قرآن عزيز در بسيارى از آيات ، مسئله زمين و منافع بى شمارى كه براى موجودات زنده ، به خصوص انسان دارد ، مطرح كرده و زمين را يكى از بزرگ ترين نعمت هاى حضرت حق دانسته . الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّـمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ .
آن پروردگارى كه زمين را براى شما بسترى گسترده و آسمان را سقفى برافراشته قرار داد و از آسمان ، آبى [ مانند برف و باران ] نازل كرد و به وسيله آن از ميوه هاى گوناگون ، رزق و روزى براى شما بيرون آورد .
اگر كسى بخواهد همين يك آيه را موشكافى كند ، به اين معنى كه مسئله باران و كليه ميوه ها و سبزيجات و داروهايى كه به وسيله آن از زمين مى رويد توضيح دهد ، از هزار مجلد كتاب تجاوز مى كند . قرآن مجيد ، مسائل زيادى را ذكر مى كند ، تحقيق و كشف اسرار و رموز آن مسائل برعهده خود انسان است .
وقتى انسان به كتبى كه درباره زمين و خاك و كوه و معادن و كتبى كه درباره ميوه ها و سبزيجات و حبوبات و داروهاى گياهى نوشته شده مراجعه مى كند به جهان هاى بهت آور و اعجاب انگيزى برمى خورد و بى اختيار در برابر حضرت حق تعالى خود را مكلّف و موظّف مى بيند كه سر عبادت و پرستش به خاك بسايد . با ارزش ترين و سودمندترين مادّه زمين چيست ؟ شايد فكر كنيد طلا يا نقره يا فلز ديگرى باشد كه به صورت معادن وسيع موجود است ، محققا اين فلزات بسيار مفيدند و ما بدون آنها در زحمت خواهيم افتاد ؛ اما بيش تر ثروت و منفعت ما در خاك است . موجودات زنده براى بقاى خود به خاك احتياج دارند . گياهان ، آب و مواد كانى را مستقيما از خاك مى گيرند ، انسان و جانوران ديگر از گياهان تغذيه مى كنند ، غذاهايى كه به بدن ما مى رسد از خاك به دست مى آيد .
در طى هزاران سال ، كشاورزى يكى از صنايع اساسى انسان بود ، امروزه جمعيت زمين به سرعت زياد مى شود و بيش از همه به محصولات كشاورزى محتاج است و نه تنها خوراكمان را از كشاورزى تهيه مى كنيم ، بلكه بعضى از مواد لازم براى تهيه البسه و دارو و ساختمان و بسيارى از چيزهاى مفيد ديگر هم از خاك به دست مى آيد .
نيروهاى طبيعى ، سنگ ها را خرد مى كنند ، جويبارها و يخچال هاى طبيعى اين ذرّات را برداشته و به جاى ديگر مى برند ، تمام اين عوامل به تشكيل خاك كمك مى كنند و اين خاك براى حيات موجودات زنده ، منبعى از منافع مى گردد !!
خاك ، موجودات زنده بسيارى در بر دارد . يك مشت خاك ممكن است شامل :
ميليون ها موجود ميكروسكوپى به نام باكترى باشد ، بسيارى از باكترى ها براى رشد گياهان عالى تر مفيد است ، علاوه بر باكترى ها بسيارى از كپك ها و جلبك ها و انواع مختلف جانوران در خاك يافت مى شوند . بسيارى از اين موجودات زنده خاك را متخلخل مى كنند و بدين طريق آن را براى رشد گياهان آماده تر مى سازند ، ضمنا به تغيير ذرّات معدنى و كود ، كمك مى نمايند ، به قسمى كه آنها را قابل حل شدن در آب مى سازند .
اگر مقدارى خاك از زمين حاصل خيز برداريد ، چيز غير عادى در آن نخواهيد ديد ، ولى عدّه اى موجودات زنده در آن هست كه تعداد آنها احتمالا بيش از جمعيت تمام جهان است !!
بعضى دانشمندان كه در پى كشف داروهاى جديدند ، مقدارى از خاك را در يك لوله آزمايش بريزند و آب مقطر به آن اضافه كنند و آن را تكان دهند ، سپس قدرى از مخلوط در يك جعبه پترى (بشقاب مخصوصى است كه براى روياندن كولونى كپك ها و باكترى ها به كار مى رود) وارد سازند . پس از آن كه كلنى كپك ها و باكترى ها رشد كردند ، فرآورده هاى شيميايى مخصوصى را كه براى از بين بردن يا متوقف ساختن رشد موجودات زيان آور تهيه كرده اند روى آنها اثر مى دهند .
