فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

عبادت خائفانه امير المؤمنين‏


بيست و سه ساله بود كه مسافرى به نام «ابودرداء» از بيرون مدينه وارد شهر مدينه شد. مدينه منطقه كشاورزى است و شب آن خيلى تاريك. آن زمان چراغى نبود. نزديك شهر، از ميان نخلستان هاى خرما صدايى كه جگر را آتش مى زد مى آمد. به طرف صدا رفت، نزديك شد، تاريك بود، جلوى پا ديده نمى شد.

مى گويد: ديدم شخصى در ميان نخلستان مى گويد: اگر در قيامت اين آيه را در حق من بخوانى و خطاب به فرشتگان كنى:

«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ* ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ »

برويد او را بگيريد و به زنجيرهاى قيامت ببنديد و در جهنم بياندازيد، كه نمى خواهم او را ببينم. چه كسى مرا نجات مى دهد؟

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

پاسخ‌های کمک کننده به انسان
توحید (1) - جلسه چهاردهم – (متن کامل + عناوین)
شیطان و اهل تقوا - جلسه بيست و هشتم - (متن کامل + ...
علامت روبرگرداندن خدا از بنده‏
شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه پنجم - (متن کامل + ...
معناى گفتار ابوذر از زبان امام صادق عليه السلام
تشييع جنازه عبرت انگيز
قرآن چه مى‏گويد؟
خصلتهاى بهشتى شدن‏
توبه آغوش رحمت - بحث چھارم - قسمت سوم (متن کامل ...

بیشترین بازدید این مجموعه

مقام حضرت زينب (س)
حلال خورى، ويژگى شيعه‏
ارزش عمل زاييدن زن
تبيين آيات احترام به والدين از قول امام صادق ...
3- اداى حق‏الناس‏
سبب قرار گرفتن مقام خلافت در انسان‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
بشارت ملائكه به ابراهيم (علیه السلام)
اخلاق در معبود باطل
اطاعت از اولیای دین و تقسمات دین

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^