كسانى كه خدا را گم كرده اند، يك حرف درست نيز ندارند. پاسخ واقعى هيچ پرسشى را ندارند ؛ چون وقتى مى گويند: خدا نيست، بعد مى گويند: پس قيامت نيز نيست. سؤال مى كنيم: عده اى كه عمرى مقيد به ارزش ها بوده و عده اى نيز عمرى مقيّد به پستى ها هستند. آن پست ها، انواع ظلم ها را به دارنده ارزش ها كردند و ارزش داران در اينجا پاداشى نديدند، پست ها نيز در اينجا جريمه اى نديدند؟ چه پاسخى مى دهيد؟
اينجا درگيرى شديدى بين قرآن، عقل، علم، حكمت، فلسفه، عرفان با جهل، عدم علم و ناآگاهى به وجود مى آيد. باز بايد بگوييم: علم محكوم جهل، نور محكوم ظلمت، حضرت موسى عليه السلاممحكوم فرعون و ارزش ها محكوم پستى ها است؟ اگر گفت: آرى، مى گوييم: به چه دليل؟ مى گويد: دليلى ندارم. مى گوييم: اين كه اثبات نشد، پس دليلى نداريد. ببينيد خطر قرار داشتن در تاريكى چقدر سنگين است.
اين تاريكى از اشتباه وانحراف تفكر خود انسان پيدا مى شود، و وقتى تاريك شد خدا و نبوت را گم مى كند.
منبع : پایگاه عرفان