
اضطراب، پیآمدها و راه مقابله با آن
- تاریخ انتشار: 23 فروردين 1389
- تعداد بازدید: 1133
یکی از بزرگترین مشکلاتی که زندگی امروز بشر را تهدید میکند، اضطراب است. پدیدهای که موجب ایجاد اختلال در روند زندگی انسان شده و امنیت روانی و آرامش او را به خطر انداخته است. در عصر حاضر، هر چند انسانها به پیشرفتهای علمی و مادی بیشتری نسبت به قرنهای گذشته دست یافته و ابزار کاملتری را برای تسلط بر طبیعت فراهم آوردهاند، ولی در دنیای درون خود احساس نگرانی و اضطراب میکنند. درحقیقت، میتوان گفت میان آسایش بشر و آرامش او رابطه معکوسی به وجود آمده است.
علم با شناسایی اسرار طبیعت، انسان را در ساخت انواع و اقسام امکانات رفاهی یاری داده و تکنولوژی به عنوان رهاورد بزرگ، نقش مؤثری را در آسایش مادی انسان ایفا کرده است. با این حال، آرامش بشر به سبب تهی شدن زندگی او از معنویت، تا حد زیادی خدشهدار شده و همین مسئله نوعی خلأ عاطفی میان انسانها ایجاد کرده است که به شکلهای گوناگون از جمله اضطراب، خود را نشان میدهد.
خداوند در قرآن کریم، با سخنی کوتاه، شیوا، درمان اضطراب را در اختیار انسانها قرار داده و فرموده است: «اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ؛ همانا دل به واسطه یاد خدا به آرامش میرسد». (رعد: ۲۸)
پیام متن:
اضطراب از مشکلات زندگی بشر است که یکی از پیآمدهای آن، احساس خلأ معنوی در زندگی است.
ناامیدی، عامل اضطراب
امید، سرچشمه زلال زندگی بشر است و ناامیدی، یکی از بزرگترین موانع پیشرفت انسان به شمار میرود. انسان ناامید، هیچ توان و انگیزهای برای ادامه زندگی ندارد، امید خود را از کف میدهد، گرفتار مرگ تدریجی میشود و از شیرینیهای زندگی بیبهره میماند. ناامیدی میتواند بستر مناسبی را برای اضطراب در فرد به وجود آورد و در مقابل استرس و اضطراب نیز گاهی به ناامیدی میانجامد. فعل و انفعالهای روحی به طور مستقیم بر بدن انسان اثر میگذارند. برای مثال، ناامیدی، تغییرهای مهمی در دستگاه گردش خون انسان پدید میآورد و دیگر دستگاهها و اندامهای بدن را تحت تأثیر قرار میدهد. حضرت علی علیهالسلام در اینباره میفرماید: «وَ اِنْ مَلَّکَهُ الیَأْسُ قَتَلَه الاَْسَفُ؛ آنگاه که ناامیدی بر دل چیره شود، تأسف همراه اضطراب و نگرانی، قلب آدمی را از پا درمیآورد.» همچنین در جای دیگر میفرماید: «اَلْحُزْنُ یَهْدِمُ الْجَسَدَ؛ اندوه و غم، بدن را ویران میکند».
اقبال لاهوری، شاعر پرآوازه و فرهیخته مسلمان، در شعر خود پیآمدهای ناامیدی را اینگونه یادآور میشود:
ناامیدی، آرزوی پی هم است***ناامیدی، زندگانی را سم است
ناامیدی همچو گور، افشاردت***گرچه الوندی، ز پا میآردت
زندگی را یأس، خوابآور بود***این دلیل سستی عنصر بود
از دمش میرد قوای زندگی***خشک گردد چشمههای زندگی
۱. ناامیدی سبب پیدایش اضطراب میشود.
۲. اضطراب برخاسته از ناامیدی بر جسم و روح انسان اثر منفی دارد.
پیآمدهای اضطراب
روانشناسان با تحقیق و مطالعه دقیق علمی دریافتهاند تأثیر و تأثرات منفی روحی، بهداشت روانی انسانها را به خطر میاندازد. «بیشترین بیماریها در امریکا، بیماریهای روانی است و بیش از هفتاد و پنج درصد تحتهای بیمارستانها به آنها اختصاص دارد. هفتاد و پنج درصد دانشآموزان مبتلا به مواد مخدر هستند. اضطراب، بزرگترین بیماری کشورهای اروپا و امریکاست».
