فارسی
جمعه 07 دى 1403 - الجمعة 24 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 0

شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه دوم - (متن کامل + عناوین)

     

     

    جلسه دوم : روزه،راه کم کردن فاصله با خدا

    (مسجد امیر المومنین علیه السلام)

     

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سید الانبیاء والمرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا، ابی القاسم محمد صلی الله علیه وعلی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

     

    حرف ندا و خطاب به روزه

     

    هنگامی که در زبان عربی بخواهند کسی را نزدیک یا در فاصله متوسطی یا دور قرار دارد، حرف های ندا مختلف ومتنوع استفاده می کنند، برای هرکسی حرف ندای مخصوص به کار می رفت .کسی که خیلی نزدیک است با «أ» او را صدا می‌زند، مانند أحسین، أعلی (ای علی) چون مخاطب نزدیک اوست. اما اگر فاصله‌ اومتوسط یا دور باشد با چهارحرف «أیا»،«حیا»، «وا»، «یا»، او را خطاب می کند. برای فاصله دور معمولا حرف ندا «یا» را به کار می‌گیرد، مثلا نسبت به حضرت امام حسین علیه السلام، خطاب به «یا اباعبدالله » می کنند. چون مخاطب دوراست.

    با این مقدمه پروردگار که روزه را واجب کرده است فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[1]؛ یعنی پروردگار عالم مخاطب خود را ازدوردیده، با حرف «یا» او را مخاطب کرده است.

     

    پرسش مهم در روزه وحرف ندا

     

    دراینجا سوال این است که مگر پروردگار در قرآن مجید نفرموده است که: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ»[2]

    من از رگ گردن یعنی از جان انسان- به انسان نزدیکتر هستم وهیچ کسی و چیزی از من به انسان نزدیک تر نیست . بهتر بود در آیه روزه بفرماید: «أالذین آمنوا کتب علیکم الصیام»، یعنی با توجه به اینکه خداوند از همه چیز به انسان نزدیکتر است، باید از پنج حرف ندا، فقط از همزه استفاده می کرد. یعنی ای کسانی که نزدیک من هستید، بین من و شما هیچ فاصله‌ای نیست، چرا پروردگار مومنان را دور حساب کرده است، او که می‌گوید من از همه چیز به انسان نزدیکتر هستم.

    یا درآیه شریفه،« وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ »[3]، حبیب من اگر از تو درباره من سوال کردند خدا کجاست.

    می‌خواهیم او را صدا بزنیم، در جواب آنان بگو: « فَإِنِّي قَرِيبٌ»، من نزدیک به بندگانم هستم. دلیل نزدیک بودن این است که اگر من را صدا بزنند من جواب آنان را خواهم داد. دلیل نزدیک بودن من این است که صدای بندگان من دور نیست، وقتی که من را صدا می‌زنند من هم جواب می‌دهم.

     

    سرّ خطاب با ندای بعید به مومنان

     

    اگر بندگان من جواب مرا می‌خواهند دو شرط دارد:

    اول: «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي»، دعاکننده باید نسبت به تمام خواسته‌های من که به نفع خود اوست، تسلیم باشد.

    دوم: «وَ لْيُؤْمِنُوا بِي»، و به من ایمان و باور داشته باشد، که وقتی که من را صدا می‌زند جوابم را بیابد.

    من همه صداها را می‌شنوم اما هر صدایی را جواب نمی‌دهم با این که به او نزدیک هستم. این دوآیه می‌گوید خدا نزدیک است، خدا از همه چیز به انسان نزدیکتر است، چرا وقتی خواست روزه را بر ما واجب کند ما را دور حساب کرده و با ما خطاب فرمود؟ چرا صوت هر صدا زننده‌ای را می‌شنود ولی هر صدایی را جواب نمی‌دهد.

     

    حکایت شرائط استجابت دعا

     

    مرحوم شیخ صدوق در کتاب امالی خویش روایت نابی از حضرت صادق علیه السلام نقل می‌کند:

    «مردی در زمانهای خیلی دوردر روزگار بنی اسرائیل دعا می‌کرد و یک خواسته بیشتر از پروردگار عالم نداشت و آن فرزند پسر می‌خواست، سی و سه سال شب و روز، در حال ایستاده و نشسته دعا می‌کرد، ولی جوابی نشنید، او بعد از سی و سه سال به پروردگار عالم گفت: آیا من خیلی از تو دور هستم که صدای من را نمی‌شنوی؟ یا تو به من نزدیک هستی و صدایم را می‌شنوی، اما بنا نداری جواب من را بدهی.

