خشونت و تندخويي و فقدان روح انعطاف و گذشت، رهبر را با مشكلات زياد و سرانجام با شكست روبرو ميسازد سرانجام مردم كه هنوز مزه تربيت و انضباط را نچشيدهاند، از دور او پراكنده شده و صحنه ياري را ترك ميكنند؛ اميرمؤمنان در يكي از سخنان كوتاه خود ميفرمايد:
«آلَةُ الرٌياسَةِ سِعَهُ الصٌَدْرِ» (غررالحكم 1/44) [ابزار رهبري، گشادگي روح و روان است.]
پيامبر به تصريح قرآن از نظر نرمش و انعطاف، آنجا كه بايد رهبر از خود گذشت و نرمش نشان دهد در حدٌ اعلاي اين شيوه اخلاقي بود، وحي الهي، يكي از علل پيروزي پيامبر را عطوفت و مهرباني او ميشمرد و ميفرمايد:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظٌاً غَليظَ الْقَلْبِ لانْفَضٌُوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ» آل عمران/159.
[در پرتو رحمت الهي، در برابر تندي آنها، نرم شدي و اگر خشن و سنگدل بودي از اطراف تو پراكنده ميشدند، از آنان درگذر، و درباره آنان طلب آمرزش كن و در كارها مشورت بنما.]
قرآن در يكي از سورههاي مكي، راه نفوذ در مردم و قيام به وظايف رهبري را چنين بيان ميكند:
«وَ لاتَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلاَ السٌَيِئٌَةُ اِدْفَعْ بِالٌَتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الٌَذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَة كَأَنٌَهُ وَلِيٌ حَمِيم* وَ ما يُلَقٌيها إِلٌا الٌَذينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقٌيها إِلٌا ذُو حَظٌٍ عَظيمٍ» فصلت/34 ـ 35.
[هرگز بدي و نيكي يكسان نيست بدي را با نيكي دفع كن تا دشمنان سرسخت، بسان دوستان گرمي و صميمي شوند. به اين شيوه اخلاقي افرادي نائل ميشوند كه داراي صبر و بردباري بوده و بهره عظيمي (از ايمان و تقوا) داشته باشند.]
علٌت تأثير اين شيوه اخلاقي از اين جهت است كه افراد بدكار در انتظار انتقام و كيفرند، آنگاه كه بر خلاف انتظارشان، بدي را با خوبي پاسخ شنيدند وجدان ملامتگر (نفس لوٌامه) آنان بيدار شده و از درون آنان را به باد انتقاد و سرزنش ميگيرد، در اين موقع است كه جاي عداوتها و كينهها را، كمكم مهر و محبت و صفا و خلوص ميگيرد.
طبيعي است رهبر موقع شناس از اين شيوه اخلاقي در موردي استفاده ميكند كه هنوز شخصيت انساني آنان به كلٌي محو نشده و «نفس لوٌامه» آنان آسيب نديده باشد وگرنه بايد با آنان به صورت ديگر معامله كرد و به تعبير رسول گرامي(ص) «ولا يقيم النٌاسِ إلٌا السٌَيْفُ»: برخي از مردم به اندازهاي لجوج و بدسگال هستند كه فقط زير ضربات خرد كننده شمشير، آدم ميشوند و دست از كردار زشت خود بر ميدارند.
قرآن شيوه رفتار پيامبر(ص) را با گروه كافر به نحو بس شايستهاي توصيف ميكند و آن را با لفظ «عظيم» كه در قرآن موضوعات بس محدودي با آن توصيف شده است، توصيف ميكند و ميفرمايد:
«وَ إِنٌَ لَكَ لأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ* وَ إِنٌَكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ* فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرونَ* بِأَيٌِكُمُ الْمَفْتُونَ» قلم/3 ـ 6.
[تو بر خويي بزرگ هستي به زودي ميبيني و ميبينند كه كداميك، مجنون است.]مراتب عطوفت و مهرباني رسول گرامي(ص) در فتح مكه به روشني تجلٌي نمود، آنگاه كه بر مردم مكه كه ساليان درازي او را اذيت كرده و نبردهاي خونيني بر ضدٌ او به راه انداخته بودند، دست يافت ـ در چنين شرايطي ـ رو به آنان كرد و گفت: «ما ذا تقولون؟ و ما ذا تظنٌُون» [چه ميگوييد و چه درباره من ميانديشيد؟] مردم اسير و بهتزده ناگهان به ياد جوانمردي و بزرگواري و خُلق عظيم او افتادند و همگي گفتند: «لا نَظُنٌُ إِلٌا خيراً أَخ كَريم وَ ابنُ أَخٍ كَريمٍ» [جز نيكي درباره تو نميانديشيم؟ تو را برادر بزرگوار و فرزند برادر بزرگوار خود ميدانيم] در اين لحظه موجي از رحمت سراسر مردم مكه را فرا گرفت رو به همگان كرد و فرمود: «لا تَثريبَ عَلَيْكُمُ الْيَومَ يَغْفِرُ الله لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرٌاحِمينَ» [امروز سرزنشي بر شما نيست، خدا همگان را ميبخشد او بخشاينده است.] سپس افزود و با اين كه رسالت مرا تكذيب كرديد و مرا از خانهام بيرون ساختيد ولي با اين همه، من بند بردگي از گردن شما باز ميكنم و اعلام ميكنم كه: «إِذْهَبُوا وَ أَنْتُمُ الطٌُلَقاءُ» [برويد! همه شما آزاد شده هستيد.] (مغازي واقدي 3/835)
خوي زيبا و عطوفت و انسان دوستي پيامبر پيوسته زبانزد جهانيان در طول قرون بوده و سرايندگان اسلامي كه به مدح و ثناي او پرداختهاند، غالباً بر اين شيوه اخلاقي او تكيه كردهاند؛ ابو عبدالله شرف الدين بوصيري متوفاي 694 كه از مشاهير شعرا و ادباي قرن هفتم است، در مدح حضرت صاحب رسالت قصيده معروفي به نام «قصيده برده» دارد و در آن بر اين شيوه اخلاقي اشاره ميكند و ميگويد:
فاقَ النٌَبِييٌنَ في خَلقٍ وَ في خُلْقٍوَ لَمْ يُدانُوهُ في عِلْمٍ وَ لا كَرَمٍ
أَكْـرِمْ بِخَلْـقِ نَبـيٍ وَ إِنٌَهُ خُـلِقَبِـالْحُسْنِ مُشْتَـمِلٍ بِالبِشْرِ مُتٌَسِـمِ
[بر تمام پيامبران از نظر آفرينش و خوي برتري يافت و هيچ كدام در دانش و كرم به او نميرسند چه زيبا آفرينشي و چه زيبا اخلاقي است كه با زيبايي آميخته و تبسمي بر لب دارد.]
حقا كه راست و درست گفتهاند: «حَسُنَتْ جَميعُ خِصالِهِ» [او با خصال بس زيبا آفريده شده است.]
او با اخلاق زيبا و پسنديده خود تحقٌق بخش خطاب قرآني است كه به او دستور ميدهد كه: «وَاخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتٌَبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ* فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنٌي بَريء مِمٌا تَعْمَلُونَ» شعراء/15 و 16 [بالهاي رحمت خود را بر مؤمنان فرود آور، و اگر كافران به مخالفت با تو برخاستند، بگو من از كارهاي شما بيزارم.]
منبع : پاسخگو