یکی از صاحبنظران غربی نیز جمله معروفی دارد که نشاندهنده آثار منفی اضطراب است وی میگوید: «پیشهوری که نداند چگونه به جنگ نگرانی رود، جوان میمیرد».
اضطراب و نگرانی نه فقط بر روح و روان انسان آثار منفی به جا میگذارد، بلکه سلامت جسمانی او را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
یافتههای علم پزشکی این ادعا را ثابت میکند. «بعضی از پزشکان عقیده دارند غصههای طولانی و نگرانی متداوم، سبب [بروز] بیماری سرطان میشود.» اضطراب و نگرانی چنان وجود انسان را فرامیگیرد که خون و مزاج، از حالت طبیعی خارج میشود و تعادل معده و رودهها و گردش خون را برهم میزند و حتی گاهی سبب انجماد پلاسمای خون میشود.
۱. اضطراب، بهداشت روانی انسان را مختل میکند.
۲. اضطراب، آثار نامطلوبی بر جسم انسان دارد.
تأثیر اضطراب بر جسم انسان
اضطراب، استرس و تنش، آثار مهلکی بر روح و روان و جسم انسان به جا میگذارد. حکایت زیر در اینباره شنیدنی است:
میان بقراط، طبیب معروف یونانی و یکی از شاگردان برجستهاش، درباره مسئله پزشکی اختلاف افتاد. شاگرد بقراط ادعا میکرد دانش او از استادش بیشتر و از وی داناتر است. این کشمکش ادامه یافت و به ناچار، حاکم وقت برای رفع این مشکل به بقراط و شاگردش پیشنهاد کرد هر یک از آنها زهری را تهیه کند و به دیگری بخوراند و طرف مقابل، پادزهری را فراهم کند تا اثر زهر رقیب خنثی گردد. هدف حاکم این بود که با این آزمایش علمی ثابت شود کدام یک از این دو طبیب حاذقتر و عالمتر است. ابتدا شاگرد بقراط زهری را تهیه کرد و بقراط در حضور حاکم آن را نوشید و سپس پازدهر مخصوص را نیز نوشید، ولی زهر هیچگونه تأثیر منفی در وضعیت مزاجی و سلامتی او نگذاشت. نوبت به بقراط رسید. بقراط از حاکم چهل روز مهلت خواست تا زهر مورد نظر را تهیه کند. شاگرد بقراط در این مدت با نگرانی منتظر بود ببیند استادش چه زهری را آماده میکند. از این رو، پس از بیست و پنج روز، خود را نزدیک خانه بقراط رساند و از دور او را در حال کوبیدن چیزی در هاون دید. این سرزدن در روزهای بعد نیز تکرار شد و هر بار شاگرد، بقراط را همچنان در حال کوبیدن میدید. این مسئله تأثیر بسیاری بر روحیه شاگرد گذاشت و از ترس اینکه نتواند پادزهر لازم را تهیه کند، چنان دچار اضطراب شد که روز سی و نهم بر اثر فشارهای روحی و نگرانی شدید قالب تهی کرد.
اضطراب نقش مخربی در روح و جسم انسان دارد.
آیا اضطراب همیشه بد است؟
انسانها در طول دوران زندگی خود، همواره با مقوله استرس و اضطراب روبهرو هستند. استرس برای ورود به مدرسه و دانشگاه، شرکت در جلسه امتحان، ورود به بازار کار، ملاقات با افراد گوناگون، حضور در عرصههای اجتماعی، کسب مهارتهای جدید، نگهداری از فرزندان و مانند آن همواره در زندگی انسان وجود دارد. البته این اضطراب، همواره بد و مخرب نیست، بلکه گاهی سبب انجام دادن بهتر وظایف و تکالیف میشود و آدمی را از اهمالکاری و سهلانگاری نجات میدهد. یکی از پژوهشگران میگوید: «زندگی بدون استرس، دیگر زندگی نیست.» منظور این صاحبنظر از این جمله آن است که انسان در تمام صحنههای زندگی، اضطراب را تجربه میکند و در مواردی، اگر اضطراب وجود نداشته باشد، کارها به خوبی پیش نمیرود.برای مثال، اگر پدری دغدغه معاش خانواده را نداشته باشد، دنبال کار و فعالیتهای اقتصادی نخواهد رفت و اگر دانشآموزی درباره درسهای خود اضطراب نداشته باشد، بیشک، برای یادگیری بیشتر، تلاش نخواهد کرد.
