فارسی
جمعه 21 دى 1403 - الجمعة 9 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

خلقت انسان در آيينه كلام حضرت سيد الشهدا عليه‏السلام

شما نگوييد اين جزوه درباره عرفان اسلامى است نه فيزيولوژى حيات ، چرا در اين نوشتار به مسائل طبيعى حيات اشاره شده است ؟ در جواب شما خواهم گفت :
يكى از معتبرترين و مهم ترين منابع عرفان و حال دعاى پرارزش عرفه امام عاشقان ، سالار شهيدان حضرت سيد الشهدا عليه السلام است كه در بخشى از آن به عنايات و الطاف حضرت حق نسبت به آفرينش انسان اشاره شده و من لازم مى دانم در توضيح گفتار حضرت صادق عليه السلام كه نعمت را فقط از خدا بدانى و اين رؤيت نعمت از خدا ، كم ترين مرحله شكر است به آن قسمت از دعاى عرفه كه هزار و چهارصد سال پيش در بيابان عرفات بدون در اختيار بودن انواع ابزار طبّى و تجربى از سينه صافى و دل پاك روح عارفان تجلّى كرده اشاره كنم و شما را با درياى معرفت حضرت او آشنا كرده و اين معجزه الهى را براى شما بيان نمايم تا ملاحظه كنيد كه آخرين تحقيقات دانشمندان علوم با گفتار امام حسين عليه السلام كه به صورت دعا القا شده برابر است ، و در ضمن آگاه شويد كه روح عرفان و حال ، ريشه در شناخت صنع حق و عنايات و محبّت هاى حضرت حق به انسان دارد . اگر انسان بى خبر از خالقيّت حضرت دوست باشد و ادعاى عرفان كند ، اين عرفان نيست بلكه ادعاى باطل است ، ممكن است انسان بى خبر از محبّت هاى حق زندگى كند و عارف باشد ؟!
عارف واقعى كسى است كه در حدّ خودش از خلقت وجودش و نعمت هايى كه در ارتباط با وجود اوست آگاه باشد و بداند حضرت حق درباره او چه كرده ، در اين صورت است كه عشق حق در دل او تجلّى كرده و با تمام هستى به عبادت و اطاعت حق كشيده مى شود و حاضر نيست لحظه اى از ياد دوست غافل شود و حاضر نيست آنى از حضرت يار جدا گردد ، مگر مى توان به اين همه عنايت حق آگاه شد و از او غافل ماند ؟پسران غالب اسدى روايت كرده اند كه :
پسين روز عرفه در عرفات در خدمت امام حسين عليه السلام بوديم ، آن جناب از خيمه خود با گروهى از اهل بيت عليهم السلامبيرون آمدند ، در حالى كه عدّه اى از شيعيان همراه حضرت بودند ، با نهايت ذلّت و خشوع در جانب چپ كوه ايستادند و روى مبارك به سوى كعبه كردند و دست ها را برابر رو برداشتند ، مانند مسكينى كه طعام طلبد ، در حالى كه در نهايت زارى در پيشگاه حضرت دوست بودند عرضه داشتند : سپاس خدايى را سزاست كه براى حكمش جلوگيرى نيست و نسبت به عطايش مانعى وجود ندارد و همانند صنعت او صنعتى يافت نمى شود .
اوست جواد واسع ، به وجود آورده اجناس پديد شده و به حكمتش استوار ساخت مصنوعات را ، دسته پيش قراول از نظر او مخفى نيست ، امانت ها نزد او ضايع نگردد ، پاداش دهنده هر كارگرى است و فراهم آورنده زندگى هر قانعى .

