فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عقیق و ارغوان ازبهروز سپیدنامه - ایلام

و می گرید غمش را نیمه جان آهسته ... آهسته

کنار تشت زر با خیزران آهسته ... آهسته

 

دو دست کوچکش بر می کشد دیباج را از تشت

نمایان می شود ماه نهان آهسته ... آهسته

 

چو خورشیدی که سر بر می زند با شور و شیدایی

ز پشت پرده های آسمان آهسته ... آهسته

 

نگاهش می خورد پیوند با لبخند محزونی

که می ریزد عقیق و ارغوان آهسته ... آهسته

 

میان تشت خون می لغزد انگشتان لرزانش

به روی گونه های مهربان آهسته ... آهسته

 

و می بوید چو گلهای بهاری زلف خونینش

و می ریزند با هم هردوان آهسته ... آهسته

 

نگاهش می رود سوی غروب و گرد اندوهی

که می بارد به روی کاروان آهسته ... آهسته

 

نفس از سینه اش پر می کشد – پرواز بی برگشت-

به سمت وسعت رنگین کمان آهسته ... آهسته

 

شکوفا می شود در مقدمش دروازه های عرش

به آهنگ مفاتیح الجنان آهسته ... آهسته

 

و زینب می گدازد همچنان آهسته ... آهسته

و زینب می گدازد همچنان آهسته ... آهسته


منبع : بهروز سپیدنامه - ایلام
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شاهد همت‏ از آزرم خراسانی‏
شرمنده توست از حسن احمدزاده
صاحب لوا
آمد آن عباس‏ از سروش اصفهانی
باز می‌خواند کسی در شیهة اسبان مرا از حسین ...
این ستاره چه به پیراهن شب می آمد ازصالح دُروند
غروب عاشورا ازعلی فرهمند
عباس حداد کاشانی ساقی حرم
درس وفا
داغ از حسین عبدی

بیشترین بازدید این مجموعه

شاهد همت‏ از آزرم خراسانی‏
صاحب لوا
آمد آن عباس‏ از سروش اصفهانی
غروب عاشورا ازعلی فرهمند
این ستاره چه به پیراهن شب می آمد ازصالح دُروند
باز می‌خواند کسی در شیهة اسبان مرا از حسین ...
شرمنده توست از حسن احمدزاده

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^