بینایان راه ، و عالمان آگاه ، و اندیشمندان پاکدل ، کتابهاى باعظمتى در مسایل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مجموعه ى ورّام : 2 / 235 ، الجزء الثانى ; بحار الانوار : 14 / 330 ، باب 21 ، حدیث 64 ; مستدرک الوسائل : 12 / 196 ، باب 6 ، حدیث 13865 .
2 ـ رجال علامه ى بحر العلوم : 2 / 127 .
اخلاقى نوشته اند ، و اخلاق را در دو بخش حسنات اخلاقى و سیئات اخلاقى شرح داده اند . کبر و عجب و خودبینى را در باب سیئات ، و تواضع و فروتنى و خاکسارى را در فصل حسنات به طور مفصل تفسیر کرده اند .گناه را محصول تکبّر انسان از حق ، و توبه و انابه را میوه ى شیرین تواضع و فروتنى در پیشگاه حق دانسته اند .وضع ناهنجارى که براى ابلیس پیش آمد و او را به فرموده ى قرآن ، گرفتار لعنت و رجم و طرد از حریم حق نمود ، معلول کبر او در برابر امر خدا مى دانند ، و توبه و قبول آن را از جانب خدا در ارتباط با آدم و همسرش ، محصول تواضع و فروتنى او نسبت به حق به حساب مى آورند ، و در این زمینه نظر مى دهند . به خاطر این که تکبر باعث رانده شدن انسان از حریم حق ، و دورى او از رحمت خدا مى شود ، واجب است از تکبر کناره گرفت و به علت این که تواضع و فروتنى ، انسان را به مقام قرب آراسته مى کند و او را به بندگى و عبادت مى کشاند ، و او را وادار مى نماید از گناهان و معاصى اش در پیشگاه حق عذر خواهى کند و اقدام به توبه نماید ، واجب است وجود خود را به خاکسارى در برابر حق زینت دهد و بر خاک باعظمت حریم دوست سر ذلت نهد ، و با حالت خشوع و تواضع و چشمى گریان به جانب محبوب رود ، و تعهد نماید براى همیشه از گناه کناره گیرى کند و به جبران گذشته برخیزد .خداوند مهربان به موسى بن عمران خطاب کرد :یَابْنَ عِمْرانَ ! هَبْ لِى مِنْ عَیْنَیْکَ الدُّمُوعَ ، وَمِن قَلْبِکَ الخُشُوعَ ، وَمِنْ بَدَنِکَ الخُضُوعَ ثُمَّ ادْعُنى فِى ظُلَمِ اللَّیالِى تَجِدْنى قَرِیباً مُجِیباً(1) . پسر عمران ! به پیشگاه من از دو دیده ات اشک و از قلبت خشوع و از بدنت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ عده الداعى: 207، القسم الثالث فى الآداب المتاخره; بحار الانوار: 13 / 361، باب 11، حدیث 78.
فروتنى بیاور ، آنگاه در تاریکى شبها مرا بخوان ، نزدیک و جواب دهنده ام یابى .قرآن درباره ى ابلیس مى گوید : قَالَ مَا مَنَعَکَ اَلاَّ تَسْجُدَ اِذْ اَمَرْتُکَ قَالَ اَ نَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَار وَخَلَقْتَهُ مِن طِین * قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ اَنْ تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ اِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ (1) . خداوند به او فرمود : تو را از سجده بر آدم چه برنامه اى مانع شد که چون تو را دستور دادم انجام ندادى ؟ پاسخ داد : من از او بهترم ، مرا از آتش و او را از خاک به وجود آوردى ، آتش کجا و خاک کجا ؟ خداوند به او فرمان داد از این مقام ملکوتى و هویت معنوى فرود آى ، تو را نرسد که نخوت و کبر به میان آورى ، از حریمم بیرون رو که تو از زمره ى فرومایگانى .قرآن ، پستى و بدبختى و شقاوت و تیره روزى ابلیس را میوه ى تلخ تکبر او از فرمان خدا مى داند ، کبرى که باعث پستى و هلاکت و خروج او از حریم ملکوت شد . بنابراین انسان باید از کبر بپرهیزد که این حالت شیطانى مانع او از اجراى فرمان خداوند است .قرآن مجید درباره ى آدم و همسرش مى فرماید : قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا اَنْفُسَنَا وَاِن لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ (2) هر دو گفتند : خداوندا ! ما بر خود ستم روا داشتیم ، اگر ما را مورد مغفرت و رحمت قرار ندهى هر آینه از زیانکاران خواهیم بود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اعراف ( 7 ) : 12 ـ 13 .
2 ـ اعراف ( 7 ) : 23 .
