از طرف یکى از دوستان که در عشق به امام زمان (علیه السلام) زبان زد اهل ایمان در نیشابور است و با شنیدن نام آن حضرت و یاد آن یادگار انبیاء و امامان (علیهم السلام)چون باران بهار از دیده اشک مى بارد ، در دهه دوم ماه ذو الحجه به مناسبت عید ولایت جهت تبلیغ ...
پیش از انقلاب ، زلزلۀ شدیدی منطقۀ گناباد را به لرزه درآورد و چندین هزار نفر را کشت . در این زمان پسر عمه ام در آنجا ماموریت بانکی داشت . برای خبرگیری از او ، نیز کمک رسانی به مردم منطقه ، روانۀ آن دیار شدیم . در این سفر آقای حاج اسدالله صفا – از نزدیکان ...
قبل از انقلاب ، روزی در خیابان ری می گذشتم ، جوانی لوطی وار جلوی مرا گرفت و گفت : « من اینجا مغازه دارم و کارهای تعمیر ماشین انجام می دهم . دوست دارم چند دقیقه به مغازۀ بیایی و با هم یک چای بخوریم . » رفتم و ساعتی با او نشستم . او می گفت : « شبی در حال مستی ، ...
سالی برای سخنرانی در شبهای اول ماه مبارک شعبان ، به اردکان دعوت شده بودم . روز اول که وارد شدم به دیدار آیت الله خاتمی ، پدر بزرگوار آقای سید محمد خاتمی که شنیده بودم روشنفکر و اهل مطالعه است ، رفتم و از محضرشان استفاده کردم .شب اول برگزاری مجلس ، ...
سال بعد که فضای سیاسی مقداری آرام تر شده بود و کمتر دنبال سرباز گیری بودند ، دوباره به قم برگشتم . در آن زمان می بایست مهم ترین کتاب ها ؛ یعنی « رسائل » و « مکاسب » را شروع می کردم . استاد برجستۀ « مکاسب» ، آیت الله فاضل لنکرانی (ره) و استاد ممتاز « رسائل ...
طیب حاج رضایی ، یکی از افراد فعال قیام پانزده خرداد 1342 بود . از آنجا که همسایۀ دیوار به دیوار ما بودند ، من از بچگی او را می شناختم . مردی پر جذبه و قدرتمند و یک سر و گردن از دیگران بالاتر و به عبارتی قلدر زمانه بود . کسی جرأت رویارویی با او را نداشت . این ...
ترور آقای مطهری ، حادثه ای بسیار ناگواری بود که شیرینی پیروزی انقلاب را در کام ملت ایران تلخ کرد . این ضایعۀ اسف بار ، که خیلی زود و نابهنگام پیش آمد ، همه را غافلگیر کرد و در غم و اندوهی گران فرو برد . وی مغز متفکر انقلاب و صاحب نظر در علوم و معارف الهی ...
آیت الله محمد رضا سعیدی ، قبل از شهادتش برای مدت پنج شب از من دعوت کرده بود در مسجدش منبر بروم . در پایان با شوخی به من گفت : « آقا ، چقدر باید به شما تقدیم کنم . » گفتم : « هیچی ، شما آن قدر ارزشمند هستید که دوست دارم در طول سال برایتان منبر بروم و از ...
من پاریس بودم، چند جلسه از من دعوت برای سخنرانی کرده بودند. یک روز، یک دکتری – که خیلی آدم باسوادی است - به من گفت: یک استاد بسیار مهم فوق تخصص انرژِی هستهای از کانادا برای همین مسائل علمی به پاریس آمده است و من به او گفته ام: یک عالِم از مذهب ما، مکتب ...
صبح ها در اصفهان ، منبری داشتم که در کنار زاینده رود برگزار می شد . چهار خانۀ بسیار بزرگ در کنار هم به اضافۀ پیاده رو برای جمعیت فرش می شد . رفت و آمد انبوه جمعیت مشکلاتی برای محله ایجاد کرده بود ، به این دلیل یکی ازهمسایه ها مرتب به بانی مجلس پرخاش می ...
