فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

فرهنگ عاشورا(8)

فرهنگ عاشورا(8)

رمز جاودانگى عاشورا

هيچ حادثه اى به جاودانگى و ماندگارى «كربلا»نمى رسد و در اين حد،در ذهنها وزندگيها زنده نيست و اينگونه فراگير زمانها و مكانها و انسانها نگشته است و موج آن مثل عاشورا هميشه متلاطم نمانده است.رمز آن در چند مساله نهفته است،از جمله:
1-خدايى بودن آن:حركت حسين «ع »،جهاد و شهادتش،انگيزه و محركش همه و همه براى خدا بود و هر چه كه «لله »باشد،رنگ جاودانه مى گيرد.نور خدا خاموشى ندارد وجهاد براى حق، همواره امتداد مى يابد.
پايان زندگانى هر كس به مرگ اوست
جز مرد حق كه مرگ وى،آغاز دفتر است
قيام براى خدا فراموش نمى شود و نورش خاموش نمى گردد،چونكه رنگش خدايى ونورش الهى است.
دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت
آرى آن نور كه فانى نشود،نور خداست
2-افشاگريهاى اسراى اهل بيت:هر انقلابى،يك بازو مى خواهد و يك زبان،خون و پيام،عمل و تبليغات.خطابه هاى زينب و سجاد«عليهما السلام »و سخنان بازماندگان كربلا دردوران اسارت، نقش مهمى در افشاگرى چهره دشمن و خنثى كردن تبليغات دروغين امويان و آگاهى مردم از ماهيت قيام و شخصيت سيد الشهدا و شهيدان عاشورا داشت وسبب شد امويان نتوانند پرده بر جنايات خويش بكشند و آن حادثه را از يادها ببرند.
3-احياگريهاى «ذكر»:در تعليمات ائمه،تاكيد فراوان شده كه براى امام حسين «ع »وشهداى كربلا گريه كنند،نوحه بخوانند،شعر بسرايند،عزادارى كنند.زيارت روند،برتربت امام حسين سجده كنند.اينها همه سبب شده كه مكتب عاشورا و حادثه كربلا ومظلوميت امام حسين «ع »و شهداى كربلا،بصورت زنده و جاويد و فراگير باقى بماند.
نقش «ياد»،«بكاء»،«زيارت »،«شعر»و«مرثيه »در جاودانه ساختن عاشورا مهم است.[1] -كيفيت حادثه:نفس حوادث عاشورا و اوج فداكاريها و اخلاص ياران امام و اوج خشونت و بى رحمى سپاه كوفه نسبت به سيد الشهدا و غربت و مظلوميت و عطش در اوج خود،همه و همه اين حادثه بى نظير را ماندگار ساخته است.

