دادى، و خاندان او را راههاى خشنودى به سوى خود برگزيدى پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و قرآن را براى ما وسيله ى رسيدن به سوى باارزش ترين منزلهاى بزرگى قرار ده. و نردبانى قرار ده كه با آن به سوى جايگاه سلامت و آسايش (بهشت) بالا رويم. و آن را وسيله اى قرار ده كه در صحنه ى رستاخيز با آن نجات و رهايى را پاداش گيريم. و وسيله اى قرار ده كه با آن بر نعمت خانه ى اقامت و ماندن درآييم و وارد شويم.
009 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و به سبب قرآن، سنگينى بار گناهان را از ما بردار. و براى ما زيبايى خوى و منش نيكان را ببخش. و ما را دنباله رو آثار و نشانه هاى كسانى ساز كه قرآن را براى تو در طول شبانه روز بپا داشتند، تا به سبب آن ما را از هر آلودگى و چركى پاك كنى. و ما را پيرو آثار و نشانه هاى كسانى گردان كه با نور قرآن روشنايى گرفتند، و آنها را آرزو از كار و عمل باز نداشت تا با نيرنگها و فريبكاريهايش ايشان را از خدا جدا كند.
010 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و قرآن را براى ما در تاريكى هاى شب ها همدم و مونس قرار ده. و از تبهكاريهاى شيطان و از خطر وسوسه ها و نفوذ در دلها پاسبان ساز. و براى گامهاى ما از جابجاييشان به سوى گناهان بازدارنده، گردان. و براى زبانهايمان از فرورفتن در باطل، بدون اين كه از آفت و بيمارى باشد، گنگ كننده نما. و براى اندامها و اعضايمان از چنگ زدن به گناهان، بازدارنده قرار ده. و با آن، پرده هاى غفلت دل ما را براى عبرت گيرى باز كن. تا اينكه فهم شگفتى ها، و مثل هاى بازدارنده و داستانهاى آموزنده ى آن را كه كوههاى پابرجا و استوار با آن سختى و محكمى از برداشتن و حمل آن ناتوان و ضعيف شدند، بر دلهاى ما عنايت فرمايى.
011 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و آراستگى ظاهر و شايستگى برون ما را به وسيله ى قرآن پيوسته پابرجا كن. و به سبب آن، خطر وسوسه هاى شيطانى را از دلها و نيت هاى پاك ما بپوشان و دور دار. و با آن، چركى دلها، و علاقه به گناهانمان را بشوى. و با آن، كارهاى پراكنده ى ما را جمع كن. و در جايگاه نشان دادن اعمال و كاركرد بندگان براى تو، به وسيله ى قرآن تشنگى دلهاى تشنه و سوزان ما را سيراب نما. و در روز وحشت و ترس بزرگ، هنگام برانگيخته شدن و پراكنده شدن ما به وسيله قرآن جامه هاى ايمنى و لباسهاى امان را بر ما بپوشان.
012 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با قرآن نيازمندى ما را از راه نبود حاجت و نيازمندى جبران نما. و با آن، گشايش زندگى و فراوانى روزى را به سوى ما روان ساز. و به وسيله ى آن ما را از خوى زشت و نكوهيده واخلاق پست و ناپسند بدور دار. و ما را از سراشيبى كفر و زمينه هاى نفاق و دورويى نگهدار، تا قرآن در روز رستاخيز، ما را به سوى خشنودى و بهشت تو رهبرى كند و در دنيا از خشم تو و از گذشتن از حدها و قراردادهاى تو كنار زننده و دور كننده باشد. و براى آنچه كه در پيش تو است به حلال شمردن حلال آن و حرام دانستن حرام آن گواه باشد.
013 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و به وسيله ى قرآن، در وقت مردن، اندوه جان دادن، سختى ناله زدن، و پياپى نفس زدن را بر ما آسان فرما؛ وقتى كه روحها و جانها به ترقوه ها برسد، و گفته شود: كيست كه دعا نويسد و او را از مرگ نجاتش دهد؟! و فرشته ى مرگ از پشت پرده هاى غيب براى گرفتن آن جانها آشكار گردد، و از كمان مرگها با تيرهاى وحشت جدايى و ترس فراق به سوى آنها تيراندازى كند و براى آن جانها، جامى را كه سمى و زهرآلود است، از زهر مرگ پر كند و به آنها دهد، و كوچ كردن و رهسپار شدن ما به سوى آخرت نزديك شود، و عملكردها و كردارهاى ما در گردنها گردنبند شوند، و گورها تا وعده گاه روز ديدار و ملاقات، آرامگاه گردند.
014 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى ما فرود آمدن در خانه ى پوسيده شدن را مبارك گردان. و ماندن طولانى و زياد در ميان طبقه هاى خاك را براى ما نيكو و مناسب ساز. و گورها را پس از جدا شدن از دنيا بهترين منزلهاى ما قرار ده. و با رحمت و مهربانى خودت تنگى لحدهايمان را براى ما گشاد گردان. و ما را پيش حاضرين در قيامت با آثار زشت گناهانمان رسوا منما.
015 42 و به سبب قرآن در جايگاه عرضه شدن بر تو، بر خوارى حال و وضع و موقعيت ما رحم كن. و در وقت لرزش پل دوزخ در روز عبور كردن بر آن، به بركت قرآن پاهاى ما را از لغزش برجا و ثابت دار. و پيش از برانگيختن ما، با نور قرآن تاريكى قبرهاى ما را روشن و نورانى، و ما را در روز رستاخيز از غم و اندوه و سختيهاى ترس روز قيامت رهايى ده.
016 42 و در روز افسوس و پشيمانى، كه رويهاى ستمكاران سياه و گرفته مى شود روهاى ما را سفيد گردان. و براى ما در دلهاى مؤمنان محبت و دوستى قرار ده. و زندگى را براى ما سخت و دشوار منما.
017 42 بار خدايا! بر محمد بنده و فرستاده ى خود درود و رحمت بفرست، چنان كه او پيام و رسالت تو را رسانده و فرمانت را بلند آوازه كرد، و براى بندگانت خيرخواهى كرده و پند داد.
018 42 بار خدايا! پيامبر ما را- كه درودهاى تو بر او و بر آل او باد- در روز رستاخيز نزديكترين پيامبران به خودت در مقام و رتبه و با اختيارترين آنها از جانب تو در شفاعت، و بلند مرتبه ترين آنها در قدر و منزلت، و آبرومندترين آنها پيش تو در جاه و جلال قرار ده.
019 42 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و بناى او را بلند ساز و برهان و دليل او را بزرگ گردان و ترازوى او را سنگين نما و شفاعت و ميانجيگرى او را بپذير و اسباب و وسيله ى او را فراهم و نزديك و دسترس نما و جمال و چهره ى او را سفيد گردان و نور و روشنايى او را كامل كن و درجه و رتبه ى او را بالا ببر.
020 42 و ما را بر سنت و روش و طريقه ى او زنده بدار. و ما را بر دين و آيين و ملت او بميران. و ما را به شاهراهش ببر. و ما را به راه و طريقه اش رهسپار ساخته و از فرمانبران او قرار ده. و ما را در زمره و دسته و گروه او برانگيز. و ما را به حوض او وارد ساخته و با جام او سيراب گردان.
021 42 و درود فرست- بار خدايا- بر محمد و آل محمد، درودى كه به سبب آن او را به بهترين خير، نيكى، بخشش، كرم و بزرگواريت كه اميد دارد برسانى؛ كه تو صاحب رحمت واسعه، و داراى مهربانى دامنه دار و گشاده، و بخشش باارزش و مهم هستى.
022 42 بار خدايا! او را در مقابل اين كه رسالت تو را ابلاغ فرمود و آيات تو را به مردم رسانيد، و بندگان تو را خيرخواهى و پند و اندرز داده و در راه تو كوشيد و مبارزه كرد پاداش ده، بهتر از پاداشى كه به يكى از فرشتگان مقرب و پيامبران مرسل و برگزيده ات داده اى. و درود و سلام بر او و بر آل او كه پاكيزگان و آراستگانند. و رحمت خدا و بركتها و خير زياد او بر آنها باد.
001 43 دعاى آن حضرت هنگام نگاه كردن به هلال ماه
001 43 اى آفريده شده ى مطيع و فرمانبردار، كه گردنده ى شتاب كننده اى. اى آمد و شد كننده در منزلهاى اندازه گيرى كرده و حساب شده، كه در چرخ تدبير و پيش بينى، از حالى به حالى مى شوى!
002 43 به آن خدايى كه به وسيله ى تو تاريكيها را روشن كرد، گرويده و ايمان آوردم. و آن كه به سبب تو پوشيده ها و نادانسته ها را روشن و آشكار ساخت. و تو را نشانه اى از نشانه هاى صاحب اختيارى و مالك بودنش و علامتى از علامتهاى قدرت و تسلط و تواناييش قرار داد. و تو را با فزونى يافتن، و كم شدن و كاستن، و طلوع كردن و درآمدن، و غروب نمودن و پنهان شدن، و به نورافشانى كردن و گرفته شدن بكار گرفت. در همه ى اين ادوار و احوال و چگونگيها تو او را مطيع و فرمانبردار و به سوى خواسته و اراده ى او شتابان هستى.
003 43 پاك و منزه است او، كه چه تدبير و پيش بينى نيكو در كار تو كرده، و چه صنع و قدرت نمايى دقيق و ظريف و باريكى درباره ى تو بكار برده است. تو را كليد ماهى جديد و نو براى كارى تازه قرار داده.
004 43 پس، از خدا كه پروردگار، آفريدگار، اندازه گيرى كننده و صورتگر و صورت آفرين من و تو است مى خواهم كه بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرستد و تو را هلال بركت، و ماه نو خير و نيكى گرداند؛ كه گذشت ايام و سپرى شدن روزها آن بركت را نابود نسازد. و ماه نو پاكيزه اى قرار دهد كه گناهان آن را چركين نسازد.
005 43 هلال ايمنى از بلاها و آفتها، و ماه سلامتى از گناهان و زشتى ها، و ماه نو نيك بختى و خوش يمنى كه نحوست و بدى در آن نباشد، و ماه بركت و خوشحالى كه سختى در زندگى با آن نباشد، و ماه آسانى و راحتى كه سختى و دشوارى با آن آميخته و درهم نگردد، و ماه خيرى كه هرگز در آن شر ديده نشود، و ماه ايمنى و ايمان و نعمت و احسان و سلامتى و اسلام قرار دهد.
006 43 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را از خشنودترين كسانى كه ماه نو بر آنها طلوع كرده و تابيده قرار ده. و از پاكيزه ترين كسانى كه به سوى آن ماه، بندگى و پرستش كرده اند بگردان. و ما را در آن ماه، براى بازگشت و توبه، موفق گردان. و از گناه و نافرمانى نگهدار. و ما را از انجام دادن نافرمانى خودت حفظ كن.
007 43 و شكر و سپاسگزارى نعمتت را در آن ماه به ما الهام كن. و سپرهاى سلامتى و عافيت را در آن به ما بپوشان. و با كامل انجام شدن طاعت و فرمانبريت در آن، احسان و بركتت را بر ما تمام گردان؛ كه تو بسيار احسان كننده و ستوده و بزرگوارى.
و درود خدا بر محمد و آل محمد كه طيب و طاهرند.
001 44 دعاى آن حضرت در آغاز ماه رمضان
001 44 حمد و سپاس خدايى را كه ما را براى سپاسگزارى خود هدايت و راهنمايى فرموده و از اهل سپاسگزارى قرار داد تا براى احسان و نيكى او از سپاسگزاران باشيم و تا اين كه ما را بر آن سپاسگزارى جزاى نيكوكاران و پاداش خوبان را عطا نمايد.
002 44 و سپاس خدايى را كه دين خود را به ما بخشيد. و ما را به آيين و ملت خود اختصاص داده و برگزيده و در راههاى احسان و نيكيش رهسپار كرد، تا به سبب نعمت و احسانش به سوى بهشتش و خشنودى و رضايش حركت كنيم؛ سپاسى كه آن را از ما بپذيرد و با آن از ما خشنود شود.
003 44 و سپاس خدايى را كه از جمله ى اين راهها، ماه خود را ماه رمضان قرار داده؛ ماهى كه ماه روزه و ماه اسلام، و ماه پاكيزگى، و ماه خالص كردن و پاك ساخت و ماه قيام و برپا شدن است. ماهى كه قرآن، براى رستگارى مردم، و نشانه هاى آشكار از رستگارى و جدا ساختن ميان حق و باطل، در آن فروفرستاده شده است.
004 44 پس فضيلت و برترى آن را بر ديگر ماهها با قرار دادن حرمت و ارزشهاى زياد، و فضيلت و برتريهاى پيدا و مشهور براى آن، روشن و آشكار ساخت، و در آن ماه براى بزرگداشت آن، آنچه را كه در ديگر ماهها حلال كرده، حرام نمود. و براى گرامى داشت آن، خوردنيها و آشاميدنيها را در آن منع كرد. و براى آن، وقت روشنى قرار داد كه خداى بزرگ و توانا اجازه نمى دهد پيش از آن باشد. و قبول نمى كند كه از آن وقت، تأخير انداخته شود.
005 44 آنگاه شبى از شبهاى آن را بر شبهاى هزار ماه برترى و فزونى داده، و آن را شب قدر ناميده است؛ شبى كه در آن، فرشتگان و روح به اذن و اجازه ى پروردگارشان از هر دستور و كارى فرود مى آيند. آن شب درود و سلام است كه بركت و خير آن تا هنگام روشنى صبح بر هر كسى كه خدا از بندگانش بخواهد آن چنان كه از قضا و تقدير استوار ساخته و محكم و غير قابل تغيير كرده است، ادامه دارد.
006 44 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى ما شناخت فضل و برترى و بزرگ داشت حرمت و ارزش آن و خوددارى از آنچه را كه در آن منع كرده اى الهام كن. و ما را بر روزه داشتن آن با بازداشتن اندام و اعضا از نافرمانيهاى تو، و با بكار بردن آن اعضا در آن ماه به چيزى كه تو را خشنود سازد، يارى فرما، تا به سخن بيهوده و باطل گوش ندهيم، و به سوى لهب و لعب و كارهاى بازيچه و بازدارنده ى از هدف چشم ندوزيم و نشتابيم.
007 44 و تا دستهايمان را به سوى حرام و چيز منع شده دراز نكنيم. و به سوى چيز حرام قدم برنداريم. و تا شكمهايمان ظرفى براى جز آنچه كه تو حلال كرده اى نباشد. و زبانهايمان جز به چيزى كه تو بيان نموده اى گويا نشود. و جز چيزى را كه به ثواب و پاداش تو نزديك گرداند انجام ندهيم. و جز به چيزى كه از عذاب تو نگاه مى دارد، دست نيازيم. سپس همه ى آن اعمال و كردارها را از رياى رياكاران و از سمعه و بگوش كشيدن شنوندگان، خالص و پاكيزه گردان. به گونه اى كه كسى را در آن با تو شريك نگردانيم. و جز تو هدف و منظورى در آن نجوييم.
008 44 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را در اين ماه بر وقت نمازهاى پنجگانه با حدود و احكامشان كه مشخص كرده اى، و با واجباتش كه فرض و واجب نموده اى، و با وظيفه و آدابش كه مقرر ساخته اى، و با اوقات و زمانش كه معين كرده اى آگاه و واقف فرما.
009 44 و ما را در نماز از جمله ى كسانى قرار ده كه به درجات آن رسيده، اركان آن را حفظ، و آن را در وقتش همانگونه كه بنده و پيامبرت- كه درود تو بر او و آل او باد- سنت قرار داده ادا مى كنند و ركوع و سجود و همه ى فضيلتهاى آن را در نهايت طهارت و پاكى و با كمال خشوع و فروتنى انجام مى دهند.
010 44 و ما را در اين ماه، توفيق ده كه با نيكى و بخشش به خويشاوندان خود، صله و نيكى كنيم. و به همسايگان خود با احسان و عطا رسيدگى نماييم. و داراييها و اموالمان را از وبالها و مظالم خالص نماييم. و آنها را با بيرون كردن زكاتها پاك كنيم. و به كسى كه از ما دورى گزيده بازگريم. و به كسى كه به ما ظلم و ستم روا داشته راه انصاف و جوانمردى پيش گيريم. و با كسى كه با ما دشمنى كرده آشتى كنيم. جز آن كس كه براى تو با او دشمنى شده باشد، كه او دشمنى است كه او را دوست نمى گيريم، و حزب و دسته و گروهى است كه با او صفا نمى كنيم.
011 44 و ما را توفيق ده كه در اين ماه از اعمال پربركت و رشد و نمو كننده به سوى تو پيش آريم و به تو نزديك شويم، و با كردارى به تو تقرب جوييم كه ما را با آن از گناهان پاك كنى. و در اين ماه، ما را از اين كه به عيبها و زشتيها بازگرديم و آنها را دوباره از سر گيريم نگهدار، تا يكى از فرشتگانت (آن را) به پيشگاه تو وارد نسازد جز آن كه كمتر از آن باشد كه ما از ابواب طاعت، و فرمانبردارى تو، و انواع تقرب و نزديكى، براى تو بجا مى آوريم.
012 44 بار خدايا! من از تو مى خواهم به احترام و حق اين ماه، و به حق كسى كه براى تو در اين ماه از آغاز تا انتهايش، بندگى كرده و در عبادت تو كوشيده، از فرشته اى كه او را مقرب درگاه خود كرده اى، و يا پيغمبرى كه او را فرستاده اى، و يا بنده ى شايسته و صالحى كه او را پسنديده و برگزيده اى، كه بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرستى، و ما را در اين ماه براى آنچه از كرامت و بخششت كه به دوستانت وعده داده اى لايق و سزاوار گردان. و آنچه را كه در اين ماه براى آنان كه در طاعت و فرمانبرى تو اصرار و كوشش فراوان كنند لازم كرده اى، براى ما لازم نما. و ما را در زمره ى كسانى قرار ده كه به سبب رحمت و مهربانيت سزاوار رتبه ى بالا و درجه ى برترند.
013 44 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست و ما را از شرك در توحيدت، و بازگشتن از يگانه دانستنت، و از كوتاهى در بزرگ داشتنت، و از شك و ترديد در دين و آيينت، و از كورى و نابينايى از راهت، و از بى خبرى و غافل ماندن از حرمت و رعايت مقام عظمتت، و از فريب خوردن از دشمنت يعنى شيطان رانده شده، دور دار.
014 44 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و از آنجايى كه براى تو در هر شبى از شبهاى اين ماه ما، بندگان و گردنهايى كه عفو و آمرزشت آنها را آزاد مى سازد، و با گذشت تو آنها را مورد بخشش قرار مى دهد، پس گردنهاى ما را از آن گردنها بگردان، و ما را براى ماه ما از بهترين اصحاب و ياران قرار ده.
015 44 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و با محو شدن هلال اين ماه، گناهان ما را نيز محو و نابود ساز. و با سپرى شدن روزهايش، و زر و وبالهاى ما را از ما بركن، تا اين كه اين ماه از ما پايان يابد در حالى كه ما را از گناهان، خالص و جدا ساخته اى، و ما را در آن، از بديها و زشتيها وارهانيده اى.
