ظهر یکی از روزهای ماه رمضان (سال 1360یا61) مشغول سخنرانی بودم که مردی با لباس شیک و کیف سامسونت وارد مجلس شد و خیره خیره به من نگاه کرد . خیال کردم فردی خارجی است که از اینجا رد می شده ، جمعیت را دیده ، آمده تا ببیند چه خبر است . بعد از منبر پیش من آمد و شروع ...
من اتفاق عجیبی برایتان تعریف کنم؛ که در طول پنجاه سال منبرم، به گمانم، یکی دو بار بیشتر نگفته باشم. دقیقا هم الان یادم نیست، کجا گفتم؛ چون خیلی با این داستان، فاصله دارم؛ بیست و پنج سال پیش. این داستان برای خود من اتفاق افتاد. خیلی عجیب است: «یک آقایی ...
اینجانب حسین انصاریان ، فرزند محمد باقر و سیده بتول مصطفوی ، متولد سال 1323هجری شمسی هستم . اجداد ما که به مشایخ معروف بودند ، در شهر خوانسار زندگی می کردند . جد هفتم ما شخصیت معروف علمی و عرفانی بوده و طبق آثار مکتوب ، در ترویج مذهب تشیع بسیار فعال بوده ...
یک بار دیگر نیز برای عملیات گسترده ای دست به اعزام عمومی زده بودند . حضرت امام به این اعزام عنایت خاصی داشتند . مجلسی در مدرسۀ شهید مطهری برپا شد و نیروهای رزمنده و بسیجیان گرد هم آمدند . مسجد مملو از جمعیت بود ، خیابانهای اطراف هم بسیار شلوغ بود . همه ...
امام را از تهران به قم آوردند و نزدیک منزلشان ، واقع در محلۀ یخچال قاضی ، پیاده کردند . ساعتی طول نکشید که خبر همه جا پیچید و مردم فوج فوج دور ایشان حلقه زدند . یک هفته بعد ، حوزۀ علمیۀ قم به مناسبت بازگشت سرافرازانۀ امام در تدارک جشنی برآمد . من در ...
چند سالی است که برای تبلیغ به لندن می روم . دعوت کنندۀ این مجلس ، حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای اراکی ، امام جمعۀ سابق دزفول و یکی از اعضای کنونی مجلس خبرگان رهبری است . او مجتهدی بزرگوار و متخلق به اخلاق حسنه و دارای روابط عمومی بسیار خوبی است ...
برای منبر به نیشابور دعوت شده بودم . قبلا بدان شهر نرفته و خیلی مایل به دیدار از آنجا بودم . نیشابور در سده های پیشین ، شهر علم و دانش و عرفان بوده و در تاریخ اسلام بسیار حائز اهمیت است . عبور حضرت رضا (ع) از نیشابور در سفر به خراسان و ایراد حدیث « کلمه لا ...
در سراسر جبهه ، عراقی ها در مقابل خطوط دفاعی خود مین گذاری می کردند و به علاوه دور تا دور مقرهای خود سیم خاردار می کشیدند و بشکه های انفجاری قرار می دادند . در شروع عملیات ، گاهی لازم می شد که بی معطلی ، عده ای جلو بروند و راه را باز کنند . در بدو امر نیز ...
قبل از برگزاری مجالس خیابان زیبا ، جایی دیگر منبر می رفتم . حسینیه ای بزرگ بود و صاحبش شخص معروفی از روسای کاروانهای فعال حج تهران بود . من ماه مبارک رمضان در آنجا منبر می رفتم . دو اتفاق باعث شد که منبر آنجا را تعطیل کنم و به مجلس خیابان زیبا روی آورم ؛ ...
در بندرعباس منبر می رفتم . شب آخر و دقایق پایانی منبر بود . جوانی خوش قیافه و شیک پوش جلو آمد . نامه ای به من داد و سریع در جمعیت ناپدید شد . نامه را خواندم . نوشته بود : « من جوانی هستم که قیافه و ظاهرم خوب است و از مال دنیا چیزی کم ندارم . ساکن بندرعباسم ؛ ...
