فارسی
يكشنبه 30 ارديبهشت 1403 - الاحد 10 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

علت مؤاخذه مريض‏

اما براى به دست آوردن برنامه هاى دنيايى اگر حرص بورزى و حدود حضرت دوست را مراعات نكنى، به سه علّت در حريم حضرت او مورد مؤاخذه خواهى بود.

1- شتاب و حرص در آنچه كه براى يافتنش، حرص لازم نيست.

2- عدم اعتماد و توكّل بر وجود مقدّس حق، آن هم خداوندى كه موجودى از موجوداتش را از هيچ نظر در جهان غيب و شهود از ياد نمى برد.

3- عدم رضايت به داده حق و پشت كردن به قسمت و روزى خدا كه اين عدم رضايت به داده حق، هميشه باعث تجاوز از حدود و فرو رفتن در بسيارى از گناهان شده، اگر انسان از دريچه ايمان و اطمينان و يقين و معرفت به تمام زواياى اين جهان بنگرد، به اين نتيجه مى رسد كه هر چيزى در اين عالم به جاى مخصوص خود قرار گرفته و اين در و آن در زدن، براى به دست آوردن آنچه لازم نيست و جز بار سنگين در زندگى دنيا و عذاب سخت در آخرت ثمرى ندارد، كارى باطل و عملى شيطانى است.

حرص در امور دنيايى و در زمينه هاى مادى كه به حقيقت خارج از نيازهاى انسان است و تنها به درد تماشا كردن و گذاشتن و از دنيا رفتن مى خورد، مورث شكستن حدود الهى و پايمال كردن حقوق بندگان مظلوم و ضعيف خداست.

آن كس كه براى مال دنيا حرص مى زند، در حقيقت يا ايمان به حقايق ثابته ندارد، يا در ايمان به واقعيّات، ناقص است و بايد توجه داشته باشد كه علت حرص، محبت بيش از اندازه به مال دنيا و زر و زيور ظاهرى است و معلوم است، كسى كه به خاطر شدت عشق به مال حرص بورزد، بسيارى از آنچه كه به دست مى آورد، شرعى و حلال نيست و تازه آنچه به دست مى آورد، به خاطر عشق شديدش به آن، با تمام وجود به نگهداريش مى كوشد و در اين جهت هم بدبختانه، دچار بخل مى گردد.

در حقيقت، حريص از طرفى مادّه پرست و از طرف ديگر بخيل و در جهت حيات دنيايى و آخرتى از بدبخت ترين مردم است.

آن كس كه براى به دست آوردن مال دنيا، در باطن و ظاهر، مقررات حق را رعايت مى كند و از باب فضل الهى و رحمت و عنايت دوست به ثروت مى رسد، نبايد گفت علّت ثروتمند شدنش حرص بوده، بلكه عامل ثروتش عنايت و لطف خدا بوده، به همين خاطر در مقام نگاهدارى ثروت نمى ماند، سعى مى كند آنچه از باب فضل دوست به دست آورده، پس از برطرف كردن نياز و احتياج خود و عيالاتش آن را با دوست از طريق خمس، انفاق، صدقه، فى سبيل اللّه، زكات، معامله كند.

آرى، كسى كه با فضل خدا دارا شد محال است بخل بورزد، بخل نتيجه حرص و دنياپرستى است.

عزيزان! خداوند مهربان، مولاى كريم و رحيم، پروردگار رحمان، براى هر موجود زنده اى تا آخرين دقيقه حياتش، روزى لازم را مقرّر داشته كه آن روزى را موجود زنده بايد به وسيله كار و كوشش و زحمت و سعى به دست آورد. و به عبارت ديگر به فرموده قرآن مجيد: واسطه به دست آوردن روزى حتم را كار شرعى و سعى صحيح قرار دهيد، چون روزى امرى حتمى و مسئله اى مسلّم و حقيقتى غير قابل انكار است و عامل جلب آن هم كار و كوشش مى باشد، چه نيازى به زايد بر روزى است كه براى به دست آوردنش عاملى، جز حرصِ لعنتى نيست و نتيجه و ثمرش، بخل و پايمال كردن حقوق ضعيفان است.

اگر حرص حريصان و به دنبال آن بخل بخيلان معالجه شود، جامعه از بسيارى از شرور و مفاسد و مهالك و رنج ها و مشقّت ها آزاد مى شود و حقّ كسى از دستش نرفته و بلكه حقوق از دست رفته مظلومان به راحتى به آنان باز خواهد گشت.

با اين مقدمات بايد گفت: حريص آدم بيچاره اى است؛ زيرا از طرفى گرفتار همّ و غم زياد و از جهتى دچار نقشه هاى شيطانى و مكرها و حيله ها و از نظرى اسير مشقات و زحمات بى اندازه و در مرحله اى دچار بخل و امساك و در قسمتى گرفتار ظلم و تجاوز و فساد و افساد است و عاقبت هم تمام محصولات حرص خويش را بايد در همين دنيا بگذارد و در حال تماشاى گذاشته ها با حسرتى غير قابل وصف، با دو قطعه پارچه كفنى به سوى گورى تنگ و تاريك حركت كرده و دچار محاكمات سخت الهى شود و در مقام پاسخ، نسبت به آن همه بدبختى ها كه براى خود و ديگران فراهم كرده، برآيد!!

بنابراين چيزى كه مورد نياز است و از طريق كار مشروع به انسان مى رسد، بايد به همان قناعت كرد و از حرص زدن بر مازاد آن كه براى به دست آوردنش سعى غير شرعى لازم است پرهيز كرد كه، قناعت به داده حق از طريق كسب شرعى عين عقل و درايت و حرص بر مازاد از روزى مقرر شده، عين جهل و حماقت است.

راستى، كسى كه دچار حرص نيست، در حقيقت منوّر به قوّه دفع هر برنامه غير الهى است، اگر تمام دنيا با زر و زيورش و زينت خيره كننده اش به او روى آرد، حتى براى تماشاى آن حاضر نيست دو پلك از روى هم بردارد، چه رسد به اين كه دست دراز كند و آنچه در شأنش نيست از آن بردارد.

ايمان و عشق به حق، بصيرت و آگاهى و نورانيّت قلب و روح، به هيچ وجه به انسان، اجازه خروج از حدود الهى و مرزهاى معنوى را نمى دهد.

عاشق فقط و فقط نگران معشوق است و بس و تمام سعى و كوششش بر اين است كه هر چه تا روز زنده بودن در دنيا لازم دارد از دست معشوق بگيرد و بس.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

آداب داخل شدن به حرم‏
آغاز سفر تبليغي استاد حسین انصاریان به اروپا
یتیم نوازى
رسوايى دنيا
برنامه هیئت‏ها و مراسم مذهبی در مشهد، قم و تهران ...
اسلام در قرآن‏
بازديد استاد انصاريان از كارگاه ساخت ضريح حضرت ...
گزارش کامل مراسم کلنگ زنی ساختمان جدید مرکز علمی ...
تفسیر و شرح صحیفه سجادیه (جلد7)
پیشگفتار

بیشترین بازدید این مجموعه

طاعت خدا تهران (حسنیه علوی) دهه اول محرم 1385
بهشت و دوزخ قزوین (مسجد النبی) دهه اول صفر ...
غیرت ناشى از معرفت
جاهل در قیامت محکوم است
توبه ى مرد نبّاش
نفس و هفت مرحله آن
اعراض از جاهل
نفس كليه الهيّه
استاد انصاريان:صبر يعني ايستادگي شديد در برابر ...
برنامه هیئت‏ها و مراسم مذهبی در مشهد، قم و تهران ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^