منت نگذاشتن
«لم تمش بها على احد لانها لك، فاذا امننت بها لم تامن ان تكون بها مثل تهجین حالك منها الى من مننت بها علیه لان فى ذلك دلیلا على انك لم ترد نفسك بها و لو اردت نفسك بها لم تمتن بها على احد; به خاطر صدقه اى كه داده اى، بر كسى منت نگذارى; زیرا قدمى به سود خود برداشته اى در صورتى كه اگر منت بگذارى، در امان نیستى از اینكه روح او را آزرده و خود را معیوب كرده اى. زیرا این عمل تو دلیل آن است كه تو این كار را به خاطر خود نكرده اى، در صورتى كه اگر براى خودت مى خواستى، بر كسى منت نمى نهادى.» (35)
2 - استحكام اعتقاد قبل از خدمت
«و اما حق الصدقة فان تعلم انها ذخرك عند ربك و ودیعتك التى لاتحتاج الى الاشهاد فاذا عملت ذلك كنت بما استودعته سرا اوثق بما استودعته علانیة و كنت جدیرا ان تكون اسررت الیه امرا اعلنته و كان الامر بینك و بینه فیها سرا على كل حال و لم یستظهر علیه فى ما استودعته منها باشهاد الاسماع و الابصار علیه بها كانها اوثق فى نفسك لا كانك لاتثق به فى تادیة ودیعتك الیك; اما حق صدقه و زكاتى كه مى دهى این است كه بدانى آن، پس اندازى است نزد پروردگارت و امانتى است كه شاهد نمى خواهد. وقتى چنین باورى داشتى، بر آنچه در نهان به امانت مى گذارى، بیشتر اطمینان خواهى داشت تا آنچه آشكارا مى دهى. و خود را سزاوار خواهى دید تا آنچه را كه مى خواهى در نظر دیگران به خدا بسپارى، در نهان بسپارى و در هر حال به عنوان رازى نهفته بین تو و او باشد و حتى در این امانتى كه به او مى سپارى، از گوشها و چشمها - به دلیل اعتماد بیشتر به اینها و نه به آن جهت كه در بازپرداخت امانت به خدا اعتماد ندارى - به عنوان شاهد و گواه پشتیبانى نخواهى.» (36)
3 - خدمت به تناسب توان
«ان من اخلاق المؤمن الانفاق على قدر الاقتار و التوسع على قدر التوسع و انصاف الناس من نفسه... ; (37) از اخلاق مؤمن انفاق به قدر توان، توسعه دادن به زندگى به قدر گنجایش، و رفتار منصفانه با مردم و... است.»
4 - خوش رفتارى با خدمت جویان
آن حضرت هرگاه گدایى نزدش مى آمد، مى فرمود: «مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخرة; (38) آفرین به كسى كه بار مرا به آخرت حمل مى كند!»
5 - حسن ظن به خدمت جویان
6 - خدمت صادقانه (39)
7 - كوچك نشمردن خدمت
آن گاه كه خدمت به مردم خاستگاهى الهى داشته باشد، حجم آن مهم نخواهد بود بلكه كیفیت خدمت و رعایت خلوص و داشتن رنگ الهى، ارزشمند خواهد بود. از این روى گاه خدمت با یك نگاه و ایجاد آرامش روحى در قلب یك فرد، مى تواند خدمتى ارزشمند شمرده شود. لذا امام سجاد علیه السلام مى فرمود:
«نظر المؤمن فى وجه اخیه المؤمن للمودة و المحبة عبادة ; (40) نگاه مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى دوستى و محبت، عبادت است.»
نهایت ظرافت و دقت نظر امام سجاد علیه السلام را در این جمله ببینیم كه فرمود: «حق كسى كه خداوند او را باعث شادى تو كرده و تو را به دست او شاد كرده، این است كه اگر واقعا قصد خوشحال كردن تو را داشت، خدا را شكر كنى و به اندازه كافى از او سپاسگزار باشى و به خاطر آغاز چنین خدمتى از طرف او، متقابلا تو هم باعث خشنودى او شوى و در صدد جبران برآیى. و اگر قصد نداشت، باز خدا را شكر و سپاس گویى و بدانى از جانب خداست كه باعث شادى تو شده است و آن شخص نیز یكى از عوامل نعمتهاى خدا بر تو گردیده است. دوست بدارى و خیرخواه او باشى زیرا وسایل نعمتهاى الهى هر جا باشند، خود موجب بركت هستند، هر چند از روى قصد نباشد...» (41)
به این ترتیب، خدمتگزار نباید به حجم كار توجه كند بلكه هر نوع خدمتى را كه در توان دارد، نثار دیگران كند.
35 و 36. همان، ص 259.
37. همان، ص 282 و اصول كافى، ج 2، ص 241.
38. بحار الانوار، ج 46، ص 98.
39. تحف العقول، ص 270.
40. همان، ص 282.
41. همان، ص 271.