016 44 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و اگر در اين ماه از جاده بيرون رفتيم پس ما را به راه بازگردان. و اگر در آن، به راه كج رفتيم، پس ما را به راه راست آور. و اگر دشمن تو شيطان ما را در برگيرد، پس ما را از او برهان.
017 44 بار خدايا! با عبادت و بندگيمان به درگاه تو ماه مبارك رمضانمان را پرگردان. و اوقات و ساعتهاى آن را با فرمانبرى و اطاعت ما براى تو، زينت ده و آراسته نما. و ما را در روزش به روزه دارى آن، و در شبش به نماز، زارى، كوچكى و فروتنى، و به خوارى در برابر خودت يارى فرما. تا اين كه روزش بر ما به بى خبرى و غفلت و شبش به كوتاهى و تقصير گواهى ندهد.
018 44 بار خدايا! و در ديگر ماهها و روزها نيز تا وقتى كه براى ما عمر و زندگى بخشى ما را همچنان قرار ده، و ما را از بندگان شايسته و صالحت بگردان؛ آنان كه فردوس و بهشت برين را ارث مى برند در حالى كه آنها در آن هميشگى هستند، و آنان كه آنچه را مى دهند در حالى است كه دلهايشان از بازگشت به سوى پروردگارشان ترسان است. و ما را از كسانى قرار ده كه در خيرات و نيكيها مى شتابند در حالى كه آنها براى آن نيكيها پيش قدمند.
019 44 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، در هر وقت و هر زمان و در هر حال به تعداد آنچه كه درود فرستادى بر هر كه (تا حال) درود فرستاده اى. و چند برابر همه ى اينها به چندين برابرى كه جز تو كسى نمى تواند آنها را بشمارد، كه تو آنچه را كه بخواهى بجا آورنده هستى.
001 45 دعاى آن حضرت در وداع ماه رمضان
001 45 بار خدايا! اى كسى كه ميلى در جزا و پاداش ندارد.
002 45 و اى آن كه بر عطا و بخشش كردنش پشيمان نمى شود.
003 45 و اى آن كه بنده ى خود را يكسان پاداش نمى دهد!
004 45 احسان و نعمت دادنت بدون مقدمه و آغاز به احسان است (در برابر احسان ديگر نيست) و عفو و آمرزيدنت از روى بزرگوارى است. و مجازات و كيفر نمودنت دادگرى است. و حكم و تقديرت حساب شده و برگزيده است.
005 45 اگر بخشش كنى بخششت را با منت گذارى آميخته نمى كنى. و اگر از بخشش خوددارى كنى خودداريت تعدى به حق ديگرى نيست.
006 45 هر آن كس كه تو را سپاسگزارى كند او را جزا و پاداش مى دهى، در حالى كه تو خود سپاسگزارى را به دلش الهام كرده اى.
007 45 و هر كه تو را ستايسش كند او را عوض و پاداش مى دهى و حال آن كه تو خود ستايشت را به او ياد داده اى.
008 45 بر كسى كه اگر بخواهى رسوايش كنى، پرده پوشى مى نمايى. و بر كسى كه اگر بخواهى محرومش كنى، در حالى كه هر دو سزاوار رسوا ساختن و محروم كردن از جانب تو است، ليكن تو كارهايت را بر تفضل و احسان پايه نهاده و قدرتت را بر عفو و گذشت جارى كرده اى.
009 45 و با كسى كه تو را نافرمانى كرد با حلم و بردبارى برخورد كردى. و كسى را كه براى خودش قصد ستم كرد مهلت دادى. با مدارا كردن و مهلت دادنت چشمداشتى در توبه و بازگشت آنها دارى. و مجازات نزديك آنها را به اميد توبه ى ايشان فرومى گذارى تا شايد هلاك شونده ى آنها بر مخالفت تو هلاك نشود. و شقى و بدبختشان به سبب نعمت دادن تو گرفتار شقاوت نگردد، مگر بعد از عذر بسيار و حجتهاى پى در پى. و اينها همه از روى عفو و آمرزش توست اى بخشنده ى بزرگوار. و درآمد و سودى است از مهربانى تو، اى بردبار و حليم.
010 45 تويى آن كه براى بندگانت درى به سوى عفو و آمرزشت باز كرده، و آن در را در توبه و بازگشت نام نهاده اى. و بر آن در، راهنمايى از وحى خويش قرار داده اى تا مردم آن در را گم نكنند و به بيراهه نروند. پس تو خود- كه نامت بلند و جاودانه است- فرموده اى:
«به سوى خدا توبه كنيد توبه ى خالص و پاكيزه، اميد است كه پروردگارتان گناهانتان را بپوشاند- و از شما درگذرد- و شما را به باغها و بهشتهايى داخل كند كه از پاى آنها (درختان) جويها مى رود و جارى مى شود.
011 45 روزى كه خدا پيامبر و كسانى را كه به او گرويده و ايمان آورده اند را خوار و زبون ننمايد، نور و روشنايى جمالشان پيش روى آنها و طرف راستشان مى رود، و مى گويند: پروردگارا! نور ما را براى ما كامل گردانده و تمام كن و ما را بيامرز كه تو بر هر چيزى توانايى.»
پس آن كسى كه از داخل شدن در آن منزل پس از گشوده شدن در و به پا كردن راهنما، غفلت نمايد چه عذرى مى تواند داشته باشد؟!
012 45 و تويى آن كه در معامله با بندگان به سود بندگانت و به ضرر خودت افزودى. با اين كار مى خواهى آنها در تجارت و معامله كردنشان با تو سود ببرند، و با وارد شدنشان بر تو به خير زيادى برسند و از تو زيادى و فزونى دريابند.
پس تو خود- كه نامت پربركت و برتر، و تو بلند پايه اى- فرموده اى: «هر كس كار خوب و نيكى انجام دهد پس ده برابر آن براى اوست. و هر كس كار بد، و گناه كند به جز مثل آن، كيفر داده نمى شود».
013 45 و فرموده اى: «كسانى كه داراييهايشان را در راه خدا خرج مى كنند مثل آنها همانند مثل دانه اى كه هفت خوشه رويانده كه در هر خوشه، صد دانه باشد؛ و خدا براى هر كس كه بخواهد چند برابر مى گرداند». و فرموده اى: «كيست كه به خدا قرض دهد، قرضى نيكو، پس خدا آن را برايش چندين برابر گرداند». و آنچه از امثال اين آيات در قرآن از افزايش دادن حسنات و چند برابر كردن آنها، فرو فرستاده اى.
014 45 و تويى آن كه آنها را با كلام خود از عالم غيب و نهانت و با تشويق و ترغيب- كه بهره ى آنها در آن است- بر چيزى كه اگر آن را از آنها پوشيده مى داشتى چشمهايشان آن را درنمى يافت، و گوشهايشان آن را حفظ نمى كرد و به خاطر نمى سپرد، و خيالشان به آن نمى رسيد راهنماييشان كردى. پس فرمودى: «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم. و مرا سپاسگزارى كنيد و به من ناسپاسى نكنيد». و فرمودى: «البته اگر سپاسگزارى كنيد نعمت شما را زياد مى كنم و براى شما افزونى مى بخشم. و اگر ناسپاسى كنيد همانا عذاب و كيفر من سخت است».
015 45 و فرمودى: «مرا بخوانيد تا براى شما استجابت كنم و روا سازم؛ به يقين، آنان كه از عبادت و بندگى من كبر ورزند و سركشى كنند به زودى با ذلت و خوارى داخل دوزخ مى شوند». پس دعا و درخواست كردن از خود را عبادت و بندگى، و فروگذارى آن را سركشى ناميدن و بر ترك و فروگذارى آن، داخل شدن با ذلت و خوارى در دوزخ را وعده دادى و با آن تهديد كرده و ترساندى.
016 45 پس تو را با احسان و نعمتت ياد كرده، و در مقابل بخشش و كرمت تو را سپاسگزارى نمودند، و به مقتضاى امر و فرمانت تو را خوانده، و براى خشنودى تو جهت درخواست افزودن نعمتت صدقه و احسان دادند. و در آن صدقه دادن و ياد كردن و سپاسگزارى، نجات و رهايى آنها از خشم تو، و رسيدن به خشنودى و رضاى تو بود.
017 45 و اگر آفريده اى را بر مثل چيزى كه تو بندگانت را از خود به آن راهنمايى كرده اى از خود راهنمايى مى كرد با صفت احسان و نيكى موصوف مى شد. و با بخشش و نعمت دادن مورد ستايش قرار مى گرفت. و با هر زبان و تعريف و بيانى ستوده مى شد. پس تو را سپاس، آن مقدار كه در سپاس تو راهى يافت شود (تا جايى كه سپاسگزارى ممكن است) و كلمه و لفظى باقى باشد كه با آن ستايش شوى و معنايى كه به سپاس و ستايش تو بازگردد.
018 45 اى آن كه به بندگانش احسان و بخشش را ارزانى داشته و آنها را با نعمت و احسان پوشانده است، چقدر نعمت تو بر ما آشكار است! و چقدر بخشش تو بر ما كامل و رسا و فراوان است! و چقدر ما به خير و نيكى تو مخصوص شده ايم!
019 45 ما را به آيينت كه آن را برگزيده اى و به دينت كه آن را پسنديده اى، و به راهت كه آن را آسان قرار داده اى، راهنمايى كردى، و ما را به تقرب و نزديكى در پيشگاه خود، و رسيدن به كرامت و احسان خود بينا و آگاه ساختى.
020 45 بار خداى! و تو از برگزيده هاى آن وظايف و تكليفها و پسنديده هاى آن واجبات و احكام، ماه رمضان را قرار داده اى؛ ماهى كه از ديگر ماهها آن را امتياز بخشيده و از همه ى زمانها و روزگارها آن را برگزيده اى. و آن را بر همه ى وقتهاى سال به سبب اين كه قرآن و نور را در آن فروفرستاده اى برترى داده اى. و به جهت اين كه ايمان را در آن چند برابر كرده و روزه را در آن واجب نموده اى. و به قيام براى عبادت در آن، ترغيب و تشويق كرده و در آن شب قدر را كه از هزار شب بهتر است گرامى داشته و افتخار داده اى.
021 45 سپس ما را به سبب اين ماه بر همه ى امتها برترى داده و به فضل و برترى آن، ما را پيش اهل كيشها دينها برگزيده اى. پس با امر و فرمان تو در روز آن، روزه دار شديم؛ و با كمك و يارى تو در شب آن، به عبادت و بندگى تو قيام كرديم و برخاستيم كه با روزه دارى و قيام و به عبادت در آن، رحمتت را كه ما را براى آن توفيق داده و فراخواندى، خواستار شديم. و آن را سبب رسيدن به پاداش و ثواب تو قرار داديم. و تو با آنچه كه در مورد آن به سوى تو روى آورده شود مملو و پر هستى (درياى رحمت و معدن احسانى) و آنچه را كه از كرم و فضل تو خواسته شود بخشنده اى. و به كسى كه قرب و نزديكى تو را بخواهد نزديكى.
022 45 و اين ماه در ميان ما به ماندن پسنديده، به سر برد. و با همنشينى نيكو و پربركت، با ما همنشينى و هم نفسى كرد. و براى ما برترين سودهاى عالميان و جهانيان را سود بخشيد. سپس هنگام پايان پذيرفتن وقتش و به سر رسيدن زمانش و تمام شدن شماره اش از ما جدا شد.
023 45 پس ما وداع كننده ى آن هستيم مثل وداع كسى كه جدايى و فراق او براى ما سخت و دشوار است. و روى گردانيدن او از ما، ما را اندوهگين و وحشت زده ساخته. و براى آن در پيش ما عهدى نگهداشتنى، احترامى پاسداشتنى، و حقى پرداختنى لازم و ثابت شده است، پس ما مى گوييم: درود بر تو اى بزرگترين ماه خدا و اى عيد دوستان خدا.
024 45 درود بر تو اى باارزش ترين وقتهايى كه با ما بودى! و اى بهترين ماه، در روزها و ساعتها!
025 45 درود بر تو اى ماهى كه در آن، آرزوها نزديك است. و در آن، اعمال و كردارهاى خوب پخش و پراكنده است!
026 45 درود بر تو اى همنشينى كه برترين ارزش را در موجود بودنش، و دردسرآورترين صورت نبودن را در نبودنش دارد. و اميد گاهى كه فراق و جداييش دردناكترين چيز است!
027 45 درود بر تو اى همدم و مونسى كه با آمدنش انس و صفا آفريد و شاد كرد؛ و با پايان يافتنش مايه ى وحشت شد و رنجور كرد.
028 45 درود بر تو اى همسايه و همنشينى كه دلها در آن نرم و نازك، و گناهان در آن كم شد.
029 45 درود بر تو اى يارى دهنده اى كه ما را براى غلبه بر شيطان يارى كرد! و همگام و رفيقى كه راههاى احسان را آسان و هموار ساخت.
030 45 درود بر تو، چقدر آزادشدگان خدا در تو زيادند. و چقدر خوشبختند كسانى كه احترام و گرامى داشت تو را به سبب تو نگهدارند و حفظ نمايند.
031 45 درود بر تو چقدر محو كننده و نابود سازنده ى گناهان و چقدر پوشنده ى عيبهاى گوناگون بودى.
032 45 درود بر تو چقدر بر گناهكاران طولانى بودى (كه حوصله شان سر مى رفت) و چقدر در دلهاى مؤمنان هيبت، بزرگى، ترس و ابهت داشتى.
033 45 درود بر تو اى ماهى كه روزها بر آن فزونى و برترى نيابد.
034 45 درود بر تو اى ماهى كه از هر چيزى در امان و سالم است!
035 45 درود بر تو كه همنشينى و مصاحبتش، و همزيستى و همراهيش نكوهيده و ناپسند نبود.
036 45 درود بر تو آن چنان كه با بركتها و خيرها بر ما وارد شده و از ما چركى گناهان را شستى و پاك كردى.
037 45 درود بر تو كه وداع با تو از روى دلتنگى نيست، و ترك روزه ى تو به جهت خستگى و ملال نمى باشد.
038 45 درود بر تو اى ماهى كه پيش از زمانش خواسته شده و مطلوب است، و پيش از دست رفتنش مورد اندوه و تأسف است.
039 45 درود بر تو چه بسيار بدى و گرفتارى كه به سبب تو از ما برگشته و روى گردان شده، و چه بسيار خير و نيكى كه به وسيله ى تو بر ما سرازير و روان گشته است.
040 45 درود بر تو و بر شب قدر كه آن از هزار ماه بهتر و بالاتر است.
041 45 درود بر تو چقدر براى تو ديروز مشتاق و مايل بوديم، و چقدر آرزو و شوق و علاقه ى ما فردا به سوى تو زياد و فراوان است.
042 45 درود بر تو و بر فضيلت و برترى تو كه از فيض آن محروم شديم. و درود بر بركتها و خيرهاى گذشته ات كه از آن كنده شده و دور مانديم.
043 45 بار خدايا! ما اهل اين ماه هستيم كه ما را به سبب آن شرافت و ارزش بخشيدى. و با فضيلت به ما توفيق درك آن را عطا فرمودى، در حالى كه شقاوت پيشگان نسبت به وقت گرانبهاى آن جاهل و به خاطر شقاوت شان از فضل آن بى بهره اند.
044 45 تويى صاحب آن چه كه توفيق شناختنش را براى ما داده و ما را به خاطر شناخت آن برگزيدى و ما را به راه و رسم آن رهنمون شدى، و ما با توفيق و فراهم سازى شرايط از طرف تو روزه و عبادت و قيام آن را با تقصير و كوتاهى انجام داده و در آن اندكى از بسيار را بجا آورديم.
045 45 بار خدايا! پس تو را سپاس از روى اعتراف به بدكردارى و با اقرار به تبهكاريمان. و براى تو از ته دل و صميم قلبمان پشيمانى جدى، و از زبانهايمان پوزش راستين پيش آورده ايم. پس براى ما بر آنچه كه از ما در اين ماه كوتاهى و تقصير سر زده پاداش ده؛ پاداشى كه با آن، فيض بركت مطلوب را دريافته و با آن، اندوخته هاى گوناگونى را كه مورد حرص و طمع ماست و ما شيفته ى آن هستيم عوض بگيريم.
046 45 و در برابر آنچه كه در اين ماه از اداى حق تو كوتاهى كرديم عذر پذيرى خود را براى ما لازم گردان. و عمرهاى ما را كه در پيش است تا ماه رمضان آينده برسان. پس وقتى ما را به آن ماه رمضان رساندى بر انجام عبادتى كه شايسته ى تو است ياريمان كن. و ما را براى بجا آوردن عبادتى كه سزاوار آن ماه است وادار ساز. و از اعمال شايسته و كردار نيكى كه جبران كننده ى حق تو در اين دو ماه (رمضان فعلى و رمضان آينده) باشد را در طول ماههاى سال، براى ما پيش آور.
047 45 بار خدايا! آنچه ما در اين ماه به گناه كوچك يا بزرگى نزديك شديم و يا در معصيتى افتاديم و يا خطا و لغزشى كه از روى قصد و عمد در اين ماه به دوش كشيديم و يا از روى فراموشكارى به خود ستم كرديم، و يا احترام كسى را از ميان برديم و هتك كرديم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و ما را با پوشش و پرده ى خود پوشانده و با عفو و آمرزش خودت از ما درگذر. و ما را در آن گناه در تماشاگه چشم شماتتگران قرار نداده و در آن گناه، زبان طعنه زنندگان را بر ما نگشا. و ما را به مهربانيت كه تمام نمى شود و با احسان و نيكيت كه كم نمى گردد به كارى وادار و به چيزى بگمار كه سبب ريزش گناهان و كفاره و پوشنده ى آنچه كه در آن ماه آن را بر ما نپسنديده و زشت شمرده اى باشد.
048 45 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مصيبت زدگى ما را كه به رفتن ماه ما است، جبران كن و عوض ده. و روز عيد فطر ما را براى ما مبارك گردانده و آن را از بهترين روزهايى كه بر ما گذشته قرار ده؛ كه آمرزش و عفو تو را جلب كننده تر و براى گناه، نابود كننده تر باشد. و از گناهانمان آنچه را كه پوشيده و آشكار است بر ما ببخش و بيامرز.
049 45 بار خدايا! با بيرون رفتن اين ماه، ما را از گناهان و خطاهايمان بيرون ساز. و با پايان يافتن و سپرى شدنش ما را از بديها و گناهانمان بيرون بر. و ما را به سبب آن، از خوشبخت ترين اهل آن ماه و از پربهره ترين كسان در آن و از كسانى كه فراوان ترين سهم و بالاترين نصيب را از آن ماه دارند، قرار ده.
050 45 بار خدايا! آن كس كه احترام اين ماه را به سزاوارى آن پاس داشته، و حرمت و ارزش آن را به طور شايسته بجاى آورده و نگهدارى كرده، و حدود و مقررات آن را به صورت كامل ملاحظه كرده و بپا داشته، و از گناهانش به خوبى پرهيز كرده و دورى جسته، و يا با يك كردار تقرب آورى به سوى تو تقرب و نزديكى جسته كه سبب خشنودى تو براى او شده و رحمت و بخشايش تو را بر او متوجه ساخته، پس مثل و مانند آن را از دارايى خودت براى ما ببخش. و از احسان و كرم خودت چندين برابر آن را به ما عطا فرما. كه فضل و احسان تو كم نمى شود و فرونمى كشد. و خزانه ها و گنجهاى تو نقصان نمى پذيرد بلكه سرازير مى گردد و افزون مى شود. و معدنها و كانهاى احسان و نيكيت فانى و نيست و نابود نمى شود و به تحقيق عطا و بخشش و مرحمت تو بخشش گوارايى است.
