فارسی
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 - الخميس 22 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

سرگذشتى عاشقانه

 روزى از روزها كنيزش از ابريقى گلين به روى دستش جهت وضو آب مى ريخت، از بى توجّهى كنيز آفتابه رها شد و پيشانى حضرت را مجروح كرد! حضرت سربلند كرد; كنيز عرضه داشت: خداوند عزّوجلّ مى فرمايد: وَ الْكاظِمينَ الْغَيظَ  (و آنانكه خشم خود را فرو مى خورند)
حضرت فرمود: خشمم را فرو خوردم. عرضه داشت: وَ الْعافينَ عَنِ النّاسِ  (و آنانكه ازمردم گذشت مى كنند)
فرمود: از تو گذشت نمودم. گفت: وَ اللّه يُحِبُّ الْمُحْسرنينَ  (و خداوند نيكوكاران را دوست دارد)  فرمود: برو در راه خدا آزادى!

 


منبع : برگرفته از کتاب دیار عاشقان استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

دشمنان بی رحم
شخصیت بی‌نظیر حضرت ابوالفضل (ع)
لقب امین
درخت بهشتى
غدیر، اکمال دین
سخاوتمندی و بزرگی روح
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ
مهرورزى به جانوران
نا امیدى کفر است
برگشت و اصلاح بعد از توبه

بیشترین بازدید این مجموعه

گنهکار و امید به توبه
نا امیدى کفر است
درخت بهشتى
مهرورزى به جانوران
دشمنان بی رحم
نزدیک شدن به خدا
برگشت و اصلاح بعد از توبه
عاقبت اندیشی
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ
اخلاق خدا را رعایت کنید

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^