*********
روز شمار قيام كربلا

در اين قسمت،حوادثى را كه در ارتباط با نهضت عاشورا در شام،مدينه،كوفه،مكه،كربلا و...به ترتيب زمانى اتفاق افتاده است،مى آوريم:
15 رجب 60 هجرى:مرگ معاويه در شام و نشستن يزيد به جاى پدر.
28 رجب 60:رسيدن نامه يزيد به والى مدينه مبنى بر بيعت گرفتن از حسين «ع »وديگران.
29 رجب 60:فرستادن وليد،كسى را سراغ سيد الشهدا و دعوت به آمدن براى بيعت،ديدار امام حسين «ع »از قبر پيامبر و خدا حافظى،سپس هجرت از مدينه،همراه بااهل بيت و جمعى از بنى هاشم.
3 شعبان 60:فرستادن وليد،كسى را سراغ سيد الشهدا و دعوت به آمدن براى بيعت،ديدار امام حسين «ع »از قبر پيامبر و خداحافظى،سپس هجرت از مدينه،همراه با اهل بيت و جمعى از بنى هاشم.
ورود امام حسين «ع »به مكه و ملاقاتهاى وى با مردم.
10 رمضان 60:رسيدن نامه اى از كوفيان به دست امام،توسط دو نفر از شيعيان كوفه.
15 رمضان 60:رسيدن هزاران نامه دعوت به دست امام،سپس فرستادن مسلم بن عقيل به كوفه براى بررسى اوضاع.
5 شوال 60:ورود مسلم بن عقيل به كوفه،استقبال مردم از وى و شروع آنان به بيعت.
11 ذى قعده 60:نامه نوشتن مسلم بن عقيل از كوفه به امام حسين و فراخوانى به آمدن به كوفه.
8 ذى حجه 60:خروج مسلم بن عقيل در كوفه با چهار هزار نفر،سپس پراكندگى آنان از دور مسلم و تنها ماندن او و مخفى شدن در خانه طوعه.تبديل كردن امام حسين «ع »
حج را به عمره در مكه،ايراد خطبه براى مردم و خروج از مكه همراه با 82 نفر از افرادخانواده و ياران به طرف كوفه.دستگيرى هانى،سپس شهادت او.
9 ذى حجه 60:درگيرى مسلم با كوفيان،سپس دستگيرى او و شهادتش بر بام دار الاماره كوفه،ديدار امام حسين با فرزدق در بيرون مكه.
ذى حجه 60:بر خورد امام حسين «ع »با حر و سپاه او در منزل «شراف ».
ذى حجه 60:دريافت مجدد خبر شهادت مسلم بن عقيل و قيس بن مسهر در منزل «عذيب الهجانات ».
2 محرم 61:ورود امام حسين «ع »به سرزمين كربلا و فرود آمدن در آنجا.
3 محرم 61:ورود عمر سعد به كربلا،همراه چهار هزار نفر از سپاه كوفه و آغازگفتگوى وى با امام براى وادار كردن آن حضرت به بيعت و تسليم شدن.
5 محرم 61:ورود شبث بن ربعى با چهار هزار نفر به سرزمين كربلا.
7 محرم 61:رسيدن دستور از كوفه بر ممانعت سپاه امام از آب،ماموريت پانصدسوار دشمن بر شريعه فرات به فرماندهى عمرو بن حجاج.
9 محرم 61:ورود شمر با چهار هزار نفر به كربلا،همراه با نامه ابن زياد به عمر سعد،مبنى بر جنگيدن با حسين «ع »و كشتن او،و آوردن امان نامه براى حضرت عباس «ع »و حمله مقدماتى سپاه عمر سعد به اردوگاه امام و مهلت خواهى امام براى نماز و نيايش در شب عاشورا.
10 محرم 61:درگيرى ياران امام با سپاه كوفه،شهادت امام و اصحاب،غارت خيمه ها،فرستادن سر مطهر امام به كوفه،توسط خولى.
11 محرم 61:حركت سپاه عمر سعد و نيز اسراى اهل بيت از كربلا به كوفه،پس ازآنكه عمر سعد بر كشته هاى سپاه خود نماز خواند و آنان را دفن كرد و اهل بيت را برشترها سوار كرده به كوفه برد.
1 صفر 61:ورود اسراى اهل بيت «ع »از كربلا به دمشق.
20 صفر:بازگشت اهل بيت «ع »از سفر شام به مدينه.

