
عزلت ابراهيم از بتپرستان
[وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّي عَسى أَلَّا أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا* فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلًّا جَعَلْنا نَبِيًّا] .
و من از شما و معبودانى كه به جاى خدا مىخوانيد، كناره مىگيرم و پروردگارم را مىخوانم، اميد است در خواندن پروردگارم [از اجابت او] محروم و بىبهره نباشم.* پس هنگامى كه از آنان و آنچه جز خدا مىپرستيدند، كناره گرفت، اسحاق ويعقوب را به او بخشيديم وهر يك را پيامبر قرار داديم.
اين دو آيه نمايشگر دورى جستن ابراهيم از بت پرستان است، بت پرستانى كه بر فضاى زندگى حاكم بودند و ابراهيم با آنان در هيچ موردى خط مشترك نداشت.
كنارهگيرى كرد تا درس كنارهگيرى را به همه پاكان و موحدان بدهد و به مؤمنان اين پيام را برساند كه اگر قدرت سرنگونى طاغوت را نداشتيد، از آنان كنارهگيرى كنيد تا وسايل كوبيدن آنان براى شما فراهم آيد، ابراهيم گفت:
من از شما و بتانى كه به جاى معبود حق مىپرستيد، دورى مىگزينم و خداى يكتا را مىخوانم اميدوارم كه از پيشگاه رحمتش محروم نشوم.
چون ابراهيم از آن قوم و بتهايى كه مىپرستيدند، دورى جست و گوشه گرفت و مخالفت همه جانبه خود را عملًا اعلام كرد، خداوند بزرگ به لطف و رحمتش، اسحاق و يعقوب را به او عنايت كرد و اسحاق و يعقوب را شرف نبوت بخشيد.