بنابراین، حدی از اضطراب میتواند در زندگی انسان کارساز باشد، ولی اگر از حد لازم فراتر رفت و حالت بیمارگونه و آسیبی به خود گرفت، عوارض و آثار نامطلوبی بر زندگی انسان به جا میگذارد.
۱. اندکی اضطراب برای زندگی انسان لازم است.
۲. اضطراب شدید به انسان آسیب میرساند.
اگر لیموترشی دارید، از آن لیموناد بسازید
یکی از اندیشمندان غربی در کتاب خود، نمونههایی از زندگی افراد مختلفی را آورده است که توانستهاند با نگاهی تازه به زندگی، در برابر سختیها و مشکلات ایستادگی کنند و در برخی موارد، از یک مسئله رنجآور، رویدادی شادیآفرین و شورانگیز بسازند. داستان زیر خلاصه یکی از همان نمونههاست:
زنی به همراه شوهرش به منطقهای بسیار دورافتاده مهاجرت کردند. این زن وضعیت خود را چنین شرح میدهد: «... از آنجا بیزار بودم، تا آن روز هرگز به این اندازه ناراحت نشده بودم. درجه حرارت بسیار بالای منطقه، هوای بد و گرد و غبار شدید برایم بسیار آزاردهنده بود. زن در نامهای به والدین خود مینویسد به زودی برخواهد گشت و میافزاید زندگی در آن مکان، مانند اقامت در زندان است، ولی پدرش در نامهای دو سطری، زندگی زن را دگرگون میکند. پدر مینویسد: «دو نفر زندانی، از پنجره زندان، بیرون را مینگریستند. یکی گل و لای را میدید و دیگری ستارگان فروزان را.» و بدینگونه سعی کرد توجه دخترش را به زیباییها و شیرینیهای زندگی جلب کند، نه به زشتیها و تلخیهای آن.
زن پس از خواندن نامه پدرش میکوشد نگاه خود را تغییر دهد و با نگاه درست به زندگی، زیباییهای زندگی را از یاد نبرد و تلخیهای زندگی را نیز به سبب حکمتهای نهفته در آن، به شیرینی تبدیل کند. آری، «اگر روزگار به شما لیموترش داد، از آن لیموناد بسازید.»
۱. نگرش انسان به زندگی مایه سعادت یا شقاوت اوست.
۲. تغییر نگاه انسان به زندگی میتواند تحوّلات اساسی را برای او ایجاد کند.
ایمان، راهی برای مقابله با اضطراب
نگرانی و اضطراب، منشأ اصلی بسیاری از ناآرامیها و آشفتگیهای روحی است. بنا بر آمار سازمان جهانی بهداشت، اضطراب، بلای جهانگیری است که روزانه، هزاران نفر به سبب آن دست به خودکشی میزنند.
براساس آموزههای دینی، یکی از مهمترین راههای مبارزه با اضطراب و نگرانی، ایمان به خداست. همانگونه که در قرآن مجید میخوانیم: «اَلَیْسَ اللّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خدا بنده خود را کفایت نمیکند؟» (زمر: ۳۶) حضرت علی علیهالسلام نیز در اینباره میفرماید: وَ اَکْثِرِ الاِْسْتِعانَهَ بِاللّهِ یَکفِکَ ما اَهَمَّکَ و یُعینُکَ عَلی ما یُنْزَلُ بِکَ اِنْ شاءَ اللّه.
همواره به خدا روی آور و از او یاری بخواه که او مشکلات تو را حل میکند و دست تو را میگیرد.
دلی که یاد خدا میکند، بسی شاد است***ز اضطراب و ز اندوه و غصه، آزاد است
هراس و یأس ندارد به قلب مؤمن راه***خداشناس شعارش عدالت و داد است