*********
روضه

روضه و روضه خوانى،به معناى ذكر مصيبت سيد الشهدا و مرثيه خوانى براى ائمه ومعصومين «ع »است كه مورد تشويق امامان و يكى از عوامل زنده ماندن نهضت حسينى وپيوند روحى و عاطفى شيعه با اولياء دين است.اشك ريختن و گريستن در مصائب اهل بيت «ع »نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگيهاى تربيتى براى سوگوار،موجب اجر و پاداش الهى در آخرت و بهره مندى از شفاعت ابا عبد الله الحسين است.
معناى روضه در اصل،باغ و بوستان است،اما سبب اشتهار مرثيه خوانى به «روضه »آن است كه مرثيه خوانان در گذشته،حوادث كربلا را از روى كتابى به نام «روضة الشهداء»
مى خواندند كه تاليف ملا حسين كاشفى است.«ملا حسين كاشفى(متوفاى 910 هجرى)
يكى از دانشمندان و خطباى با قريحه و خوش آواز سبزوار در قرن نهم هجرى بود،درزمان سلطنت سلطان حسين بايقرا(875-911 ه)به هرات،مركز حكمرانى اين پادشاه رفت و چون حافظه اى توانا و قريحه اى سرشار و آوازى گيرنده و مطبوع داشت و خطيبى دانشمند بود، بزودى شهرت يافت و مجالس وعظ و ذكر او بسيارى را به خود جلب كرد ومورد توجه پادشاه و شاهزادگان و اعيان و اكابر دولت و وزير فاضل و هنرمند هنر پرور او«امير على شيرنوايى »قرار گرفت.كاشفى دانشمندى فصيح و بليغ و شاعر پركار بود وبيش از چهل كتاب و رساله تاليف كرد.از جمله آنها«روضة الشهداء»بود.كاشفى كتاب روضة الشهدا را در واقعه كربلا به فارسى نوشت و چون مطالب اين كتاب را در مجالس عزادارى از روى كتاب بر سر منبر مى خواندند، خوانندگان اين كتاب به «روضه خوان »
معروف شدند و بتدريج خواندن روضه از روى كتاب منسوخ شد و روضه خوانها مطالب كتاب را حفظ كرده و در مجالس عزادارى مى خواندند.در زمان صفويه اقامه عزادارى بسيار رواج گرفت.»[2]كتاب روضة الشهدا كه حاوى ذكر مقتل و حوادث كربلا بود،در قرن دهم توسطمحمد بن سليمان فضولى به تركى ترجمه شد،با نام «حديقة السعداء».[3] در اينجا نمونه اى از متن روضة الشهداى واعظ كاشفى را جهت آشنايى مى آوريم،كه نثرى زيبا و ادبى است:«...آخر نظرى كن به حسرت آدم صفى و نوحه نوح نجى و در آتش انداختن ابراهيم خليل و قربانى كردن يعقوب در بيت الاحزان و بليت يوسف در چاه و زندان وشبانى و سرگردانى موسى كليم و بيمارى و بى تيمارى ايوب و اره شكافنده بر فرق زكرياى مظلوم و تيغ زهر آبداده بر حلق يحيى معصوم و الم لب و دندان سرور انبياء،وجگر پاره پاره حمزه سيد الشهدا و محنت اهل بيت رسالت و مصيبت خانواده عصمت وسرشك درد آلود بتول عذرا و فرق خون آلوده على مرتضى «ع »و لب زهر چشيده نورديده زهرا و رخ به خون آغشته شهيد كربلا و ديگر احوال بلاكشان اين امت و محنت رسيدگان عالى همت همه با جان غم اندوخته در كانون غم و الم سر تا پاى سوخته.نظم:
ز اندوه اين ماتم جان گسل
روان گردد از ديده ها خون دل »[4]
نثر شيوا و اديبانه «روضة الشهدا»ستودنى است،هر چند از نظر نقل،حاوى برخى مطالب ضعيف و بى ماخذ است.بعلاوه اين كتاب،در تحليل حادثه عاشورا ديدگاهى صوفيانه دارد و حوادث را بيشتر به منشا غيبى و مسائل آزمايش و ابتلاء اولياء نسبت مى دهد،تا بعد حماسى و اجتماعى و قابل اسوه گيرى در مبارزات ضد ظلم.
از آنجا كه مرثيه خوانى و ذكر مصيبت،سنت پسنديده دينى در احياء خاطره و نام وفضايل اهل بيت پيامبر است،بجاست كه اهل منبر و مداحان و ذاكران،با توجه به اهميت ونقش بسزاى روضه خوانى،در ارائه الگوهاى شايسته بكوشند و چهره خوبى از ائمه ومعصومين ارائه كنند.در اين زمينه،به درستى و صحت مطالب نقل شده،اعتبار منابع مورداستفاده،استوارى و زيبايى اشعار انتخابى و دورى كردن از هر حرف و روضه و شعرى كه با مقام والاى اولياء خدا ناسازگار است توجه داشته باشند.[5] در فضيلت گريست و گرياندن افراد براى امام حسين «ع »به اين حديث توجه كنيد:امام صادق «ع »فرمود:«من انشد فى الحسين عليه السلام بيت شعر فبكى و ابكى عشرة فله و لهم الجنة »[6] هر كس در باره حسين «ع »شعرى بگويد و گريه كند و ده نفر را بگرياند،براى او و آنان بهشت است.

