حکایتی از جمالالدین حسین بن علی بن محمّد([1])، مشهور به ابوالفتوح رازی، از مفسران و علمای بزرگ شیعه در سدۀ ششم هجری قمری است. ایشان از عبداللّه بن احمد مؤذن روایتی به این شرح نقل میکند که بعد از طواف کعبه، مردی را دیدم که دستهایش را به پرده کعبه ...
ابوشاكر مردى دهرى مسلك و منكر حق بود، روزى به محضر حضرت صادق آمد و گفت: مرا به پروردگارم هدايت كن و دليلى استوار و واضع بر وجود خدا بياور، حضرت فرمود جلوس كن، ابوشاكر نشست.
در آنجا طفلى بود كه با تخم مرغى سرگرم بازى بود، حضرت تخم مرغ را از آن طفل گرفت ...
حضرت صادق (ع) داستانى عبرت آموز را در رابطه با سليمان نقل مىكنند كه دانستنش خالى از فايده نيست.
داود به فرمان حضرت حق، مىخواست سليمان را به جانشينى خود انتخاب كند، هنگامى كه اين حقيقت را به بنىاسرائيل خبر داد، آنان نسبت به اين مسئله به فرياد و ...
زرارة بن اعين از حضرت امام باقر عليه السلام چنين روايت كرده است: از آن حضرت پرسيدم:
حق خداوند متعال بر بندگانش چيست؟
فرمود: آنچه را كه مىدانند بگويند و بر زبان آرند و راجع به چيزى كه نمىدانند توقف و درنگ نموده و سخنى درباره آن به ميان ...
امام صادق عليه السلام فرمود:راه و روش عيسى در تبليغ دين گردش در شهرها بود، در يكى از گردشهايش بيرون شد در حالى كه مرد كوتاه قدى از يارانش به همراهش بود.چون عيسى به دريا رسيد، از روى يقين نام خدا را برد و روى آب به راه افتاد، چون آن مرد عيسى را اين ...
ابو حمزه ثمالى مىگويد:
حضرت سجاد عليه السلام را ديدم نماز مىخواند، عباى آن جناب از شانهاش افتاد، حضرت تا از نماز فارغ نشد به عبا دست نزد. پس از نماز پرسيدم: چرا به عبا توجه نفرمودى؟
فرمود: واى بر تو آيا مىدانى در حضور كه بودم؟ همانا از ...
يكى از غلامان حضرت حسين كار بدى كرد، ديگر غلامان براى زدن او هجوم كردند، غلام اشتباه كار گفت:
«و الكاظمين الغيظ»
حضرت فرمود او را رها كنيد من خشمم را فرو خوردم، غلام گفت:
«و العافين عن الناس»
فرمود: كارى به او نداشته باشيد من او را بخشيدم، عرضه ...
جنيد بغدادى ، مريدى داشت كه او را از همه عزيزتر مىداشت . ديگران را غيرت آمد .شيخ به فراست بدانست ، گفت : ادب و فهم او از همه زيادت است ، ما را نظر بر آن است ، امتحان كنيم تا شما را معلوم شود . فرمود : تا بيست مرغ آوريد و گفت : هر مريدى يكى را برداريد و جايى ...
روايت شده : به وقت ولادت عيسى ، فرزندان ابليس به پدر خود گفتند : امروز سر بتها و اصنام افتاد ، چه خبر شده ؟ گفت : نمىدانم . دورى زد و برگشت و از ولادت عيسى ، خبر داد و گفت : دوره بتپرستى تمام شد ، انسان را از راه عجله و سبك گرفتن كار گمراه كنيد . از ديگر ...
در يكى از شهرستانها در ايام ولادت حضرت حسين عليه السلام جهت سخنرانى دعوت داشتم، در آنجا با عالمى بزرگوار آشنا شده و با وى تا پايان اقامتم همصحبت بودم، نكات ارزنده توحيدى و اخلاقى برايم مىگفت و گاهى به مسائلى اشاره مىكرد كه جنبه پند و موعظه ...
در تفسير «روح البيان» آمده است :در زمانهاى دور ستمگرى قصر با شكوهى بنا كرد ، آنگاه از باب تكبّر و غرور فرمان داد كسى به آن قصر نزديك نشود و گفت : مجازات تخلّف از اين فرمان قتل است .او تصوّر مىكرد ، جز آشنايان ، هر كس به آن قصر نزديك شود ، قصد سويى ...
يكى از دوستان اهل علم نقل مىكرد: در شهر مقدس مشهد مسجدى بنا شد و در آن مسجد نماز و جلسات مذهبى بر پاگشت، ولى مسجد از فرش لازم و وسايل مورد نياز جلسات خالى بود، در يك نيمه شب كه تمام مردم محل، خواب بودند و خادم مسجد در آن شب در مسجد نبود، شخصى مىآيد ...
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: صله رحم ريسمانى كشيده از زمين به آسمان است مىگويد: هر كس مرا قطع كند! خدا قطعش كند و هر كس مرا وصل كند خدا وصلش كند
در كتابى كه درباره اسرار حيات حيوانات برّى و بحرى و جوّى نگاشته شده بود خواندم:
يكى از كشاورزان مىگفت: يك روز صبح زود در منزلم كه در نزديكى مزارع قريه بود نشسته بودم، صداى گربهاى توجه مرا جلب كرد، در خانه را باز كردم و ديدم گربه پشت در خانه من در ...
آنان كه آتش جنگ جهانى اوّل را برافروختند و ميليونها انسان بىگناه را به كام آتش جنگ كشتند ، از فارغ التحصيلهاى دانشگاهها و دانشكدهها بودند !!آنان كه آتش جنگ جهانى دوّم را شعلهور كردند و نزديك به سى ميليون انسان را در آتش خودخواهى و هوى و هوس ...
پيشواى هفتم حضرت موسى بن جعفر عليهالسلام مىفرمودند :سه چيز را از اصل مال خود ، يا خالص در اختيار خود مىپردازيم :1 ـ مهريه زنان .2 ـ پول كفن .3 ـ خرج سفر حج .اين جملات را هنگامى فرمود كه مبلغى در حدود چهارصد درهم در يك كيسه چرمى ، براى بانويى ...
دوستى داشتم عاشق دين و دلسوز مسائل الهى ، داراى هفتاد سال عمر ، به من گفت :وقتى كه عمرم قريب به ده سال بود ، گرفتار تب سوزنده سختى شدم ، طب و طبيب از علاجم عاجز شد ، پدرم مرا در آغوش گرفت و نزد سيدى بيدار و صاحب نفسى با حال برد و داستان رنج مرا براى او ...
يحيى بن بسطام مىگويد:شاهد مجلس شعوانه- آن زنى كه به حقيقت توبه كرده بود- بودم، گريه و نالهاش شنيده مىشد، به دوستم گفتم: او را تنها ببينم و بگويم: به خود رحم كن و اين قدر نفس را آزار مده! گفت: اين تو و اينهم اين زن عابده. به نزد او آمديم، من به ...
کسی که با خدا باشد خداوند همیشه او را نگهدار است
ابوهاشم جعفرى مى گوید : حضرت رضا (علیه السلام) به من فرمود : چرا تو را نزد عبدالرحمن بن یعقوب مى بینم ؟ ابوهاشم گفت : او دایى من است . حضرت فرمود : او درباره خدا سخن ناهموار و غیر قابل قبولى مى گوید ، « سخنى ...