فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

پرسشها و پاسخها، ص: 82

پايان باشد به كاری تعلّق می گيرد كه انجام آن محال ذاتی نباشد. وقتی می گوييم قدرت به كارهای محال ذاتی تعلّق نمی گيرد به معنای ناقص بودن و يا محدود بودن قدرت خداوند نيست بلكه معنی آن اين است كه آن كار قابليّت انجام شدن را ندارد و قصور و نارسايی در آفريننده و انجام دهنده نيست بلكه در آن كار است برای روشن شدن مطلب به اين مثال ها توجه نمائيد:

1- همه می دانيم 2+/ 2 مساوی است با 4، آيا اگر تمام رياضی دان های جهان جمع شوند می توانند حاصل جمع اين دو عدد را «5» يا «3» نمايند بدون اين كه چيزی بر آن افزوده يا كم كنند؟ همه می گوييم نه، چرا كه چنين مطلبی اصلًا محال ذاتی است.

2- اگر پارچه ای را در اختيار خياط گذاريم و از او پيراهنی درخواست كنيم و او نتوانست خواسته ما را عملی كند گفته می شود اين خياط توانايی دوختن لباس زيبا را نداشت امّا اگر چند آجر و خشت در اختيار او بگذاريم و از او لباس بخواهيم و او لباسی تحويل ما ندهد نمی گوييم توانايی او ناقص است، بلكه گفته می شود آجر و خشت قابليّت لباس شدن را ندارند، او خياط ماهری است اما خشت لباس نمی شود.

3- از يك نقّاش ماهر و استاد بخواهيد كه با انگشت خود در فضا نقاشی را ترسيم كند كه همه ببينند مسلماً او چنين كاری نمی تواند انجام دهد چرا كه اصلًا اين كار امری غير ممكن است، نه از عجز و ناتوانی آن نقّاش، بلكه بر اثر عدم قابليّت محل است.

از اين مثال ها روشن شد كه توانايی انجام دهنده كار مطلبی است و شايستگی و عدم شايستگی محل برای اعمال قدرت مطلب ديگر.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^