یکى از نیکان را دیدند که زیاد گریه مى کند و فراوان اشک مى ریزد ، گفتند : سبب این همه گریه و ناله چیست ؟ گفت : اگر خداوند به من بفرماید به خاطر گناهانت ، براى همیشه تو را در حمّامى گرم حبس مى کنم ، سزاوار است اشک چشمم تمام نشود ، ولى چه کنم که تهدید کرده گنهکار اهل عذاب و مستحق جهنم است ، جهنمى که آتشش را هزار سال ملکوتى گیراندند قرمز شد ، هزار سال روى آن کار کردند سپید شد ، و هزار سال دیگر بر آن دمیدند سیاه شد ، من با آن سیاهچال چه کنم ؟ تنها امید من براى نجات از آن عذاب سخت ، توبه و انابه و عذرخواهى از خداوند است(2) .