*********
روضة الحسين «ع »

به حرم سيد الشهدا«ع »در كربلا روضة الحسين «ع »گويند.چرا كه حرم هر يك از ائمه و حرم نبوى،روضه و باغى از باغهاى بهشتى است.نسبت به مدفن آن حضرت،امام صادق «ع »فرموده است:«موضع قبر الحسين منذ يوم دفن فيه روضة من رياض الجنة ».[7]

*********
زنان در نهضت عاشورا

پيرامون زنان در حادثه كربلا در دو محور سخن مى توان گفت:يكى آنكه آنان چند نفرو چه كسانى بودند،ديگر آنكه چه نقشى داشتند.زنانى كه در كربلا حضور داشتند،برخى از اولاد على «ع »بودند،و برخى جز آنان،چه از بنى هاشم يا ديگران.زينب،ام كلثوم،فاطمه،صفيه،رقيه و ام هانى،از اولاد«ع »بودند،فاطمه و سكينه،دختران سيد الشهدا«ع »
بودند،رباب،عاتكه،مادر محسن بن حسن،دختر مسلم بن عقيل،فضه نوبيه،كنيز خاص امام حسين «ع »و مادر وهب بن عبد الله نيز از زنان حاضر در كربلا بودند.[8]5 نفر زن كه از خيام حسينى به طرف دشمن بيرون آمدند،عبارت بودند از:كنيز مسلم بن عوسجه،ام وهب زن عبد الله كلبى،مادر عبد الله كلبى،مادر عمر بن جناده،زينب كبرى «ع ».زنى كه در عاشورا شهيد شد،مادر وهب بود،بانوى نميريه قاسطيه،زن عبد الله بن عمير كلبى كه بر بالين شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت كرد و همانجا با عمود غلام شمر كه بر سرش فرود آورد،كشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبيت و احساس،به حمايت از امام برخاستند و جنگيدند:
يكى مادر عبد الله بن عمر كه پس از شهادت فرزند،با عمود خيمه به طرف دشمن روى كرد و امام او را برگرداند.ديگرى مادر عمرو بن جناده كه پس از شهادت پسرش،سر او راگرفت و مردى را به وسيله آن كشت،سپس شمشيرى گرفت و با رجزخوانى به ميدان رفت،كه امام حسين «ع »او را به خيمه ها برگرداند.[9] دلهم،دختر عمر(همسر زهير بن قين)
نيز در راه كربلا به اتفاق شوهرش به كاروان حسينى پيوست.زهير بيشتر تحت تاثيرسخنان همسرش حسينى شد و به امام پيوست.رباب،دختر امرء القيس كلبى،همسر امام حسين «ع »نيز در كربلا حضور داشت،مادر سكينه و عبد الله.زنى از قبيله بكر بن وائل نيزحضور داشت،كه ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود،ولى هنگام حمله سپاهيان كوفه به خيمه هاى اهل بيت،شمشيرى برداشت و رو به خيمه ها آمد و آل بكر بن وائل را به يارى طلبيد.
زينب كبرى و ام كلثوم،دختران امير المؤمنين «ع »،همچنين فاطمه دختر امام حسين «ع »
نيز جزو اسيران بودند و در كوفه و...سخنرانيهاى افشاگر داشتند.(توضيح بيشتر پيرامون اين زنان را تحت عنوان نام هر يك در اين مجموعه مطالعه كنيد).مجموعه اين بانوان،همراه كودكان خردسال،كاروان اسراى اهل بيت را تشكيل مى دادند كه پس از شهادت امام و حمله سپاه كوفه به خيمه ها،ابتدا در صحرا متفرق شدند،سپس بصورت گروهى و اسيربه كوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
اما در باره حضور اين زنان در حادثه عاشورا بيشتر به محور«پيام رسانى »بايد اشاره كرد(آنگونه كه در بحث «اسارت »گذشت).البته جهات ديگرى نيز وجود داشت كه فهرست وار به آنها اشاره مى شود كه هر كدام مى تواند به عنوان «درس »مورد توجه باشد:
