فارسی
دوشنبه 24 دى 1403 - الاثنين 12 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

بخشش و بزرگوارى امام حسن عليه السلام‏

 

امام حسن عليه السلام از كنار باغى عبور مى كردند كه مشاهده نمودند كه بيرون باغ غلامى نشسته و در حال نان خوردن است؛ لقمه اى نان در دهان خود مى گذارد و لقمه اى را جلوى سگ مى گذارد. امام عليه السلام براى مدتى اين منظره را تماشا كرد و بعد به جلو آمد و سلام نمود و گفت: آقا جان! اين چه نوع غذا خوردن هست؟ غلام عرض كرد: آقا! من غلام هستم و علاوه بر غلام بودنم، باغبان اين باغ هم هستم. من شنيده ام، اگر فردى و لو حيوان، انسان را در حال خوردن ببيند و آن حيوان گرسنه باشد، خداوند از اين عمل او حيا مى كند. اين سگ در نگهبانى اين باغ به من كمك مى كند، در حالى كه اربابم در هر وعده، تنها يك نان بيش تر به من نمى دهد؛ ولى چون اين سگ زياد غذا پيدا نمى كند، من غدايم را با او تقسيم مى نمايم؛ مقدارى از آن را خودم مى خورم و مقدارى را هم به او مى دهم تا در قيامت گرفتار نباشم.

امام عليه السلام آن قدر از آن روحيه لذت برد كه فرمود: دلت چه چيزى مى خواهد كه من آن را به تو بدهم؟ غلام گفت: دلم مى خواهد من را بخريد و آزاد كنيد. فرمود: عيبى ندارد. پس حضرت آدرس آن يهودى اى را كه صاحب آن غلام بود، گرفت و پيشش رفت و به او گفت: در مدينه باغ خيلى عالى دارى كه غلامت در آن باغبانى مى كند. آيا آن باغت را مى فروشى؟ عرض كرد: بله. بعد امام آن باغ را كه چند هزار دينار طلا ارزش داشت، به همراه غلامى كه در آن باغ باغبانى مى كرد، خريد. امام  ليه السلام در همان مسير نيت كردند كه آن غلام را آزاد كند. براى همين وقتى حضرت كنار آن باغ رسيد، غلام را صدا زد. وقتى غلام آمد، حضرت به او فرمود: آيا اجازه مى دهيد در مِلْكت داخل شوم؟ غلام گفت: آقا! من كه قبلًا به شما گفتم، اين ملك متعلّق به من نيست و متعلّق به يك يهودى مى باشد. حضرت فرمود: من آن باغ را به همراه خودت خريدم و بعد هم تو را آزاد كردم و تمام اين باغ را به تو بخشيدم. الان همه باغ براى تو است. پس حالا آيا اجازه مى دهى در ملك تو بيايم؟ امام عليه السلام وارد باغ شد و چند دقيقه اى نشست و سندى نوشت و آن باغ را به آن غلام آزاد شده اش داد. آن غلام هم به امام عرض كرد: آقا! اجازه مى دهيد من نسبت به اين باغ كارى انجام بدهم؟ حضرت فرمود: چه كارى؟ گفت: من مى خواهم اين باغ را وقف شيعيان شما كنم و خودم هم در اين جا باغبان باشم و خرج خودم را از راه باغبانى آن در بياورم و مازاد آن را به خانواده هاى فقيرى كه به شما وابسته هستند، بدهم؟ امام عليه السلام فرمود: ملك متعلّق به خودت است و هر كارى مى خواهى، نسبت به آن انجام بده.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خوی دهه دوم محرم 95 بقعه شیخ نوایی سخنرانی دوم
غفلت از مرگ
جزاى معادل تكذيب آيات‏
صدق و صادقین - جلسه دوم
امام علی علیه السلام کشتیبان دریای بلاها
ارزش عمل صالح در زندگى‏
معنای مثبت یا منفی کلمۀ وجود انسان
برخورد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با تبعيض ...
تفاوت « ضرر » و « خسران »
روزه، خطاب ویژۀ پروردگار به بندگان ویژه

بیشترین بازدید این مجموعه

يوسف عليه‏السلام و صبر در بلايا و آزمايش‏ها
نمونه‏هاى مردان متقى
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
مرگ و عالم آخرت
منبع كل خيرات و فضائل
انواع چهارگانه عذاب
تهران_ دهه دوم شعبان1395 - حسینیه دبیرستان رستگاران ...
تهران/ مسجد شهید بهشتی/ دههٔ اوّل جمادی‌الاوّل/ ...
عبادت، هدف نهایی خقلت انسان
محبت، عشق و مهرورزی از منظر قرآن

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^