وقتي انسان وابسته به حق باشد و از آن منبع نيرو بگيرد توجه به او داشته باشد ياد او باشد خوب ظرفيت وسيعي براي او خواهد بود اين ظرفيتي كه گنجايش توحيد را داشته «لا يسعني أرضي و لا سمائي» اين روايت را من قبلاً فكر ميكردم صوفيه يا اهل خانقاه يا عرفانهاي بيروني ساختند يادداشت كردم در كتابهاي روايي ديدم «يقول الله عز و جل لا يسعني أرضي و لا سمائي و لكن يسعني قلب عبدي المؤمن» آسمانها و زمين گنجايش معنويت و نور من را ندارد ولي قلب بندة مؤمن من گنجايش من را دارد. شما همين قلب پيغمبر اكرم (ص) را از طريق قرآن مجيد ببينيد شما معارف قرآن را ملاحظه كنيد كه درباره قرآن در اصول كافي در باب فضل قرآن است «لَا تُحْصَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تُبْلَى غَرَائِبُه» شگفتيهاي قرآن شمردني نيست. شما ببينيد هزار و پانصد سال است دارند تفسير مينويسند باز هم آيات حرف نو دارد حرف تازه دارد، حرف جديد دارد. كل قرآن نه اين آيات روي كاغذ آن را كه بچّههاي متدين حافظ قرآن هستند قرآن با تمام محتوياتش با اين عجايبش
« نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمين *عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ»
يعني نه در حافظهات يعني گنجايش قلب را ببينيد كه تمام حقايق قرآن كه قابل شمردن نيست در قلب رسول خدا جا گرفته. توحيد در قلب پيغمبر (ص) جا گرفت، « آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّه» اين گنجايش با ايمان به دست ميآيد « إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» آن ايمان با علم به دست ميآيد وقتي اين گنجايش به دست آمد انسان در برابر جريانات شيرين مست نميكند در مقابل جريانات تلخ هم پست نميشود.
من يك بار به چند تا از دوستانم گفتم: اگر اين حقيقت را بخواهيد كاملاً لمس بكنيد و بدانيد شرح صدر و ضيق صدر يعني چه؟ گفتم: مخترع ماشين بسيار مهم كه يك روزگاري شهرت جهاني داشت در ايران هم فراوان بود «فورد» اهل امريكا بود و اين ماشين را به نام خودش فورد انتخاب و اختراع كرد. عجيب آن روزگار در آمريكا و كشورهاي ديگر خريدند و يك ماشين كارخانه اختصاصي براي خود فورد ساخته بود پشت اين ماشين نشست از يك شهري برود به يك شهر ديگر وسط جاده ماشين خاموش شد. خودش مخترع اين موتور بود موتورها همينجور سال به سال اوج پيدا كرده و قويتر و بهتر شده. آمد پايين تمام جريانات موتور را كنترل كرد ديد باطري شارژ دارد، برق به همه جاي ماشين ميرسد. كوئل ماشين درست كار ميكند كاربراتور مشكلي ندارد، پلاتين مشكلي ندارد، سيمهاي واير مشكلي ندارد. ديد همه جاي موتور سالم است ولي ماشين نميرود. ببينيد ضيق صدر به اين ميگويند كنار اتومبيل در همان حال از شدّت تنگ حوصلگي و از كوره در رفتن خودكشي كرد. بعد كه ديدند دير كرد نيامد بالاخره آمدند ديدند جنازهاش كنار ماشين است معلوم شد قاتلي نداشته حالا با آن پزشكي كه آنها داشتند امتحاني كه از بدن كردند ديدند خودش خودش را كشته و فكر كردند كه اين ماشينش متوقف شده عيبش را پيدا نكرده حوصلهاش سر آمده خودش را كشته. بعد آمدند ماشين را بررسي كردند ديدند بنزينش تمام شده هيچ عيبي نداشته.