در معارف ما، همانطور كه بر اصل تربيت و لزوم آموزش تاءكيد فراوان شده ، بر راه و رسم تربيت و آموزش فرزندان و مصاديق آداب نيكو و احسن نيز تصريح شده است كه همه اين امور را بايد بررسى كنيم .
در مباحث گذشته به ضرورت اصل تربيت از جهات مختلف اشاره شد و بيان امام سجاد عليه السلام نيز خود داراى نكات بسيار مهمى است كه اهميت تربيت فرزند را در معارف ما نشان مى دهد.
اگر به آيات شريه قرآن توجه شود، تربيت به طور عام از وظايف انبيا و پيامبران الهى شمرده شده است . در سوره مباركه جمعه مى خوانيم :
هو الَّذى بَعَثَ فى الاُمِّيّين رسولا منهم يَتلوا عليهم آياته و يزكِّيهم و يُعلِّمُهُمُ الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبين (450).
((او خدايى است كه از ميان اعراب امى ، پيغمبرى بزرگوار از همان مردم برانگيخت تا بر آنان آيات وحى خدا را تلاوت كند و آنها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاك سازد و شريعت و احكام كتاب آسمانى و حكمت الهى بياموزد با آن كه پيش از اين ، همه در ورطه جهالت و گمراهى بودند)).
وظيفه و رسالت انبيا در اين دو مهم خلاصه مى شود: علم و تزكيه ؛ كه هر دو يك مطلب يعنى تربيت جامع انسان است كه انبيا نيز براى تحقق اين هدف بزرگ مبعوث شده اند. در اين باره آيات ديگرى هم در قرآن شريف ديده مى شود؛ مثلا:
انا هديناهُ السَّبيل اءمَّا شاكرا وَ اءمَّا كفورا(451).
((ما راه را به انسان نشان داديم ، خواه شاكر باشد يا ناسپاس )).
خداوند به وسيله انبيا راه را به انسان ها نشان داده است و به اين طريق وظيفه تربيتى خود را در قبال بندگانش به طور كامل ادا فرموده است :
قد تَبَيَّنَ الرُّشدُ منَ الغَىِّ(452).
(( به وسيله انبيا راه بنابراين ، اصل مساله تربيت و فراگيرى آداب و قواعد زندگى دنيا براى وصول به آن هدف نهايى آفرينش و خلقت انسان ، امرى بسيار روشن است . اساسا چيزى جز تربيت را نمى توانيم انگيزه و حكمت ارسال رسل و بعثت انبيا معرفى كنيم ، اما نسبت به تربيت فرزند به طور خاص در مباحث قبل اشاره شد و در بعضى از روايات هم به اين مطلب تصريح شده است .
رسول گرامى اسلام صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمودند:
الا كُلّكم راع و كُلّكم مسؤ ول عن رعيته ، فالامير على النَّاس راع و هو مسؤ ول عن رعيّته ، والرجل راع على اءهل بيته و هو مسؤ ول عنهم ، فالمراءةُ راعيّة على اءهل بيت بَعلِها و وُلدِه ، و هى مسوولة عنهم ... اءلا فكُلُّكم راع و كُلُّكم مسؤ ول عن رعيته (453).
((هر كدام از شما نگاهبان و سرپرست و نسبت به زيردستان خود مسوول هستيد. حاكم بر رعيت و مردم ، نسبت به مردم مسووليت دارد و مرد در خانه نسبت به اهل خانه اش مسووليت دارد و زن در خانه نسبت به اهل خانه و فرزندش مسووليت دارد؛ همه نسبت به افراد تحت فرمان خود مسووليم )).
اين نكته در تعبير امام سجاد عليه السلام هم آمده است :
و اءَنَّك مسوول عمَّا وُلِّيتِه .
از كسانى كه نسبت به آنها ولايتى هست و تحت سرپرستى هستند، تعبير به رعيت مى شود.
امام مجتبى عليه السلام مى فرمايند:
رحم اللَّه امرءا وعظ نفسه و وعظ اخاه و اهل بيته (454).
((خداوند رحمت كند كسى را كه نسبت به تربيت خود، برادر و اهل بيتش اقدام كند)).
