احادیث بر خلاف عقل نیستند بلکه این عقل و دانش ما است که محدود است و همه چیز را نمی تواند درک کند و قرآن کریم می فرماید: «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا؛ما به شما ندادیم از علم و دانش مگر اندکی» بنابر این آنچه در بعضی از احادیث بیان گردیده و با عقل ما جور در نمی آید دلیل بر بطلان آن حدیث نمی شود.ای چه بسا یک حدیث شناس متخصص و کار شناس ماهر همان حدیث را طوری تفسیر و توجیه نماید که انسان متوجه حقیقت مطلب بشود و بر فرض هم که ما نتوانیم یک حدیث را به هیچ وجه توجیه و تفسیر نمائیم باز هم عقل و درایت حکم می کند که ما آن حدیث را کنار بگذاریم و علمش را بخود اهلبیت رد کنیم چون خود امامان ما فرموده اند اگر سخنی از ما به شما رسید که حقیقت آن را نفهمیدید آن حدیث را بخود ما رد کنید و ما بهتر می دانیم که چه بیانی را و برای چه کسانی گفته ایم. و هر مورخ و محدثی وظیفه اخلاقی، دینی، دارد که در نقل آنچه به او رسیده کمال امانتداری را رعایت کند و یک ناقل حدیث هرگز کاری به متن حدیث ندارد او فقط وظیفه اش نقل چیزی است که به او رسیده و این مخاطب و برداشت کننده است که باید با رعایت موازین دقیق تخصصی و کارشناسی علم الحدیث صحت و سقم یک حدیث را بررسی کند و اگر یک ناقل حدیث بخواهد بصرف اینکه حدیث با عقلش جور در نمی آید آن را رد کند و نقل نکند این می شود خیانت در امانت.