چرا قبل از اینکه بهشت برویم، پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود قیامت جلوى آدم را مى گیرد، بدون اینکه کسى بفهمد، البته با همه این کار را نمى کند، با همین رفقایى که اشتباه کردند و بد کردند، رسواها را که رها کن، با همین رفیق ها این کار را مى کند، خود خدا حرف مى زند. ابن فهد حلى در اول عده الداعى نقل کرده که در قیامت جلوى بنده را مى گیرد، مى پرسد: تو این کار را کردى؟ بنده هم همینطورى که سرش پایین است، آهسته زیر لب مى گوید چطور دارى مرا خجالت مى دهى، مى گوید من نمى خواهم خجالتت بدهم، مى خواهم تو را بیامرزم که بیشتر خوشحال شوى، یادت بیاورم که چه کار کردى که عفو من برایت لذت داشته باشد.اینجا به داد مى رسد، آخرت به داد مى رسد، اصلا من، به نظرم این کتاب هایى که تا به حال توانستم بخوانم ـ این منى که مى گویم اشتباه است، من از تنگى قافیه است ـ هیچ بابى را عاشقانه تر از باب توبه در این ابواب روایتى اصلا ندیدم، حتى باب معاشرت که خیلى حرف عشق و محبت و با هم دیگر چطورى بودن، در آن زده شده. در باب توبه خودش مى گوید که بنده من بیا که با یکدیگر چطورى باشیم، این عاشقانه تر از این است که من و تو با هم چطورى باشیم.