از آنجا كه ديدن بعضى از مناظر شهوت انگيز سهم بزرگى در تحريك قواى شهوانى دارد، و غالباً زمينه افكار انحرافى را در جوانان تربيت نشده، و مردان كم ايمان به وجود مى آورد، لذا زنان با ايمان و معتقد به قيامت، و همه ى زنانى كه اندك توجهى به واقعيات و منافع و مضار انسانى دارند بايد به سهم خود در راه حفظ و تقويت عفت عمومى و بقاى اخلاق انسانى و تداوم شرف و كرامت مردم تشريك مساعى نموده و از كارهائى كه سبب ايجاد فكر گناه در ديگران مى گردد خوددارى نمايند، از جمله خود را از آرايش و خودنمائى هائى كه موجب جلب توجه ديگران مى شود حفظ كنند و به سهم خود طبق وظيفه ى اسلامى و انسانى در ايجاد تقوا و نيكى همكارى و تعاون داشته باشند، و هيچ گاه به هدف اين كه مورد نظربازى و تماشاى اين و آن قرار گيرند، با آرايش از خانه بيرون نيايند و بدانند كه وجودشان در عرصه ى خلقت بالاتر و برتر از اين است كه وسيله ى اجراى گناه و پيدا شدن فكر و طرح گناه و بى عفتى در ديگران شوند.
زنان فهميده و عاقل خود را بزرگ تر از اين مى دانند كه آنان و هم جنسانشان طورى عمل كنند كه به منزله ى اسباب بازى و به عنوان يك موجود سرگرمكننده و وسيله ى هرزگى و شهوت رانى مورد توجه مردان و نظربازان قرار گيرند، و تنها بر اسس اين فكر كودكانه به فكر خودآرائى باشند و همه ى همت آنان پوشيدن لباس هاى رنگارنگ و آرايش هاى خارج از حد معمول و تبعيت از مُدهاى زننده بيرون از حدود اخلاق حسنه باشد.
زنان مسلمان بايد بدانند شخصيت انسانى و به ويژه مقام مادرى آنان بسيار محترم تر از اين است كه در روش زندگى از فرهنگ يهوديت و مسيحيت در برابر فرهنگ غنى و سعادت بخش اسلام پيروى كنند، زنان بايد هم جايگاه انسانى خود را درك كنند و هم به طور شايسته و متناسب رفتار نمايند، و همه ى همت و كوشش آنان اين باشد كه در دامن آنان شخصيت هاى ارزنده و بلند همتى تربيت شوند، و از اين طريق به ملت اسلام و كشور و وطن خدمات بزرگى ارائه دهند.
2- از ديدگاه اسلام در شخصيت انسانى و پاداش و عقوبت اخروى برده و آزاد هيچ فرقى نيست، برده، برده به دنيا نيامده، و كنيز، كنيز متولد نشده، به عللى از جمله جنگ به ناحق بر ضد يك ملت سبب شده كه ملت مظلوم برخى از ظالمان را به اسارت بگيرند و به كيفر جنگى كه بر آنان تحميل شده داغ بردگى بر مردان متجاوز و مهر كنيزى بر زنان متجاوزان بزنند، اسلام در حد رعايت حقوق بردگان و كنيزان اين معنا را به عنوان جريمه ى ظالم پذيرفته و اكيداً سفارش نموده تا جائى كه ميسر است به ويژه اگر غلام و كنيز مسلمان شدند آنان را آزاد كنند.
اسلام به همه وصيت كرده كه با برده و كنيز با خوش رفتارى برخورد شود، و حق آنان بخصوص حق طبيعى غريزه و عواطف آنان لحاظ شود و در صورت تمايل داشتن آنان به ازدواج وسيله ى ازدواج آنان را فراهم كنند، چنان كه در آيه ى مورد شرح ملاحظه كرديد، خداوند از آنان كه نمى توانند با زنان آزاد ازدودج نمايند خواسته با كنيزان با ايمان ازدواج كنند و مهريه آنان را به عنوان حق واجب بپردازند، و ادعاى آنان را در مؤمن بودن بپذيرند، و در اين زمينه به دنبال پى جوئى هاى سخت نباشند، كه امور باطنى و قلبى و پى جوئى آن آنهم در دنيا بلكه در قيامت به عهده ى حضرت حق است وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِكُمْ
و كسى كه با كنيز ازدواج مى كند بايد به اين حقيقت كه از جانب خداوند ارائه شده توجه داشته باشد كه از نظر گوهر انسانى برده و كنيز مانند ديگر انسان ها هستند، و در اين زمينه تفاوت و اختلافى ميان انسان ها وجود ندارد: بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ.
3- به كسانى كه مى خواهند به ازدواج آسان تن دهند، و بخاطر فرار از هزينه هاى كمرشكن با كنيز عقد نكاح ببندند سفارش مى كند كه در اين زمينه تحقيق و پى جوئى كنيد كه دامن كنيز از زنا و رفيق بازى و داشتن معشوقه پنهانى پاك باشد، كه محيط زن و شوهرى و عرصه ى خانه از سلامت بهره مند گردد، و فرزندانى شايسته از اين ازدواج به دنيا آيد، گويا آيه ى شريفه مى خواهد بگويد با كنيز آلوده به زنا، و دارنده ى رفيق نامحرم، ازدواج مناسب نيست، مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ.
4- در ميان سنن و روش گذشتگان روش ها و سنت هاى حسنه اى وجود داشته كه به خير و صلاح آنان تدوين يافته بود، از آنجا كه خدواند نسبت به بندگانش داراى رحمت است و خير و صلاح همه را مى داند و كار حضرتش بر پايه ى حكمت و استوارى است، اراده فرموده روش ها و سنن صحيح گذشتگان را بيان كند، تا مردم ها با تبعيت از آنها به تأمين خير و سعادت خود برخيزد، و بنائى محكم از ازدواج بنا كنند و عمرى را در امنيت و رفاه پاك دامنى به سر ببرند، و زندگى و حياتى توأم با نور و نورانيت داشته باشند، و از فيوضات الهيه در سايه ى چنين زندگى و حياتى برخوردار گردند وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ ....
منبع : پایگاه عرفان