-مشاركت زنان در جهاد.شركت در جبهه پيكار و همدلى و همراهى با نهضت مردانه امام حسين و مشاركت در ابعاد مختلف آن از جلوه هاى اين حضور است.چه همكارى طوعه در كوفه با نهضت مسلم،چه همراهى همسران برخى از شهداى كربلا،چه حتى اعتراض و انتقاد برخى همسران سپاه كوفه به جنايتهاى شوهرانشان مثل زن خولى.
آموزش صبر.روحيه مقاومت و تحمل زنان به شهادتها در كربلا درس ديگر نهضت بود.اوج اين صبورى و پايدارى در رفتار و روحيات زينب كبرى «ع »جلوه گر بود.
-پيام رسانى.افشاگريهاى زنان و دختران كاروان كربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدينه.پاسدارى از خون شهدا بود.سخنان بانوان،هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتگوهاى پراكنده به تناسب زمان و مكان.
-روحيه بخشى.در بسيارى از جنگها حضور تشويق آميز زنان در جبهه،به رزمندگان روحيه مى بخشيد.در كربلا نيز مادران و همسران بعضى از شهدا اين نقش را داشتند.
-پرستارى.رسيدگى به بيماران و مداواى مجروحان از نقشهاى ديگر زنان در جبهه ها،از جمله در عاشوراست.نقش پرستارى و مراقبت حضرت زينب از امام سجاد«ع »يكى ازاين نمونه هاست[10].
-مديريت.بروز صحنه هاى دشوار و بحرانى،استعدادهاى افراد را شكوفا مى سازد.
نقش حضرت زينب در نهضت عاشورا و سرپرستى كاروان اسرا،درس «مديريت درشرايط بحران »را مى آموزد.وى مجموعه بازمانده را در راستاى اهداف نهضت،هدايت كرد و با هر اقدام خنثى كننده نتايج عاشورا از سوى دشمن،مقابله نمود و نقشه هاى دشمن را خنثى ساخت.
-حفظ ارزشها.درس ديگر زنان قهرمان در كربلا،حفظ ارزشهاى دينى و اعتراض به هتك حرمت خاندان نبوت و رعايت عفاف و حجاب در برابر چشمهاى آلوده است.زنان اهل بيت،با آنكه اسير بودند و لباسها و خيمه هايشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض ديد تماشاچيان بودند،اما اعتراض كنان،بر حفظ عفاف تاكيد مى ورزيدند.ام كلثوم در كوفه فرياد كشيد كه آيا شرم نمى كنيد براى تماشاى اهل بيت پيامبر جمع شده ايد؟
وقتى هم در كوفه در خانه اى بازداشت بودند،زينب اجازه نداد جز كنيزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانى خود در كاخ يزيد نيز بر اينگونه گرداندن بانوان شهر به شهر،اعتراض كرد:«امن العدل يابن الطلقاء تخديرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله سباياقد تكت ستورهن و ابديت وجوههن يحدو بهن الاعداء من بلد الى بلد و يستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و يتصفح وجوههن القريب و البعيد و الغائب و الشهيد...»[11] و نمونه هاى ديگرى از سخنان و كارها كه همه درس آموز عفت و دفاع از ارزشهاست.
-تغيير ماهيت اسارت.اسارت را به آزادى بخشى تبديل كردند و در قالب اسارت،به اسيران واقعى درس حريت و آزادگى دادند.
-عمق بخشيدن به بعد عاطفى و تراژديك كربلا.گريه ها،شيونها،عزادارى بر شهدا وتحريك عواطف مردم،به ماجراى كربلا عمق بخشيد و بر احساسات نيز تاثير گذاشت واز اين رهگذر، ماندگارتر شد.

