فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

آثار تربیتی انفاق در راه خدا

نماز خودش یک عامل تربیت است. عامل دیگر چیست؟ والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم؛ «سوره المعارج آیات 24 و 25؛ کسانی که در اموال آنها حقی معین برای سائلان و غیر سائلان از محرومان وجود دارد». سراغ جنبه مالی آمد. انسانی که به حسب فطرت ابتدایی، کمالش در این است که اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا، «سوره المعارج آیات 20 و 21؛ چون آسیبی به او رسد بی تاب است، و چون خیری به او رسد بخل ورز است.» بعد باید به مرحله ای برسد که نسبت به مال و ثروت که برایش یک خیر است و انسان آن را خیرترین خیرها می شمارد نه تنها منوع نباشد بلکه برای نیازمندان حقی در مال خود قائل باشد و این حقی را که در مال خود هست و به دیگران بدهد. این چقدر کمال است برای انسان!
از ائمه سؤال شده است که مقصود از حق معلوم چیست؟ گویا در تفاسیر اهل تسنن گفته اند مقصود همین حق واجب مثلا زکات است؛ والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم یعنی کسانی که زکات مال خودشان یا حقوق واجبه مال خودشان را می دهند. ولی ائمه اطهار فرموده اند این بالاتر از زکات است. همین طور که در الا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون «سوره المعارج آیات 22 و 23، غیر از نمازگزاران، همان کسانی که بر نمازشان پایدارند» گفتیم مقصود نوافل است، اینجا هم مقصود زکات نیست چون زکات فریضه است، مقصود بالاتر از زکات است؛ یعنی افرادی که با اینکه حقوق واجبه خودشان را ادا کرده اند یک حقوقی به صورت نافله و مستحب، خودشان در مال خود برای دیگران قرار داده اند، اضافه بر آنچه واجب است. تازه تعبیر هم این است که حقی معین در مال آنها برای سائل و محروم هست، یعنی حقی که خودشان قرار داده اند نه خدا قرار داده باشد که آن بدون شک از قبیل واجبات می شود.
البته شک ندارد که خود همان صدقات واجبه هم در تربیت انسان اثر دارد به نص آیه قرآن که می فرماید: «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها (توبه/103) از اموال اینها صدقات و زکوات و واجبات را بگیر، به این وسیله آنها را پاکیزه می کنی و رشد و نمو می دهی»؛ یعنی خود گرفتن حقوق واجب از مردم، در ناحیه اخلاق اقتصادی بدون شک یک عامل تطهیر و تربیت است. ولی (دادن این حق) بر انسان واجب است؛ نماینده پیغمبر به عنوان حاکم شرعی می آید از انسان می گیرد؛ واجب را گرفته و برده است. از آن بالاتر برای اصلاح و تزکیه نفس انسان، این است که او زائد بر واجبات، یک میزان معین ثابت و مستقری همیشه قرار داده است که آن را به مستمندان، به مواردی که خیر است، به آنچه که فی سبیل الله شمرده می شود (اختصاص داده) و فی سبیل الله انفاق می کند.
آنگاه نکته در اینجا این است: آنجا راجع به نافله فرمود: الذین هم علی صلاتهم دائمون. نگفت آنهایی که نماز علاوه می خوانند، فرمود آنهایی که بر نماز علاوه و نافله مداومت می کنند. اینجا هم نفرمود کسانی که اضافه بر واجباتشان چیزی می دهند؛ فرمود آنهایی که اضافه بر واجبات به طور مستمر چیزی می دهند: حق معلوم للسائل والمحروم یعنی یک کارهای خیر جاری و مستمری دارند؛ مثلا هفتگی بر خود فرض کرده اند که این مقدار از مال خود را در فلان مصرفی که می دانند مصرفی خیر و (موجب) رضای خداست صرف کنند؛ ماهانه یا سالانه برای خود قرار داده اند و بالاخره یک چیزی قرار داده اند اضافه بر واجبات، ولی یک امر مداوم است نه یک بار، یک بارها اثرش کم است، چرا؟ برای اینکه یک بار نماز خواندن، یک بار انفاق کردن (این گونه است که) گاهی انسان تحت تأثیر یک حالت موقت قرار می گیرد و این کار را می کند.
