امام حسين عليه السلام قبل از اين كه به ميدان برود و كشته شود، خواهرش را صدا زد، گفت: عزيز دلم! هشتاد و چهار زن و دختر و زين العابدين عليه السلام كه تنها فرزند باقى مانده من است، در اين خيمه ها داريم، زينب من، همين الان برو و به خانم ها بگو: هر چه گلوبند، دستبند، انگشتر و گوشواره دارند ـ كه چيز پرقيمتى هم نبود ـ اين ها را در يك بقچه بريزند و بياور.
يك بقچه شد، فرمود: خواهرم! بعد از من اين ها به خيمه ها براى آتش زدن حمله مى كنند، شما مجبوريد فرار كنيد كه نسوزيد، براى اين كه دشمن چشمش به صورت و قد و بالاى شما نيافتد، وقتى ديديد دارند نزديك مى شوند، از پشت خيمه ها به زن و بچه بگو فرار كنند، و تو اين بقچه را در بين اين ها بپاش، اين ها تا بنشينند كه طلاجات را جمع كنند، شما ديگر از ديد نامحرمان دور شده ايد و در امان خواهيد بود.
منبع : پایگاه عرفان