فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

گناه نا امیدی

گناه نا امیدی

هشام بن سالم گويد: امام سجاد (عليه السلام) در مكه مشغول طواف بود، ناگهان در يك ناحيه مسجد جمعيتي را ديد، پرسيد اين جمعيت براي چه در آنجا جمع شده اند؟ عرض كردند: محمد بن شهاب زهري عقلش را از دست داده و با هيچ كس سخن نمي گويد، بستگانش او را از خانه بيرون آوردند تا شايد مردم را ديد سخن بگويد، وقتي كه طواف امام سجاد (عليه السلام) تمام شد نزد زهري آمد و فرمود: چرا چنين هستي ؟ زهري عرض كرد: فرماندار شدم و در خون (فردي) شركت نموده ام ، اينك از خوف خدا به اين حال كه مي بيني افتاده ام . امام فرمود: من در مورد تو از اينكه نااميد از رحمت خدا شده اي ، بيشتر از آنچه انجام داده اي ترس دارم . سپس فرمود: برو ديه (و خونبهاي) فردي را كه در قتل او دست داشتي بپرداز. زهري عرض كرد: اين كار را كردم ولي اولياء مقتول نمي پذيرند. امام فرمود ديه را در ميان كيسه اي بگذار و ببند، و منتظر بمان تا وقت نماز، و در آن هنگام آن را به خانه اولياء مقتول بيفكن .

داستان صاحبدلان / محمد محمدي اشتهاردي
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امام سجاد(ع)
نغمه هایی در عمق وجود
الإمام زین العابدین علیه‏السلام
امام سجاد(ع)؛ شاهد واقعه
قال الامام السجاد - عَلَیْهِ السَّلامُ -
ولادت امام سجاد(ع
در مجلس یزید
چهل حدیث
داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)
چند دقیقه پای درس اخلاق امام سجاد علیه السلام

بیشترین بازدید این مجموعه

گواهی سنگ بیابان بر حقیقت آسمان
سفارش به نیكى با بردگان
حقّ برده و غلام
رعایت حقوق همسایه از نظر قرآن
زینت پرستش كنندگان الهى
عفو زیباى امام علیه السلام
خدمت به اهل قافله
داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)
حضرت زین العابدین (ع) تداوم‏ بخش عزت و افتخار ...
الإمام زین العابدین علیه‏السلام

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^