*********
زيارت

ديدار،بر سر تربت يك شهيد يا امام و امامزاده حضور يافتن،ديدار از حرم هاى مطهرو بقاع متبرك.زيارت پيامبر و ائمه «ع »هم در حال حياتشان ارزشمند و تاثير گذار است،هم پس از رحلت يا شهادتشان سازنده و الهام بخش است و تاكيد زيارت،نسبت به حضرت رسول «ص »، حضرت زهرا«س »،امامان معصوم،شهداى آل محمد،علما وصلحاست.امام صادق «ع »فرمود: «من زارنا فى مماتنا فكانما زارنا فى حياتنا»[25] هر كس مارا پس از مرگمان زيارت كند،گويا در حال حيات،زيارتمان كرده است.
زيارت ائمه،نشانه احترام به مقامشان،پيروى از راهشان،تبعيت از مواضعشان،استمرار خطشان،تجديد عهد با امامتشان،وفادارى به ولايتشان و زنده نگاهداشتن نام وياد و خاطره و فرهنگ و تعاليم آنان است.حضرت رضا«ع »فرمود:«ان لكل امام عهدا فى عنق اوليائه و شيعته و ان من تمام الوفاء بالعهد و حسن الاداء زيارة قبورهم...»[12] براى هرامامى در گردن و بر عهده هواداران و پيروانش عهد و پيمانى است و از جمله نشانه هاى وفاى كامل به اين پيمان،زيارت قبور امامان است.
اينگونه زيارتها،علاوه بر آنكه براى خود زائر،اثر تربيتى و تزكيه روح دارد و دليل حقشناسى او نسبت به اولياء خدا و پيشوايان دين است،در زمينه احياء امر امامان و ترويج مكتب انسانى و تربيتى آن اسوه ها در جوامع بشرى و توجه دادن به خط صحيح رهبرى وولايت در جامعه مؤثر است،بويژه وقتى حكام مستبد و منحرف،با برنامه در جهت محو آثار و ياد ائمه مى كوشيدند،«زيارت »به عنوان يك عمل مثبت و انقلابى محسوب مى شدو نوعى مبارزه با دستگاههاى ستمگر.
در احاديث متعدد،تاكيد شده كه زيارت ائمه در غربتشان و همراه با خوف و خطر،پاداش بيشترى دارد،و اگر راه زائر دور باشد،و زيارت،پياده و همراه با مشقتها باشد،اجرو قرب بيشترى خواهد داشت.[13] فضايل زيارت،در باره ديدار و زيارت خانه خدا،مرقدمطهر نبوى، قبور مؤمنان و صالحان بسيار فراوان است و حضور پيروان حق،پيرامون مرقد پاكشان،كانونى از ايمان و جذبه و پيوستگى و همبستگى به وجود مى آورد و به زائران هم،«دعوت به خير»، «دفاع از حق »و«شهادت در راه خدا»را الهام مى دهد وزيارت،«وسيله »قرب به پروردگار است.[14] زيارت،قلمرو«دل »و وادى محبت و شوق است،نمودى از احساس متعالى و زبان علاقه و ترجمان پيوند قلبى است.فيض «حضور»در كنار اولياء خدا،زائر را از كيمياى «نظر»برخوردار مى سازد.زيارت،الهام گرفتن از اسوه ها و تعظيم شعائر و تقدير ازفداكاريها و تجليل از پاكيهاست و زائر در برابر آيينه تمام قد فضيلتها مى ايستد،تا عيارخود را در آن بسنجد و خود را در برابر«ميزان »قرار مى دهد تا كم و كاستى خود را جبران كند.زائر،مهمان مائده معنوى اولياء الله است و زيارت،تجديد پيمان و ميثاق «ولايت »بارهبرى است.زيارت،سفر با كاروان اشك و بر محمل شوق و سوار شدن بر موج عرفان وبراق عشق است.

*********
زيارت اربعين

اربعين،چهلمين روز شهادت امام حسين عليه السلام است كه جان خود و يارانش رافداى دين كرد.از آنجا كه گراميداشت خاطره شهيد و احياء اربعين وى،زنده نگهداشتن نام و ياد و راه اوست و زيارت،يكى از راههاى ياد و احياء خاطره است،زيارت امام حسين «ع »بويژه در روز بيستم ماه صفر كه اربعين آن حضرت است،فضيلت بسياردارد.
امام حسن عسكرى «ع »در حديثى علامتهاى «مؤمن »را پنج چيز شمرده است:نمازپنجاه و يك ركعت،زيارت اربعين،انگشتر كردن در دست راست،پيشانى بر خاك نهادن و«بسم ا...»را در نماز،آشكارا گفتن:«علامات المؤمن خمس:صلاة احدى و خمسين وزيارة الاربعين...»[15] زيارت اربعين كه در اين روز مستحب است،در كتب دعا آمده است و به اينگونه شروع مى شود: «السلام على ولى الله و حبيبه...»كه اين متن،از طريق صفوان جمال از امام صادق «ع »روايت شده است.زيارت ديگر آن است كه جابر بن عبد الله انصارى در اين روز خوانده است و متن زيارت بعنوان زيارتنامه آن امام در نيمه ماه رجب نقل شده و با جمله «السلام عليكم يا آل الله...»شروع مى شود.[16]مورخان نوشته اند كه جابر بن عبد الله انصارى،همراه عطيه عوفى موفق شدند كه درهمان اولين اربعين پس از عاشورا به زيارت امام حسين «ع »نائل آيند.وى كه آن هنگام نابينا شده بود،در فرات غسل كرد و خود را خوشبو ساخت و گامهاى كوچك برداشت تاسر قبر حسين بن على «ع »آمد و با راهنمايى عطيه،دست روى قبر نهاد و بيهوش شد،وقتى به هوش آمد،سه بار گفت:يا حسين!سپس گفت:«حبيب لا يجيب حبيبه...»آنگاه زيارتى خواند و روى به ساير شهدا كرد و آنان را هم زيارت نمود.[17]