    خداوند فرشته ای را مأمور کرد در حالت رویا و خواب علت را به او بگوید، فرشته در عالم رویا به اوگفت تو خدا را صدا می‌زنی خدا هم صدایت را می‌شنود اما جوابت را نمی‌دهد چون دارای سه عیب هستی:

    عیب اول: خدا را می‌خوانی اما با زبان بی‌ادبانه و بی‌تربیت است، با زبانی که دشنام‌گو به مردم و خانواده است، صدایت را می‌شنوم ولی لیاقت جواب در تو نمی‌بینم. بسیاری مطیع فرمان من نیستند و من را قبول ندارند من هم جواب ایشان را نمی‌دهم، بنابراین معلوم می‌شود اگر مانعی وجود نداشته باشد پاسخ پروردگار قطعی است وقتی که شرائط آماده باشد.

    عیب دوم : تو دعا با دلی می‌کنی که به هر چیزی وابسته است، این دل تو دل ناخالص وناصاف است، دل تو از تاریکی حسد، کبر، ریا، بخل، حرص، موج می‌زند خدا به چنین دلی توجه ندارد.

    عیب سوم: نیت درستی نداری، یعنی دردل نقشه‌های بد بر خودت هم به ضرر بندگان می‌کشی .

    بعد به او اعلام شد تمام بی‌ادبی‌ها و بی‌تربیتی‌های زبانت را باید از ریشه خشک کنی که دیگر بعد از این اصلا زبان تو آلوده به بی‌ادبی وبی‌تربیتی درکلام و دشنام‌ دادن نشود.

    دل را با تقوا قرار بده وتقوای الهی دل به این است که حسود وبخیل در مال وریاکار درعمل نباشد، دل را پاک کن و تقوا در دلت پرکن. پس او تمام صفات بد زبان را ریشه‌ کن کرد و دلش را هم از تقوا پر نمود، نیت را هم نیکو کرد وخداوند به او یک فرزند پسر عنایت فرمود. یعنی دعای او بعد ازاین تحول مستجاب شد.»[4] جان کلام این است که خداوندی که می‌فرماید من از رگ گردن و از هر چیزی به بنده‌ام نزدیکتر هستم، چرا در آیه روزه از پنج حرف ندا با حرف یا ما را مورد خطاب قرار داده است؟

     

    پاسخ کلیدی به استفاده از حرف ندای بعید در خطاب روزه

     

    یک پاسخ دارد، که درزبان شعر این است که :

    دوست نزديك تر از من به من است وين عجب تر كه من از وى دورم [5]

    چون ما از خداوند فاصله داریم، او با محبت و لطف خود می‌خواهد این فاصله را با عبادت ما از بین ببرد، و ما را با مرکب عبادت از دور بودن به مقام قرب خود برساند. راه دیگری هم برای نزدیک شدن و قرب به خود جزء عبادت واقعی وجود ندارد، که فرمود:«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ ِ»[6]، عبادت شما را از دوری من نجات می‌دهد. تا شب اول ماه رمضان از من فاصله زیاد داشتید، من هم این فاصله را از شما نمی‌پسندیدم. پس روزه را بر شما واجب کردم که این فاصله برداشته شود.

    وهمچنین فرمود: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى»[7] کسی که از ایستادن در دادگاه های قیامت نگران است، و با این ترسی که دارد خود را از هوای نفس باز می‌دارد و به نفس خویش می گوید من آدمی نیستم که روزه را بخورم و احترام ماه رمضان را بشکنم، آدمی نیستم که فرمان خدا را اطاعت نکنم و معصیت انجام دهم. انسانی که با روزه گرفتن و همه مشقت‌ها ورنج تشنگی،گرسنگی، فشار غریزه جنسی، می‌گوید نمی‌خورم، در نتیجه، « فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى »[8] جایگاه او بهشت است؛ بهشتی که در جوار پروردگار است. پس عبادت برای کم کردن فاصله میان بندگان و خداوند است.

     

    روزه دار در پناه خدا

     

    گوسفندی که از گله دور بماند واقعا از خطر مصون است؟ دربیابان گوسفندی از گله جدا می‌شود و فاصله‌اش از چوپان دورتر می‌افتد، حیوانات درنده به او حمله می‌کند. اما وقتی که گوسفندان کنار چوپان هستند، گرگ‌ها می‌فهمند که با بودن چوپان نمی‌توانند حمله کنند. انسان وقتی با عبادت در پناه خدا قرار می‌گیرد، شیطان حمله نمی‌کند؛ در روایات ماه رمضان آمده است: «شب اول ماه رمضان شیطان را به زنجیر می‌کشند.»[9]

    چون مومن با روزه در پناه او قرار می‌گیرد، در خانه تمام وسائل خوردن و آشامیدن و کارهای دیگر برای او فراهم است شیطان نسبت به او در زنجیر است.ما که این حرفها را باور داریم که خداوند هر روز با نماز وحج وعمره فاصله ما را با خود کم می‌کند.