051 45 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى ما مثل و مانند اجر كسى را كه تا روز قيامت آن ماه را روزه بگيرد و يا اين كه در آن ماه براى تو بندگى و عبادت كند، بنويس.
052 45 بار خدايا! ما در روز فطر كه آن را براى مؤمنان عيد و شادى و براى اهل دينت روز دور هم گرد آمدن و اجتماع كردن، و روز هميارى و كمك كردن به يكديگر قرار دادى، از هر گناهى كه انجام داده و يا كار زشتى كه پشت سر گذاشته ايم، و يا فكر و انديشه ى بدى كه در باطن خود پنهان كرده و در دل داشته ايم به سوى تو بازگشت و توبه مى كنيم، توبه ى كسى كه اراده ى رجوع به گناه ندارد و پس از توبه، بار ديگر به خطا برنمى گردد. توبه ى خالصى كه از شك و ترديد و دودلى، خالص و پاكيزه باشد، پس آن توبه را از ما بپذير و از ما خشنود و راضى باش، و ما را بر آن توبه ثابت و پابرجا نما.
053 45 بار خدايا! ترس از مجازات و عقاب جهنم، و شوق و آرزوى پاداش موعود را براى ما روزى گردان؛ تا لذت آنچه را كه از تو مى خواهيم، و غمگينى و اندوه آنچه را كه از آن به تو پناه مى بريم درك كنيم و دريابيم.
054 45 و ما را در پيش خودت از بازگشت كنندگان قرار ده؛ آنان كه مهر و محبتت را براى آنها لازم كرده و از آنها بازگشت به طاعت و فرمانبريت را پذيرفته و قبول كرده اى. اى دادگرترين دادگران!
055 45 بار خدايا! از پدران و مادران واز همه ى همكيشان و اهل دين ما، آنان كه در گذشته و آنهايى كه باقى مانده اند تا روز رستاخيز، درگذر.
056 45 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، آن گونه كه بر فرشتگان عالى رتبه و نزديكان درگاهت درود فرستادى. و بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، آن چنان كه بر پيامبران مرسل و فرستاده شده ات درود فرستادى. و بر او و خاندان او درود و رحمت بفرست، به گونه اى كه بر بندگان صالح و شايسته ات درود فرستادى. بلكه برتر و بهتر از آن را بفرست اى پروردگار عالميان! درودى كه خير و بركت و نيكى آن به ما برسد، و سود و بهره اش ما را در بربگيرد. و به خاطر آن، دعاى ما روا و مستجاب شود كه تو كريم ترين كسى هستى كه به سوى او رو آورده شود. و كفايت كننده ترين كسى هستى كه به او توكل و تكيه و اعتماد شود. و بخشنده ترين كسى هستى كه از فضل و كرم و احسان او درخواست شده باشد. و تو بر هر چيزى توانايى.
001 46 دعاى آن حضرت در روز عيد فطر و روز جمعه
001 46 اى آنكه رحم مى كند بر كسى كه بندگان به او رحم نمى كنند!
002 46 و اى آن كه مى پذيرد كسى را كه شهرها او را نمى پذيرند!
003 46 و اى آن كه نيازمندان به سوى خود را خوار نمى شمارند!
004 46 و اى آن كه درخواست كنندگان با اصرار خود را نوميد نمى كند!
005 46 و اى آن كه اميدواران و اهل تكيه و اعتماد بر او را از خواسته شان برنمى گرداند و نااميد نمى سازد!
006 46 و اى آن كه چيز كوچكى را كه به او هديه كنند مى پسندد و مى پذيرد و چيز كمى را كه براى او انجام داده شود جزا و پاداش مى دهد!
007 46 و اى آن كه بر كردار كم حساب مى كند و ارج مى نهد و پاداش بزرگ مى دهد!
008 46 و اى آن كه نزديك مى شود به كسى كه به او نزديك شود!
009 46 و اى آن كه به سوى خود خواند كسى را كه از او روى گردان شود و برگردد و پشت كند!
010 46 و اى آن كه نعمت و احسان خود را دگرگون نمى سازد و تغيير نمى دهد، و به بلا و كيفر و عذاب و گرفتارى پيشدستى نمى كند!
011 46 و اى آن كه حسنه و عمل نيك را ثمر مى بخشد تا آن را فراوان سازد. و از بدكارى و گناه درگذرد تا آن را محو نمايد.
012 46 آرزوها پيش از آنكه به نهايت بخشش و احسانت برسند با روا شدن حاجت ها و رسيدن به خواسته ها بازگردند و رام شوند. و ظرفهاى خواسته ها به سرازير شدن جود و بخشش تو پر شوند. و پيش از رسيدن به كنه وصف تو، الفاظ توصيف از هم پاشيده و محو گردد. پس تو راست بلندى برتر بر بالاى هر بلندى. و تو راست بزرگى با عظمت بر بالاى هر بزرگى.
013 46 هر بزرگى در پيش تو كوچك است. و هر شريفى در كنار شرف تو پست و حقير است. آنان كه بر غير تو وارد شدند به مراد نرسيدند و نوميد شدند. و آنان كه جز تو را قصد كردند، زيان كردند. و آنان كه به درگاه غير تو فرود آمدند، تباه شدند. و كسانى كه در پى چراگاه، كوچ كردند به خشكسالى برخورده و دچار بى آبى شدند؛ جز كسانى كه فضل و احسان تو را خواستار شدند.
014 46 در احسان تو براى آنان كه تو را مى جويند باز است. و بخشش و نعمت تو براى درخواست كنندگان، مباح و ارزانى است. و فريادرسى تو براى كسانى كه فريادرسى خواهند نزديك است.
015 46 اميدواران از تو مأيوس و نوميد نمى شوند. و آنهايى كه به درگاه تو روى آورده اند از عطا و بخشش تو محروم نمى مانند. و استغفار كنندگان، با عذاب و مجازات تو به شقاوت گرفتار نمى شوند.
016 46 روزى تو براى كسى كه تو را نافرمانى كرده گسترده است. و بردبارى و حلم تو شامل آن كسى كه با دشمنى نموده نيز مى شود. عادت تو خوبى و نيكى به گنه كاران و خطاكاران است. و راه و رسم تو مهلت دادن بر تجاوزگران است، تا جايى كه مهلت دادن تو آنها را از بازگشت از گناه فريب داده است، و آزاد گذاشتن تو، آنها را از خوددارى كردن از گناه بازداشته است.
017 46 و اين كه مجازات آنها را به تأخير انداختى براى آن است كه به امر و فرمان تو بازنگردند. و اين كه به آنها مهلت دادى به جهت اين است كه به هميشگى بودن فرمانروايى خود اطمينان دارى. پس آن كس كه اهل سعادت و سزاوار خوشبختى بود او را عاقبت به خير كرده و سرانجام كارش را به نيك بختى پايان بخشيدى. و كسى كه اهل بدبختى و شقاوت بود او را براى بدبختيش گرفتار خذلان ساختى.
018 46 همگى به سوى حكم و فرمان تو بازنمى گردند، و كارهايشان به فرمان تو برگشت كننده است. تسلط و توانايى تو به جهت درازى مهلت آنها سست نشده. و براى شتاب نكردن در كيفر آنها، برهان و دليل آشكار تو باطل و بى اثر نشده.
019 46 دليل و حجت تو پابرجاست باطل نمى شود. و سلطنت و حكمفرمايى تو ثابت و پايدار است و از بين نمى رود. پس هلاكت هميشگى براى كسى است كه از تو كنار كشيده و برگشته است و نوميدى خوار كننده براى كسى است كه از تو مأيوس و نااميد شده است.
و بدبختى سخت براى كسى است كه به تو مغرور شود (و به معصيت تو جرأت يابد).
020 46 چقدر زياد است خود را در عذاب تو انداختنش (اسباب عذاب تو را فراهم كردنش). و چقدر طولانى و دراز است تردد و پاگذاشتن او در كيفرت. و چقدر عاقبت و پايانش از گشايش دور است. و چقدر از راحتى نجات نوميد است. (اين همه گرفتارى او) از روى حكم و قضاوت عادلانه ى تو است كه در آن ستم نمى كنى. و از روى حكم منصفانه اى است كه در آن ظلم نمى نمايى.
021 46 زيرا كه دليلها و حجتها را بيان كرده و روشن و آشكار ساختى. و پوزشها و عذرها را قطع كرده و پيشاپيش، تهديد و ترساندن را گوشزد كردى. و در تشويق و ترغيب- به جزا و پاداش- لطف و مهربانى بكار برده و مثلها زدى. و مهلت دادن را طولانى كرده و تأخير انداختى در حالى كه براى مجازات سريع و نزديك توانا و قادر بودى. و كيفر و عذاب را دير كردى در حالى كه به پيشدستى به آن توانايى.
022 46 مهلت بخشيدن تو از روى ناتوانى و عجز نبود. و فرصت دادنت از باب سستى نيست. و خودداريت از جهت غفلت و بى خبرى نبوده و مهلت دادنت از باب سازش و مدارا نيست؛ بلكه براى آن است كه حجت و دليل تو رساتر، كرم و بخشش تو كاملتر، احسان و نيكى تو فراوانتر، و نعمت و بركت تو تمامتر مى باشد. همه ى اينها بوده و ادامه داشته و همچنان پابرجا و ادامه دار است.
023 46 حجت و دليل تو بزرگتر و برتر از آن است كه همگى آن وصف و بيان شود و بزرگى تو بالاتر از آن است كه بتوان حقيقت آن را مشخص كرد. و نعمت و بركت تو بيشتر از آن است كه همگى آن به شمار آيد. و احسان و نيكى تو افزونتر از آن است كه بشود بر كمترين آن سپاسگزارى كرد.
024 46 سكوت و خاموشى، مرا از سپاسگزارى تو كوتاه كرده. و خوددارى و امساك، مرا از بزرگداشت تو درمانده كرده. و آخرين چاره و نهايت كوشش من اين است كه به واماندگى اعتراف كنم، نه از روى بى ميلى و بى نشاطى- اى خداى من!- بلكه از روى عجز و ناتوانى.
025 46 پس اين منم كه قصد ورود به محضر تو را كرده ام و از تو بخشش و عطاى نيكو را خواستارم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و به مناجات و درد دل پنهانيم گوش فرادار. و دعايم را مستجاب و خواسته ام را روا ساز. و اين روز مرا با يأس و نوميدى پايان نبخش. و در خواهش و خواسته ام مرا مأيوس منما. و برگشتنم را از پيش خودت و رهسپار شدنم را به سوى خودت باارزش و گرامى دار، كه تو را آنچه را كه بخواهى در انجامش به سختى نيفتى. و از بجاى آوردن آنچه كه از تو خواسته شود عاجز و ناتوان نگردى. و تو بر هر چيز توانايى. و هيچ تغيير و تحول، و نيرو و توانايى نيست مگر به يارى خداى بلند پايه و بزرگ.
001 47 دعاى آن حضرت در روز عرفه
001 47 سپاس براى خداست كه پروردگار عالميان است.
002 47 بار خدايا! سپاس تو راست، اى به وجود آورنده ى آسمانها و زمين! از دارنده ى بزرگى و بخشش! اى صاحب و مالك مالكان! و اى معبود هر پرستش شده! و اى آفريدگار هر آفريده شده!
و اى وارث هر چيز! چيزى مانند او نيست. و علم و آگاهى چيزى از او پوشيده و پنهان نمى ماند. و او به هر چيزى احاطه دارد. و او بر هر چيزى مراقب و نگهبان است.
003 47 تويى خدايى كه معبود و ستايش شده اى جز تو نيست. تو خداى يكتايى، يگانه اى، تنهايى، بى مثال و بى مانندى.
004 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست! كريم و بخشنده، بزرگوار، بخششگر، بزرگ، سرفراز، والا و بالا بوده و بر همه برترى دارى.
005 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست. بلندپايه ى عالى مقام و والا رتبه هستى، كه كيفر و عذابت سخت است.
006 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست. بخشنده اى، مهربانى، داناى حكيم و با تدبيرى.
007 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست. شنواى بينايى، قديم و آگاهى.
008 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست. بخشنده ترين كريمانى، دائمى و پايدار و ابدى هستى.
009 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست، پيش از همه چيز تو اول هستى، و پس از هر عددى آخر خواهى بود.
010 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست، كه در عين بلندى اش نزديك، و با وجود نزديكيش بلند و بالاست.
011 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست، كه صاحب حسن و زيبايى، و داراى عظمت و بزرگى، و كبرياء و سرفرازى، و سپاس هستى.
012 47 و تويى خدايى كه جز تو خدايى نيست، خدايى كه همه چيزها را بدون اصل و ريشه و الگو و نمونه آفريده و به وجود آورده اى.
و هر چه را كه صورت داده و به نگارش درآوردى بدون مثال و مانند بود. و نو ساخته ها را بدون اين كه از كسى فرابگيرى و پيروى كنى پديد آورده و آنها را اختراع و نوآورى كردى.
013 47 تويى آن كه هر چيزى را اندازه گيرى كرده حساب شده آفريدى. و هر چيزى را سهل و آسان قرار دادى. و همه ى موجودات را نظم بخشيده و تدبير و فكرشان را كردى.
014 47 تويى آن كه در كار آفرينش، شريك و همكارى تو را يارى نكرد. و در انجام كارت وزير و كمك كارى تو را مددكارى ننمود. و براى تو همپايه و مانندى نيست.
015 47 تويى آن كه اراده كردى و خواستى، پس آنچه را كه اراده كردى حتمى بود. و قضاوت كردى پس آنچه را كه تو قضاوت كردى عدل و داد بود. و حكم و فرمان دادى پس آنچه را كه تو فرمان دادى عين انصاف بود.
016 47 تويى آن كه جا و مكانى تو را دربرنمى گيرد. و به تسلط و فرمانروايى تو تسلط و قدرتى نمى رسد. و هيچ برهان و بيان گويايى تو را ناتوان و درمانده نمى كند.
017 47 تويى آن كه شمارش هر چيز را به پايان برده و همه چيز را يكايك شمردى. و براى هر چيزى پايان و دورانى قرار دادى. و هر چيز را با اندازه گيرى خاص و تقدير معينى به وجود آوردى.
018 47 تويى آن كه انديشه ها و گمانها از درك حقيقت ذاتت قاصرند. و فهمها و دركها از ادراك چگونگيت ناتوان و وامانده اند. و چشمها در كجا بودنت را درنيافتند.
019 47 تويى آن كه به حد و حصر نيايى تا يك موجود محدود و معين باشى. و به چيزى شبيه و مانند نشدى تا وجود قابل لمس داشته باشى. و فرزندى نياوردى تا مولود و زاييده شده باشى.
020 47 تويى آن كه با تو ضد و منازعى نيست تا با تو عناد و ستيزه كند. و براى تو همتا و معادلى نيست تا براى تو افزونى و غلبه جويد. و براى تو مثل و مانندى نيست تا با تو رويارويى نمايد.
021 47 تويى آن كه آغاز كرده و اول بار به وجود آورد. و بدون سابقه و نمونه نوآورى كرده و آفريد. و آفرينش آنچه را كه آفريد زيبا و استوار ساخت.
022 47 منزه و پاكى تو، چقدر بزرگ است شأن و مقام تو. و چه بلند است در همه جا موقعيت و منزلت تو. و چه روشنگر و جدا سازنده ى حق است بيانگرى و جداسازى تو.
023 47 منزه و پاكى تو، اى مهربان و لطف كننده به بندگان! چقدر زياد است لطف و مهربانى و نيكى تو، اى رؤوف و خيرخواه! چقدر بسيار است خيرخواهى و مهربانى تو، اى حكيم و دانا! چه بسيار است آشنايى و دانايى تو.
024 47 پاك و منزهى تو، اى مالك و صاحب اختيار! چه زياد است قدرت و توانايى و بازدارندگى تو. و اى بخشنده! چقدر دامنه دار است بخشش و سخاوت تو. و اى بلندمرتبه! چه بسيار بلند و بالاست منزلت و مقام تو. تو دارنده ى حسن و زيبايى و عظمت و كبريايى، و حمد و سپاسى.
025 47 پاك و منزهى تو، خود را به بخشيدن خير و نيكيها گشوده اى. و هدايت از جانب تو شناخته شده است. پس هر كس تو را براى دين و يا دنيا بجويد، پيدا مى كند.
026 47 پاك و منزهى تو، هر كس كه در زير مجموعه ى علم تو رفته، در برابر تو فروتن است، و هر چه در زير عرش تو است براى عظمت و بزرگى تو كوچك و خاشع است. همه ى آفريده هايت براى قبول امر و فرمانبردارى تو سر فرود آورده اند.
027 47 منزه و پاكى تو! با هيچ يك از حواس، درك و حس نمى شوى. و لمس و مس شدنى نيستى. و مورد كليد و مكر و توطئه قرار نمى گيرى. و كنار زده نمى شوى. و كسى با تو نمى تواند ستيزه و نزاع كند و چيزى با تو برابرى نمى نمايد. و جدال با تو و خدعه و فريب در مورد تو امكان پذير نيست.
028 47 پاك و منزهى تو، راه تو هموار و صاف است. و امر و فرمان تو رو به راستى است. و تو جاودانه و زنده و مورد روى آورى نيازها و حاجاتى.
029 47 پاك و منزهى تو، گفتارت دستور و حكم است. و فرمان و تقديرت حتمى و بى ترديد است. و خواست و اراده ات قطعى است.
030 47 پاك و منزهى تو! مشيت و خواست تو را بازگرداننده اى نيست. و گفته ها و سخنان تو را تغيير دهنده و جابه جا كننده اى نيست.
031 47 پاك و منزهى تو،اى خدايى كه نشانه ها و آيه هاى تو روشن و آشكار است! اى آفريدگار آسمانها! اى به وجود آورنده ى انسانها و همه ى جانداران.
032 47 تو را سپاس، سپاسى كه به هميشگى تو بپيوندد و پابرجا باشد.
033 47 و تو را سپاس، سپاسى كه به جاودانگى نعمت و احسانت جاودانه بماند.
034 47 و تو را سپاس، سپاسى كه مطابق آفريدگارى تو باشد.
035 47 و تو را سپاس، سپاسى كه بر خشنودى تو بيفزايد.
036 47 و تو را سپاس، سپاسى كه با سپاس هر سپاسگزارى همراه باشد. و سپاس و شكرگزاريى كه سپاس هر سپاسگزارى از آن كم باشد.
037 47 سپاسى كه جز تو را نشايد و سزاوار نباشد. و سپاسى كه آن، جز به سوى تو نزديك نشود.
038 47 سپاسى كه با آن، ادامه دارى نعمت پيشين و هميشگى بودن نعمت پسين درخواست گردد.
039 47 سپاسى كه با گذشت زمانها چند برابر گرديده و به چند برابر پياپى افزون شود و برسد.