در اين روايت برادر به معناى وسيعش آمده است ؛ برادر دينى يا برادر نسبى . سخن جالب ديگرى از رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم نقل شده است كه :
اءَنَّه نظر الى بعض الاطفال فقال ويل لاطفال آخرالزَّمان من آبائهم فقيل يا رسول اللَّه من آبائهم المشركين فقال لا من آبائهم المؤ منين لا يعلِّمونَهم شيئا من الفرائض و اذا تَعَلَّموا اءَولادهم مَنَعُوهم و رَضُوا عنهم بِعَرَض يَسِير من الدُّنيا فاءنَا منهم برى ء و هم منِّى بِرَاء(455).
((حضرت به برخى اطفال مى نگريستند و مى فرمودند: واى بر فرزندان آخرالزمان از ناحيه پدرشان ! چون آن زمان نزد مردم ، مساله شرك مهم بود سوال كردند: يا رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم ! آيا اين تاثر شما به خاطر شرك پدران آنها است ؟ حضرت فرمودند: پدران و مادران ايشان مؤ من هستند؛ منتها از پدرانى كه هيچ اهميتى به سرنوشت فرزندانشان نمى دهند و هيچ يك از واجبات زندگى و آنچه را كه فردا فرزندانشان در اجتماع با آنها سروكار دارند و به آنها نيازمندند، به آنها نمى آموزند و فقط چيزهاى ساده بسيطى از امور مادى دنيوى را به آنها ياد مى دهند و فرزندانشان را رها مى كنند، بيزارم و آنها هم از من بيزارند)).
از رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمودند:
لاَن يُؤَدِّبَ اءَحَدُكُم وُلدَهُ خير لَهُ مِن اءَن يَتَصَدَّقَ بنِصفِ صَاع كُلَّ يوم (456).
((اگر شما فرزندتان را ادب كنيد بهتر از اين است كه هر روز مقدار قابل توجهى صدقه بدهيد)).
با اين كه در شرع مقدس اسلام ، رسيديگ به فقرا و دستگيرى از مردم نيازمند بسيار توصيه شده ، اما پيامبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم در اين حديث مى فرمايند كه اهميت رسيدگى به امر فرزند و اهتمام به تربيت او بيشتر از اين است كه شما با تلاش فراوان مالى را به دست آوريد و آن را بين فقرا تقسيم كنيد.
در مكتب جامع اعتقادى و اخلاقى اسلام درباره فرزند به سه مطلب ، تاءكيد و راهنمايى هاى قابل توجهى شده است :
اول ، لزوم تربيت و آموزش فرزند؛
دوم ، راه و رسم تربيت و آموزش و شيوه هاى تربيت فرزند؛
و سوم ؛ مصاديق و مواردى كه از آداب نيكو و احسن است .
اميرالمؤ منين عليه السلام بخشى از عمر شريفشان را، فرزند خوانده رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم بودند. زمانى كه در مكه قحطى شد و حضرت ابوطالب در مضيقه مالى قرار گرفت ، به پيشنهاد رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم بستگان ، بعضى از فرزندان حضرت ابوطالب را بين خودشان تقسيم كردند، تا بار سنگين عايله از دوش ابوطالب برداشته شود. حضرت رسول صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم از ميان فرزندان ابوطالب ، اميرالمؤ منين عليه السلام را انتخاب كردند.
اميرالمؤ منين عليه السلام در خطبه قاصعه ماجراى زندگى خود را در دوران كودكى با پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم چنين نقل مى فرمايند:
يَرفَعُ لى فى كُلِّ يوم من اءَخلاقِهِ عَلَما و يَاءمُرُنى بِالاِقتِدَاءِ بِهِ(457).
((هر روز، پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم يكى از نشانه ها و ارزش هاى اخلاق خود را براى من آشكار مى ساخت و مرا به پيروى از خود امر مى فرمود)).
اميرالمؤ منين عليه السلام از ارزشهاى اخلاقى ، تعبير به علم مى كند. عَلَم و پرچم جنبه نشانه دارد و نشانه يعنى چيزى كه در طول راه مانع از گمراهى راهرو مى شود.
در گذشته ها، به ويژه در عربستان كه بيابانها شن زار است راه ها دستخوش حوادث مى شد و بر اثر توفان جاده ها از بين مى رفت ، بنابراين نشانه هايى مى گذاشتند كه افراد گمراه نشوند.