    قوی ترین عبادتی که به سرعت فاصله را کم می‌کند روزه ماه رمضان است. به همه اعلام فرمود: عبادت فاصله ‌تان را کم می‌کند، تحمل برای گرفتن روزه بالا می‌رود ، چون می‌بینیم روزه فاصله ما را با محبوب کم می‌کند و ما را از مناطق خطر دور می‌کند وبه طرف آغوش پروردگار می برد. هیچ سگ هار وگرگ درنده‌ای وقتی که بنده را در آغوش پروردگار ببیند، فکر حمله به او نمی‌کند.

     

    آثار و برکات روزه داری

     

    مرحوم شیخ صدوق (ره) از رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره ماه رمضان نقل می‌کند :

    «رسول خدا صلی الله علیه وآله می‌فرماید: کسی که یک ماه رمضان را روزه بگیرد، وغریزه جنسی خود را کامل حفظ کند، یعنی دیگر برای یازده ماه دیگر قدرت حفظ چشم خیلی شدید می‌شود، زبان را هم حفظ کنیم، در این ماه رمضان زبانش را نگاه بدارد، و کسی را از خود به ناحق ناراحت نکند، اینکه می‌گویم به ناحق نباشد؛ چون گاهی انسان با محبت هم امر به معروف و نهی از منکر می‌کند طرف او ناراحت می‌شود و امیر المؤمنین علیه السلام می‌فرماید: «رنج کشیدن دیگران در راه خدا و امر به معروف و نهی از منکر هیچ گناهی برای شما ندارد.»[10]

    آزار دادن به مسلمان حلال نیست مگر اموری که واجب است و طرف ناراحت می‌شود چرا به من می‌گویی روزه بگیر نمی‌خواهم بگیرم.این دلگیری عیبی ندارد. پس اگر انسان چهارتا کار را درماه رمضان انجام بدهد، چگونه انسان را به خدا نزدیک می‌کند. آنچه گناه بین او و پروردگار درتمام گذشته عمر تاکنون اتفاق افتاده است تمام را در ماه رمضان می‌آمرزد.

    وقتی عبد به رب نزدیک می‌شود آلودگی های عبد را پاک می‌کند که او را راه بدهد، پلیدی‌ های عبد را پاک می‌کند که به ضیافت وارد شود، پروردگار برات آزادی از دوزخ را برای بنده روزه‌ دارش که با این شرائط روزه گرفته را می‌نویسد، او را تا ابد در بهشت جا می‌دهد.

    چقدر زیباست اگر روز قیامت روزه ‌دار به پروردگار بگوید به اندازه شن ‌های تمام بیابان‌ های عالم من می‌خواهم از گنهکاران اهل توحید را شفاعت کنم خدا می‌گوید: شفاعت تو را قبول می‌کنم، خدا می‌گوید قبول دارم ،من شفاعت تو را می‌پذیرم، یعنی بنده من با روزه ماه رمضان اینقدر پیش من آبرو پیدا می‌کند که به عدد شن های تمام بیابانها می‌تواند دست گنه کاران اهل توحید را -که کافر و مشرک نبودند- بگیرد و نجاتشان بدهد و با خودش بهشت ببرد.»[11]

     

    انبیا الگوی ایثار و مقاومت

     

    ما اگر سختی گرسنگی وتشنگی وگرمای تابستان را با پاداش و مقامی که به آدم می‌دهد و فاصله‌ای که بین انسان وخدا کم می‌کند را با سیره زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ومشکلات وسختی‌هایی را که درراه اسلام تحمل کرد و بعد به نتیجه های آن رسید، «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »[12] مقایسه کنیم ؛ باید درهمه مسائل پیامبر را سرمشق خود قرار دهیم.

    یکی از صادقانه ‌ترین سخنان بندگان روزه دار به پروردگار عالم این است، با توجه به اینکه فاصله‌ ما با خدا کم شده و به او نزدیک شدیم؛ پس حالا وقتی که صدای ما را می‌شنود، جواب ما را می‌دهد.

     

     

    پی نوشت ها:

     

     

     

    .[1] بقره(2):183.

    .[2] ق (50):.16

    [3] . بقرة(2): .186

    [4] . الكافي : 2/324 ،حدیث7؛بحارالأنوار : 58/ 172 ،باب44 ،حدیث28 ؛«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلٌ فَدَعَا اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَهُ غُلَاماً ثَلَاثَ سِنِينَ فَلَمَّا رَأَى أَنَّ اللَّهَ لَا يُجِيبُهُ قَالَ يَا رَبِّ أَ بَعِيدٌ أَنَا مِنْكَ فَلَا تَسْمَعُنِي أَمْ قَرِيبٌ أَنْتَ مِنِّي فَلَا تُجِيبُنِي قَالَ فَأَتَاهُ آتٍ فِي مَنَامِهِ فَقَالَ إِنَّكَ تَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُنْذُ ثَلَاثِ سِنِينَ بِلِسَانٍ بَذِي ءٍ وَ قَلْبٍ عَاتٍ غَيْرِ تَقِيٍ وَ نِيَّةٍ غَيْرِ صَادِقَةٍ فَاقْلَعْ عَنْ بَذَائِكَ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ قَلْبُكَ وَ لْتَحْسُنْ نِيَّتُكَ قَالَ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ فَوُلِدَ لَهُ غُلَامٌ.»