040 47 سپاسى كه نگهبانان از به پايان رساندن آن درمانده شوند. و سپاسى كه بر آنچه نويسندگان در كتابت شمرده و درج نموده اند فزونى گيرد.
041 47 سپاسى كه با عرش بزرگ تو هم وزن بوده و با كرسى بلند تو برابرى نمايد.
042 47 سپاسى كه اجر و پاداش آن در پيش تو كامل باشد. و پاداش آن، هر جزا و پاداشى را در خود فروببرد و فراگيرد.
043 47 سپاسى كه آشكار و نهانش يكى بوده و باطن و نهانش مطابق نيت راست باشد.
044 47 سپاسى كه آفريده شده اى همانند آن را براى تو سپاسگزارى نكرده باشد. و كسى جز تو فضل و برترى آن را نشناسد.
045 47 سپاسى كه هر كس در شمارش آن كوشش كند كمك كرده شود. و هر كس در كامل كردن و بجا آوردن تمام حق آن، نهايت كوشش را بكند مورد تأييد قرار مى گيرد.
046 47 سپاسى كه هر چه سپاس و حمد را كه تو آفريده اى دربرگيرد و جمع نمايد. و هر سپاسى را هم كه از اين پس خواهى آفريد به رشته درآورد و به نظم كشد.
047 47 سپاسى كه هيچ سپاسى به گفته ى تو نزديكتر از آن نبوده، و از آنان كه تو را سپاسگزارى كنند سپاس كسى بالاتر از آن نباشد.
048 47 سپاسى كه با كرم و احسانت به جهت بسيارى اش موجب فزونى گردد. و از روى فضل و احسانت، زيادى پى درپى بر آن بپيوندد.
049 47 سپاسى كه شايسته ى بزرگى ذات تو باشد، و با سرافرازى و عزيزى عظمت تو مناسب باشد.
050 47 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، كه برگزيده، پسنديده، عزيز و گرامى، و مقرب درگاه تو است. برترين درودهاى خود را بر او بفرست، و كاملترين خير و بركتهاى خود را بر او عطا كن و با بهره ترين رحمت و مهربانيهايت را به او ببخش.
051 47 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، درودى پاك كه هيچ درودى پاكتر از آن نباشد. و بر او درودى بفرست كه افزون كننده باشد و هيچ درودى فزاينده تر از آن نباشد. و بر او درودى بفرست كه همراه با خوشنودى باشد، و هيچ درودى بالاتر از آن موجود نباشد.
052 47 پرودگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، درودى كه او را خوشنود ساخته و بر خوشنوديش بيفزايد. و بر او درودى بفرست كه تو را خوشنود نموده و بر خوشنودى تو نسبت به او بيفزايد. و بر او درودى بفرست ه جز آ نرا بر او نپسنديده، و جز او را بر آن درود سزاوار و اهل نبينى.
053 47 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، درودى كه از خوشنودى تو عبور نمايد؛ و پيوستگى آن به بقاى تو بپيوندد. و تمام نشود، همچنان ه گفته ها و سخنان تو تمام شدنى نيست.
054 47 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، درودى كه درودهاى فرشتگان، پيامبران، فرستادگانت، فرمانبران، و اهل طاعتت را كنار هم بچيند و جمع نموده، و درودهاى بندگان تو از پرى و آدمى، و درودهاى پيروان و قبول كنندگان فرمان تو را در برگيرد، و جامع درود هر يك از انواع آفريدگانت كه آفريده اى باشد.
055 47 پرودگارا! بر او و آل او درود بفرست، درودى كه هر درود گذشته و آغاز شده را در برداشته باشد. و بر او و آل او درود بفرست، درودى كه براى تو و غير تو پسنديده و خوشايند باشد. و با همه ى اينها، درودهاى ديگرى را به وجود آورد كه مجموع آنها چند برابر گرد، و موجب شود كه اين درودها با گردش دوران و سپرى شدن روزها به قدرى زياد شود كه جز تو كسى آنها را نتواند بشمارد.
056 47 پروردگارا! بر پاكيزه تران خاندانش درود فرست، همانها كه براى فرمان و امرت برگزيده، و آنها را خازنان دانشت و پاسداران دينت و جانشينان در زمينت و دليلها و حجتهاى خودت بر بندگانت قرار دادى، و آنها را با خواست و اراده ات از پليدى و ناپاكى پاك كردى، و آنها را وسيله اى به سوى خودت، و جاده و راهى به سوى بهشتت قرار دادى.
057 47 پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، درودى كه به سبب آن بخشش و كرامتت را براى آنها بزرگ و با ارزش نمايى. و براى آنها همه چيز را با بخششها و هداياتت كامل كنى. و بهره و نصيب آنها را از سودهايت فراوان گردانى.
058 47 پروردگارا! بر او (پيامبر) و بر آنان (آل پيامبر) درود و رحمت بفرست، درودى كه در اولش تعيين وقت و براى آخرش پايانى نيست.
059 47 پروردگارا! بر ايشان درود و رحمت بفرست، به وزن عرشت و آنچه در زير آن است. و به پرى آسمانهايت و آنچه بالاى آنهاست. و به شمار زمينهايت و آنچه در زير آنها و ميان آنهاست. درودى كه آنها را به مقام قرب تو نزديك گرداند . و براى تو وايشان خوشنودى باشد. و به درودهاى ديگر هميشه پيوند داشته باشد.
060 47 بار خدايا! به تحقيق تو دينت را در هر روزگار و زمانى به وسيله ى امام و پيشوايى كه او را براى بندگانت نشانه و علامت و در شهرهايت مناره و جايگاه رهيابى قرار دادى،يارى نموده اى. پس از آن كه ريسمان آن امام را به ريسمان خودت پيوسته، و او را وسيله ى خوشنوديت قرار دادى. و فرمانبرى و طاعت او را واجب ساختى. و از نافرمانى بر او برحذر داشته و ترساندى، و به امتثال امر و دستورش، و به نهى پذيرى در مقام نهى و بازداشتنش امر كردى. و به اين كه كسى از او پيشى نگيرد، و احدى از او عقب نماند، فرمان دادى. پس اوست نگهدار پناهندگان، پناه مؤمنان، دستگيره ى چنگ زنندگان، و روشنى عالميان.
061 47 بار خدايا! به وليت شكر نعمتهايى را كه به او بخشيده و ارزانى داشته اى را الهام كن. و به ما نيز آن شكر را در مورد ولى خودت (كه او را به ما نعمت بخشيدى) الهام كن. و او را از جانب خودت فرمانروايى تأييد شده عطا كن . و فتح و پيروزى آسان را نصيب او بگردان. و او را بار كن و استوانه هاى محكم خود يارى كن. و تواناييش را زياد و پشتش را محكم گردان. و بازويش را نيرومند ساز. و با ديده ى خود او را مورد عنايت قرار ده. و با نگهداريت او را حمايت كن. و با فرشتگانت ياريش نما. و با سپاه پيروزمندت او را مدد كن .
062 47 و به وسيله ى او كتاب و حدود و احكام خود، و راه و رسم و سنتهاى پيامبرت- كه درودهايت بار خدايا بر او و بر آل او باد- را برپا دار. و آنچه از نشانه هاى دينت را كه ستمكاران ميرانده اند به وسيله ى او زنده ساز. و به سبب او تعرض و دخالت ستمگرى را از طريقه و راهت دور ساز. و به وسيله ى او سختى و گرفتارى راهت را برطرف نما. و با او دور شوندگان از راهت را از ميان بردار، و به كمك او كسانى را كه خواهان كجى و انحراف در راهت هستند، نابود گردان.
063 47 و برخورد و رفتار او را براى دوستانت نرم و ملايم فرما. و دست او را بر عليه دشمنانت باز بگذار. و رأفت و مهربانى و ميل و شفقت او را براى ما ببخش. و ما را براى او گوش كنندگان و فرمانبرداران و در راه خوشنودى او كوشش كنندگان، و به يارى او و دفاع از او كمك كنندگان، و با اين كارها به سوى تو و به سوى پيامبرت- كه درودهايت بار خدايا بر او و آل او باد- نزديك شوندگان و تقرب جويان قرار ده.
064 47 بار خدايا! و بر دوستانت كه به مقام و منزلت آنها اقرار دارند درود بفرست؛ كسانى كه راه آنها را پيروى مى كنند. و نشانه ها و آثار آنها را دنبال مى كنند. و به دستگيره ى آنها چنگ مى زنند. و به ولايت و امامت آنها تمسك مى جويند. و به پيشوايى آنها اقتدا مى كنند. و امر و دستور آنها را پذيرا هستند. و در طاعت و فرمانبرى آنها كوشش مى كنند. و روزگار فرمانروايى آنها را انتظار مى كشند. و به سوى آنها چشم دوخته اند. بر آنها درودهاى پربركت و فزاينده و نمو و رشد كننده و درودهاى صبحگاهى و شامگاهى بفرست.
065 47 و بر آنها و بر روح و جان آنها درود و سلام برسان. و كار آنها را بر تقوا و پرهيزكارى گردآورى نما. و كار و بار و احوالشان را سر و سامان ده. و توبه و بازگشتشان را قبول فرما، كه تو بسيار توبه پذير، مهربان و بهترين آمرزندگانى و ما را با رحمت و بخشايشت همراه آنان در بهشت قرار ده؛
اى مهربان ترين مهربانان.
066 47 بار خدايا! اين روز عرفه است؛ روزى كه آن را گرامى، باارزش و بزرگ داشتى، و رحمت خودت را در آن روز منتشر نمودى. و با عفو و گذشتت در آن روز منت نهادى، و عطا و مرحمت خودت را در آن روز بزرگ و مهم ساختى. بر بندگانت به سبب آن تفضل و بخشش فرمودى.
067 47 بار خدايا! و من آن بنده ى تو هستم كه پيش از اين كه او را بيافرينى و پس از آفرينشت، او را نعمت دادى. پس او را از كسانى كه آنها را به دينت راهنمايى كردى قرار دادى. و او را براى اداى حق خودت توفيق دادى. او را با ريسمان خودت نگهداشته، و در گروه و حزب خودت داخل كردى. و او را براى دوست داشتن دوستانت و دشمن داشتن دشمنانت رهنمون شدى.
068 47 آنگاه به او امر كردى و به او فرمان دادى (اما او) فرمان نبرد. و او را جلوگيرى كردى، بازنايستاد. و از نافرمانى به خودت نهى كردى، پس با تو مخالفت كرد و به سوى مورد نهى تو روى آورد. نه از روى عناد و لجوجى تا تو و نه از راه گردنكشى بر تو، بلكه خواهش نفسانى و هواى او، او را به سوى چيزى كه از آن نهى كرده و از آن برحذر داشته اى فراخواند و واداشت. و بر اين كار، دشمن تو و دشمن او (شيطان) او را يارى كرد. پس با وجود اين كه به تهديد و ترساندن تو بر اين كار آشنا بود و در حالى كه به آمرزش تو اميدوار بود و به گذشت تو باور داشت پانهاد و اقدام كرد؛ در حالى كه با آن همه نعمتى كه بر او احسان كردى. سزاوارترين بندگانت بود بر اين كه تو را نافرمانى ننمايد و چنين كارى نكند.
069 47 و اكنون اين منم در پيشگاه تو در حالى كه خوار و كوچك، شكسته و فروتن، و ترسان و لرزان ايستاده ام كه به گناهان بزرگى كه بر دوش دارم و به لغزشها و خطاهاى زيادى كه انجام داده ام اقرار مى كنم، و از گذشت تو امان مى خواهم. و به آمرزش و رحمتت پناه مى برم. يقين و باورم كه امان دهنده اى مرا از تو امان نمى دهد. و جلوگيرى كننده و بازدارنده اى مرا از تو بازنمى دارد.
070 47 پس، از پوشش و پرده كشى خودت آنچه را كه بر فرد غرقه به گناه مى پوشانى بر من بكش. و از گذشت و عفوت آنچه را كه به كسى كه دست نياز به سوى تو دراز كند مى بخشى بر من ببخش. و از آمرزش و مغفرتت آنچه را كه براى تو بزرگ نيست كه بر شخص اميدوارم و به غفرانت كرم نمايى، بر من منت بگذار و كرامت فرما.
071 47 و براى من در اين روز، سهم و بهره اى قرار ده كه با آنان به بهره اى از خوشنودى تو برسم. و مرا از آنچه كه بندگان مقيد به بندگى تو و دلبسته ى به عبادت تو به آن روى مى آورند، دست خالى برمگردان.
072 47 و من اگر چه از عملكردهاى شايسته و كردارهاى نيكى كه آنها پيش آورده اند پيش نياورده ام. ليكن اعتقاد به يگانگى و توحيد تو و اين كه ضدها و مثلها و مانندهايى براى تو نيست را پيش آورده ام. و از درهايى كه امر فرموده اى از آن درها پيش تو آيند به پيشگاهت آمده ام، و با آنچه كه كسى به جز تقرب با آن به تو نزديك نمى شود به سوى تو تقرب جسته ام و آن را وسيله ى نزديكى به تو گرفته ام.
073 47 سپس پشت سر آن، بازگشت به سوى تو و خوارى و زارى براى تو، و حسن ظن و خوش باورى به تو، و اعتماد به آنچه را كه در پيش تو است را قرار داده ام؛ و در كنار آن، اميد به تو دارم، اميدى كه هر كس آن را داشته باشد، كمتر مأيوس مى گردد.
074 47 و از تو درخواست دارم مانند درخواست كردن يك شخص پست، خوار، ندار، بى چيز، ترسان و خواهان پناهندگى. و با وجود اين، درخواستم از روى ترس، زارى، پناهندگى و پناه جويى است، نه از روى گردنكشى همچون متكبران بزرگ بينى گردنكشان. و نه از روى به خود باليدن با وجهه و آبروى فرمانبرداران و اطاعت كنندگان. و نه از باب پشت گرمى و دلگرمى به ميانجيگرى ميانجيگران.
075 47 و من هنوز كمترين كمتران، و خوارترين خوارترانم؛ و مانند مورچه ى كوچك و يا كمتر از آنم. پس اى آن كه در مجازات گنهكاران شتاب نكرده، و خوشگذرانان و غرقه در ناز و نعمتان را بازنمى دارد و بر سرشان فرياد نمى كشد! و اى آن كه پشيمانى خطاكاران و بازگشت لغزشكاران را به بزرگوارى مى پذيرد، و براى گنهكاران و خطاكاران با احسان و تفضل مهلت مى دهد.
076 47 منم گنهكار! اقرار كننده ى به گناه، خطاكار لغزشكار.
077 47 منم آن كه از روى جرأت و بى باكى به راه خلاف امر تو رفت و بر نافرمانى به تو اقدام نمود.
078 47 منم آن كسى كه آگاهانه تو را نافرمانى كرد.
079 47 منم آن كه از بندگانت زشتكاريهايش را پنهان ساخت و در برابر تو آشكارا به گناه پرداخت.
080 47 منم آن كه از بندگانت حذر كرد، و از تو در امان بود.
081 47 منم آن كه از قهر و پوزش تو نهراسيد، و از عذاب و عقاب تو نترسيد.
082 47 منم آن كه بر خود ستم روا داشته و بر نفس خود ظلم و جنايت كرده.
083 47 منم آن كه به بلا و گرفتاريش گروگان شده.
084 47 منم كم شرم و كم حيا.
085 47 منم دامنگير رنج طولانى و عذاب دور و دراز.
086 47 تو را به حق كسى كه او را از ميان آفريدگانت برگزيده اى، و به حق كسى كه او را براى خودت پسنديده اى، به حق آن كه او را از ميان مخلوقاتت اختيار كرده اى، و آن كه او را براى مقام خود و مناسب شأن و حال خودت انتخاب نموده اى. به حق كسى كه طاعت و فرمانبرى از او را به طاعت از خودت پيوند دادى، و آن كه نافرمانى به او را همانند نافرمانى به خودت قرار دادى، به حق آن كه دوست داشتن او را به دوست داشتن خود قرين ساختى، و كسى كه دشمن داشتن او را به دشمن داشتن خودت منوط كردى، مرا در اين روزم تحت پوشش قرار بده با آنچه كه مى پوشانى كسى را كه با حال نفرت از گناه به تو پناه مى آورم و در حالى كه از گناه پشيمان است با استغفار به آستان تو پناهنده مى شود.
087 47 و سرپرستى مرا به عهده بگير همانطور كه سرپرستى كسانى را كه اهل طاعت و دارندگان قرب و منزلت در پيشگاهت هستند، به عهده مى گيرى.
088 47 و به وسيله ى چيزى كه با آن، كسى را كه به عهد و پيمان تو وفا كرده، و خود را درباره ى تو به رنج واداشته و در طلب خوشنودى تو خود را خسته كرده و نهايت كوشش را انجام داده است، كفايت مى كنى، مرا نيز، خود كفايت كن و به ديگران وامگذار.
089 47 و مرا به سبب كوتاهى و تقصيرم در پيشگاه تو، و به جهت پافراتر گذاشتن از حد و اندازه ام در خصوص حدود و مقرراتت، و به علت تجاوز كردنم از دستورات و فرمانهايت گرفتار و مجازاتم منما.
090 47 و مرا با توانايى بخشيدن و امكانات در اختيار گذاشتنم، مهلت و فرصت گناه نده و غافلگيرم مكن، مانند غافلگير كردن كسى كه مرا از خير و بركتى كه در نزدش هست بازداشته و حال آن كه در رسيدن نعمتش به من با تو شريك نبوده.
091 47 و مرا از خواب بى خبران و غافلان، و خواب آلودگى اسرافكاران، و از چرت زدگى خوار شدگان و زبون گشتگان بيدار ساز.
092 47 و قلبم را مايل كن به سوى چيزى كه اهل طاعت را به آن واداشته اى و دلبستگان و شيفتگان عبادت را با آن، به راه بندگى كشيده اى و سهل انگاران را با آن، از هلاكت بازگرفته و نجات داده اى.
093 47 و مرا از آنچه كه از تو دورم سازد و ميان من و نصيب و بهره ام از طرف تو حايل باشد، و مرا از دريافت آنچه كه در پيش تو است بازدارد، پناهم ده.
094 47 و برايم راه خوبيهاى به سوى خودت، و پيشدستى كردن به آنها را از راهى كه تو فرمان داده اى، و حريص بودن در مورد آنها را به گونه اى كه تو خواسته اى برايم آسان و فراهم نما.
095 47 و مرا با كسانى كه تهديد و ترساندن تو را سبك مى شمارند و هلاكشان مى كنى، هلاك منما.
096 47 و همراه آنان كه در معرض خشم و غضب تو هستند نابودم مكن.
097 47 و در ميان آنان كه از راههاى تو كجروى كنند، آنان را در هم مى كوبى، مرا در هم مكوب.
098 47 و از گردابهاى بلا و از موجهاى فتنه نجاتم ده. و مرا از مشغول كننده هاى گرفتار و پاپيچنده هاى بلا و بدبختى رهايم ساز، و از خطر فرصت دادن براى عذاب ناگهانى پناهم ده.
099 47 و ميان من و دشمنى كه گمراهم سازد، و خواهش نفسى كه هلاكم گرداند، و زيانى كه مرا فراگيرد، جلوگيرى كرده و حايل باش.
100 47 و از من روى مگردان مانند روى برگرداندن از كسى كه پس از خشم گرفتنت از او خوشنود نمى شوى.