مثلا یک واعظی به یک شکل مؤثری برای انسان صحبت می کند، در آن وقت در انسان حالت عبادت پیدا می شود، بعد ممکن است برود هزار رکعت نماز پشت سر همدیگر بخواند. ولی آن حالت موقت که رفع شد، تا پنج سال دیگر هم دنبالش نمی رود. یا یک کسی تحت تأثیر گفتار یک نفر قرار می گیرد و یکدفعه به اصطلاح لوطی گری اش گل می کند، می بیند مثلا یک ثلث مال خودش را می بخشد و می گوید این قدرش را من دادم ولی این لوطی گری یک بار است. آن یک حالت موقت است، اعتبار ندارد؛ برخلاف آنچه که انسان مداومت کند. وقتی که انسان مداومت بر یک عمل داشته باشد این نشانه ای است از اختیارش و اینکه از عمق روح خودش برخاسته است نه اینکه دیگری او را تحت تأثیر خود قرار داده باشد.
شخصی از یک واعظ نقل می کرد که من منزل یک کسی منبر رفتم و آنجا منبرم خیلی گرم شد. بعد هم یک روضه خیلی طولانی و گرمی خواندم. صاحب مجلس هم خیلی گریه کرد. وقتی پایین آمدم پاکتی به من داد. (دیدم) یک پول خیلی زیادی داده ولی یک مقدارش تا کرده و بقیه مچاله شده است. فهمیدم او همین جور که تحت تأثیر قرار می گرفته و گریه میکرده پانصد تومان علاوه کرده، باز کمی بیشتر، پانصد تومان دیگر ریخته و همین طور پانصد تومان پانصد تومان مچاله کرده و داده است. معلوم است او در حالی که دارد گریه می کند و تحت تأثیر قرار گرفته پول می دهد، دو ساعت دیگر هم پشیمان می شود که چرا اینقدر پول دادم.
این است که نه نماز یکسره که یکدفعه انسان تحت تأثیر قرار بگیرد ارزشی دارد نه انفاق یکدفعه که لوطی گری شمرده می شود. آنچه که مداومت داشته باشد، مثلا انسان هر هفته یا هر ماه این انفاق را می کند، در حالات مختلف برایش فرق (نمی کند) و در تمام هفته تصمیمش این است که مثلا روز جمعه این را من انفاق کنم، آن وقت است که این کار از عمق روحش برمی خیزد. یا همان نماز و عبادت و دعای کمیل و غیره، یک وقت شخص تحت تأثیر یک کسی قرار بگیرد، یکدفعه یک شب جمعه ای تا صبح برود دعا بخواند، بعد همه شبهای جمعه دیگر تا صبح خر و پف داشته باشد، این اثری ندارد. ولی اینکه انسان فرض کنید هر شب جمعه قرارش این باشد دو ساعتش را به عبادت و دعا بپردازد اما بر این کار مداومت داشته باشد آن وقت است که این کار از عمق روحش برمی خیزد و اثر تربیتی روی روحش دارد.


منبع : پایگاه نور پورتال
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

پایه‌ دوم دین؛ آبروداری و راستگویی
نام‌های ماه مبارک رمضان در صحیفه سجادیه
عوامل حضور قلب در نماز
قرّة بن أبى قرّة غفارى‏
حق پدر و مادر
زن شايسته برای شوهر
درس‌هایی از امام جواد(علیه‌السلام)
 دعاى مستجاب‏
رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
در سوگ غریب طوس

بیشترین بازدید این مجموعه

انجام مستحبات و ترك مكروهات
استقامت زن در عفت و پاک دامنی
راه انتخاب همسر
یاس کبود (شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام)
احادیث حضرت معصومه سلام الله علیها
راه نجات از حق الناس
آب زنید راه را/ به پاسداشت ورود حضرت معصومه(س) به ...
عید فطر و اهمیت دعا برای امام عصر(عج)
رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^