فارسی
پنجشنبه 13 دى 1403 - الخميس 1 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

خم شد گذاشت روی زمین گوشواره را از پروانه نجاتی

خم شد گذاشت روی زمین گوشواره را

تا قدری التیام دهد گوش پاره را

آتش گرفته گوشه ی دامان کوچکش

آبی نبود چاره کند این شراره را

ازخیمه های سوخته تا گود قتلگاه

هاجرشد و دوید به هرسو اشاره را

باران تازیانه و سیلاب سیلی ، اشک

تاریک کرده بود نگاه ستاره را

ازحال رفت ، بوته ی خاری پناه شد

درخواب دید کودکی و گاهواره را

درخواب دید رفته مدینه وتشنه نیست

لب جمع کرد خوردن آبی دوباره را...

زینب تمام همسفران را ردیف کرد

گم کرده بود دخترچندم ... شماره را ؟!


منبع : پروانه نجاتی
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خواهر حلالم کن از سید حبیب حبیب پور
عاشق راستین‏ از سید جلال الدین میر آفتابی ...
مسافر غریب از فاطمه سالاروند
مفهوم آب‏ از محمد رضا مهدی زاده‏
شمع شهدا از قاسم رسا
در شگفتم که ناگهان چون شد از اسماعیل علیان(چاوش)
از علي اصغر خجالت مي کشم... از مصطفي رحمان دوست
از کاروان خسته به گوشم صدا رسید ازامیر عاملی
سجّاده ازمنیره هاشمی
عباس را بنگر از صابر همدانی‏

بیشترین بازدید این مجموعه

عباس را بنگر از صابر همدانی‏
علمدار شاه شهید از محمد هاشمی‏
سجّاده ازمنیره هاشمی
از کاروان خسته به گوشم صدا رسید ازامیر عاملی
مادر بیا و دل بکن از من که چــاره نیست ازفاطمه ...
خواب شیطان بدون تعبیر است از حسنا محمد زاده
فرازهایی از وصیت نامه امام حسین «ع» از حسنا محمد ...
وقتی که ماه مهر تو در آسمان نشست از محمد هوشمند
هرکس که به یک جرعه خدا را بفروشد از رضا شیبانی اصل
شعر مرثیه انگلیسی جاستیس ا. د. راسل در عزای امام ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^