به بهانه شبهای قدر تصمیم دارم از چیزهایی حرف بزنم که نیاز روزمره ماست، و هرروز با آنهامواجه ایم اما این روزمرگی ماراگرفتار کرده و از ضرورت آن غافل مانده ایم. جالب اینجاست که هرکس به اندازه کوزه وجودی خویش از این دریا نصیبی دارد.
گر بریزی بحر را درکوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای
ما به عنوان خردهای جزیی، در یک خرد لایتناهی زندگی می کنیم، و با آن به مثابه رایانه های کوچکی که با یک ابررایانه درارتباط است، متصل هستیم، روزی که به دنیا آمدیم، به لحاظ سخت افزاری برنامه ریزی شده ایم و بعد ازان خانواده،جامعه، مدرسه وکلیه عوامل بوجود آورنده تجربیات ما، درطول زندگی، روی ذهن و مغزمان نرم افزار نصب می کنند؛ تجربیات یادشده،حاصل چهار نوع ارتباط ماست،ارتباط با خودمان،ارتباط با دیگران، ارتباط با طبیعت، ارتباط با خردکل یا خداوند.
اینجا لازم است لبخندبزنید، لطفا
حالامطالب بالا را دوباره بخوانید، تا تصویری از خودتان درکل هستی به دست آورید، ضمن آنکه متوجه نقش وکارکرد تان می شوید.
کم و زیاد یا قوی وضعیف بودن این حالات روحانی در ابتدا به عدم وجود موانع دستیابی به خردکل وسپس به میزان درک قلبی ما ازصفات خداوند بستگی دارد؛ با همین هدف خواندن دعای جوشن کبیر نیز بسیار مفیداست
در نوشتار قبلی تعریفی ازخرد و ویژگی های فرد خردمند ارائه شد به طورخلاصه خرد همان معلم درونمانی است، و خردمندکسی است که بیشترین ارتباط را با این معلم دارد و مهم تر آن که هرچه خرد بارورتر باشد یعنی، مانعی بین خرد جزئی و خرد کل وجود ندارد واین موضوع حیاتی است، چراکه یارانه کوچک ما که همان خردجزئی است انرژی و سلامت خود را از خرد کل یا همان ابر رایانه می گیرد.
درحال حاضر تصمیم دارم یک گام بلند بردارم هدف این است که تاحدامکان ، به تعریفی گویا، از هوشیاری برتر،دست پیداکنیم ،هرچند چنین آگاهی شفاهی دربرابر آن هوشیاری عظیم،بسیار ناقص وناچیزاست؛ امامی خواهیم از حداکثر اطلاعات دردسترس یاری بگیریم تا به چشم اندازی هرچندکوچک، درمورد آن چه که هدف غایی و نهایی زندگی مان است دست پیداکنیم. منظور همان، هوشیاری برتر است که سعی داریم به ان نزدیک وشبیه شویم؛ در ادامه با لبخند پیش می رویم.
برای رسیدن به درکی از هوشیاری برتر یا به قول جابربن حیان «وحدت مطلق» یا «کمال عظمت» به توصیف خداوند از خودش در قرآن کریم رجوع می کنیم، چنانچه فرموده است "ولله اسماء الحسنی فادعوه بها"و"برای خداوند نام های نیکویی" است.
دانستن آن که خداوند چهار هزار نام دارد؛ شگفت انگیزاست ،جالب تراست بدانیم از چهار هزارنام خداوند هزار نام فقط برذات ذوالجلالش معلوم است و برکسی فاش نشده است، هزار نام نزد اسرافیل است، هزار نام را همه فرشتگان هفت آسمان می دانند و تنها هزارنام او،در این عالم معلوم و آشکار است ؛این هزار نام ، ازطریق کتابهای آسمانی، بر انسان واضح شده است،که سیصد نام در"زبور" آمده، سیصد نام در"تورات" است ،سیصد نام در"انجیل" است،وصد نام باقی مانده در"قرآن کریم" است، ازصد نام مبارکی که درقرآن است یک نام اسم اعظم خداونداست، همان که گفته میشود "اصف بن برخیا"به مدد آن نام تخت بلقیس را در چشم برهم زدنی ازمآرب به شام نزد سلیمان آورد.
درحدیث آمده است که اسم اعظم خداوند از73جزءیا ترکیب 73حرف تشکیل شده است واصف یک حرف از آنها را می دانسته و72حرف نزد امامان علیهم السلام می باشد، و علم یک حرف نزد خداوند محفوظ و ثابت است.
برای گام برداشتن دراین مسیر اصلا فرقی نمی کند چه کسی هستید، انسان بودن شما به عنوان خردجزیی کافیست
در روایتی از حضرت پیغمبراکرم "صلی الله علیه واله" آمده است که یزدان پاک را نود و نه نام هست، هرکس آنها را یاد کند به بهشت می رود، همچنین از امام صادق علیه السلام و از امام رضا علیه السلام نیز روایت شده است،که خدای متعال را نود و نه اسم است که هرکس به آنها دعاکند، اجابت می شود و هرکس آنها را احصا و درک کند به بهشت خواهدرفت، غرض شناسایی وشناخت ذات عظیم و باجبروت الهی است، تا انسان ازطریق این اسماکه صفات او نیز می باشند، به شناخت حق تعالی نزدیک تر شود، چراکه اسم در واقع مظهرصفت وصفت خدای تعالی عین ذات اوست ،که ما را به سوی او رهنمون می شود،وهرکس به حقایق این اسم ها برسد به نهایت درجه علم و معرفت الهی وغایت کمال و رفعت معنوی و روحی رسیده است.
اسماءالله درادعیه
اسامی وصفاتی غیر از آنچه درقرآن کریم آمده از پیامبراکرم وائمه هدی نیز به مارسیده است که آنها را هم می توانیم با اطمینان به کار بریم چرا که همگی ازهمان نود و نه اسماءالحسنی مشتق شده است،یکی ازمعتبرترین این دعاهادعای معروف جوشن کبیراست، وآن دعایی است که به نقل از امام چهارم به وسیله جبرئیل در یکی از غزوات بر پیامبراکرم فروخوانده شد تا جان مبارکش درقبال خطرات دشمن مصون بماند، وجمعا هزار نام خداوند را در بردارد.
وچه دعای تاثیرگذار و خاصی است هر رمضان که آن را در شبهای قدر می خوانیم چه حس سبکی و نزدیکی به جانمان می ریزد، این خاصیت اسامی خرد کل است. آن سبکی که حس می کنیم ناشی از کنار رفتن موقتی موانع دستیابی به هوشیاری برتر است وحس نزدیکی شوق رسیدن به اصل وجودمان که همانا نزدیکی خرد جزئی به خردکل است را تعریف می کند.کم و زیاد یا قوی وضعیف بودن این حالات روحانی در ابتدا به عدم وجود موانع دستیابی به خردکل وسپس به میزان درک قلبی ما از صفات خداوند بستگی دارد؛ با همین هدف خواندن دعای جوشن کبیر نیز بسیار مفیداست آن را زمزمه کنید، تا معانی متعالیش در درونتان باز شود،اه که چه حس شگفت انگیزی است.
در شبهای قدر بعدی تجربه اش کنید، تا ازلذت نزدیکی به خرد کل نشئه شوید.
تداوم بازشدن معانی درشما به دوعامل بستگی کامل دارد اول تکرارکردن اسما و دوم اندیشیدن به معانی آنها.
برای گام برداشتن دراین مسیر اصلا فرقی نمی کند چه کسی هستید، انسان بودن شما به عنوان خردجزیی کافیست. درحقیقت الان که این مقاله را می خوانیدگام اول را برداشته اید.
مومن وترسا،جهود وگبرومغ جمله را روسوی آن سلطان الغ
پس،حقیقت حق بودمعبودکل کزپی ذوق است سیران سبل
لیک بعضی روسوی دم کرده اند گرچه سراصل است سرگم کرده اند.
منابع:
- قرآن مجید
- نام هاوصفت های خدای رحیم درقرآن کریم تالیف دکترمحمدتقی مقتدری
- مولانا،مثنوی معنوی ،دفترششم ودفتراول
منبع : tebyan