انسان از طريق تقويت ايمان و تقوا و عبادت و خدمت مى تواند به جايى برسد كه خود را در محضر معنوى اولياى الهى حاضر كند و از انفاس قدسيه آنان بهره مند گردد.
حضور فيزيكى اين گونه چهره هاى ملكوتى در فضاى حيات لازم نيست بلكه معرفت و شناخت آنان و تجلى دادن مقام نورانى آن بزرگواران در قلب و آشنايى با روش و منش و فرهنگشان در رشد و تكامل انسانى، كافى است.
مقدس اردبيلى از چهره هاى برجسته اى است كه راه شناخت و معرفت به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام را طى كرد و حقيقت نورى آنان را در قلب پاكش تجلى داد و با رنگ گرفتن از فرهنگ و اخلاق آنان به مقاماتى بس بلند و درجاتى بس عالى رسيد.
يكى از شاگردان با تقوا و درستكارش مى گويد: نيمه شبى استاد را ديدم عبا به سر كشيده به سوى حرم مطهر امام موحدان و نور دل عارفان و مولاى عاشقان امير مؤمنان على عليه السلام در حركت است.
با توجه به اين كه همه درهاى صحن بسته بود و نهايتاً درهاى حرم مطهر هم به وسيله كليدداران قفل شده بود، از رفتن استاد به سوى حرم شگفت زده شدم، تصميم گرفتم بى خبر دنبال استاد حركت كنم تا ببينم داستان استاد در اين وقت شب و رفتنش به سوى حرم از چه قرار است؟!
استاد به درب بسته صحن رسيد، در به روى او باز شد، به سوى حرم رفت، در حرم هم به روى او گشوده شد، وارد حرم گشت، خطاب به مولاى خود نمود كه در چنين و چنان مسأله فقهى مشكل دارم، اى حلال مشكلات! مشكلم را بگشاى.
از ميان ضريح ندايى با محبت به گوش رسيد كه: به سوى مسجد كوفه برو فرزندم مهدى را در آنجا ملاقات مى كنى، مشكل فقهى خود را با او درميان بگذار كه او براى تو حل خواهد كرد.
منبع : پایگاه عرفان