بر هر نالان مهربان است ، نازل كننده منافع و كتاب جامع به نور درخشان است ، دعاى دعاكنندگان را مى شنود ، گرفتارى ها را رفع مى كند ، درجات اهل استحقاق را بالا مى برد ، جبّاران را ريشه كن مى كند ، جز او معبود حقى نيست و چيزى با او برابرى نمى كند و مانندش نيست ، او شنوا و بيناست ، لطيف و آگاه است و بر هر چيزى تواناست .
پروردگارا ! من به تو مشتاقم و به ربوبيّت تو گواهم ، اعتراف دارم كه تو پروردگار منى و بازگشتم به سوى تو است ، پيش از آن كه چيزى باشم به نعمتت وجودم را آغاز كردى ، از خاكم آفريدى و در پشت پدرها ساكنم نمودى ، در حالى كه از شائبه مرگ آسوده ام داشتى ، گردش دوران و آفات ، سال ها به لطف تو در من اثر سوئى نداشت و پى در پى كوچ كردم از پشتى به رحمى در ايّام گذشته و قرن هاى ره سپر ، به خاطر لطف و احسانى كه به من داشتى مرا به جهان نياوردى ، در دورانى كه پيشوايان كفر كه پيمانت را شكستند و رسولانت را تكذيب كردند ، حاكم بودند ، ولى به مهر خود مرا به جهان آوردى ، در روزگارى كه به علمت گذشته بود براى هدايت من كه طريق آن هدايت را براى بنده ات ميسّر كردى ، در دوران هدايت مرا پرورش دادى و پيش از آن به من مهر و محبت ورزيدى ، با من به خوش رفتارى و نعمت شايانت معامله كردى .
آفرينشم را از قطره منى كه ريخته شود پديد آوردى و جانم دادى در سه تاريكى ميان گوشت و پوست و خون ، مرا شاهد و گواه آفرينشم نكردى و كارى از خلقت من به عهده من نگذاشتى ، سپس مرا به خاطر هدايتم به دنيا آوردى ، در حالى كه آفرينشم تمام و درست بود ، در حال خُردى و كودكى در گهواره نگهدارى ام كردى و از شير گوارا روزى ام دادى ، دل دايه ها را به من مهربان نمودى ، مادران را كفيلم كردى و از بلاهاى شبانه جان ، حفظم نمودى و از زيادى و كاستى نگاهم داشتى .
اى مهربان ! بخشنده برترى تو ، برنامه ام را با لطف به پيش بردى ، تا زمانى كه آغاز سخن كردم ، به فراوانى نعمتت را بر من تمام كردى ، به فزونى در هر سال آن چنان پرورشم را به عهده گرفتى ، تا فطرتم را كامل گرداندى و اعتدال توانم رسيد ، حجّت تو بر من واجب آمد براى آن كه شناخت و معرفت خود را به من الهام كردى ، به عجايب حكمت خويش به هراس اندرم نمودى ، به آنچه در آسمان و زمينت از نقشه هاى خلقت آفريدى بيدارم كردى و براى شكر و ذكر خودت آگاهم ساختى . طاعات و عبادات را بر من واجب ساختى ، آنچه رسولانت آوردند به من فهماندى ، پذيرش مرضات خود را بر من هموار كردى و در همه اينها به عون و لطفت به من منّت نهادى ، اى معبودم ! چون مرا از خاك آفريدى تنها يك نعمت را بر من نپسنديدى ، بلكه از انواع معاشم ، روزى دادى و اصناف و انواع ابزار زندگى ام دادى ، به منّت بزرگ و بزرگ ترت بر من و احسان قديمت به اين عبد ، تا چون همه نعمتى را بر من تمام كردى و هر نقمتى را از من باز گرداندى ، نادانى و جرأتم بر تو مانع نشد كه به آنچه مرا به تو نزديك مى كند دلالتم كنى و توفيق دهى مرا به آنچه تو را راضى سازد .
اگر دعا كردم اجابت كردى ، اگر خواهش نمودم عطا فرمودى و اگر فرمانت را اطاعت كردم از من قدردانى كردى و اگر شكرت را به جا آوردم نعمتت را بر من فزونى دادى ، همه اين ها پيرو كامل كردن نعمت هايت بر من و احسان و محبّتت به اين عبد بود ، منزّه و منزّهى كه آغاز كننده و برگرداننده اى ، ستوده و بزرگوارى ، نامهايت مقدّس است و مهربانى هايت بزرگ است .
معبودا ! كدام نعمت تو را در آمار و به ياد بشمارم يا كدام عطايت را مى توانم شكر كنم ، اى محبوب من ! نعمت ها و عطاهايت بيش از آن است كه شمارندگان بتوانند بشمارند يا در دسترس علم حافظان باشد ، پس از اين هم آنچه گردانيدى و دفع كردى از من اى خدا از زيان و سختى بيش تر است از آنچه پديد است برايم از عافيت و خوشى .
معبودا ! من گواهم به حقيقت ايمان خود و تصميمات متيقن و توحيد صريح خالص خود و باطن ناديدنى نهادم و پيوست هاى جريان نور ديده ام و خطوط صفحه پيشانى ام و رخنه هاى تنفّسم و نرمه هاى تيغه بينى ام و آوازگيرهاى پرده گوشم و آنچه بچسبد و بر هم آيد بر دو لبم و حركات تلفّظ زبانم و گردشگاه آرواره دهان و فكم و محل روييدن دندان هايم و مايه گوارايى خوردن و نوشيدنم و بارگيرى مغز سرم و لوله بلعيدن درون چنبره گردنم و آنچه درون سيه چال سينه من است و حمايل رشته رگ وتينم و آويزه پرده دلم و پاره هاى گوشه و كنار جگرم و آنچه درون خود گير و خميدگى هاى دنده هايم و گودى هاى مفاصلم و بندش اعضاى كار كنم و اطراف انگشتانم و گوشتم و خونم و مويم و تنم و پِى ام و نِى ام و استخوانم و مغزم و رگ هايم و همه اعضايم و آنچه بر من روييده از دوران شيرخوارى ام و آنچه زمين از من بر خود برداشته و خوابم و بيدارى ام و سكوتم و جنبش هايم و ركوع و سجودم كه اگر بخواهم و تلاش كنم در همه اعصار و دوران تاريخ به فرض اين كه عمرم وفا كند كه شكر يكى از اين نعمت ها را گذارم ، باز هم در توان و قدرت من نيست ؛ جز به منّت خودت كه باز به خاطر آن منّت ، شكر ابدى ديگر بر من لازم مى شود .
آرى ، اگر من حريص باشم و تمام شمارندگان هم همين طور كه نعمت بخشى تو را در گذشته و آينده بشماريم ، نه شماره آن را توانيم و نه آمار دوران آن را ، هيهات !
چه گونه شمارش نعمت تو ممكن است در حالى كه در قرآنت خبر دادى ، آن قرآن گويا و بيان درست كه اگر شماره كنيد نعمت خدا را نمى توانيد آنها را بشماريد .
حضرت حسين عليه السلام به قسمت اعظمى از نعمت هايى كه در خلقت انسان به كار رفته اشاره فرمود و دوبار در طول بيان نعمت ها عرضه داشت :

