فارسی
چهارشنبه 07 آذر 1403 - الاربعاء 24 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مردانگى مسلم در برابر ابن زياد

هانى پس از اين كه مانع رفتن مسلم شد به او گفت: من مقدارى كسالت دارم، اگر ابن زياد بفهمد حالم خوب نيست، چون رئيس قبيله هستم و چهار هزار مرد مسلح به فرمان من هستند، حتماً به ديدنم مى آيد. تو از اين فرصت استفاده كن و پشت پرده مخفى شو. وقتى ابن زياد آمد، من علامت مى دهم. تو نيز بيرون بيا و او را بكش و عراق را از شرّ حكومت او و يزيد خلاص كن! اما هنگامى كه ابن زياد به ديدن هانى آمد، هانى هر چه علامت داد، مسلم بيرون نيامد.

پس از رفتن ابن زياد، هانى گفت: چرا بيرون نيامدى و او را نكشتى؟ مسلم در پاسخ گفت:

 «الاسلام قَيّد الفِتْك». 

زانوبندى مثل دين به من خورده بود.

يعنى دين اجازه نمى دهد دشمن را به نامردى بكشم، اما رو در روى دشمن حاضر به جدال هستم. در آن صورت، اگر كشته شوم، به بهشت مى روم و اگر دشمن را بكشم، در راه خدا كشته ام.

آرى، انسان بايد مرد باشد و حتى با دشمن هم مردانگى داشته باشد.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تضرع به درگاه الهى‏
تواضع شگفت آور پیامبر
دیدگاه امیرالمومنین
مناسك صوريه و عبادات غالبيه‏
معناى حروف بسم اللّه‏
رحمت خداوند در کلام امیرالموءمنین علیه السلام
سلام در اسلام‏
حقيقت امر الهى‏
گیاه و حیوان
نیایش برای درخواست عافیت و سلامت

بیشترین بازدید این مجموعه

دیدگاه امیرالمومنین
نفس و هفت مرحله آن
به سوی قرآن و اسلام
ثواب اذان و مقام مؤذّن
روايات طعام و شكم
بهداشت آب
سخنراني مهم استاد انصاريان در روز شهادت حضرت ...
تكرار «الرحمن الرحيم» در سوره حمد
سلام در اسلام‏
تضرع به درگاه الهى‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^