تشنگیها را حکایت میکند
عشق تا جان را سقایت میکند
تشنه جانم تشنه جانم تشنه جان
گرچه باشم بر لب آب روان
کز رخم ریزد غبار تشنگی
آنقدر دارم شرار تشنگی
خشک می گردد بدوشم مشک آب
بسکه باشم از عطش در التهاب
تا که هست از تشنه ...
امشب شهادت نامهی عشّاق امضا میشود
فردا زخون عاشقان، این دشت، دریا میشود
امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا میشود
امشب کنار ...
خداى جهان آفرين ، در قلمرو الطاف خاصه اش به امام حسين عليه السلام قلب باطنى پيامبر را بدو ارزانى داشت كه خود پيام آور محبوبش فرمود:((انه مهجه قلبى )) حسين ، مايه حيات قلب من است .و روح مقدس آن حضرت را بدو ارزانى داشت كه خود فرمود:((روحى التى بين جنبى .)) ...
جمعى از منافقين به معاويه گفتند: براى آنكه تا حدى نگرانى تو درباره حسين بن على كاسته شود، بهتر است كه او را به منبر دعوت كنى تا براى مردم خطبه بخواند، بديهى است وقتى مردم گفتار او را شنيدند عظمت او در نظر مردم پايين خواهد آمد.معاويه كه در سياست روباه ...
حسين يك شخصيت حماسى است ، اما نه آنطور كه جلال الدين خوارزمشاه يك شخصيت حماسى است و نه آنطور كه رستم افسانه اى يك شخصيت حماسى است . حسين يك شخصيت حماسى است ، اما حماسه انسانيت ، حماسه بشريت ، نه حماسه قوميت ، سخن حسين ، عمل حسين ، حادثه حسين ، روح حسين ...
آن حضرت در فكر آينده اسلام و مسلمين بود، به خاطر اينكه در آينده و در نتيجه جهاد مقدس و فداكارى او در ميان انسان ها نشر پيدا كند و نظامى سياسى و نظامى اجتماعى آن در جامعه ما برقرار شود مخالفت نموده مبارزه كرد و فداكارى كرد.
امام حسين عليه السلام (چون به ميدان آمد) مبارز طلبيد و هر كه از نام آوران دشمن به نبردش آمد او را كشت ، تا آنجا كه از ايشان كشتار عظيمى كرد سپس به جانب راست سپاه يورش برد و فرمود:((الموت اولى من ركوب العار)) مرگ بهتر از زندگى ننگين است سپس به جانب چپ حمله ...
امام حسين عليه السلام خود سوار بر شتر شده (و طبق روايتى ديگر اسب ) و از لشكر ابن سعد خواست كه ساكت شوند، آنها ساكت شدند، امام شروع به حمد و ستايش الهى نموده و به بهترين صورت مقام ربوبيت را توصيف نمودند، سپس بر پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و ملائكه و ...
منطق امام نه منطق غدر و كيد بود و نه منطق معامله و همكارى انتفاعى ، صرفا منطق ايثار و عقيده و شهادت در راه عقيده بود بشر يا منطق مكر دارد مثل اغلب سياسيون دنيا، يا منطق معامله دارد مثل احزاب سياسى امروز، يا منطق فدا و عقيده دارد، مثل نوادر خلقت از ...
امام حسين عليه السلام هم از بى وفايى و دنياگرايى مردم اطلاع دارد، و هم از سرانجام قيام خود با خبر است ، و هم از جايگاه شهادت خود و ياران خود آگاه است ، وقتى كاروان امام به سرزمين كربلا رسيد اظهار داشت :اين مردم برده هاى دنيا هستند و دين بازيچه زبانشان ...
كان الحسين بن على عليه السلام اذا توضا تغير لونه وارتعدت مفاصله فقيل له فى ذلك فقال : حق لمن وقف بين يدى الملك الجبار ان يصفر لونه و ترتعد مفاصله ؛امام حسين عليه السلام وقتى وضو مى گرفت رنگش پريده و پاهايش مى لرزيد.علت اين كار را پرسيدند فرمود: ...
از غلامان ابن زیاد بود که به دستور او ، منافقانه در کوفه خود را شیعه و طرفدار حسین بن علی علیهما السلام و مسلم بن عقیل جلوه داد و در مسجد جامع کوفه ، از طریق مسلم بن عوسجه ، از مکان اختفای مسلم آگاه شد . هر روز به خانه مسلم رفت و آمد می کرد و مخفیانه ...