پيدا كردن يك دارو با اين روش از مشتى خاك ، درست مانند پيدا كردن يك سوزن در يك دسته علف خشك است ؛ ولى با اين روش بود كه داروهاى معجزه آسايى نظير پنى سيلين ، اورئومايسين و استرپتومايسين ، از بين برنده مولّدهاى امراض انسانى كشف گرديد !!
بشر ، مدّتى دراز است كه روى زمين زندگى مى كند و نيازمندى هاى وى كم بود و خوراك و پوشاك و مسكن براى او كفايت مى كرد ، امروز احتياجات وى دم به دم افزون مى شود و او براى تأمين آنها چيزهاى تازه ابداع و اختراع مى كند و آنها را به مقادير زياد و زيادتر آماده مى سازد ، ما در دوران وفور نعمت زندگى مى كنيم و هزاران ماشين و وسايل فنى در اختيار خود داريم ؛ اما براى ساختن آنچه مورد نياز ما است به منابع دائمى مواد اوليه مانند : فلزات ، زغال ، نفت و سنگ احتياج داريم ، تمام اين موادّ را از قشر زمين بيرون مى آوريم .
زمين ، گنجينه عظيمى است كه مقدار فوق العاده اى ثروت در گوشه و كنار آن نهفته است ، يك جا آهن دارد و جاى ديگر زغال و نفت و باز جاى ديگر آلومينيوم و ساير فلزات ، بشر وسايلى در اختيار دارد كه محصول زحمات مخترعين است كه با آنها مواد مختلف را از دل معدن بيرون مى كشد ، معدنچيان و دانشمندان و مخترعان و صنعتگران ، مواد خام را از زمين بيرون مى آورند و به صورت آنچه كه مورد نياز ماست در مى آورند .
ألَمْ نَجْعَلِ الأَرْضَ مِهَاداً * وَالجِبَالَ أَوْتَاداً * وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجاً * وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتاً * وَجَعَلْنَا الَّيْلَ لِبَاساً * وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشاً * وَبَنيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِدَاداً * وَجَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً * وَأَنزَلْنَا مِنَ المُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجاً * لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّاً وَنَبَاتاً * وَجَنَّاتٍ أَ لْفَافاً .
آيا زمين را بستر آرامش قرار نداديم ؟ * و كوه ها را ميخ هايى [ براى استوارى آن ؟ ] * و شما را جفت هايى [ به صورت نر و ماده ]آفريديم ، * و خوابتان را مايه استراحت و آرامش [ و تمدّد اعصاب ] قرار داديم ، * و شب را پوششى * و روز را وسيله معاش مقرّر كرديم ؛ * و بر فرازتان هفت آسمان استوار بنا نهاديم ، * و چراغى روشن و حرارت زا پديد آورديم ، * و از ابرهاى متراكم و باران زا آبى ريزان نازل كرديم * تا به وسيله آن دانه و گياه برويانيم ، * و باغ هايى از درختان به هم پيچيده و انبوه بيرون آوريم .
در اين آيات بسيار مهم ، قرآن مجيد به نعمت با عظمت زمين و قسمتى از نعمت ها كه در ارتباط با زمين است و نعمت هاى ديگر كه در تداوم حيات انسان نقش مهمى دارد اشاره كرده كه با استفاده از بعضى تفاسير به خصوص تفسير نوين به توضيح مختصر هريك از آيات مى پردازيم .
قرآن مجيد مكرّر از زمين نام برده و در هر مورد به مناسبت مقام ، صفتى و فائده اى بيان كرده است .
در مادّه لفظ مهاد كه ابوالفتوح رازى «گسترده» و كشف الاسرار ميبدى «آرامگاه» ترجمه كرده اند كتب لغت سه معناى «تسويه» و «تسهيل» و «اصلاح» را آورده اند ، بنابراين لفظ مذكور به تنهايى ما را متوجّه مى سازد كه زمين هموار و استفاده از آن آسان و براى زندگى صالح است .
اگر به جاى تسويه و مسطّح بودن ، قدم به قدم كوه هاى بسيار بلند و درّه هاى خيلى عميق بود و به جاى سهولت ، سطح زمين را سنگ هاى بسيار سخت پوشيده يا باتلاق هايى گرفته بود كه با قدم نهادن در آن ، همه را در خود فرو مى برد و حفر چاه ها و كاريزها و ساختن خانه و امر زراعت در آن ممكن نمى شد و اگر به جاى صلاحيت ، قشر زمين مشتعل و داغ يا به عكس بسيار سرد و پوشيده از يخ بود آيا نباتى و جانورى در آن موجود مى شد ؟
أَلَمْ نَجْعَلِ الأَرْضَ مِهَاداً .
