پرسشها و پاسخها، ص: 148
می تواند جلو اعمال غريزه را بگيرد و يا در اعمال آن زياده روی نشان دهد، فلسفه وجود چنين حالتی در آفرينش انسان چيست؟
در جواب بايد گفت: داشتن چنين حالتی پايه تكامل و مقدّمه رشد انسان است و اگر انسان دارای چنين اختيار و آزادی نبود هرگز نمی توانست از نظر روح و روان يا جسم و تن تكامل پيدا كند. مفهوم تكامل درباره انسانی صادق است كه بر سر دو راهی ها بتواند مسير غرايز را دگرگون سازد و به آن ها هدف ببخشد.
اگر در وجود انسان ميل به امور جنسی به وديعت نهاده شده است در مقابل آن عفّت و حيا نيز به صورت زمينه در وجود او تعبيه شده است.
إعمال هر يك از اين دو غريزه بدون قيد و شرط، بدون تعديل و رهبری مايه تباهی عمر و زندگی است. اين جا است كه انسان در پرتو خرد كه چراغ ماشين زندگی است و در سايه حرّيّت و آزادی كه حكم ترمز را دارد می تواند غرايز را كه موتور محرّك زندگی می باشند به صورت صحيح تعديل و رهبری كند و از هر دو غريزه به صورت صحيح بهره برداری نمايد و در نتيجه به سعادت خود لطمه ای نزند.
اگر اصل غريزه جنسی از بين برود و يا از آن بهره گيری نشود نسل انسان قطع می گردد. بنابراين هر غريزه ای در انسان برای برطرف كردن نيازهای جسمی و روحی او است و بايد به كليه نيازهای انسان كاملًا توجّه نمود و نبايد از اين نكته غافل شد كه اعمال غريزه و ارضای خواسته های درونی جنبه هدفی ندارد و انسان برای خوردن و خوابيدن و خشم و شهوت و... آفريده نشده است بلكه از آن جا كه ادامه حيات انسانی در گروه إعمال و ارضای آن ها است از اين جهت بايد از آن ها به