انفاق به قدر بضاعت
- تاریخ انتشار: 11 دى 1390
- تعداد بازدید: 713
خانمى آمد و به سردار لشكر پيغمبر صلىاللهعليهوآله گفت: شما در كوچه دارى مىچرخى و داد مىزنى كه به جبهه كمك كنيد و مىخواهيد برويد؟ گفت: بله.
يك دستمال بسته بود، گفت: من همين مقدار وسعم مىرسد، گفت: اين چيست؟
گفت: من پول ندارم، شوهرم هم در جنگ قبلى كشته شده، وضعم هم خيلى خوب نيست، هر چه در خانه گشتم كه به جبهه كمك كنم، ديدم هيچ چيزى قابل كمك كردن ندارم، رفتم و در اتاق را بستم، قيچى برداشتم، موهاى سرم را قيچى كردم، بافتم، به اندازهاى كه دهانه يك اسب اگر پاره شد، با اين موى من ببنديد. به اين مقدار به جبهه كمك بدهم، من بيشتر از اين از دستم برنمىآيد.
خدا قبول مىكند، يعنى به ما گفتهاند كه به كمك كم خود نگاه نكن، شب يا روز، آشكار يا پنهان، كسانى كه با پولشان اين طور معامله دارند، مزدشان پيش خودم است، ولو اين كه سال گذشته نيم كيلو برنج بيشتر نتوانسته كمك كند، شب در خانه مستحق برده، تا خواستند در را باز كنند، پشت در گذاشته و رفته است.
يا نه، آشكارا آورده و گفته: آقا! من اين نيم كيلو قند از من برمىآمد كه كمك كنم.
اينها اجرشان پيش من است. اينها بايد در گروه اولياى من بروند، چون من در سوره يونس گفتهام:
« أَلاَآ إِنَّ أَوْلِيَآءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »
اينهايى كه «سرا و علانيةً»، «باليل و النهار» در راه من كمك مىدهند و پول خرج مىكنند، ولو كم باشد، اجرشان با من است.