آيا زمين را بستر آرامش قرار نداديم ؟
جبال اوتاد زمين است ، اوتاد ، جمع وتد به معناى ميخ هاى بزرگ است ، گفته مى شود كه مركز زمين آتش مشتعل است كه گاهى از دهانه كوه هاى آتش فشان مقدار كمى از موادّ گداخته درونى به سطح زمين پرتاب شده و شهرى عظيم مانند پمپى را نابود مى سازد ، روى اين كره آتش پوسته نازكى است البته نسبت به حجم زمين كه جانداران بر آن زندگى مى كنند ، در فاصله هاى كم يا زياد ، كوه ها قرار دارند كه هر قطعه اى از قشر زمين به آنها اتّصال مى يابد ، اگر كوه ها تكيه گاهى براى اين قطعات مختلف نباشند يكسره سطح زمين در نتيجه فشار مواد منفجره از داخل در حركت و اضطراب مى افتد و گرفتار زلزله هاى ويران كننده و پى در پى مى شود ، پس خيمه سطح زمين را ميخ هاى محكم كوه ها آرام نگه مى دارند .
و نيز كسانى كه اندك اطلاعى از علم هواشناسى دارند ، مى دانند كه شدت بادها هنگامى كه به سطح زمين مى رسد به وسيله كوه ها شكسته مى شود و گرنه همواره بادهاى بسيار شديد ، طوفان هاى عجيب ايجاد مى كرد و آرامش ساكنان زمين را بر هم مى زد و درخت هاى بسيار بزرگ را از ريشه مى كند و جانوران را پرتاب كرده زندگى را بر همه زندگان نباتى و حيوانى دشوار بلكه محال مى ساخت ، پس به اين لحاظ نيز مى توانيم كوه ها را ميخ زمين بناميم كه موجب سكون و آرامش سطح زمين و اهل زمين هستند !!
وَالجِبَالَ أَوْتَاداً .
و كوه ها را ميخ هايى [ براى استوارى آن ؟ ] .
و شما را جفت ، جفت آفريديم و اين جفت آفريده شدن انسان و همه موجودات از اعظم نعمت هاى الهى است و شما مى توانيد با اندك انديشه به اين معنى توجه كنيد كه اگر براى موجودى جفتى نباشد ، زندگى براى او چه سخت و گاهى غير قابل تحمل است !
قرآن مجيد در سوره حج آيه ششم ، شعرا آيه هفتم ، لقمان آيه دهم ، ق آيه هشتم ، رعد آيه چهارم ، ذاريات آيه پنجاهم ، به جفت بودن تمام موجودات عالم تصريح دارد . بايد به آنان كه كشف اين حقيقت بزرگ را به دانشمندان قرون اخير نسبت مى دهند گفت : اين مسئله از اكتشافات جديد و تازه نيست ، قرآن مجيد در هزار و چهارصد سال پيش اين معنى را بازگو كرده است .
يكى از فلاسفه بزرگ اروپا به نام « مومنيه » جفت بودن تمام موجودات را يكى از بهترين دلايل وجود حق دانسته آن جا كه مى گويد :
اگر ما فرض كنيم جهان آفرينش به طور خارق العاده كه عقل بشر به آن دسترسى ندارد ، بدون آفريننده با اختيار و اراده اى خلق شده و اتفاقات پى در پى منجر به وجود يافتن مردى گشته است ، آيا عقل اين را مى تواند بپذيرد كه باز هم تصادفات و اتفاقات موجود ديگرى را كه در ظاهر و صورت همانند او در تركيبات داخلى مقابل و مباين او باشد ايجاد نموده باشد ، تا نسل بشر باقى بماند و زمين آباد گردد ؟
آيا همين يك دليل به تنهايى كافى نيست تا ما بپذيريم كه هستى ، آفريننده اى مختار دارد كه كائنات را ابداع فرموده و گوناگون ساخته و قوا و غرائز و حواس و الهامات فطرى و ابزار و اندام متناسب به هر نوع عنايت فرموده تا به زندگى خويش ادامه دهند و به كمال لايق خود برسند . وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجاً . و شما را جفت هايى [ به صورت نر و ماده ]آفريديم .
منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان