فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 2
100% این مطلب را پسندیده اند

فقط به خاطر خدا

 

مردى دوستش را براى خدا ملاقات كرد، خدا ملكى را در راه او قرار داد، از او پرسيد:

كجا بودى؟ گفت: به زيارت برادرم رفته بودم، پرسيد: به خاطر حاجتى؟ گفت: نه، گفت: قوم و خويش بودى؟ گفت: نه، گفت: چيزى نزد او داشتى؟ گفت: نه، گفت: پس براى چه به ديدار او شتافتى؟ گفت: فقط به خاطر خدا، گفت: اى مرد! خداوند مرا فرستاده كه به تو بگويم خدا به خاطر اين گونه دوستى تو را دوست دارد و بهشت را براى تو واجب كرد.


منبع : پایگاه عرفان
1
100% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)
نگاه انداختن به خانه همسایه
حضرت ابراهيم عليه السلام و نماز
حکایتی از خوف و محبّت نزد عارفان‏
آتش احسان بر خان حضرت على اكبر عليه السلام‏
حكايت روباه و گرگ‏
داستان شگفت انگيز مرگ هارون
داستانى آموزنده‏
حكايت ميرغضب و نان و نمك مجرم‏
مى‏خواهد قلبم از هم بشكافد

بیشترین بازدید این مجموعه

دعاى نيمه شب زندانى
منفعت عظيم اهل شوق و بحث
چه كسى با من پيمان مى‏بندد
حكايت گرگان و كرمان‏
داستان عجيب سلمان و ابوذر
داستان جوان مطيع خدا
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
حکایت ثعلبة بن حاطب‏
حکایت خدمت به پدر و مادر

 
نظرات کاربر

هوشنگ محمدی سرشت
سلام: کاشکی ما آدم ها هم مثل این دوستمان بودیم . خداوند بهمه ما توفیق اینگونه کار ها را بدهد انشاءالله
پاسخ
2     0
19 تير 1393 ساعت 6:54 بعد از ظهر
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^