قرآن ، اقرار و اعتراف آدم و همسرش را به مخالفت با فرمان حق و طلب مغفرت و رحمت حضرت محبوب را که امرى پسندیده و محمود است به عنوان بازگشت و توبه ى آدم مى داند ، و در آیه ى 37 سوره ى بقره قبولى این توبه را اعلام مى کند ، ولى باید به این حقیقت توجه داشت که اقرار و اعتراف و توبه و بازگشت به خدا محصول پرقیمت تواضع روحى و خشوع قلبى و سوز دل است ، و چون از نظر علماى اخلاقى تکبر حجابى سنگین بین عبد و خدا ، و تواضع و خاکسارى راهى هموار و درى باز بین انسان و حضرت حق است ، و بقاى بر کبر گناهى عظیم ، و دست برداشتن از نخوت واجبى بزرگ ، و آراسته شدن به تواضع عملى ملکوتى ، و به کارگیرى آن براى دست شستن از گناه و آراسته شدن به عبادت و بندگى ، مساله اى لازم و ضرورى است ; بر این اساس توبه از گناه که در حقیقت نشان دادن تواضع به حریم حق و دور شدن از کبر و نخوت است ، واجب اخلاقى است .درباره ى کبر در روایات مى خوانیم :عَن حَکیم قَالَ : سَاَلْتُ ابَا عَبدِاللهِ (علیه السلام) عَن اَدْنَى الاِلْحادِ ، فَقالَ : اِنَّ الکِبْرَ اَدْناهُ(1) . حکیم مى گوید : از حضرت صادق (علیه السلام) از کمترین مرتبه ى الحاد پرسیدم ، در جواب فرمودند : کمترین مرتبه ى آن کبر است !حسین بن ابى علا مى گوید : از امام ششم (علیه السلام) شنیدم که فرمودند :الکِبْرُ قَدْ یَکُونُ فِى شِرارِ النّاسِ مِنْ کُلِّ جِنْس وَالْکِبْرُ رِداءُ اللهِ فَمَنْ نَازَعَ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ رِدَاءَهُ لَمْ یَزِدْهُ اللهُ اِلاَّ سَفالا . . .(2) کبر در بدترین مردم است از هر جنسى که باشند ، بزرگى برازنده ى حق است ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ کافى : 2 / 309 ، باب الکبر ، حدیث 1 ; بحار الانوار : 70 / 190 ، باب 130 ، حدیث 1 .
2 ـ کافى : 2 / 309 ، باب الکبر ، حدیث 2 ; بحار الانوار : 70 / 209 ، باب 130 ، حدیث 2 .
هر کس با خداوند در رداى برازنده ى او به ستیزه برخیزد ، خداوند جز پستى بر او نیفزاید .امام باقر (علیه السلام) فرمودند :العِزُّ رِداءُ اللهِ ، وَالْکِبْرُ اِزارُهُ ، فَمَنْ تَنَاوَلَ شَیْئاً مِنْهُ اَکَبَّهُ اللهُ فِى جَهَنَّمَ(1) . عزت روپوش خدا ، و کبر همچون زیرپوش حق است ، هر کس به یکى از آنها دست اندازد خداوند او را در جهنم سرنگون کند .درباره ى تواضع در روایات مى خوانیم :امام ششم (علیه السلام) فرمودند :اِنَّ فِى السَّماءِ مَلَکَیْنِ مُوَکَّلَیْنِ بِالعِبادِ فَمَنْ تَواضَعَ للهِِ رَفَعاهُ وَمَنْ تَکَبَّرَ وَضَعاهُ(2) . همانا در آسمان دو فرشته اند که هر دو را بر بندگان گماشته اند ، هر کس براى خدا فروتنى و خاکسارى کند او را رفعت دهند ، و هر که تکبر ورزد او را پست و ذلیل نمایند .رسول حق فرمودند :فَانَّ مَنْ تَواضَعَ للهِِ رَفَعَهُ اللهُ وَمَن تَکَبَّرَ خَفَضَهُ اللهُ وَمَن اقْتَصَدَ فِى مَعِیشَتِهِ رَزَقَهُ اللهُ وَمَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللهُ وَمَنْ اَکْثَرَ ذِکْرَ المَوْتِ اَحَبَّهُ اللهُ(3) . همانا هر که براى خدا فروتنى نماید خداوند او را بالا برد ، و هر که تکبر نماید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ کافى : 2 / 309 ، باب الکبر ، حدیث 3 ; ثواب الاعمال : 221 ، عقاب المتکبر ; بحار الانوار :
70 / 213 ، باب 130 ، حدیث 3 .
2 ـ کافى : 2 / 122 ، باب التواضع ، حدیث 2 ; مشکاه الانوار : 227 ، الفصل الثانى فى التواضع ; بحار الانوار : 70 / 237 ، باب 130 ، حدیث 44 .
3 ـ کافى : 2 / 122 ، باب التواضع ، حدیث 3 ; مجموعه ى ورّام : 2 / 190 ، الجزء الثانى ; بحار الانوار : 72 / 126 ، باب 51 ، حدیث 25 .
خداوند او را پست و خوار کند ، و هر که در زندگى میانه روى پیشه گیرد خداوند روزیش دهد ، و هر کس ولخرجى نماید خداوند عنایتش را از او منع کند ، و هر که زیاد یاد مرگ کند پروردگار او را دوست دارد .خداوند به داوود خطاب کرد :یا داوُدُ ! کَما اَنَّ اَقْرَبَ النَّاسِ مِنَ اللهِ المُتَواضِعُونَ ، کَذلِکَ اَبْعَدُ النَّاسِ مِنَ اللهِ المُتَکَبِّرُونَ(1) . اى داوود ! چنانکه نزدیکترین مردم به خداوند فروتنانند ، هم چنین دورترین مردم از خدا متکبرانند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ کافى : 2 / 123 ، باب التواضع ، حدیث 11 ; وسائل الشیعه : 15 / 272 ، باب 28 ، حدیث 20494 ; بحار الانوار : 72 / 132 ، باب 51 ، حدیث 34 .