واقعه ی عاشورا ، با همه ی بزرگی مصیبت و بی هماوردی فجایعی که بر بزرگترین انسانهای تاریخ داشت، درسهای فراوانی دارد. توجه به این مسئله که در کنار شور حسینی نباید شعور حسینی فراموش شود و از قطره قطره اشکهایی که بر اباعبدالله (علیه السلام) ریخته می شود باید درس گرفت و در زندگی به کار بست، خود از درسهای عاشوراست. در میان معاصرین یکی از بزرگترین اندیشمندانی که توجه ویژه ای به این مسئله داشته اند مرحوم علامه محمد تقی جعفری(ره) بودند که مجموع سخنرانی ها و مطالب ایشان در این خصوص در کتاب "حسین، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت" منتشر شده است. به لطف خدا بعضی از مطالب ایشان در ایام محرم باز نشر خواهد شد که قسمت 27 آن را در ادامه می خوانید...
اصل عمل و عکس العمل هشداری برای انسان است که بداند واکنش تمام اعمال خود اعم از خیر و شر را خواهد دید. جهان مادی گنجایش عدالت خدا را ندارد پس واکنش بسیاری از اعمال انسان در آخرت خواهد بود. قانون کنش و واکنش به وضوح در واقعه عاشورا قابل مشاهده است. پاداش امام ویارانشان و عقوبت دشمنان امام در جهان مادی قابل محاسبه نخواهد بود.
انسان در زندگی خود با حوادث و ناملایماتی روبرو می شود و در این رویارویی به دنبال علل این وقایع بوده و درصورتی که علتی برای آن ها نیابد، آن را اتفاقی تلقی می کند.
از قوانین و اصول زندگی آدمی قانون کنش و واکنش یا عمل و عکس العمل است. گاهی لازم است انسان با خود بیندیشد این حادثه و اتفاق عکس العمل کدامین رفتار اوست. او باید بداند اگر دستش برای ضربه زدن به صورت شخصی بلند شد در آینده همین ضربه را خواهد خورد. درواقع هیچ عملی از جانب او بی جواب نخواهد ماند. این قانون در خوبی ها نیز صادق است. همان گونه که اعمال شر انسان بی واکنش نیست اعمال خیر او نیز بی جواب نمی ماند.
هر عمل عکس العملی دارد
بارها در زندگی خود و دیگران مشاهده نموده ایم که عملی انجام شده و پس ازآن واقعه ای رخ داده است و خود انسان می داند این واقعه واکنش کار اوست. هر عملی که از انسان سر می زند عکس العملی دارد. حال انسان این اصل را بپذیرد یا نپذیرد تفاوتی در این اصل به وجود نمی آید. اندکی با خود بیندیشیم. مگر می شود میلیون ها حادثه اتفاقی باشد! آیا تکرار این وقایع دلیلی بر نظم امور نیست؟ مگر می شود احسانی صورت گیرد و بی جواب بماند، همان گونه که محال است ظلمی اتفاق بیفتد و پاسخی به آن داده نشود. اتفاقی دانستن تمام امور از بی منطقی ماست.
قانون کنش و واکنش، مهلتی از جانب خدا
عمل و عکس العمل آن در پی یکدیگر است. گاهی واکنش بافاصله اندکی از عمل رخ می دهد اما گاهی چندین سال پس ازآن اتفاق می افتد. برخی افراد فکر می کنند واکنش عملشان باید سریعاً بعد از عمل رخ دهد و درصورتی که عکس العمل آن را نبینند با خود می اندیشند که این اصل صحیح نبوده و همین تفکر توجیهی برای اعمال شر و ناصحیح آن ها است. او کار خود را انجام می دهد و جوابی نمی گیرد پس می گوید عمل اشتباه او واکنشی ندارد. همین امر موجب می شود انسان به اعمال دور از انسانیت روی آورد. این تفکر صحیح نیست.