101 47 و مرا از اميدوارى به خود و از انتظار داشتن رحمتت نوميد مگردان تا اين كه نوميدى از رحمتت بر من چيره شود.
102 47 و چيزى را كه من طاقت و توانايى آن را ندارم بر من مبخش تا به خاطر آنچه از زيادى محبت و دوستيت بر دوش من مى گذارى، بارم را سنگين كنى.
103 47 و مرا از اختيار خودت دور نساخته و به حال خودم وامگذار، مانند دور كردن و رها ساختن كه در او خير و فايده اى نبوده و تو را به او نيازى نيست، و براى او توبه و بازگشتى نباشد.
104 47 و مرا به دور نينداز مانند دور انداختن كسى كه از چشم رعايت و نگهداريت افتاده و خوارى و زبونى از طرف تو او را در برگرفته است. بلكه از پرتگاه سقوط كنندگان، و از واهمه و وحشت بيراهه روندگان، و از لغزش فريب خوردندگان، و از باتلاق نابود شدگان دستم را بگير.
105 47 و مرا از آن بلاهايى كه اصناف بندگان و كنيزانت را به آن گرفتار ساخته اى، عافيت و سلامتى ده. و مرا به درجات كسانى برسان كه به آنها توجه و عنايت داشته و بر آنها نعمت بخشيده اى. و از آنها خوشنود شده آنگاه آنان را به زندگى شايسته زنده داشته، و به سعادت و نيكبختى به پيش خود برده و جانشان را گرفته اى.
106 47 و اين مطلب را طوق گردنم ساز كه خودم را از آنچه كه كارهاى نيك و عمل هاى پسنديده را باطل و بى اثر مى سازد، و خير و بركتها را از ميان مى برد، جدا سازم.
107 47 و بر دلم نفرت از گناهان زشت و وبالهاى رسوا كننده را بنشان و بفهمان.
108 47 و مرا به امورى كه جز با كمك تو به آنها نمى رسم (امور دنيا) مشغول مساز كه از آنچه جز آنها تو را راضى نمى كند (امور آخرت) بازبمانم.
109 47 و از دلم محبت و دوستى دنياى پست را كه از آنچه در پيش توست بازمى دارد، و از وسيله جويى به سوى تو جلوگيرى مى كند، و از تقرب به تو غافل و بى خبر مى گرداند، و بيرون ساز.
110 47 و براى من راز و نياز و مناجات با خودت را در تنهايى و در شب و روز دلنشين و خوشايند فرما.
111 47 و براى من خود نگهدارى و عصمتى را ببخش كه به ترسيدن از تو نزديكم كند. و مرا از انجام دادن حرامهاى تو بازدارد. و از اسيرى و گرفتارى گناهان بزرگ آزادم نمايد.
112 47 و به من پاك شدن از ناپاكى گناه را ارزانى دار. و از من لكه هاى لغزش را دور ساز. و مرا با پيراهن عافيت و سلامتيت بپوشان. و روپوش تندرستيت را در تنم نما. و مرا در نعمتهاى كامل و فراوان خودت غوطه ور ساز. و بخشش و احسانت را پيش من پياپى دار.
113 47 و مرا با فراهم آوردن اسباب كار و راهنماييت كمك نما. و بر نيت پاك،گفتار نيكو، و كردار پسنديده ياريم كن. و مرا به توانايى و قدرت خودم بدون داشتن توانايى و نيروى تو، وامگذار.
114 47 و در روزى كه مرا براى ملاقات و ديدارت برمى انگيزى خوار و زبونم مساز. و مرا پيش دوستانت رسوا و بى آبرو مكن. و به ياد تو بودن را از خاطر و يادم مبر. و سپاس و شكرگزاريت را از من دور مگردان؛ بلكه در آن هنگام كه جاهلان، نسبت به نعمتهايت در غفلت اند. مرا در حالات فراموشى، به شكر و سپاس خود ملتزم بدار. و در دلم بگذار كه در برابر چيزى كه آن را به من عطا فرموده اى ثنا و ستايش كنم. و به چيزى كه آن را به من احسان كرده اى اقرار نمايم.
115 47 و علاقه و اشتياقم را به خودت، از ميل مشتاقان و علاقه مندان بالاتر، و سپاس و ستايشم را به تو از سپاس سپاسگزاران برتر گردان.
116 47 و به هنگام نيازمنديم به تو، مرا خوار مساز. و مرا به سبب آنچه از اعمال خيرم به پيشگاه تو تقديم كرده ام هلاكم مكن. و مرا به چيزى كه به سبب آن دشمنانت را رد كرده اى، رد نكن؛ زيرا من در برابر تو تسليم و فرمانبر و مطيعم. مى دانم كه برهان و دليل با تو است، و تو به بخشش و احسان، سزاوارتر، و به نيكوكارى و كرم، سودبخش ترى؛ و تو اهل تقوا و آمرزش هستى، و به يقين تو به آمرزيدن شايسته ترى از اين كه عقاب و كيفر كنى، و تو به پوشاندن، نزديكترى از اين كه آشكار و اعلام نمايى.
117 47 پس مرا با زندگى گوارا و دل انگيز زنده دار؛ و آنگونه كه مى خواهم آن زندگى شكل گيرد و نظم پذيرد. و آنچه را كه دوست دارم در برگيرد، يعنى آنچه را كه تو نمى پسندى انجام ندهم، و آنچه را كه تو از آن نهى كرده اى مرتكب نشوم. و مرا بميران به مردن كسى كه روشنايى و نور او از پيش رو و از طرف راستش برود.
118 47 و مرا در برابر خودت خوار و ذليل، و در پيش آفريدگانت ارجمند و گرامى دار. و مرا در هنگامى كه با تو خلوت كنم زبون و فروتن كن. و در ميان بندگانت سرفراز و بلند پايه گردان. و مرا از كسى كه او از من بى نياز است بى نيازم فرما. بر حاجت و نيازمنديم به تو بيفزاى.
119 47 و از شماتت و اظهار شادمانى دشمنان و از رسيدن بلا و گرفتارى، و از خوارى و رنج، پناهم ده. و در آنچه از من بر آن آگاهى يافته اى مرا بپوشان، به وسيله ى چيزى كه قادر بر سختگيرى اگر بردباريش نبود، و مؤاخذه كننده ى بر گناه اگر مهلت دادنش نبود، با آن مى پوشاند.
120 47 و هر گاه بخواهى به قومى بلا و پيشامد بدى برسانى پس مرا به جهت پناهنده شدنم به تو از آن نجات بخش. و وقتى مرا در دنيايت در جايگاه رسوايى بپا نداشتى پس در آخرتت نيز مانند آن بپا مدار.
121 47 و احسانهاى اولت را با احسانهاى آخرت و سودهاى ديرينه ات را با تازه هاى آن همه را برايم يك جا مرحمت نما. و مرا آن چنان عمر و مهلتى نده كه با آن دلم قساوت پيدا كند. و مرا بر بلاى كوبنده اى دچار نساز كه با آن ارزش و شكوهم نابود شود. و برايم پستى و دنائتى كه با آن ارزش و پايه ام كوچك شود، و كاستن و نقصى كه به جهت آن مقام و اعتبارم مجهول بماند پيش نيار.
122 47 و مرا به طورى نترسان كه به سبب آن خودباخته و سرگردان شوم. و آنچنانم به هراس و بيم واندار كه به خاطر آن، ترس و واهمه در دل بگيرم. بلكه ترس و نگرانيم را در تهديدت، و بيم و برحذر بودنم را از عذر پذيرى و ترساندنت، و هراس و واهمه ام را به وقت خواندن آياتت قرار ده.
123 47 و شبم را با بيدار كردنم در آن براى عبادت و نيايش و بندگى تو، و با تنهاييم به شب خيزى به خاطر تو، و با وابستگى ام به سبب انس گرفتنم با تو و ميل كردنم به سوى تو و آوردن خواسته هايم به پيش تو، و با اصرار نمودنم به تو در مورد آزاد شدنم از آتش، و با امان خواستن و زنهار طلبيدنم از عذابت كه اهل عذاب در آن بسر مى برند، آباد و با بركت فرما.
124 47 و مرا در سركشى و طغيانم سرگردان، و در مستى و پوشيدگى عقلم بى خبر و فراموشكار، لحظه اى وامگذار.
و مرا اسباب پندگيرى براى آن كه در پى پند باشد، و وسيله ى عبرت براى كسى كه جوياى عبرت باشد، و آزمايش براى فردى كه انديشه و تدبر نمايد، قرار نده. و در ميان كسانى كه به آنها مكر مى كنى و در كمين آنها مى نشينى با من مكر مكن و غافلگيرم منما. و ديگرى را به جاى من برنگزين. و اسم و نامم را تغيير نده. و جسم و تنم را تبديل و دگرگون مساز. و مرا اسباب خنده و تفريح براى آفريدگانت، و وسيله ى استهزا و مسخره در پيش خودت مگير. و چنانم كن كه تنها بدنبال رضايت تو و تنها در طلب انتقام از دشمنان تو، باشم.
125 47 و خوشى و خنكى آمرزشت، و شيرينى رحمت، مهربانى، نسيم لطف، آسايش بخشى، و بهشت نعمتت را در من به وجود آر. و مرا به دستيابى به آن موفق گردان. و مزه ى فراغت براى بجاى آوردن چيزى كه تو آن را دوست دارى با توانگرى و قدرتى از قدرتت، و لذت كوشش در آنچه كه در نزد تو سبب تقرب و مقام مى شود به من بچشان. و تحفه اى از تحفه هايت را براى من مرحمت كن.
126 47 و تجارت و معامله ام را سودبخش. و بازگشت و آمدنم را بى ضرر و زيان گردان. و مرا از جايگاه و موقعيت و مقامت بترسان. و شوق ملاقات و ديدارت را در دلم بينداز. و براى من توبه اى را نصيب كن كه با آن گناهان كوچك و بزرگ و گناهان آشكار و نهان را وامگذارى.
127 47 و كينه توزى به مؤمنان را از سينه ام بر كن و بيرون كن. و دلم را نسبت به كسانى كه در برابر خدا خاشع هستند مهربان نما. و با من آنچنان باش كه با صالحان و نيكوكاران هستى.
و مرا به زيور پرهيزكاران زينت بخش، و برايم ياد خير و ذكر خوبى در ميان كسانى كه باقى هستند و يادى والا و ماندگار در ميان آيندگان قرار ده. و براى من جايگاه پيشينيان (از مهاجران و انصار) را كرامت فرما.
128 47 و فراوانى نعمتت را بر من تمام كن. و نعمتهاى پرارزش را نزد من پياپى گردان. از فايده ها و سودهايت دست مرا پر ساز. و بخششهاى پر قيمتت را به سوى من روان نما. و در باغهايى كه آنها را براى برگزيدگانت زينت داده اى، پاكيزه ترين دوستانت را همسايه ى من بگردان. و در جايگاههايى كه براى دوستانت آماده شده است، با عطاهاى گران قيمت مرا زير پوشش دار.
129 47 و در پيش خودت براى من آسايشگاهى قرار ده كه با خيال راحت به سوى آن روى آورم. و جايگاه امنى كه آن را به خود مأوى گزينم و چشمم را روشن سازم. و مرا با گناهان بزرگ مقايسه مكن. و در روزى كه پنهانيها آشكار شود مرا هلاك و نابود منما. و از من هر ترديد و شكى را برطرف كن. و در سنجش حق، براى من از هر رحمتى راهى قرار ده. و سهم و نصيب از بخششها و احسانت را براى من بزرگ فرما. و بهره هاى احسان از كرامت و نعمت بخشيدنت را بر من فراوان گردان.
130 47 و دلم را به آنچه كه نزد تو است با اطمينان، و اراده و قصدم را براى آنچه كه به خاطر تو است فارغ و آزاد گردان. و مرا به چيزى كه دوستان ناب و خالصت را به آن وامى دارى، وادار. و به وقت بى خبرى و غفلت عقلها، دلم را از فرمانبرى و طاعتت سيراب ساز. و براى من بى نيازى، پاكدامنى، آسايش، تندرستى، صحت، گشايش، آرامش و عافيت را فراهم نما.
131 47 و كارهاى نيك و عملهاى خير مرا با گناهانى كه در آنها مخلوط است نابود مكن، و خلوت گزينى هايم با خودت را بخاطر لغزشهايى كه در آزمايشهايت برايم پيش مى آيد تباه منما. و آبرويم را از درخواست و دست دراز كردن به سوى كسى از مردم جهان حفظ كن. و مرا از خواهش آنچه كه نزد فاسقان و نابكاران است بازدار.
132 47 و مرا پشتيبان ستمگران، و دستيار و كمك كار آنان بر محو و از ميان بردن كتابت قرار نده. و از جايى كه نمى دانم مرا به عهده بگير و پاسم دار، پاسداشتنى كه با آن مرا نگهدارى. و درهاى توبه و آمرزشت، و مهربانى و روزى فراوانت را براى من باز كن، كه من از مشتاقان به سوى تو و از روى آورندگان به درگاه توام، و نعمت بخشيدنت را براى من تمام و كامل نما كه تو بهترين نعمت دهندگانى.
133 47 و بقيه ى عمرم را در حج و عمره براى طلب رضا و خشنودى خودت قرار ده، اى پروردگار عالميان! و خداوند بر محمد و آل محمد- كه پاكان و پاكيزگانند- درود و رحمت بفرستد، و بر او و بر ايشان هميشه و مدام سلام و درود باد.
001 48 دعاهاى آن حضرت در روز عيد قربان و روز جمعه
001 48 بار خدايا! اين روزى است با بركت و خوش يمن، و مسلمانان در همه جاى زمينت در اين روز دور هم گرد مى آيند، از آنها، آنان كه درخواست كننده و طالب و خواهنده و نگران و ترسنده است بيرون مى آيند و حاضر مى شوند، و تو به نيازها و خواسته هايشان توجه دارى و ناظر هستى. پس من بخشش و كرم و احسانت را خواستارم، و ساده ترين و آسان ترين چيزى را كه بر تو سهل و آسان است مى خواهم و آن، اين است كه بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرستى.
002 48 بار خدايا! اى پروردگار ما! از آنجا كه مالك بودن و فرمانروايى از آن توست و حمد و سپاس مخصوص تو است، خدايى جز تو نيست، خداى بردبار، بخششگر، مهربان، بسيار احسان كننده، داراى شكوه و بزرگوارى، آفريدگار آسمانها و زمين، از تو مى خواهم كه هر گاه ميان بندگان با ايمانت خير، يا عافيت و تندرستى، يا بركت و فراوانى، يا هدايت و رستگارى، يا عملكردى را كه در راستاى طاعت و فرمانبردارى تو است، يا نيكى و خيرى را بر آنها احسان كنى كه به سبب آن، آنها را به سوى خودت راهنمايى مى كنى يا در پيش خودت رتبه و درجه اى را بر ايشان بالا مى برى، يا به سبب آن، خيرى از دنيا و آخرت را براى آنها ببخشى و عطا فرمايى، سهم و بهره و نصيب مرا از آن فراوان و زياد گردانى.
003 48 بار خدايا! و به لحاظ اين كه صاحب اختيار بودن و حكمرانى، و سپاس و ستايش، از آن تو است و جز معبود ديگرى نيست، از تو درخواست مى كنم كه بر محمد بنده، فرستاده، دوست، برگزيده، و از ميان آفريدگانت اختيار شده ى تو، و بر آل محمد كه نيكان، نيكوكاران، پاكان و خوبانند درود بفرست، درودى كه جز تو كسى برشمردن آن توانا نباشد. و اين كه ما را در ميان بندگان شايسته و با ايمانت كه در اين روز تو را مى خوانند قرار ده و با آنها شريكمان گردان، اى پروردگار عالميان! و اين كه ما و ايشان را بيامرزى كه تو بر هر چيز توانايى.
004 48 بار خدايا! حاجت و نيازم را به سوى تو آورده و در خواسته ى خودم تو را قصد كردم. و امروز نيازمندى، بى چيزى و ندارى خود را به پيشگاه تو فرود آوردم، در حالى كه تكيه و اعتماد من به آمرزش و رحمتت بيشتر از تكيه بر عمل و كردارم است. و آمرزش و مهربانيت از گناهانم بيشتر و دامنه دارتر است. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و روا ساختن هر نيازم را كه انجام دادن آن در تحت قدرت و توانايى تو و آسان بودن آن بر تو است و همراه با نيازمندى من به تو و بى نيازى تو از من است، تو خود به دست بگير و عهده دار باش؛ زيرا من هرگز به خير و نيكى نرسيدم جز از جانب تو. و هرگز كسى بدى و گرفتارى را از من دور نكرده جز تو. و در مورد كار دنيا و آخرتم جز تو را اميد ندارم.
005 48 بار خدايا! اگر كسى براى گرفتن صله و عطا و به اميد بخشش و احسان كسى، خود را مهيا ساخته و به سوى مخلوقى از مخلوقاتت مى رود، پس اينك من در اين روز، اى آقاى من! خود را آماده و مهيا ساخته ام كه به سوى تو آيم به اميد عفو و بخشش و در طلب عطا و جايزه ى تو.
006 48 بار خدايا! پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست و در اين روز مرا از اميدواريم نوميد مگردان. اى آن كه درخواست كننده اى او را به تنگ نمى آورد و خسته و رنجور نمى سازد. و عطا و احسان كردنش چيزى را از او كم نمى كند. پس به طور يقين من سوى تو نيامده ام بخاطر تكيه داشتن و اعتماد به كردار شايسته اى كه آن را از پيش فرستاده ام و نه به اميد ميانجيگرى و شفاعت مخلوقى از مخلوقاتت جز شفاعت محمد و خاندان آن حضرت كه بر او و بر ايشان درود تو باد.
007 48 به پيشگاه تو آمدم در حالى كه به گناه و بد كردن به خودم اقرار مى كنم. به پيش تو آمدم در حالى كه اميدوارم به آمرزش بزرگت كه با آن گناهكاران را آمرزيدى و ايستادگى طولانى آنان بر گناهان بزرگ تو را جلوگيرى نكرد از اين كه رحمت و مهربانى و آمرزش و گذشت را بر آنها احسان كنى.
008 48 پس اى آن كه رحمت و بخشش و مهربانى او گسترده، و آمرزيدنش بزرگ است! اى بزرگ! اى بزرگ! اى بخشنده! اى بخشنده! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و رحمتت را بر من كرامت نما. و با فضل و احسانت بر من مهربانى كن. و با آمرزشت بر من گشايش ده.
009 48 بار خدايا! اين جايگاه و مقام براى جانشينيان، و برگزيده شدگان تو است. و جايگاه درستكاران، امينان و اعتماد شدگان تو را در پايگاه بلند كه آنها را به آن درجه مخصوص كرده و ويژگى بخشيده اى، ربودند و به ستم و زور گرفتند. و تويى آن كه قلم تقدير بر آن رانده اى؛ در حالى كه امر و فرمان تو مغلوب نمى شود و شكست پذير نيست. و از تدبير حتمى و عاقبت بينى قطعى تو هر گونه كه بخواهى و هر وقت كه اراده كنى تجاوز و رد شدن ممكن نيست. و براى چيزى كه تو به آن داناترى پيش آفريدگانت گمان بد برده نمى شوى. و براى خواسته و اراده ات كه پيرو اين خواسته، برگزيدگان و جانشينيان و نمايندگانت شكست خورده و مغلوب گشتند و حقشان ربوده شد، مورد سوءظن و تهمت قرار نمى گيرى. ايشان حكم و فرمان تو را مبدل و برگشته، و كتاب تو را دور گذاشته شده و دستورها و واجبات تو را از راههاى آشكار و روشن تو تحريف شده و تغيير يافته، و راه و رسم پيامبرت را فراموش شده مى بينند.
