حاصل تهذیب نفس آخوند کاشى
آن گاه آن طلبه در مدرسه صدر اصفهان مىگوید: نصف شب به طور اتفاقى بلند شدم با خودم فکر کردم که امشب نماز شبى بخوانم. براى وضو گرفتن حرکت کردم، وضویم که تمام شد، دیدم هر چه برگ به درختان مدرسه است، هر چه خشت به دیوار مدرسه است، هر چه سنگریزه در حیاط مدرسه است، همه با هم براساس آیات قرآن مىگویند:«سُبّوحٌ قُدّوسٌ رَبُّ المَلائِکَهِ وَالرّوحِ»8 .کجا هستم؟! در دنیا هستم یا در آخرت؟! مدرسه هستم یا بیرون از این شهر؟! چه خبر شده؟! ولیکن مثل این که تمام این اجزا و عناصرى که قرآن مىگوید، تسبیحگوى حق هستند، دنبال شخص دیگر تسبیح حق مىگویند. از پلّههاى طبقه اول به بالا رفتم در ایوان مدرسه آخوند کاشى را دیدم ـ وى از اساتید ایّام جوانى مرحوم آیه اللّه بروجردى و حاج آقا رحیم ارباب بود و من از خود مرحوم حاج آقا رحیم ارباب که سى سال خدمت ایشان بود، یاد آخوند را شنیدم ـ که محاسنش روى خاک است، مانند ابر اشک مىریزد، اوست که در سجده مىگوید : «سُبّوحٌ قُدّوسٌ»، تمام اجزاى مدرسه هم دنبالش مىگویند: «سُبّوحٌ قُدّوسٌ». این «سُبّوحٌ قُدّوسٌ» چنان حقیقتش براى من تجلّى کرد که از وحشت غش کردم. وقتى به حال آمدم که صداى موذّن مىآمد: «اشهَدُ ان لا الهَ الاّ اللّهُ»، دیدم این «لا الهَ الاّ اللّهُ» را جور دیگرى مىشنوم، به شکلى دیگر است، طرحى دیگر دارد، این ذکر «سبحان اللّه» جور دیگرى است، این «اللّهُ اکبَرُ» حالى دیگر دارد، این «لا الهَ الاّ اللّهُ» حال دیگرى دارد. خیلىها در دنیا «یا ابا عَبدِ اللّه» به گوششان مىخورد اما هیچ چیزشان نمىشود، ولى به گوش شما که مىخورد چه حالى پیدا مىکنید، نسبت به حضرت حق هم همین است. اگر ما کمى بالاتر بیاییم، قرآن مجید مىگوید: « اِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ »9 همین که اسم مرا پیش آنها مىبرند، قلب مىخواهد قفسه سینه را بشکافد و بیرون بیاید و انسان عالَم را جور دیگرى مىبیند، جهاد و شمشیر زدن را به شکل دیگرى مىبیند، گفت : فردا صبح در گوشه خلوتى آخوند را دیدم و گفتم : شما دیشب «سُبّوحٌ قُدّوسٌ» مىگفتى؟ تمام این برگها و سنگریزهها جوابتان را مىدادند. نگاهى به چهره من انداخت و گفت : «سُبّوحٌ قُدّوس» گفتن من که در برابر عظمت او چیزى نبوده، چه شده که گوش تو را باز کردند و صداها را شنیدى؟ این حرف همه موجودات است:
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم10
که ما را برمىدارید بازیچه شهواتتان قرار مىدهید و الاّ اگر بالا بیاییم صداى ما را بشنوید همه ما در حال گفتن «لا الهَ الاّ اللّهُ» هستیم. اما شما ما را به خدایى مىخوانید، ما را مىپرستید. این ارتش عراق چه قدر بدبختاند که در برابر چنین شخصى و قبلهاى سجده کردهاند، اما این رزمندگان چه قدر خوشبختاند که در برابر این چنین کسى سجده نکردند. اینها چیزها شنیدند و برنامهها دیدند.
English