گاهی واکنش عمل انسان چندین سال بعد دامن گیر او خواهد شد. این مهلتی از جانب خداوند برای جبران آن است. مهلتی که او بتواند حقوق ضایع شده را بازگرداند و کار خود را جبران نماید؛ اما انسان به جای عبرت آموزی و بهره مندی از این لطف خداوند، خود را در ظلمت و غفلت غرق می نماید.
قانون کنش و واکنش اثباتی بر وجود خدا و معاد
اگر انسان این اصل را که در سرتاسر تاریخ به چشم می خورد مطالعه نموده و آن را بیاموزد، به ادله و استدلال فلسفی و علمی برای وجود خداوند و اثبات معاد احتیاجی ندارد. ادله ای واضح تر از این قانون؟!
مگر می شود این نظم و قانونمندی بی خالق باشد؟ مگر می توان این حساب وکتاب و بی نتیجه نماندن کوچک ترین عمل از سوی انسان را با این ذهنیت که طبیعت را علت آن بدانیم و یا آن را اتفاق و رخداد تصور کنیم رفع رجوع کرد! آیا وجدان انسان با این جواب های سطحی قانع می شود؟
اگر انسان یک مورد عمل و عکس العمل در زندگی خود را به درستی تحلیل کند برای بیداری او کافی است؛ اما مگر دنیا و لذایذ زودگذر آن می گذارد ما به این نشانه های الهی بیندیشیم!
اصل عمل و عکس العمل هشداری برای انسان است که بداند واکنش تمام اعمال خود اعم از خیر و شر را خواهد دید. جهان مادی گنجایش عدالت خدا را ندارد پس واکنش بسیاری از اعمال انسان در آخرت خواهد بود. قانون کنش و واکنش به وضوح در واقعه عاشورا قابل مشاهده است. پاداش امام ویارانشان و عقوبت دشمنان امام در جهان مادی قابل محاسبه نخواهد بود.
اما مسئله مهم بعدی ادله بودن این اصل بر وجود معاد است. اگر باوجدان آگاه و کمی انصاف بیندیشیم، اتمام همه چیز با مرگ ما و ندیدن نتیجه اعمال خود، حیاتی پوچ و بیهوده است. در این صورت انسان با خود می اندیشد اصلاً چرا به وجود آمده ام؟ چند سال زندگی کردیم، اگر با مرگ زندگی ما تمام شود و نتیجه اعمال خود را نبینیم این زندگی پوچ و بی ارزش خواهد بود. محال است انسان در 80-70 سال عمر، به پاداش اعمال خیر خود دست یابد و به گرفتاری اعمال شر خود مبتلا شود. آیا کشتن یک انسان بی گناه با قصاصی چند لحظه ای برابری می کند؟ انسان نمی تواند این را بپذیرد. معاد زمان تحقق حقیقی قانون کنش و واکنش است. شخصی که تمام عمر خود را درراه کسب رضای خداوند کوشیده است، خدا چه اجری به او در این جهان بدهد؟ 10 کیلو پرتقال! قصر! مال دنیا! آیا واقعاً اجر او این هاست؟!
فردی که در حق بسیاری از مردم ظلم نموده و به حقوق آن ها تجاوز کرده است، با به دار آویختن، ظلم او جواب داده شده است؟ گرفتن یک بار جان او به ازای کشتن صدها نفر! وجدان انسان این امر را نمی تواند بپذیرد.
خداوند به عنوان هشدار به انسان نمونه ای مختصر از این اصل را در جهان مادی به او نشان می دهد تا در غفلت خود غرق نشود و توجه داشته باشد که در سرای آخرت واکنش اعمال خود را دریافت کرده و با او همراه و هم نشین خواهد بود. انسان نمونه کوچکی از واکنش اعمال خود را در این جهان می بیند اما اصل عمل و عکس العمل در آخرت است و کار در چند روز جهان مادی تمام نخواهد شد.
منبع:
امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، علامه محمدتقی جعفری
فرآوری: محدثه السادات حسینی
منبع : تبیان