010 48 بار خدايا! بر دشمنانشان (اعم) از پيشينيان و آيندگان و بر كسانى كه به كار و كردار آنان راضى و خشنود شوند و بر علاقمندان و پيروانشان لعنت كن، و از رحمتت دورشان دار.
011 48 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست كه تو ستوده ى بزرگى، درودها و بركتها و رحمتهاى تو بر برگزيدگانت ابراهيم و آل ابراهيم. و در گشايش، آسايش، يارى، اقتدار، توانايى، كمك و تأييد ايشان شتاب كن.
012 48 بار خدايا! و مرا از اهل توحيد و يگانه پرستى و از اهل ايمان و گرويدن به تو، و از اهل تصديق و باور كنندگان به پيامبرت و پيشوايانى كه پيروى از آنان را واجب كرده اى، قرار ده. از كسانى كه آن خواسته ها به وسيله آنها صورت مى گيرد و حاصل مى شود. دعايم را پذيرا باش و قبول كن اى پروردگار جهانيان!
013 48 بار خدايا! خشم تو را جز بردبارى و حلمت، و ناخشنودى تو را جز آمرزش و عفوت برنمى گرداند. و از مجازات و كيفر تو چيزى به جز رحمت و مهربانيت امان نمى بخشد. و مرا از بازخواست تو جز زارى و تضرع به درگاه تو و در پيشگاه تو رهايى و نجات نمى دهد. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و براى ما- اى خداى من!- با آن توانايى و قدرتى كه بندگان مرده ات را زنده مى كنى و شهرهاى مرده را جان مى دهى و زندگى مى بخشى از جانب خودت گشايش ببخش.
014 48 و مرا- اى خداى من! از غم و اندوه تباه نكن تا دعايم را مستجاب نمايى، و اجابت و روا كردن دعايم را به من بفهمانى و از آن آگاهم كنى. و مزه ى عافيت و آسودگى و سلامت را تا پايان عمرم به من بچشان. و دشمنم را به من شاد مگردان. و او را بر من تسلط و توانا مكن.
015 48 اى خداى من! اگر تو مرا بالا ببرى و بلند پايه گردانى، پس كيست كه مرا پايين آورد و پست بدارد؟! و اگر تو مرا پايين بياورى و پست نمايى پس چه كسى است كه بلندم گرداند؟! و اگر تو ارزشم دهى و عزيز و گراميم دارى پس چه كسى مى تواند خوارم كند؟! و اگر تو مرا خوار و زبون كنى پس كيست كه مرا عزيز و گرامى نمايد؟! و اگر عذاب و شكنجه ام كنى پس چه كسى مرا رحم و مهربانى كند؟! و اگر تو مرا تباه كنى و هلاكم سازى پس چه كسى مى تواند درباره ى بنده ات با تو رويارويى و در برابر تو خودنمايى كند و تو را جلوگيرى كند و يا از كار و سرنوشت او از تو جويا شود و پرستش نمايد؟! در حالى كه من مى دانم كه در حكم و فرمانت ستمى نيست. و در گرفتار ساختن و انتقام كشيدنت شتابزدگى و عجله اى در كار نيست. و همانا كسى شتاب مى كند كه از فوت وقت و از دست رفتن فرصت بترسد، و ضعيف و ناتوان به ستم كردن نياز و احتياج دارد، و محققا- اى خداى من- تو از همه ى اينها برترى، برترى خيلى بزرگ و بالا.
016 48 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا هدف بلا و گرفتارى قرار نده. و نشانه ى كيفر و انتقامت منما. و مرا فرصت و مهلت ده. و از دلم غم و اندوه را باز كن و ببر. و لغزش و اشتباهم را نديده گير و درگذر. و مرا به گرفتارى پشت سر گرفتارى مبتلا و گرفتار مكن. پس تو بدون شك ناتوانى و بيچارگى و زاريم را به سوى خودت مى بينى.
017 48 بار خدايا! امروز از خشم و غضبت به تو پناه مى برم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا پناهندگى ده.
018 48 و امروز از ناخشنودى تو از تو امان مى خواهم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا امان ده.
019 48 و از عذاب و شكنجه ى تو از تو خواستار ايمنى و آسودگى هستم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا آسوده و ايمنم فرما.
020 48 و از تو رستگارى و هدايت مى جويم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و رستگاريم ده.
021 48 و از تو يارى مى خواهم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا يارى كن.
022 48 و از تو رحم و مهربانى مى طلبم پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و بر من رحم كن.
023 48 و از تو خواستار كفايت و بسندگى هستم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا كفايت نما.
024 48 و از تو روزى مى خواهم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا روزى ده.
025 48 و از تو كمك مى جويم پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا كمك كن.
026 48 و به جهت گناهان گذشته ام از تو طلب آمرزش مى كنم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا ببخش و بيامرز.
027 48 و از تو طلب بازداشتن و عصمت مى نمايم، پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و مرا بازدار. همانا اگر تو بخواهى من هرگز به چيزى كه تو آن را از من نمى پسندى برنمى گردم.
028 48 اى پروردگار من! اى پروردگارمن! اى بسيار مهربان! اى بسيار احسان كننده! اى داراى شكوه و جلال و شأن و مقام! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و همه ى آنچه را كه از تو درخواست كردم و به طلبش به سوى تو آمدم و درباره ى آن به سوى تو رو كردم و ميل نمودم برايم روا ساز و مستجاب فرما. و آن را اراده كن و منظور دار. و مقدر كن و حكم و دستور نما. و امضا كن و بگذران. و در آنچه كه از آن برايم حكم كنى به من خير ده. و در آن، بركت و نيكى به من ببخش. و با آن، بر من تفضل و احسان بنما. و به سبب آنچه كه از آن به من عطا مى كنى مرا نيكبخت و سعادتمند ساز. و از فضل و احسان خود و فراخى و وسعت آنچه كه در پيش تو است براى من زياد كن و بيفزاى؛ همانا تو توانگر و بخشنده اى. و آن را به خير و نيكى آخرت و نعمت و بركت آن پيوند ده، اى مهربان ترين مهربانان.
(سپس هر چه بخواهى و آنچه در دلت آيد بطلب و بخوان؛ و بر محمد و آل محمد هزار بار درود و رحمت مى فرستى. امام اين طور عمل مى فرمود).
001 49 دعاى آن حضرت در دفع دشمنان
001 49 اى خداى من! تو مرا هدايت و راهنمايى كردى اما من غافل و بى خبر مانده و به بيهودگى روزگار گذراندم. و پند و اندرز دادى اما من سنگدل شدم. و به زيبايى و نعمت آزمايش كردى پس من نافرمانى كردم. سپس شناختم آنچه را كه تو آشكار كرده و آن را براى من شناساندى. آنگاه طلب آمرزش كردم، پس تو گناهانم را ناديده گرفتى و بخشيدى. دوباره گناه كردنم، اما تو پرده كشيده و پوشاندى. پس اى خداى من! سپاس مخصوص تو است.
002 49 خود را به دره هاى فنا و تباهى انداختم، و در مسيرهاى سيل نابودى فرود آمدم، و خودم را در آن دره ها در برابر سخت گيريهاى تو و با فرود آمدن در آنها مقابل عذابها و كيفرهاى تو قرار دادم.
003 49 و اسباب و دستاويزم به سوى تو، اعتقاد به توحيد تو است. و وسيله ام اين است كه چيزى را شريك تو ندانسته، و با تو خدايى نگرفته و اختيار نكرده ام. و با تمام وجود و همه ى هستيم به سوى تو فرار كردم. گريزگاه گنهكار به سوى تو است، و پناهگاه كسى كه نصيب و بهره ى خود را تباه كرده و به تو پناه آورده است تو هستى.
004 49 پس چه بسا دشمنى كه شمشير دشمنيش را بر من كشيده، و دم خنجرش را براى من تيز كرده، و طرف برنده ى آن را براى من نازك كرده، سمهاى كشنده آن را براى من در آب حل كرده، و تيرهاى دقيق و هدف گيرش را به سوى من نشانه رفته، و چشم پاسبانى و نگهبانيش از من نخفته و به دور نمانده، و در نيت و نهادش گرفته كه ناگوارى و بدى به من برساند، و آب تلخ مرارت و تلخيش را جرعه جرعه به من بنوشاند و در كامم بريزد.
005 49 پس تو اى خداى من به ناتوان بودنم از حمل ناگواريها سخت، و درماندگى و ناتوانيم از چيرگى و پيروزى بر كسى كه با جنگيدنش مرا قصد كرده، و تنهاييم در برابر تعداد زياد كسانى كه با من دشمنى ورزيده اند، و در چيزى كه فكر و انديشه ام را درباره ى آن بكار نگرفته ام با بلا و گرفتارى مرا كمين كرده اند، نظر عنايت و توجه داشتى.
006 49 آنگاه به كمك كردنم شروع كرده و پشتم را به قوت و تواناييت استوار كردى. سپس دم تيز و برندگى او را كند كرده و شكستى. و او را پس از داشتن گروهى زياد و جمعى بسيار، تنهايش نموده و مقام و شأن مرا بر او برترى دادى. و آنچه را كه نشانه گيرى كرده بود بر خودش برگرداندى. پس او را در حالى كه خشمش فرونشسته و كينه اش آرام نگرفته بود برگرداندى. (او از ناراحتى بسيار) سر انگشتان خود را به دندان گزيد، و پشت كرده و فرار نمود در حالى كه لشكريانش خلف وعده كرده و بى وفايى نمودند.
007 49 و چه بسا ستمگرى كه با نيرنگها و فريبكاريهايش مرا ستم كرد، و تله ها و اسباب شكارش را براى من كار گذاشت و مراقبت كننده اش را بر من گماشت، و مرا كمين كرد همانند كمين كردن درنده براى شكار پا به فرارش، به انتظار اين كه فرصت مناسب براى ديدنش به دست آيد؛ در حالى كه او خوشرويى و چاپلوسى را براى من آشكار مى ساخت، و با خشم زياد به من نگاه مى كرد.
008 49 پس وقتى- اى خداى من! كه تو بالا و برترى- بدى نهاد و نيت و زشتى آنچه را كه او در دل دارد را ديدى، او را با سر در تله و گودال شكارش سرنگون كرده و در پرتگاه چاهى كه حفر نموده بود راندى؛ تا پس از سركشى و به خود نازيدنش با خوارى و زبونى در بندهاى دامش كه در دلش بود مرا در آن ببيند گير افتاد. و اگر رحمت و مهربانى تو نبود نزديك بود چيزى كه بر او فرود آمد به من برسد.
009 49 و چه بسا حسد ورز و رشك كننده اى كه به سبب من با غصه و اندوهش گلوگير شده، و به جهت خشم گرفتنش بر من، بغضش گرفته، و با تيزى و نيش زبانش مرا آزار داده، و با چنگ زدن به عيوب، به من خشم گرفته و آبرو و حرمت مرا هدف تيرهايش قرار داده، و اخلاق زشت و خويهاى پست را كه هميشه در خود اوست مثل گردنبند بر من آويخته، و با نيرنگ و مكرش خشم و غضب خود را بر من ريخته، و با نقشه و فريبش قصد مرا كرده است.
010 49 پس تو را خواندم- اى خداى من- در حالى كه از تو كمك و فريادرسى مى خواستم، و به سرعت اجابت تو اعتماد داشتم. و مى دانستم كسى كه به سايه ى سرپرستى تو پناه برد ستم نمى شود. و كسى كه به پناهگاه يارى بخشى تو پناهنده شود هرگز نمى ترسد؛ پس با تواناييت مرا از خطر دشمن حفظ نمودى.
011 49 و چه بسيار ابرهاى ناگوارى و گرفتارى را از من گشودى و دور ساختى. و ابرهاى نعمت را بر من باراندى. و جويهاى رحمت و مهربانى را به راه انداختى. و چه بسيار عافيت و تندرستى را بر من پوشاندى. و چشمهاى پيشامدها را كور كرده و پرده هاى غصه ها را كنار زدى.
012 49 و چه بسيار گمانهاى خوب را تحقق بخشيدى و نبودها را جبران كردى، و سرگيجه ها و بى هوش افتادنها را نشاط داده و بى چيزى و بدبختى را دگرگون كردى.
013 49 همه ى اينها از روى نعمت بخشى و احسان تو بود، و در همه ى آنها اصرار و زياده روى از جانب من بر نافرمانيهايت بود. بدكارى و بدكردارى من تو را از كامل كردن احسانت بازنداشت. و آن همه نيكى، مرا از دست زدن به موجبات خشم تو منع نكرد. تو از چيزى كه انجام مى دهى مورد پرسش و سؤال واقع نمى شوى.
014 49 و هنگامى كه از تو درخواست شده، عطا كرده اى. و وقتى درخواست نشده، خودت آغاز به بخشش و احسان كرده اى. و اگر از احسانت درخواست شده، كم نداده اى. تو- اى آقاى من!- جز احسان، نيكى، نعمت دادن، بخشش، جود و انعام به بندگان چيز ديگرى نمى خواهى. و من جز فرورفتن در محرمات و تجاوز نسبت به قوانين تو، و جز به حدود و مقررات تو بى اعتنايى كردن، و جز غفلت و بى خبرى از تهديدات هواى ديگرى ندارم. پس تو را سپاس- اى خداى من!- به جهت اين كه تو توانايى هستى كه شكست نمى پذيرد و مغلوب نمى شود. و مدارا كننده و مهلت دهنده اى هستى كه در كيفر دادن شتاب نمى كند.
015 49 اين جايگاه كسى است كه به كامل بودن نعمتها اقرار كرده، و آن نعمتها را با كوتاهى و تقصير جواب داده، و بر نفس خود به تباهى و تضييع نعمت گواهى داده است.
016 49 بار خدايا! من به وسيله ى مقام ارزنده و منزلت بلند محمدى، و جايگاه نورانى و پايگاه گرامى علوى به سوى تو تقرب مى جويم. و به سبب آن دو، به پيشگاه تو روى مى آورم كه مرا از شر چنان و چنان پناهم دهى؛ زيرا انجام دادن اين خواسته در برابر توانگرى تو بر تو سخت و دشوار نيست. و در برابر توانايى و قدرتت، تو را به زحمت و رنج نيندازد. و تو بر هر چيزى توانايى.
017 49 پس- اى خداى من!- از رحمت و مهربانيت و كارسازى هميشگيت براى من ببخش آنچه را كه آن را براى خود نردبانى بگيرم كه با آن به سوى خشنودى تو بالا روم. و به وسيله ى آن، از كيفر و عذاب تو ايمن باشم، اى مهربان ترين مهربانان!
001 50 دعاى آن حضرت در خوف و ترس از خداوند
001 50 بار خدايا! تو مرا كامل و بدون عيب و نقص آفريدى. و در كوچكيم تو مرا پرورش دادى و بزرگ كردى. و روزى بى رنج و كوشش براى من دادى.
002 50 بار خدايا! من در كتابت كه فروفرستاده و بندگانت را با آن مژده دادى يافتم كه گفته اى: «اى بندگان من كه بر ضرر و زيان خود اسراف و زياده روى كرده اند! از رحمت و مهربانى خدا نوميد نشويد. به يقين خدا همه ى گناهان را مى آمرزد و مى بخشد». و از من گناهانى در گذشته سر زده كه تو آگاه شده و دانسته اى، و آنچه كه تو، به آن از من آگاهتر و داناترى، پس واى به رسوايى و زشتى آنچه كه دفتر يادداشت و نامه ى اعمال تو بر من شمرده و تنظيم كرده است.
003 50 پس اگر نبود ايستگاههايى كه از آمرزش و عفوت- كه هر چيز را در بر مى گيرد- آرزو دارم و اميدوارم، البته از خود دست مى شستم و اگر كسى مى توانست از پروردگار و صاحبش بگريزد هر آينه من سزاوارتر به گريخت از تو بودم. و پوشيده اى در زمين و آسمان بر تو پوشيده و پنهان نمى ماند جز اين كه آن را پيش مى آورى و آشكار مى كنى. و خودت براى جزا و حسابرسى كافى هستى.
004 50 بار خدايا! تو دنبال كننده ى منى اگر فرار كنم. و تو بازيابنده و دستگير كننده ى منى اگر بگريزم. پس اين منم كه در پيشگاه تو شكسته و پست و خوار، بينى به خاك ماليده ام، اگر مرا عذاب و آزار كنى پس من سزاوار آنم، و- اى پروردگار من!- آن، از تو عدل و داد است. و اگر از من درگذرى پس از زمان ديرين، عفوت شامل حالم گشته، و لباس عافيت و تندرستيت را بر من پوشانده اى.
005 50 بار خدايا! از تو درخواست مى كنم و تو را قسم به احترام نامهاى پوشيده و پنهان گشته ات، و به روشنى و جمال نيكوييت كه پرده ها آن را پوشانده است، كه اين نفس بى تاب و جان نالان، و اين استخوان ناتوان و ضعيف را كه تاب گرمى آفتاب را ندارد رحم كنى؛ استخوانى كه طاقت گرماى آفتابت را ندارد، و چگونه تاب سوزاندن آتش تو را خواهد داشت؟! و نفسى كه توانايى و طاقت صداى غرش ابر و رعد تو را ندارد پس چگونه توانايى صداى خشم تو را خواهد داشت؟!
006 50 پس- بار خدايا-؛ مرا رحم كن زيرا من فردى ناچيز و پست، و ارزش و منزلتم كم و اندك است. و عذاب و كيفر من چيزى نيست كه به قدر ذره اى در ملك و فرمانروايى تو بيفزايد. و اگر عذاب من چيزى بود كه در فرمانروايى و سيطره ى تو مى افزود، البته صبر و شكيبايى بر آن را از تو طلب مى كردم و درخواست مى نمودم؛ و دوست داشتم آن زيادى براى تو باشد. اما- بار خدايا!- حكمفرمانى و فرمان فرمايى تو بزرگتر، و فرمانروايى تو پاينده و جاودانه تر از اين است كه فرمانبرى فرمانبران در آن بيفزايد، و يا نافرمانى گنهكاران از آن بكاهد.
007 50 پس بر من رحم كن اى مهربان ترين مهربانان. و از گناهان و لغزشهاى من درگذر، اى صاحب جلالت و داراى بزرگى و عظمت و احسان و نيكى! و بر من ببخشاى و توبه ام را بپذير كه تو، توبه پذير مهربان هستى.
001 51 دعاى آن حضرت در تضرع و زارى به درگاه خداوند
001 51 اى خداى من! تو را سپاس مى گزارم- و تو براى سپاس گزارى سزاوارى- در برابر احسان نيكويت به من. و نعمتهاى انبوهت بر من. و بخشش بزرگ و سرشارت در پيش من. و در مقابل آن رحمت و مهربانيت كه مرا به سبب آن برترى داده اى. و از نعمتت كه بر من كامل و تمام نموده اى. پس به تحقيق كه درباره ى من آن احسان و نيكى را كرده اى كه سپاسگزارى من از آن ناتوان و عاجز است.