نه نعمت هايت را مى توان شمرد و نه احدى قدرت دارد شكر يك نعمت را به جاى آورد .
مهمترين عملى كه بر عهده ماست است كه به فرموده حضرت صادق عليه السلام :
نعمت را فقط از خدا ببينيم و از اين معنى غافل نشويم كه خود نعمت را از خدا ديدن ، ادنى مرتبه شكر است .
من باز لازم مى دانم از باب اداى وظيفه و معرفت نسبت به حضرت حق ، به قسمتى از كارگاه هاى بدن و برخى از نعمت ها كه به عنوان روزى قرار داده شده اشاره كنم ، شايد توفيق پيدا كنيم به اداى شكر حق در حد توان خود برآييم .


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حواس دل‏
حضرت استاد حسین انصاریان : امروز مسیحیانی که به ...
مومن آل فرعون
حضور مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی در ...
نیایشی برای توبه
پخش آنلاین دومین کنگره علمی حماسه حسینی
مقدمه
اسرار وضو
امر به توبه
برخورد مرحوم مجلسى با افراد شرور

بیشترین بازدید این مجموعه

آیات خدا بر سه قسم است
امر به توبه
لذّت اميد
شروط ذكر
ترجمه مفاتيح الجنان
لباس بهشتى
رعايت چهار اصل در سلوك
نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت علمی استاد حسین ...
تضرع به درگاه الهى‏
فراخوان مقاله با موضوع اخلاق و معنویت در حماسه ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^