    [5] . سعدی شیرازی.

    [6] . ذاریات (51): 56.

    [7] . نازعات(79):40.

    .[8] نازعات(79):41.

    .[9] الكافي: 4/ 67، حديث6؛ بحارالأنوار: 93/360، باب46، حديث 27؛«أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يُقْبِلُ بِوَجْهِهِ إِلَى النَّاسِ فَيَقُولُ يَا مَعْشَرَ النَّاسِ إِذَا طَلَعَ هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّيَاطِينِ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَبْوَابُ الرَّحْمَةِ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ وَ اسْتُجِيبَ الدُّعَاءُ وَ كَانَ لِلَّهِ فِيهِ عِنْدَ كُلِّ فِطْرٍ عُتَقَاءُ يُعْتِقُهُمُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ وَ يُنَادِي مُنَادٍ كُلَّ لَيْلَةٍ هَلْ مِنْ سَائِلٍ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ اللَّهُمَّ أَعْطِ كُلَّ مُنْفِقٍ خَلَفاً وَ أَعْطِ كُلَّ مُمْسِكٍ تَلَفاً حَتَّى إِذَا طَلَعَ هِلَالُ شَوَّالٍ نُودِيَ الْمُؤْمِنُونَ أَنِ اغْدُوا إِلَى جَوَائِزِكُمْ فَهُوَ يَوْمُ الْجَائِزَةِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام أَمَا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا هِيَ بِجَائِزَةِ الدَّنَانِيرِ وَ لَاالدَّرَاهِم.»

    [10] . نهج البلاغة:نامه31 ؛«وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَكُنْ مِنْ أَهْلِهِ وَ أَنْكِرِ الْمُنْكَرَ بِيَدِكَ وَ لِسَانِكَ وَ بَايِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِكَ وَ جَاهِدْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ لَا تَأْخُذْكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ َ.»؛بحارالأنوار:68/360،باب89،حديث3 ؛«قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: لَا تَأْخُذْكُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ يَكْفِكُمُ اللَّهُ مَنْ أَرَادَكُمْ وَ بَغَى عَلَيْكُم.»

    .[11] الأمالي، شیخ صدوق: 19،حدیث1؛بحارالأنوار 93/ 356 ،باب46 ،حدیث24 ؛«قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص شَعْبَانُ شَهْرِي وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ شَهْرِي كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ صَامَ يَوْمَيْنِ مِنْ شَهْرِي غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَهْرِي قِيلَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ وَ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَحَفِظَ فَرْجَهُ وَ لِسَانَهُ وَ كَفَّ أَذَاهُ عَنِ النَّاسِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ أَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ وَ أَحَلَّهُ دَارَ الْقَرَارِ وَ قَبِلَ شَفَاعَتَهُ فِي عَدَدِ رَمْلِ عَالِجٍ مِنْ مُذْنِبِي أَهْلِ التَّوْحِيدِ.»

    [12] . أحزاب(33): 21.


منبع : پایگاه عرفان
1
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

توحید، لطیف‌ترین حقیقت عالم
تهران/ حسینیهٔ هدایت/ دههٔ اول محرّم/ ...
قوى‏ترين دشمنان يوسف عليه‏السلام
شناخت دنيا و راه زيستن در آن‏
اندیشه در اسلام - جلسه شانزدهم (2)- (متن کامل + ...
تشبيه عمر به مركبى پرسرعت‏
گره گشایی فقط با اراده خداوند
مركب صعود نفس
ازدواج موقت در كلام امام رضا عليه‏السلام‏
از نصايح پيامبر به ابوذر

بیشترین بازدید این مجموعه

توطئه‏هاى دشمن عليه دين و روحانيت‏
تشبيه عمر به مركبى پرسرعت‏
چند روايت عجيب در مورد پدر و مادر
ديوث و معناى آن
پيدايش خدايان جديد
اهميت درمانى سركه‏
قابل توجيه بودن تقصير در دنيا
سفارش‏هاى ويژه ماه رمضان از پيامبر ...
اندیشه در اسلام - جلسه شانزدهم (2)- (متن کامل + ...
شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه دوم - (متن کامل + ...

 
نظرات کاربر

چه کار قشنگی میکنید که فایلها رو تند تند میذارید
پاسخ
0     0
15 تير 1393 ساعت 07:26 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^