در كتاب با ارزش «نهج البلاغة» نقل شده است كه:
جنازه اى را به گورستان مى بردند، حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام شنيد مردى مى خندد، خنده اى كه ناشى از غفلت بود. فرمود: گويا مردن بر غير ما نوشته شده و خيال مى كنى كه حق در اين دنيا بر غير ما لازم گشته و مى پندارى مرده هايى كه مى بينيم مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما بازمى گردند، ايشان را در قبرهايشان مى گذاريم و اموالشان را مى خوريم مثل اين كه ما پس از آن ها جاويد خواهيم ماند. واى بر ما، مرگ مردم كه براى ما پند و عبرت است فراموش كرده ايم و به هر آفت و زيانى گرفتار آمده ايم.
خوش به حال كسى كه نفسش رام شد و عمل و كردارش پاك و شايسته و قصدش پسنديده و اخلاقش نيكو گشت و زيادى مالش را در راه خدا صدقه داد و زياده گويى زبانش را مهار نمود، از آزار مردم خوددارى كرد و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله بر او سخت نيامد و به بدعت نسبت داده نشد
منبع : پایگاه عرفان