خدايا اين است ثناى من بر تو براى تعظيم تو،و اخلاصم براى ياد تو.براى يكتاپرستى،و اقرارم به نعمتهايت،در شمارش آنان،اگرچه اعتراف دارم نتوانستم آنها را شماره كنم به خاطر كثرت و كمالش و نمايائى و پيشى جستنش تاكنون،آنچه همواره مرا با آن همراه آنها ...
اى مولاى من با چه وسيلهاى با تو روبرو شوم؟،آيا با گوشم،يا با ديدهام،يا با زبانم،يا با دستم،يا با پايم، آيا اين همه نعمتهاى تو نزد من نيست؟و من به همه اينها تو را معصيت كردم،اى مولاى من،تو را بر من حجّت و راه است، اى آنكه مرا از پدران و مادران ...
بزرگ و برترى،حمد و شكر هميشگى توراست، سپس من معبودا اعترافكننده به گناهانم هستم،پس مرا بيامرز،منم كه بد كردم،منم كه خطا كردم،منم كه قصد گناه كردم،منم كه نادانى نمودم،منم كه غفلت ورزيدم،منم كه اشتباه كردم،منم كه به غير تو اعتماد كردم،منم كه ...
اى كه در بيمارى خواندمش،پس شفايم داد، و در حال برهنگى پوشاند مرا،و در حال گرسنگى سيرم كرد و در حال تشنگى سيرابم نمود،و در حال خوارى،عزّتم بخشيد،و در حال نادانى معرفتم بخشيد،و در حال تنهايى افزونم نمود،و در حال غربت،بازم گرداند،و رد حال ...
تو پناهگاه منى زمانى كه راهها با همه وسعتشان درماندهام كنند،و زمين با همه پهناورىاش بر من تنگ گيرد و اگر رحمت تو نبود،هر آينه من از هلاك شدگان بودم،و ناديده گيرنده لغزشم تويى،و اگر پردهپوشىات بر من نبود،هرآينه من از رسواشدگان بودم،و تويى ...
پروردگار خانه محترم، و مشعر الحرام،و خانه كعبه كه بركت را در آن نازل فرمودى،و آن را براى مردم ايمن ساختى،اى آنكه با بردبارىاش از گناهان بزرگ گذشت،اى آنكه با فضلش نعمتها را كامل ساخت،اى آنكه با كرمش گسترده و فراوان عطا كرد،اى توشهام در ...
خدايا،مرا به كه واگذار مىكنى؟ به نزديك تا با من به دشمنى برخيزد،يا به بيگانه تا با من با ترشرويى برخورد كند يا به آنانكه خوارم مىشمرند؟،و حال اينكه تو خداى من،و زمامدار كار منى.من به تو شكايت مىكنم،از غربتم،و دورى خانه آخرتم،و سبكىام ...
خدايا از آنچه مىترسم مرا بس باش و از آنچه حذر مىكنم نگهدارى كن،و در نفسم و دينم از من نگهبانى فرما و مرا در سفرم نگهدار،و در خاندان و مالم جانشين باش،و مرا در آنچه نصيبم فرمودى بركت ده،و در نزد خويش خوارم ساز،و در ديدگان مردم بزرگم كن،و از شرّ جن و ...
پروردگارا به اينكه محافظتم تمودى و موّفقم داشتى،پروردگارا به اينكه بر من نعمت بخشيدى و راهنمايىام نمودى،پروردگارا به اينكه سزاوار احسانم كردى،و از هر خيرى عطايم كردى،پروردگارا به اينكه مرا خوراندى و نوشاندى،پروردگارا به اينكه بىنيازم ...
معبودا من گواهى مىدهم به تلاش و كوششم،و به قدر رسايى طاعت و ظرفيتم،و از باب ايمان و يقين مىگويم:سپاس خداى را كه فرزندى نگرفته،تا از او ارث برند،و براى او در فرمانروايىاش شريكى نبوده تا با او در آنچه پديد آورده مخالفت كند، و سرپرستى از خوارى ...
خدايا كداميك از نعمتهايت را به شماره آورم و ياد كنم،يا براى كدميك از عطاهايت به سپاسگذارى برخيزم درحالىكه پروردگارا، بيش از آن است كه شمارهگران برشمارند،يا اينكه ياد دارندگان در دانش به آنها برسند،آنگاه اى خدا،آنچه از بدحالى و پريشانى از من ...
،پس تو برترى اى مهربان،اى بخشنده،تا آنگاه كه آغاز به سخن كردم.نعمتهاى كاملت را بر من تمام كردى،و مرا در هر سال با افزوده شدن به وجودم پرورش دادى،تا آفرينشم كامل شد،و تاب و توانم معتدل گشت،حجّت را بر من واجب نمودى،چنانكه معرفتت را به من الهام ...
پيش از آن هم با رفتار زيبايت،و نعمتهاى كاملت بر من مهر ورزيدى،در نتيجه وجودم را پديد آوردى از نطفه ريخته شده و در تاريكيهاى سهگانه ميان گوشت و خون و پوست جايم دادى، و مرا در آفرينش وجودم گواه نگرفتى، و چيزى از كار خلقتم را به من واگذار ننمودى،سپس ...
درگذشته از ايام و قرنهاى پيشين،از باب رأفت و لطف و احسانى كه به من داشتى، مرا در حكومت پيشوايان كفر،آنانكه پيمانت را شكستند،و پيامبرانت را تكذيب كردند،به دنيا نياوردى،ولى زمانى به دنيا آوردى به خاطر آنچه در علمت برايم رقم خورده بود و آن عبارت ...
پس معبودى جز او نيست،و چيزى با او برابرى نمىكند،و چيزى همانندش نيست،و اوست شنوا و بينا،و لطيف و آگاه،و بر هرچيز تواناست.خدايا به سوى تو رغبت مىنمايم،و به پروردگارى تو گواهى مىدهم،اقراركنندهام كه تو پروردگار منى،و بازگشت من به سوى تو ...
خدايم و آقايم اگر جز اوليا و اهل طاعتت را نيامرزى،پس گنهكاران به چه كسى پناه برند،و اگر جز اهل وفا را اكرام ننمايى،پس بدكاران از چه كسى فريادرسى خواهند؟،خدايا اگر مرا وارد دوزخ كنى اين موجب خرسندى دشمن توست،و اگر مرا به بهشت وارد نمايى،اين سبب ...
اى آقاى من،مرا عذاب مكن كه اميد به تو دارم،خدايا اميدم را تحقق بخش،و ترسم را ايمنى ده،زيرا من در عين فراوانى گناهانم اميدى جز به گذشت تو ندارم،اى آقاى من چيزى را از تو درخواست دارم كه شايسته آن نيستم،و تو اهل تقوا و آمرزشى،پس مرا بيامرز،و ...