قرآن كريم در سه آيه زير اين راه را به ما نشان مى دهد. نخست، آيه 172 سوره بقره است كه خداوند در ابتداى آن مى فرمايد:
«يا أيها الّذين آمنوا»
اى اهل ايمان.
يعنى براى شروع اين راه بايد ايمان داشت، پروردگار را دوست داشت و به حرف هايش گوش كرد. پس، خطاب اين آيه با ماست كه اهل ايمانيم نه آن ها كه سخن پروردگارشان را گوش نمى كنند. در حقيقت، پروردگار عالم طلف كرده و در اين آيه با ما به صورت مستقيم حرف مى زند.
«كلوا من طيّبات ما رزقناكم»
از انواع ميوه ها و خوردنى هاى پاكيزه كه روزى شما كرده ايم بخوريد.
از نعمت هاى من استفاده كنيد. نوش جان و گواراى وجودتان! چون وقتى از اين نعمت ها استفاده مى كنيد. انرژى و قدرت مى گيريد و نشاط و شوق پيدا مى كنيد، زيرا تمام اين آثار در نعمت ها قرار دارد و هر كدام حالت مثبتى در انسان پديد مى آورند. حالا بايد اين توان و قدرت و انرژى را در راهى مصرف بكنيد. ادامه آيه عهده دار پاسخ به اين سوال است كه انرژى هايمان را در چه راهى مصرف كنيم؟
«و اشكروا للّه».
و خدا را سپاس گزاريد.
شكر خدا، چنانچه از آيات و روايات استفاده مى شود، در اين است كه انسان تمام اين قدرت و نيرو را به هر شكل ممكن در راه خدا هزينه كند. به عبارت ساده تر، خداوند مى خواهد بگويد از نعمت هاى من بخوريد و قدرت بيابيد تا بتوانيد در راه من و براى من كار كنيد و براى من شويد. همه اين نعمت ها متعلق به من است، خودتان هم از آن من هستيد، پس اين نعمت ها را مصرف كنيد تا توانمند شويد و توانتان را خرج من كنيد و گمان هم نكنيد خير كارهايتان به من مى رسد:
«ان أحسنتم أحسنتم لأنفسكم».
اگر نيكى كنيد، به خود نيكى كرده ايد.
اگر يوسف يوسف شد، سودى براى من نداشت. براى خودش و دنيايش و برادرانش و خانواده اش سود داشت. او در سفر اول برادرانش به مصر، كيل آنان را پر كرد و عوض و قيمتش را هم نگرفت؛ «در سفر سوم، وقتى برادرانش او را شناختند، گذشته ناپاك آنان را به رخشان نكشيد و در عوض گفت زن و بچه و پدر و مادر و نوه ها و بقيه بستگانتان را هم بياوريد كنار هم با نشاط زندگى كنيم. يوسف با آن ديدگاه و رفتارش همه جانبه سود كرد و سود رساند، ولى خدا نيازى به سود او نداشت. يوسف در راه خدا و براى خدا بود و خدا هم سود دنيا و آخرت را به او ارزانى داشت.
آيه دوم (نحل، 114):
«فكلوا ممّا رقكم اللّه حلالا طيّبا و اشكروا نعمت اللّه»
از نعمت هايى كه خدا روزى شما كرده است حلال و پاكيزه بخوريد و نعمت خدا را پساس گزاريد.
در آيه اول، سخن از شكر خدا بود و در اين آيه سخن از شكر نعمت هاى اوست. خداوند در اين آيه مى خواهد بگويد آنچه را كه براى شما نعمت قرار دادم بى جا و در راه باطل مصرف نكنيد، در راه شيطان و هواى نفس استفاده نكنيد، بلكه نعمت خدا را در راه مثبت هزينه كنيد تا شكر آنرا به جا آورده باشيد.
اما آيه سوم (سبأ، 15):
«كلوا من رزق ربّكم و اشكروا له».
از رزق و روزى پروردگارتان بخوريد و براى او سپاس گزارى كنيد.
اين رزق رزق پروردگار شماست و دست محبت و رحمت او در ساخت اين نعمت ها در كار بوده است. پس، اين نعمت ها را تبديل به نجاست هاى فكرى و عملى و اخلاقى نكنيد.
اگر يوسف يوسف شد، به دليل گوش سپردن و عمل كردن به فرمان خدا بود. او عقلش را با نعمت هاى خدا فعال كرد، روحش را با نعمت هاى خدا پرنور كرد و از بالاترين نعمت خدا در زندگى اش، يعنى نبوت يعقوب و اسحاق و ابراهيم، خيلى خوب استفاده كرد و شكر آن ها را به جا آورد و براى هميشه اسطوره پاكى و سلامت شد.
منبع : پایگاه عرفان