خداى من، میبينى كه به پيشگاهت نيامدم مگر از جهتى كه نسبت به رحمتت اروزها داشتم، يا چنگ نزدم به اطراف رشته استوارت مگر آنگاه كه گناهانم مرا از خانه وصال تو دور ساخت،
يا چگونه تشنه اى را باز مى گردانى كه وارد حوض هايت شده؟ ، البته كه چنين نخواهى كرد زيرا حوضهاى رحمتت در سخت ترين خشك سالي ها لبريز و درگاه لطفت همواره براى درخواست و وارد شدن باز است، تويى منتهاى خواسته و نهايت آرزو.
خدايا با دست اميد در رحمتت را كوبيدم و از كثرت هوسرانى ام به پاهندگى به سويت گريختم و به كناره هاى رشته استوارت انگشتان محبّتم را آويختم.
خداى من چسان درمانده اى را كه در حال گريز از گناهان خويش به تو پناه جسته از خود مى رانى؟ يا چگونه رهجويى را كه شتابان قصد آستانت نموده نااميد مى كنى؟
من از نزد شما باز مىگردم،درحالىكه چشم به راه تحقق حاجت،و برآمدن و به انجام رسيدنش،از جانب خدا،به شفاعت شما به درگاه خدا براى خدا براى خود درباره آن هستم
اى بهترين كسى كه برای برطرف ساختن هر بدحالى خوانده و براى هر سختى و آسانى آرزو شدى، نيازم را به پيشگاه تو فرود آوردم، پس از موهبت های بلندپاينه خود نااميدانه ردّم مكن اى بزرگوار، اى بزرگوار، اى بزرگوار،