در مورد روایاتی که در مذمت زن وارد شده ـ به خصوص آن چه حضرت علی در نهج البلاغه فرموده است ـ توجیهات مختلفی عرضه شده است :
1- گاهی حادثه و یا موضوعی در اثر یک سلسله عوامل تاریخی زمان و مکان و افراد و اوضاع و علل و اسباب آن , ستایش یا نکوهش می شود.
معنای ستایش یا نکوهش بعضی حوادث و یا امور جنبی یک حادثه , این نیست که اصل طبیعت آن شی قابل ستایش و یا مستحق نکوهش باشد, بلکه احتمال دارد زمینه خاصی سبب ستایش یا نکوهش شده است . بخشی از نکوهش های نهج البلاغه راجع به زن , ظاهراً به جریان جنگ جمل بر می گردد.همان گونه که از بصره و کوفه نیز در این زمینه نکوهش شده است . نمی توان گفت چون از کوفه یا بصره نکوهش شده است , آن شهرها برای همیشه و ذاتاً بد و سزاوار نکوهش می باشند.
از آن جا که عایشه جنگ جمل را به راه انداخت , حضرت رأس فتنه (عایشه ) را هدف قرار داد و حادثهء تلخ جنگ جمل بود که این مذمت ها را به دنبال آورد.
2- توجیه دیگر آن است که : بعضی از روایات که ناظر به جنگ جمل نیست و در عین حال از زن به عنوان های سؤال برانگیز یاد شده است , هشداری به مرد است تا فریب شهوت را نخورد. این سخن برای آن نیست که بگوید: زن آن گونه است , بلکه می فرماید: خود را به وسیله نگاه به نامحرم به آتش ندهید. دیدن نامحرم شیرین است , اما این گناه درونش عقرب است . این تعبیر در مورد دنیا نیز ذکر شده است : دنیا مثل مار است که رنگش زیبا است , اما سمی کشنده دارد.