چندین سال قبل از انقلاب ، طلبه ای جوان 25-26 ساله ای به فکر افتاده بود تا به طریقی بعضی از زنان را از مراکز فحشا و از منجلاب فساد نجات دهد . نام او آقای اثنی عشری و اهل تهران بود . وی بیشتر روی این نکته حساس شده بودد که بسیاری از زنان فاسد شاغل در مراکز ...
خانوادۀ ما ، هم از طرف پدری و هم از طرف مادری ؛ همه مذهبی بودند ، آن هم از نوع متعادل و منطقی . آنها با دیدی باز به مسائل نگاه می کردند و هیچ گاه فرزندان خود را در مضیقه و تنگنا قرار نمی دادند . پدر بزرگ و مادربزرگ من با همه مهربان بودند و آغوششان به روی ...
یکی از نتایج مهم حضور ما در جبهه و سخنرانی برای رزمندگان ، تقویت روحیۀ نیروها و تحکیم ارادۀ آنان برای بیشتر ماندن در جبهه و مقاومت در برابر دشمنان بود . در زمان عملیات ها ، جبهه ؛ شور و شعف بیشتری داشت و نیروها سرحال و قبراق بودند ؛ ولی هرگاه جبهه در ...
مرحوم شهید لاجوردی اصرار داشت که بر روی مناقین کارفرهنگی صورت بگیرد و در این باره از من کمک خواست . ابتدا کتابهای زیادی را برایشان فرستادم . روزی هم دعوتم کرد تا بروم برای آنها سخنرانی کنم . در آن زمان این گروهک در اوج فعالیت بودند و زندان پر از اعضای ...
حاج آقا رضایی عالم بزرگواری است که در رجایی شهر کرج – گوهر دشت - با جاذبه ای فوق العاده و فعالیتی پردامنه ، تأثیر فراوانی بر منطقه گذاشته است . وی قبل از انقلاب برای تبلیغ به آن منطقه رفته ، که خیلی مورد پسند واقع شده و مردم او را به طور دائم نزد خود ...
از ابتدای ورود به قم ، من دنباله رو حضرت امام خمینی بودم . در مسایل شرعی نیز به تقلید ایشان در آمدم . با حاج مهدی عراقی و آقا عزیزالله دولابی و .... حشر و نشر داشتم . آقای دولابی در کار انقلاب بسیار فعالیت داشت . کار او ریخته گری بود گرچه سواد چندانی نداشت ...
با تنی چند از دوستان ، جلسه ای خصوصی تشکیل داده بودیم و در آن جلسه راجع به مسایل دینی ، بحث و تبادل نظر کرده و نیز برای کارهای خیر و عام المنفعه اعانه جمع می کردیم . این جلسات در ایام غیر تبلیغی و اکثرا در شهرهای شمالی کشور برگزار می شد . از دوستان ...
روز بیست و یکم ماه رمضان ، من منبر فوق العاده ای رفتم و با استناد به قرآن کریم ، ده مورد از شعائر اسلامی را برشمردم و گفتم :« هر کس به یکی از این ها حمله کند ، کافر و و اجب القتل است .ای مردم بدانید هیچ کس بیشتر از شخص شاه و دولتش به این امور حمله نکرده ...
آقای مستطاب زاده ، جوانی بسیار مودب ، متدین و تحصیل کردۀ آمریکاست . وی اصفهانی است ؛ ولی اکنون در تهران زندگی می کند و سالهاست پای منبر من می آید . این جوان در آمریکا شاهد ماجرایی بوده که بسیار جالب است . او می گوید : « ایامی که در آمریکا تحصیل می کردم با ...
در آن برهه از زمان ، وضع اقتصادی کشور خیلی وخیم بود . فقر و بدبختی سایۀ شومی بر سر مردم افکنده بود . عموم مردم هیچ دلخوشی از حکومت و حاکمان نداشتند چه برسد به این که بخواهند برای آنها جشن بگیرند . به عبارتی جشن و سرورهای ویژۀ شاه و درباریان بود و بس. ...