اميرالمؤ منين عليه السلام از ارزشها و اصول اخلاقى تعبير به علم (پرچم ) مى كند كه پيغمبر علمى را بر مى افراشت تا من در مسير زندگى راه را گم نكنم و مى فرمود كه به دنبال اين عَلَم حركت كن . اين است سيره پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم در تربيت فرزند.
در سخن ديگرى از مولا اميرالمؤ منين عليه السلام نقل شده است كه مى فرمايند:
مَا نَحَلَ والد ولدا نُحلا اءَفضَلَ مِن اءَدَب حَسَن (458).
((هيچ هديه اى از طرف پدر براى فرزند، ارزشمندتر از ادب نيست )).
پدر اگر خواهان دادن هديه اى به فرزندش است كه او را مسرور و خوشحال كند و يا دل او را به دست بياورد و در آينده او تاثير داشته باشد، بايد به او حسن سلوك و ادب بياموزد؛ بعضى از پدرها تصور مى كنند جمع كردن مال و ثروت ، گشودن حساب بانكى و خريد زمين براى فرزندان و يا منتقل كردن دارايى آنها، هداياى ارزشمندى است ، غافل از اين كه اگر همه مكنت هاى مادى عالم را براى او جمع كند، ولى فرزند از آداب نيكو و قواعد معاشرتى خوب در زندگى بى بهره باشد، نخواهد توانست از آن ثروت و مكنت به خوبى استفاده كند، وقتى آداب و قواعد اخلاقى را نياموخته باشد، با يك حادثه و يا با گذر چند روزى از عمر، همه را به باد فنا خواهد داد، بنابراين تعبير اميرالمؤ منين عليه السلام قابل دقت است كه حضرت نمى فرمايند آن هدايا بى فضيلت است ، آنها هم فضيلت دارد و باارزش است ، اما ارزشمندترين هدايا آدابى است كه پدر به فرزند مى آموزد؛ حضرت در تعبير ديگرى مى فرمايند:
لا ميراثَ كَالادب (459).
((هيچ ارثى براى فرزند گران قيمت تر از ادب و تربيت نيست )).
امام سجاد عليه السلام در دعاى بيست و پنجم صحيفه در پيشگاه الهى مى فرمايند:
و اءعِنِّى على تربيتهم ، و تاءديبهم ، و برِّهم (460).
((خدايا! مرا يارى و كمك كن تا بتوانم فرزندانم را تربيت كنم و به آنها ادب بياموزم )).
حضرت از خدا استمداد مى كند و كمك مى طلبد تا بتواند فرزندانش را صحيح تربيت كند و آداب نيك بياموزد. روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه مى فرمايند:
و تَجِبُ للولد على والده ثلاث خصال : اختيارُه لوالدتِهِ، و تحسينُ اسمِهِ، والمبالغه فى تاديبه (461).
((سه حقّ براى فرزند بر پدر واجب است : اول اين كه چگونه مادرى را براى فرزند خود اختيار كند؛ دوم اين كه نام نيك بر او بگذارد كه ان شاء اللَّه به اين مهم اشاره خواهيم كرد. و سوم تا آن جا كه توان دارد در تربيت فرزند و ادب او بكوشد)).
در روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند:
انَّ خيرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لاءَبنَائِهِمُ الاَدَبُ لا المَالُ... ان اءُجِّلَت فى عُمُرِكَ يومَين فاجعَل اءَحَدَهُمَا لاءَدَبِكَ لتستَعِينَ بِهِ على يوم مِوتِكَ(462).
((بهترين ميراث پدران براى فرزندان ادب است ، نه مال . اگر مطمئن هستى كه دو روز از عمر تو بيشتر باقى نمانده است ، يك روزش را براى فراگيرى آداب قرار بده تا در روز ديگر كه روز مرگ تو است ، از آموخته هايت استفاده كنى )).
پس اهميت تربيت ، امرى قطعى است كه همه مكاتب درباره آن سخن گفته و اهتمام داشته اند، اما به نظر نمى رسد كه هيچ يك از مكاتب جديت و اهتمام شرع مقدس اسلام را در اين امر داشته باشند.صحيح و راه گمراهى و خطا براى انسان تبيين شده است )).