002 51 و اگر احسان و نيكى تو به من، و سرشارى نعمتهاى تو بر من نمى بود، به داشتن بهره، و اصلاح خودم نمى رسيدم. اما تو به من احسان و نيكى را آغاز كردى، و در همه ى كارهايم كفايت و بى نيازى را برايم روزى دادى، و از من خستگى گرفتارى را برگرداندى، و از من قضا و تقدير وحشتناك را بازداشته و جلوگيرى نمودى.
003 51 اى خداى من! پس چقدر گرفتارى به ستوه آورنده را از من برگرداندى! و چه بسيار نعمت فراوان و سرشار كه با آن چشمم را روشن ساختى، و چه زياد رفتارهاى بزرگوارانه كه در حق من انجام دادى.
004 51 تويى آن كه هنگام درماندگى و ناچارى درخواستم را روا ساخته، و در وقت افتادگى و زمين خوردن، لغزشم را ناديده گرفته و از گناهم درگذشتى. و از دشمنان، حق به ستم گرفته شده ام را بازستاندى.
005 51 اى خداى من! هنگامى كه از تو درخواست كردم تو را بخيل نيافتم. و وقتى پيش تو حاجت آوردم، تو را گرفته و ممسك نديدم؛ بلكه تو را شنونده ى دعا، رواكننده ى درخواست، و بخشنده ى خواسته هايم يافتم. و در هر شأنى از شئون و در هر زمانى از زمانها نعمتهاى تو را بر من فراوان و سرشار و كامل يافتم. پس اين است كه تو نزد من ستوده و ستايش شده اى. و نيكى و احسان تو در پيش من نيكو پسنديده است.
006 51 جانم و زبانم و عقل و خردم تو را سپاس و شكرگزارند؛ سپاسى كه به سر حد وفا و حقيقت شكر برسد؛ سپاسى كه نهايت خشنودى تو از من باشد. پس مرا از ناخشنودى خودت رهاييم بخش.
007 51 اى پناهگاه من به هنگامى كه مشكلات، مرا به تنگ آورند و خسته كنند! و اى درگذرنده ى از لغزش هاى من! پس اگر تو آبرو و عرضم را پرده پوشى نمى كردى، از رسوا شدگان مى شدم. و اى كمك كننده ى من با يارى خود! اگر يارى و كمك تو به من نبود البته از شكست خوردگان بودم. و اى آن كه شاهان به پاس احترام او يوغ خوارى و ذلت را بر گردنهايشان نهاده اند! پس آنها را تواناييها و اقتدار او ترسانند. و اى سزاوار پرهيزكارى و شايسته ى ترس و واهمه و نگرانى، و اى آن كه نامهاى زيبا مخصوص اوست! از تو خواستارم از من درگذرى و مرا ببخشى و بيامرزى؛ زيرا كه بى گناه نيستم تا عذر و پوزش پيش آورم، و داراى توان و نيرو نيستم تا پيروز گردم. و گريزگاهى ندارم تا بگريزم.
008 51 و از تو مى خواهم كه لغزشها و گناهانم را ناديده بگيرى. و از آن گناهانم كه مرا تباه ساخته، و دور مرا گرفته و هلاك و نابودم كرده به سوى تو رهايى مى جويم و روى مى آورم- اى پروردگار من!- از آن گناهان به سوى تو گريختم در حالى كه توبه و بازگشت كننده ام؛ پس توبه و بازگشت مرا بپذير. و در حالى كه پناهنده ام، پس پناهم ده. و خواستار امانم. پس زبون و خوارم مكن. و در حالى كه سائل و درخواست كننده ام، پس محروم و نوميدم منما. و به دامن تو چنگ زده ام، پس مرا از خود دور مساز. و در حالى كه تو را مى خوانم پس مرا مأيوس و نااميد بازمگردان.
009 51 - اى پروردگار من!- تو را خواندم در حالى كه بى دست و پا و مسكينم. زارى و لابه كنانم. ترسان و نگران. هراسان، بيمناك، بى چيز، و از بيچارگى به سوى تو آورده ام.
010 51 - اى خداى من! از ناتوانى خودم، و از شتاب و سرعت در به دست آوردن چيزى كه آن را به دوستانت وعده كرده اى، و از دورى گزيدن از چيزى كه دشمنانت را از آن برحذر داشته و بيم داده اى، و از زيادى اندوههايم و از وسوسه و خيالات شيطانيم به سوى تو گله و شكايت دارم.
011 51 اى خداى من! به سبب نيت و نهانم مرا رسوا نكردى. و به جهت جرم و گناهم مرا هلاك و نابود نساختى. تو را مى خوانم پس به من جواب مى دهى. اگر چه وقتى تو مرا مى خوانى، من در جواب دادن دير كار و كندم. و هر چه از نيازها و خواسته هايم بخواهم از تو درخواست مى كنم. و هر كجا كه باشم راز خود را در پيش تو مى گذارم. پس جز تو را نخوانم. و غير تو را اميد ندارم.
012 51 بفرمانم، بفرمانم، كسى را كه به سوى تو شكايت آورد گوش مى كنى. و كسى را كه بر تو تكيه و اعتماد نمايد در مى يابى و تحويل مى گيرى. و هر كه را كه به تو چنگ زند مى رهانى. و از كسى كه به تو پناه آورد، اندوه و غمش را بركنار مى كنى و مى گشايى.
013 51 اى خداى من! پس مرا به سبب كمى شكرگزاريم از خير دنيا و آخرت محروم و نوميدم مگردان. و آنچه از گناهانم آگاهى و مى دانى برايم ببخش و بيامرز.
014 51 اگر كيفر دهى و عذاب كنى پس من ستمكار، كوتاهى كننده، گنهكار، مقصر، خواب آلوده ى بى خيال، و از بهره و نصيب خود غفلت ورزنده هستم. و اگر بيامرزى، پس تو مهربان ترين مهربانانى.
001 52 دعاى آن حضرت در اصرار بر خداوند
001 52 اى خدايى كه چيزى در زمين و آسمان بر او پوشيده و پنهان نمى ماند! و چگونه- اى خداى من!- چيزى كه تو آن را آفريده اى بر تو پوشيده باشد؟! و چگونه حساب چيزى كه تو آن را ساخته و پرداخته اى در دست تو نباشد؟! و يا چگونه از نظر تو دور بماند چيزى كه تو آن را اراده مى كنى؟! و يا چگونه مى تواند از تو بگريزد كسى كه جز به وسيله ى روزى تو او را زندگى و حياتى نيست؟! و يا چگونه از تسلط تو رهايى مى يابد كسى كه در مملكتى جز مملكت تو او را راهى نيست؟!
002 52 منزه و پاكى تو، با واهمه ترين و ترسنده ترين آفريدگان تو، داناترين با شناخت ترين آنها به تو است. و افتاده ترين آنها براى تو عمل كننده ترين آنها به فرمانبرى تو است. و خوار و زبون ترين آنها پيش تو كسى است كه تو او را روزى مى دهى در حالى كه او جز تو را بندگى مى كند و مى پرستد.
003 52 پاك و منزهى تو، كسى كه به تو شرك ورزد و پيامبرانت را به دروغ نسبت دهد از تسلط و فرمانروايى تو نمى كاهد و كم نمى كند. و كسى كه تقدير و حكم تو را خوش ندارد، نمى تواند امر و فرمان تو را بازگرداند. و كسى كه توانايى تو را باور ندارد نتواند خود را از تو بازدارد. و كسى كه غير تو را بندگى كند و بپرستد از تحت تسلط و فرمانروايى تو بيرون نمى رود. و كسى كه رسيدن به پيشگاه تو و ديدارت را خوش ندارد، در دنيا عمر دراز به دست نمى آورد.
004 52 پاك و منزهى تو، چه بزرگ است پايه و مقام تو! و چه غالب و پر توان است تسلط و فرمانروايى تو! و چه سخت است قوت و نيروى تو، و چه گذرا و روان است حكم و فرمان تو!
005 52 پاك و منزهى تو، مرگ را بر همه ى آفريدگانت مقدر كرده اى چه آن كسى كه تو را به يگانگى شناخت، و چه كسى كه به تو كفر ورزيد. و همگى چشنده ى مرگ هستند. و همه به سوى تو بازمى گردند. پس تو بزرگوار و برترى؛ خداى جز تو نيست، يگانه و بى همتايى و تو را شريكى نيست.
006 52 به تو ايمان آوردم. و پيامبران تو را تصديق كردم. و كتاب تو را پذيرفتم. و به هر معبودى جز تو كافر شدم. و از هر كسى كه جز تو را پرستيد بيزار شدم.
007 52 بار خدايا! من صبح و شام مى كنم در حالى كه كردار و عملم را كم و ناچيز مى بينم. به گناهم اقرار دارم. و به اشتباه و لغزشهايم اعتراف مى كنم. من با زياده روى بر ضرر خودم خوار و زبونم. كار و كردارم مرا تباه و هلاك كرده. و هواى نفس و خواهش درونيم مرا نابود نموده. و ميلهاى نفسانى من، مرا محروم و بى بهره ساخته است.
008 52 پس، از تو درخواست مى كنم- اى آقاى من!- مثل درخواست كسى كه به جهت آرزوى درازش جان و روحش به بيهودگى مشغول است. و بدن و تنش به خاطر آرامش اعصابش غافل و بى خبر است. و قلب و دلش، فريفته و دلبسته ى نعمت هاى زيادى است كه به او داده شده است. و انديشه و فكرش نسبت به آينده اى كه به سوى آن پيش مى رود، كم و كوتاه است.
009 52 و مثل درخواست كسى كه آرزو بر او چيره شده و هواى نفس، او را فريفته و گرفتارش كرده است. و دنيا او را به خود رام كرده است. و پايان يافتن زندگى و سر آمدن اجل، بر او سايه گسترده است. مثل درخواست كسى كه گناهان خود را زياد شمرده و به خطا و اشتباهش اقرار كرده است. مثل درخواست كسى كه او را پروردگارى جز تو نبوده و يار و مددكارى جز تو ندارد. و رهاننده اى برايش از انتقام تو نبوده و او را پناهگاهى از تو جز به سوى تو نيست.
010 52 اى خداى من!- از تو مى خواهم- تو را قسم به حق خودت كه بر همه ى آفريدگانت لازم و ثابت است، و تو را قسم به نام بزرگت كه به پيامبرت فرمان دادى تو را به آن نام تسبيح گويد، و تو را قسم به بزرگى ذات بزرگوارت كه كهنه، پوسيده، دگرگون، فانى و نيست و نابود نمى شود كه بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرستى، و مرا از هر چيزى به سبب بندگى كردنم به تو بى نياز كنى. و جان و علاقه ى مرا به ترسيدنم از تو از شيفتگى به دنيا بگسلى و ببرى. و با رحمت و مهربانيت، مرا كرامات و بخشش هاى زيادت جفت و همراه گردانى.
011 52 پس به سوى تو مى گريزم. و از تو مى ترسم، و از تو فريادرسى مى جويم. و از تو اميد دارم. و تو را مى خوانم. و به سوى تو پناه مى برم. و به تو تكيه و اعتماد مى كنم. و از تو يارى مى خواهم و به تو باور دارم و ايمان مى آورم. و بر تو توكل مى كنم. و بر جود و بخشش تو دلبسته ام.
001 53 دعاى آن حضرت در اظهار ذلت و خوارى به درگاه خداوند
001 53 اى پروردگار من! گناهانم مرا به سكوت واداشته و خاموشم كرده؛ و حرفم تمام شده و گفتارم بريده و پايان يافته است. و براى من حجت و دليلى نمانده. پس منم كه به بلا و گرفتاريم اسيرم. و به عمل و كردارم و گروگانم. و در اشتباه و لغزشم سرگردانم. و از مقصد و سر منزلم حيرانم. و راه چاره بر من بسته است.
002 53 خودم را در جايگاه ذليلان گنهكار قرار داده ام. در جايگاه بدبختانى كه بر تو جرأت يافته و دريده شده اند؛ آنان كه وعده و نويد تو را سبك شمرده اند.
003 53 پاك و منزهى تو، چه جرأت و بى باكى بود كه بر تو روا داشتم! و چه فريب و خيانتى بود كه با آن خود را گول زد؟!
004 53 اى آقاى من! بر سقوط و زمين خوردنم با تمام صورتم و بر لغزيدن پايم رحم و مهربانى كن. و با حلم و بردباريت نادانيم را و با احسان و نيكيت گناه و بدكرداريم را ببخش. پس اين منم به گناه خودم اقرار كننده، و به اشتباه و خطاى خود اعتراف كننده. و اين دست و پيشانى (موى جلوى سر) من است كه در كف توست، تسليم توأم كه مرا قصاص كنى، بر پيريم رحم كن. و بر سر آمدن روزها و سپرى شدن روزگارم، و نزديك شدن پايان زندگانيم، و بر ناتوانيم، و بيچارگيم، مهربانى كن.
005 53 اى سرور و مولاى من! بر من رحم و مهربانى كن وقتى از دنيا اثر و نشان من بريده شود. و ياد من از ميان آفريدگان محو و فراموش شود. و من از فراموش شدگان باشم همانند كسى كه از ياد رفته باشد.
006 53 اى آقاى من! بر من رحم كن به وقت دگرگون شدن چهره و حالم هنگامى كه تنم پوسيده گردد و اعضايم از هم جدا شوند و مفاصلم پاره گردند. اى واى بر غفلت و بى خبرى من از آنچه قرار است برايم پيش آيد.
007 53 اى مولاى من! و مرا رحم كن در وقت برانگيخته شدنم از قبر و هنگام زنده شدنم. و جايگاه و ايستگاه مرا در آن روز با اوليا و يارانت، و منزل مرا در ميان دوستانت، و آرامگاه و جاى مرا در جوار و همسايگانت قرار ده، اى پروردگار جهانيان!
001 54 دعاى آن حضرت در برطرف شدن غم و اندوه
001 54 اى باز كننده ى اندوه و گشاينده ى غم! اى بخشايشگر دنيا و آخرت، و مهربانى كننده ى در آن دو! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و اندوه مرا بر كنار ساز. و غم و دلگرفتگيم را بگشاى.
002 54 اى يگانه! اى يكتا! اى روى آورده شده در نيازها!
اى آن كه نزاييده و زاييده نشده، و كسى براى او همتا و مثل نبوده! مرا (از لغزشها) نگاهدار و پاك گردان. و گرفتاريم را از ميان بردار. [و آيةالكرسى و معوذتين و قل هوالله احد را بخوان و بگو:]
003 54 بار خدايا! من از تو مى خواهم مثل درخواست كسى كه فقر و نيازمنديش شدت يافته و سخت شده، و قوت توانش ضعيف و سست گرديده، و گناهانش انبوه و زياد شده است. و مانند درخواست كسى كه براى نيازمندى خودش فريادرسى، و براى ناتوانيش نيروبخش و توان دهنده اى، و براى گناهش آمرزنده اى جز تو نمى يابد. اى داراى بزرگى و صاحب عظمت و احسان و نيكى، از تو درخواست مى كنم (راهنمايى و الهام) عملى را كه كسى آن عمل را بجا آورد او را دوست دارى، و باور و يقينى را كه هر كس به آن درجه از يقين نسبت به نفوذ اراده و فرمان تو برسد، نفع و بهره مى بخشى.
004 54 بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرست، و جان مرا در حال صدق و راستى بگير. و از دنيا نياز و حاجتم را ببر. و ميل و رغبتم را در چيزى كه در پيش تو است به طورى كه به ديدار تو اشتياق داشته باشم قرار ده. و راستى توكل و تكيه بر خودت را به من ببخش.
005 54 از تو درخواست مى كنم خوبى آنچه كه نوشته شده و گذشته شده. و به تو پناه مى برم از شر و بدى كتابى كه نوشته شده و گذشته است. از تو، درخواست مى كنم ترس آنهايى را كه عبادت تو را مى كنند و بندگى آنهايى را كه در برابر تو خاضعند و يقين آنانى را كه بر تو توكل مى كنند و توكل آنانى را كه به تو ايمان دارند.
006 54 بار خدايا! ميل و رغبت مرا در خواسته هايم مانند شوق و رغبت اوليا و دوستانت در خواسته هايشان قرار ده. و ترس و نگرانيم را مانند ترس و واهمه ى دوستان و اوليايت بگردان. و مرا در راه رضايت خودت به كارهايى موفق فرما كه هيچ چيز از آيين و دين تو را به جهت ترس كسى از آفريدگانت فرونگذارم و رها ننمايم.
007 54 بار خدايا! اين حاجت و نياز من است؛ پس شوق و ميل و رغبت مرا در آن بزرگ گردان. و عذر مرا در آن، آشكار ساز (عذر مرا پذيرا باش و ملامتم منما.) و حجت و استدلالم را در مورد آن به من ياد ده و به زبانم بگذار، و تنم را در آن عافيت بخش و سلامت دار.
008 54 بار خدايا! هر كسى كه صبح كرده در حالى كه او را جز تو تكيه گاه و اميدى باشد، پس من صبح كردم در حالى كه در همه ى كارها تو تكيه گاه و مورد اعتماد و اميد منى. پس بهترين آن كارها را از نظر پايان و سرانجام برايم مقدر نما. و مرا با رحمت و مهربانيت از فتنه ها و آشوبهاى گمراه كننده برهان و نجاتم ده، اى مهربان ترين مهربانان.
009 54 و خداوند بر آقاى ما محمد پيامبر برگزيده، و بر خاندان او كه پاك و پاكيزه اند، درود و رحمت بفرستد.
001 55 سيد بزرگوار نجم الدين بهاءالشرف ابوالحسن محمد بن حسن بن احمد بن على بن محمد بن عمر بن يحيى علوى حسينى رحمه الله براى ما نقل كرد.
او گفت: شيخ سعادتمند، ابوعبدالله محمد بن احمد بن شهريار، خزانه دار آقاى ما اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام در ماه ربيع الاول از سال پانصد و شانزده، كه صحيفه را براى او مى خواندند و من مى شنيدم ما را خبر داد.
او گفت: آن صحيفه را از شيخ راستگو، ابومنصور محمد بن محمد بن احمد بن عبدالعزيز عكبرى معدل (به عدالت ياد شده.) رحمه الله از ابوالمفضل محمد بن عبدالله بن مطلب شيبانى شنيده بودم.
او گفت: شريف ابوعبدالله جعفر بن محمد بن جعفر بن حسن بن جعفر بن حسن بن حسن بن اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليهم السلام، براى ما نقل كرد.
او گفت: براى ما نقل كرد عبدالله بن عمر بن خطاب روغن فروش، در سال دويست و شصت و پنج.
او گفت: دايى من على بن نعمان اعلم، براى من نقل كرد.
او گفت: عمير بن متوكل ثقفى بلخى از پدرش متوكل بن هارون، براى من نقل كرد.
او گفت: يحيى بن زيد بن على عليه السلام را بعد از كشته شدن پدرش، در حالى كه به خراسان مى رفت ملاقات نموده به او سلام كردم.
او به من گفت: از كجا مى آيى؟ گفتم: از سفر حج.