 

نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی

 

پی نوشتها:

1- در اين زمينه ر.ك:مقاله «سنت احياگرى »،جواد محدثى(چشمه خورشيد،ج 1، مجموعه مقالات كنگره امام خمينى(ره)و فرهنگ عاشورا).
2- موسيقى مذهبى ايران،ص 8.
3- فصلنامه هنر(وزارت ارشاد اسلامى)ج 2،ص 157.اين ماخذ،مقاله مبسوطى در باره تاريخچه تعزيه خوانى دارد،ص 156 تا 173.
4- در آمدى بر نمايش و نيايش در ايران،جابر عناصرى،ص 79.
5- در زمينه آداب اهل وعظ و منبر،از جمله ر.ك:«لؤلؤ و مرجان »،مرحوم ميرزا حسين نورى.
6- كامل الزيارات،ص 105.
7- من لا يحضره الفقيه،صدوق،ج 2،ص 600،المزار،شيخ مفيد،ص 141.
8- تعزيه در ايران،صادق همايونى،ص 288.
9- زندگانى سيد الشهدا،عمادزاده،ج 2،ص 124،به نقل از لهوف،كبريت احمر و انساب الاشراف.
10- همان،ص 236.
11- در اين زمينه ر.ك:مقاله «درسهاى امدادگرى در نهضت عاشورا»از مؤلف(مجله پيام هلال، شماره 26،شهريور1369).
12- بحار الانوار،ج 97،ص 124.
13- همان،ص 116،وسائل الشيعه،ج 10،346.
14- براى مطالعه بيشتر پيرامون احاديث زيارت،از جمله ر.ك:بحار الانوار،ج 97،98 و 99،من لا يحضره الفقيه،صدوق،ج 2،كامل الزيارات،عيون اخبار الرضا،المزار شيخ مفيد،الغدير،ج 5، وسائل الشيعه،ج 10،ميزان الحكمه،ج 4،مصباح الزائر،مصباح المتهجد و كتب ديگر.
15- در باره سازندگيهاى زيارت،ر.ك:«زيارت »به قلم نويسنده،ناشر:سازمان حج و زيارت.نيز: سلسله مقالات «زيارت »در مجله «پيام انقلاب »،سال 1363 از شماره 115 به بعد،كه بيش از پنجاه شماره طول كشيد،و كتاب «شوق ديدار»از:دكتر محمد مهدى ركنى،انتشارات آستان قدس رضوى.
16- بحار الانوار،ج 98،(بيروت)ص 329،المزار،شيخ مفيد،ص 53.
17- مفاتيح الجنان،زيارت اربعين.


منبع : فرهنگ عاشورا
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

محاصره اش کرده بودند
دیدگاه محدث قمى در مورد تاریخ عاشورا
کارون عترت، زير سايه قران
حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدابراهیم آیتی
برداشت هاي انسان شناختي نهضت كربلا
ديدارامام حسین(ع) با ابى هره ازدى
علت عدم حضور سليمان بن صرد در کربلا
علت عزاداری بیشتر برای امام حسین(علیه السلام)
معماري فرهنگ عاشورا در عصر اهل بيت(ع)
نقش عزاداری در حفظ ملت و کشور در بیانات امام ...

بیشترین بازدید این مجموعه

ورود اهلبيت اطهار عليه السلام به كوفه و ذكر خبر ...
چگونگی انتقام شهدای کربلا
دیدگاه محدث قمى در مورد تاریخ عاشورا
ديدارامام حسین(ع) با ابى هره ازدى
ديدارامام(ع) با بعضى بزرگان عرب
نهضت امام حسین علیه السلام الگوی ماندگاری
درس‏ها و عبرت‏هاى عاشورا در عرصه رفتار سياسى(4)
برداشت هاي انسان شناختي نهضت كربلا
کارون عترت، زير سايه قران
قیام امام حسین علیه السلام از دیدگاه طبری

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^