اولین منبر سیاسی من در ابتدای طلبگی و در مراسم ختم حاج شیخ جواد فومنی سال 1343 بود . سال قبل از آن اولین جلسات سخنرانی من در مسجد ایشان ، در ماه مبارک رمضان و بعد از نماز جماعت برگزار می شد . حاج شیخ جواد می نشست و سخنان مرا گوش می داد و مرا تشویق می کرد و ...
در اینجا یکی از واقع شگفت آوری را که من خود شاهد بوده ام و می تواند برای تاریخ درس عبرتی باشد ، نقل می کنم . سه بردار جوان و درس خواندۀ مدرسه علوی ( که خیلی هم پرکار و فعال بودند ) به امام بسیار نزدیک شده بودند . آنها موقع سخنرانی ، سالن را مرتب می کردند ، ...
حکومت شاهنشاهی عمدۀ اهداف خود را در اسلام زدایی از طریق ادارۀ آموزش و پرورش اعمال میکرد؛ اما جو مدرسۀ مرحوم برهان و روحیۀ معلمان آن مدرسه ، به گونه ای دیگر بود. پرورش فرهنگ اسلامی در روح و جان بچه ها و دور نگه داشتن از فرهنگ غرب ، محور اصلی کار بود و ...
اوایل انقلاب به زاهدان مسافرت کردم و دو - سه روزی در آنجا ماندم . هدفم فقط دیدار آن مناطق و آشنایی با مردم بود . از سال 1370 به بعد ، سفرهای تبلیغی من به أنجا شروع شد . اولین بار با حاج آقا عبادی ، امام جمعۀ زاهدان ، به طور رسمی از من دعوت کرد . پس از او ؛ ...
در شیراز بودم ، نامه ای به دستم رسید که نوشته بود : « من استاد و رییس دانشگاه هستم و می خواهم خدمت شما برسم .» اطلاع دادم که به منزل تشریف بیاروند . او با برادرش آمد و گفت : « برادرم فارغ التحصیل انگلستان است و مشکلی دارد که از شما راه حل می خواهد . » او تا ...
من ده سال است مسجد اعظم سالگرد آیت الله بروجردی منبر میروم و خیلی به زندگی ایشان وارد هستم. تمام زندگی ایشان را مطالعه کردم از ولادت تا روز دفنش که خودم هم کنار قبر بودم. داشتند دفن میکردند و آن فردی هم که دفنش کرد -من آن وقت سیزده سالم بود، ایستاده ...
از سال 1340 تا به حال که او از دنیا رفته است ، کمتر کسی را مثل او یافته ام. نه این که نباشد ، حتما هست و به لطف خداوند ، ایران سرزمینی است که در هر عصری بیش از دیگر مناطق دنیا در دامان خود اولیای خدا را پرورده است ، اما من نمونۀ ایشان را کمتر دیده ام . او ...
برای اصلاح به سلمانی رفته بودم . آن جا محل رفت و آمد افراد مذهبی و متدین و نیز روحانیان بود ، چون آن آرایشگر فردی متدین و جا افتاده بود . او هر سال همراه کاروان حاج محمود غنی ، یکی از کاروانهای معتبر تهران ، به حج می رفت و با مذهبی ها و مداحان حشر و نشر ...
آیت الله میلانی انسانی وارسته و معنوی بود و در انقلاب نقش مهمی ایفا کرد . تابستانها که به مشهد می رفتم ، یا در نماز جماعت ایشان شرکت می کردم ، یا در نماز حاج غلامحسین تبریزی ، که در قدیم از سوی رضاخان به آنجا تبعید شده بود. علمایی مانند آیت الله شهید ...
پس از دو سال اقامت در خوانسار ، بار دیگر همراه خانواده به تهران باز گشتیم . کلاس ششم را در مدرسۀ برهان خواندم . یکی از معلمان ما آقا شیخ جواد آزاده بود که در رشد دینی ما بسیار تلاش می کرد. معلم ادبیات و تعلیمات دینی ما ، آقای یار احمدی بود که به شعر ...