آنگاه از احوال خاندان خود و پسرعموهايش در مدينه از من پرسيد، و از احوال جعفر بن محمد عليه السلام مكرر سؤال مى كرد. پس خبر امام صادق عليه السلام و احوال پسرعموها و اندوهناك بودنشان در سوگ پدرش، زيد بن على عليه السلام را به او گفتم.
به من فرمود: عمويم محمد بن على عليه السلام پدرم را به ترك خروج و شورش گوشزد مى كرد و به او مى فهماند كه اگر خروج كند و از مدينه دور شود سرنوشتش چه مى شود و چه پيش مى آيد.
آنگاه گفت: آيا پسرعمويم جعفر بن محمد عليه السلام را ملاقات كردى؟ گفتم: بلى.
گفت: آيا از ايشان شنيدى كه چيزى از كار من گفته باشد؟
گفتم: بلى!
گفت: به من خبر بده كه مرا چگونه ياد مى كرد؟ گفتم: فدايت شوم! دوست ندارم چيزى را كه از ايشان شنيده ام پيش تو بگويم.
گفت: آيا مرا از مرگ مى ترسانى؟! هرچه شنيده اى اظهار كن. گفتم: از ايشان شنيدم كه مى فرمود: تو كشته مى شوى و به دار آويخته مى گردى، آنطورى كه پدرت كشته گشت و به دار زده شد.
پس چهره اش تغيير يافت و گفت: «خدا هرچه را كه بخواهد نابود مى كند، و هرچه را كه بخواهد نگه مى دارد، و لوح محفوظ در نزد اوست». (رعد 13: 39.) اى متوكل! خداى بزرگ و عزيز اين دين را به وسيله ى ما يارى نموده، و دانش و شمشير را در اختيار ما قرار داده است و اين دو براى ما فراهم شده و پسرعموهايمان تنها با علم آراسته شده اند.
گفتم: فدايت شوم! مردم را ديدم كه به پسرعمويت جعفر عليه السلام مايلتر بودند تا به تو و به پدرت.
گفت: عمويم محمد بن على و پسرش جعفر عليهماالسلام مردم را به زندگى دعوت كردند وليكن ما آنان را به مرگ دعوت كرديم.
گفتم: اى فرزند رسول خدا! آيا آنها داناترند يا شما؟ پس لحظه اى سرش را پايين انداخت سپس سربرداشت و فرمود: همه ما علم داريم، ليكن هر آنچه را كه ما مى دانيم آنها آن را مى دانند، اما هر آن چيزى را كه آنها مى دانند ما نمى دانيم.
سپس به من فرمود: آيا از پسرعمويم چيزى را نوشته اى؟ گفتم: بلى!
فرمود: به من نشان بده. پس انواعى از علم را براى او بيان كردم. و دعايى را بيرون آوردم كه امام صادق عليه السلام آن را براى من املا كرده و فرموده بود كه: پدرشان محمد بن على عليه السلام آن دعا را به ايشان املا كرده و [او نيز] فرموده بود كه: آن دعا از دعاهاى پدرش على بن الحسين عليهماالسلام و از دعاهاى صحيفه ى كامله است.
يحيى به آن دعا نگاه كرد و تا آخر خواند آنگاه به من فرمود: آيا اجازه مى دهى اين دعا را بنويسم؟ گفتم: اى فرزند رسول خدا! آيا درباره ى چيزى كه از شما خانواده به ما رسيده از من اجازه مى خواهى؟
پس فرمود: آگاه باش كه صحيفه اى از دعاى كامل از دعاهايى را كه پدرم آنها را از پدرش ضبط كرده است و به من سفارش كرد كه آن را نگهدارى كنم و به دست غير اهلش نسپارم به تو نشان مى دهم.
عمير مى گويد: پدرم گفت: از جايم حركت كرده و به سوى او رفتم و سرش را بوسيدم و عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! به خدا قسم! من با دوستى و فرمانبرى شما خدا را مى پرستم و اميدوارم در زندگى و مرگم خداى متعال مرا با دوستى شما خوشبخت كند.
پس دعايى را كه من به ايشان داده بودم به دست جوانى كه با ايشان بود داد و فرمود: اين دعا را با خط روشن و زيبا بنويس و به من بده تا شايد آن را حفظ كنم. من اين دعا را از جعفر - خدا او را حفظ كند - درخواست مى كردم ولى او مرا از آن منع مى نمود.
متوكل گفت: بر كارى كه كرده بودم پشيمان شدم و نمى دانستم چه كنم! و ابوعبدالله عليه السلام هم به من نگفته بود كه اين دعا را به كسى ندهم.
سپس [يحيى بن زيد] جامه دانى را خواست و صحيفه اى را از آن بيرون آورد كه قفل و مهر شده بود! به مهر نگاه كرد و آن را بوسيد و گريه كرد. سپس مهر را شكست و قفل را باز كرد و صحيفه را گشود و بر روى چشمش گذاشت و بر رويش ماليد.
آنگاه فرمود: اى متوكل! به خدا قسم! اگر گفته ى پسرعمويم را كه: «من كشته مى شوم و به دار آويخته مى شوم» به من نگفته بودى اين صحيفه را به تو نمى دادم و به دادن آن صحيفه بخل مى ورزيدم.
اما من مى دانم كه فرمايش او حق است و آن را از پدرانش گرفته است و به زودى گفته ى او تحقق مى يابد. پس ترسيدم مثل اين علم به دست بنى اميه بيفتد و آن را پوشيده دارند و در خزانه هايشان براى خود نگهدارى كنند.
بنابراين، اين صحيفه را تحويل بگير و با كفايت تمام از آن نگهدارى كن و منتظر باش تا وقتى كه خداوند از كار من و اين قوم آنچه را كه گذراندنى است گذراند، آنگاه اين صحيفه را كه از من در پيش تو امانت است به دست دو پسرعمويم محمد و ابراهيم، پسران عبدالله بن حسن بن حسن بن على عليهم السلام برسان كه همانا اين دو نفر پس از من (بر عليه بنى اميه و دشمنان دين) قيام خواهند نمود.
متوكل گفت: صحيفه را گرفتم. وقتى يحيى بن زيد به شهادت رسيد به مدينه رفته و با امام صادق عليه السلام ملاقات كردم، و مطالبى كه از يحيى شنيده بودم براى آن حضرت نقل كردم. حضرت گريه كرد و نسبت به يحيى سخت اندوهناك شد.
آنگاه فرمود: خدا پسرعمويم را رحمت كند و او را به پدران و نياكان پاكش ملحق گرداند.
اى متوكل! به خدا قسم! مرا از دادن دعا به او باز نداشت مگر همان چيزى كه او بر صحيفه ى پدرش مى ترسيد؛ (يعنى همانطور كه او مى ترسيد صحيفه ى پدرش به دست بنى اميه بيفتد من نيز مى ترسيدم كه اين دعا به دست آنان بيفتد و لذا از او دريغ مى كردم) آن صحيفه كجاست؟ عرض كردم: اين است. پس صحيفه را باز كرد و فرمود: به خدا قسم! اين خط عمويم زيد و دعاى جدم على بن الحسين عليهم السلام است.
سپس به پسرش اسماعيل فرمود: اى اسماعيل! بلند شو و دعايى را كه دستور داده بودم نگهدارى كنى برايم بياور. اسماعيل بلند شد و صحيفه اى همانند صحيفه اى كه آن را به يحيى بن زيد داده بود بيرون آورد.
پس آن صحيفه را حضرت بوسيد و روى چشم مباركش گذاشت و فرمود: اين خط پدرم (محمد بن على) و املاى جدم (على بن الحسين عليهم السلام) است كه خود من هم شاهد آن بودم.
عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! اگر اجازه بفرماييد اين صحيفه را با صحيفه ى زيد و يحيى مقابله كنم، حضرت اجازه داد و فرمود: تو را سزاوار اين كار مى دانم.
پس نگاه كردم، ديدم هر دو صحيفه يك چيز است، و حرفى از آن صحيفه را متفاوت با آنچه در صحيفه ى ديگر بود نيافتم.
سپس از امام صادق عليه السلام اجازه خواستم تا آن صحيفه را به دو پسر عبدالله بن حسن تحويل دهم. حضرت فرمود: «خداوند به شما امر مى كند كه امانت ها را به صاحبانش رد كنيد» (نساء 3: 58.)، آرى آن صحيفه را به آن دو تحويل دهيد.
وقتى بلند شدم كه به ديدار آن دو آقا بروم حضرت به من فرمود: جاى خود باش و نرو.
سپس كسى را نزد محمد و ابراهيم فرستاد. آن دو آقازاده آمدند، آنگاه حضرت فرمود: اين ارث پسرعموى شما يحيى است از پدرش، او قصد كرده بود كه شما اين ارث را بگيريد نه برادرانش، و ما در مورد اين ارث با شما شرطى مى گذاريم.
آن دو گفتند: خدا تو را رحمت كند! بفرما، فرمايش شما قبول است.
حضرت فرمود: اين صحيفه را از مدينه بيرون نبريد.
عرض كردند: چرا؟
حضرت فرمود: پسرعموى شما بر اين صحيفه از چيزى مى ترسيده كه من از همان چيز براى شما مى ترسم.
عرض كردند: او وقتى دانسته كه كشته مى شود، بر آن صحيفه ترسيده است.
حضرت صادق عليه السلام فرمود: شما هم ايمن نباشيد، به خدا قسم! يقين دارم كه شما نيز خروج خواهيد كرد و كشته خواهيد شد، چنان كه او خروج كرد و كشته شد.
پس آن دو آقازاده از جا بلند شدند در حالى كه كلمه ى «لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظيم» را مى گفتند.
وقتى بيرون رفتند، حضرت به من فرمود: اى متوكل! آيا يحيى به تو چنين نگفت كه: عمويم محمدبن على و پسرش جعفر مردم را به زندگى دعوت كردند و ما آنها را به مرگ دعوت كرديم؟
عرض كردم: بلى - خدا كارهايت را اصلاح كند - پسرعمويت يحيى آن را به من گفت.
آنگاه حضرت فرمود: خدا يحيى را رحمت كند، پدرم از پدرش و او از جدش و او از على عليه السلام براى من نقل كرد كه رسول خدا - درود خدا بر او و بر خاندان او باد - در حالى كه بر روى منبر بود خوابش ربود.
در خواب ديد كه مردانى همچون بوزينگان از منبر آن حضرت بالا و پايين مى روند و مردم را به قهقرا برمى گردانند.
پس رسول خدا بيدار شد و كاملا نشست در حالى كه اندوه در چهره ى مبارك آن حضرت آشكار بود.
آنگاه جبرئيل اين آيه ى كريمه را براى آن حضرت آورد: «خوابى را كه به تو نشان داديم، و درختى كه در قرآن بر آن لعن شده است جز آزمايش مردم چيز ديگرى نيست و آنها را مى ترسانيم، اما جز سركشى بزرگ، چيزى بر ايشان نمى افزايد» كه مراد بنى اميه هستند.
حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم به جبرئيل فرمود: آيا اين گروه در عهد و روزگار من خواهند بود؟
جبرئيل عرض كرد: نه يا رسول الله! بلكه آسياب اسلام از زمان هجرت شما به مدت ده سال است كه مى چرخد. و بعد از سى و پنج سال از هجرت گذشته نيز دوباره آسياب اسلام به مدت پنج سال به دور مى افتد، از آن پس ناچار يك آسياب گمراهى پيش مى آيد كه بر قطب خود پابرجاست، سپس فرعونها فرمانروايى مى كنند.
امام صادق عليه السلام فرمود: خداى متعال در اين باره [اين آيات را] نازل فرمود: «ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم، و تو چه مى دانى شب قدر چيست؟ شب قدر بهتر از هزار ماه است» كه بنى اميه به مدت هزار ماهى كه در آن شب قدر نباشد فرمانروايى مى كنند.
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند متعال پيامبر خود را آگاه ساخت كه بنى اميه در طول مدت، فرمانروايى و حكمرانى اين امت را در دست مى گيرند.
اگر كوهها با آن بلندى و سرفرازى با ايشان مسابقه دهند آنان بر كوه ها غلبه جويند تا وقتى كه خداوند متعال به زوال حكومت آنها اذن دهد. و آنها در حكومتشان دشمنى و كينه ى ما اهل بيت را در دل دارند.
خداى متعال آنچه را كه به خاندان محمد صلى الله عليه و آله و سلم و دوستان و شيعيان آنان در طول دوران حكومت بنى اميه به آنها مى رسد به پيامبرش خبر داد.
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند متعال درباره ى بنى اميه [چنين] نازل فرمود: «آيا كسانى را كه كفران نعمت خدا را كرده و قوم خود را به خانه ى هلاكت - يعنى جهنم - كشاندند و در آتش جهنم جايشان دادند و چقدر بد جايگاهى است جنهم نديدى؟!». (ابراهيم (14: 28.)
مراد از «نعمت» در اين آيه، محمد و اهل بيت آن حضرت هستند. محبت و دوستى آنان، ايمان است كه داخل بهشت مى كند؛ و كينه و دشمنى با آنها كفر و دورويى است كه داخل آتش مى كند.
رسول خدا اين خواب را پنهانى به على و خاندانش بازگو كرد.
متوكل بن هارون گفت: سپس حضرت صادق عليه السلام فرمود: كسى از ما اهل بيت تا وقت قيام قائم ما براى جلوگيرى از ظلم و يا زنده كردن حق قيام نكرده و خروج نمى كند مگر آن كه بلا و گرفتارى او را از پاى درآورد و قيام او مايه ى افزايش اندوه ما و شيعيان ما شود.
آنگاه امام صادق عليه السلام دعاهاى صحيفه را براى من املا فرمود و آن دعاها هفتاد و پنج باب بود كه يازده باب از آن دعاها از من فوت شد و از آن دعاها شصت و چند باب را حفظ كردم و نوشتم.
و ابوالمفضل براى ما نقل كرد و گفت: براى من محمد بن حسن بن روزبه ابوبكر مدائنى كاتب، ساكن رحبه در خانه ى خودش نقل كرد.
او گفت: براى من محمد بن احمد بن مسلم مطهرى نقل كرد.
او گفت: براى من پدرم از عمير بن متوكل بلخى از پدرش متوكل بن هارون نقل كرد.
او گفت: يحيى بن زيد بن على عليهم السلام را ملاقات كردم، پس همه ى آن حديث را تا رؤياى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه امام صادق عليه السلام از پدرانش نقل فرموده ذكر كرد.
و در روايت مطهرى فهرست بابها به اين ترتيب آمده است:
1 - حمد و ستايش خداوند.
2 - درود و تحيت آن حضرت بر محمد صلى الله عليه و آله و سلم و آل محمد عليهم السلام.
3 - درود و تحيت آن حضرت بر حمله ى عرش و فرشتگان مقرب خدا.
4 - درود فرستادگان آن حضرت بر پيروان پيامبران و تصديق كنندگان آنها.
5 - دعاى آن حضرت براى خود و دوستانش.
6 - دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شامگاه.
7 - دعاى آن حضرت هنگام مواجه با مشكلات و بلا و گرفتارى و غم و اندوه.
8 - دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا از ناملايمات و بداخلاقى و كارهاى نكوهيده.
9 - دعاى آن حضرت در اشتياق به طلب مغفرت و آمرزش از خداوند.
10 - دعاى آن حضرت در پناهندگى به خداى متعال.
11 - دعاى آن حضرت براى عاقبت به خيرى.
12 - دعاى آن حضرت در اعتراف به گناه، و توبه به درگاه خداوند.
13 - دعاى آن حضرت در طلب حاجت از خداوند.
14 - دعاى آن حضرت در شكايت از ستمكاران.
15 - دعاى آن حضرت هنگام مريضى و بيمارى.
16 - دعاى آن حضرت در طلب آمرزش از خداوند.
17 - دعاى آن حضرت در پناه بردن به خداوند از شر شيطان.
18 - شكرگزارى آن حضرت از خداوند در دفع بلا و برآوردن حاجت.
19 - دعاى آن حضرت در طلب باران.
20 - دعاى آن حضرت در مكارم اخلاق.
21 - دعاى آن حضرت هنگام اندوهناكى از خطا و گناهان.
22 - دعاى آن حضرت در سختى و دشوارى.
23 - دعاى آن حضرت براى عافيت و سلامتى.
24 - دعاى آن حضرت براى پدر و مادرش.
25 - دعاى آن حضرت براى فرزندانش.
26 - دعاى آن حضرت براى همسايگان و دوستانش.
27 - دعاى آن حضرت براى مرزداران اسلام.
28 - دعاى آن حضرت در التجا و پناهنده شدن به خداوند.
29 - دعاى آن حضرت به هنگام تنگدستى.
30 - دعاى آن حضرت براى اداى دين و قرض.
31 - دعاى آن حضرت براى توبه و انابه.
32 - دعاى آن حضرت پس از نماز شب در اعتراف به گناه.
33 - دعاى آن حضرت در طلب خير.
34 - دعاى آن حضرت هنگام گرفتارى به بلا و وقتى كسى را مى ديد كه به رسوايى گناهى گرفتار شده.
35 - دعاى آن حضرت در رابطه با دنياپرستان و راضى بودن به قضاى الهى.
36 - دعاى آن حضرت هنگام رعد و برق.
37 - دعاى آن حضرت در عجز از سپاسگزارى خداوند.
38 - دعاى آن حضرت در پوزش از كوتاهى در حق مردم.
39 - دعاى آن حضرت در طلب عفو و رحمت.
40 - دعاى آن حضرت در ياد مرگ.
41 - دعاى آن حضرت براى پوشانيدن عيب ها.
42 - دعاى آن حضرت هنگام ختم قرآن.
43 - دعاى آن حضرت هنگام نگاه كردن به هلال ماه.
44 - دعاى آن حضرت در آغاز ماه رمضان.
45 - دعاى آن حضرت در وداع ماه رمضان.
46 - دعاى آن حضرت در روز عيد فطر و روز جمعه.
47 - دعاى آن حضرت در روز عرفه.
48 - دعاى آن حضرت در روز عيد قربان و روز جمعه.
49 - دعاى آن حضرت در دفع شر دشمنان.
50 - دعاى آن حضرت در خوف و ترس از خداوند.
51 - دعاى آن حضرت در تضرع و زارى به درگاه خداوند.
52 - دعاى آن حضرت در اصرار بر خداوند.
53 - دعاى آن حضرت در اظهار ذلت و خوارى به درگاه خداوند.
54 - دعاى آن حضرت در برطرف شدن غم و اندوه.
و ديگر بابها به لفظ ابوعبدالله حسنى - رحمه الله - است.
ابوعبدالله جعفر بن محمد حسنى براى ما روايت كرد.
و گفت كه: عبدالله بن عمر بن خطاب زيات (روغن زيت فروش) براى ما نقل كرد.
او گفت: دايى من على بن نعمان اعلم براى من نقل كرد.
او گفت: عمير بن متوكل ثقفى از پدرش متوكل بن هارون براى من نقل كرد.
او گفت: آقاى من ابوعبدالله جعفر بن محمد امام صادق عليه السلام براى من املا فرمود.
آن حضرت فرمود: جدم على بن الحسين بر پدرم محمد بن على - سلام الله عليهم اجمعين - در حضور من [صحيفه كامله را] املا فرمود.