فارسی
شنبه 10 شهريور 1403 - السبت 24 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

داستانى بسيار آموزنده‏

 

در جنگى كه ميان سپاه اسلام و روميان در گرفت دوازده نفر از سربازان اسلام اسير شدند، آنان را به پايتخت نزد امپراطور بردند، امپراطور شگفت زده شده كه اينان كيانند كه با شمار كم و ساز و برگ اندك همه جا پيروز مى شوند؟ ابتدا به آنان پيشنهاد كرد كه سربازان مرا در مرحله تقويت روح و شجاعت و ايستادگى به گونه اى تربيت كنيد.

كه مانند شما شوند، و در برابر آن حقوق زيادى دريافت كنيد، آنان بدون تقيه چون مورد تقيه نبود پاسخ دادند آيه اى در قرآن به ما اجازه يارى دادن به كفر و مجرم را نمى دهد:

رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ.

چون اين پيشنهاد را نپذيرفتند، دستور داد آنان را به كليسا بردند و دختران زيباروى را نشان آنان دادند تا با ديدن آنان تمايل به شهوت پيدا كنند و در مقابل تسليم كردن دختران در برابر امپراطور سر طاعت فرود آورده به خواسته هاى او تن دهند، سربازان قوى ايمان اسلام چشم به زمين دوخته و بدون اين كه توجهشان به آن زيبارويان جلب شود گفتند: اينجا شهوت خانه است نه عبادت خانه.

خبر به امپراطور دادند، گفت به آنان بگوئيد اگر خواسته مرا نپذيريد همه شما را به قتل مى رسانم، همه با خوشحالى گفتند آرزوى ما كشته شدن در راه خداست كه بهشت از اين مسير به دست مى آيد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مغلوب شيطان
بهره‏هاى حج
حكايت گرگان و كرمان‏
آنچه به پسر داوود داده‏اند از دست مى‏رود
زكريا بن آدم و احترام او
دل سپارى به اهل بيت(ع) و ازدواج‏
توبه «وحشى»
تواضع در برابر حق‏
من راهب نيستم‏
گنهكار اميدوار

بیشترین بازدید این مجموعه

عبرتهايى در سعى صفا و مروه
مقام سكوت
بهره‏هاى حج
آنچه به پسر داوود داده‏اند از دست مى‏رود
رسول خدا و تواضع
مغلوب شيطان
زكريا بن آدم و احترام او
حكايت مسلمان شدن مرتاض کافر به دست امام کاظم(ع)
من راهب نيستم‏
الهام به مادر موسی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^